eitaa logo
داستان کوتاه📚☕
924 دنبال‌کننده
389 عکس
35 ویدیو
4 فایل
کپی برداری با ذکر آدرس کانال بلا مانع است. سال تاسیس: آذر 1398 ارسال داستان و ارتباط با ادمین: @admindastan تبلیغات و تبادل: @tablighat_arzaan
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ دیدار ولی! شب ولادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) وقتی جمع کوچکی از طلاب دور هم نشسته بودند و صحبت‌ها به آنجا می‌رسد که یکی از طلاب در روزنامه عکس دختری را با عنوان "زیباترین دختر روزگار" نشان می‌دهد و می‌پرسد اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج و هزار سال هم زندگی کنید، یا اینکه جمال علی(علیه السلام) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب می‌کنید. همه دیدار با امام علی (علیه السلام) را مستحب می‌شمرند و زندگی با آن زن را انتخاب می‌کنند. علامه شرح می‌دهد که حتی نتوانسته نگاهی به کاغذ بیندازد و آن را به نفر بعدی رد کرده است. بُغضی کرده بود و حس می‌کرد یک حالت خیلی عجیبی به او دست داده است. می‌گوید: تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. حالت غیر عادی. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است، یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی (علیه السلام) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی (علیه السلام) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی‌دانم شاید مرحوم شمس‌آبادی بود، خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششان بهم می‌خورد، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند.» ایشان گفته بود «بعد از جریان دیدار با امام علی‌(علیه السلام)، کتاب‌ها را که باز می‌کردم فکر می‌کردم؛ اینها را من قبلاً خوانده‌ام.» ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @dastankoutah 📚✾• حضرت (سلام الله علیها) زهرا(سلام الله علیها) حضرت (علیه السلام)