eitaa logo
داستان نویس نوجوان
305 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
54 ویدیو
3 فایل
تجربه خوب نوشتن! کانال پشتیبان داستان نویس نوجوان آموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی dastannevis.com ارتباط با ما: @ashkanhasebi آدرس ایمیل پشتیبانی: support@dastannevis.com
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا وقتی بچه بودید افسانه‌ها را دوست داشتید؟ شاید هنوز هم خواندن آنها برایتان جالب باشد. در حال حاضر مشغول خواندن «آلیس در سرزمین عجایب» هستم. حتما می‌دانید لوییس کارول (نویسندهٔ کتاب) علاوه بر نوشتن قصه و شعر، ریاضی‌دان برجسته‌ای هم بود. خیلی از داستان‌های افسانه‌ای جهان هم در ابتدا برای بزرگسالان نوشته شده‌‌اند. مثل شازده کوچولو که نویسنده‌اش آن را به کودکی یک آدم بزرگ تقدیم کرده و یا پوشکین که‌ خروس طلایی‌اش را به عنوان "افسانه‌ایی برای بزرگسالان" چاپ کرد. ممکن است بیان تصویرهای ذهنی‌مان به یک شیوهٔ ثابت، خسته کننده باشد. پس خوب است شیوه‌های مختلفی را در نوشتن بیازماییم. این کار باعث می‌شود حرف‌های تازه‌ای برای گفتن داشته باشیم. دربارهٔ همهٔ آنچه می‌دانید بنویسید و هرگز خودتان را محدود نکنید که صرفا از یک شیوهٔ خاص استفاده کنید و تنها پس از نوشتنش، دربارهٔ اینکه دوستش ‌دارید یا نه تصمیم بگیرید. آخرین داستان افسانه‌ای که نوشته‌ام با این‌ جمله شروع می‌شد: «هر چه سنم بالاتر می‌رفت اعتقادم به وجود اسبهای تک‌شاخ، بیشتر می‌شد.» dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
آیا تا به حال قلبت به خاطر تمام شدن کتابی به درد آمده است؟ آیا شده تا مدت‌ها بعد از تمام کردن کتابی نویسنده اش همچنان در گوشَت نجوا کند؟ 📚الیزابت مگوایر/ در گشوده dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
تولستوی در ۸۲ سالگی کتاب «من نمی توانم ساکت باشم» را نوشت. جرج برناردشاو در ۹۳ سالگی نمایشنامه «قصه های خارق العاده پند آموز» را نوشت. پیکاسو در ۹۰ سالگی بهترین نقاشی هایش را کشید. سامرست موام در ۸۴ سالگی کتاب «دیدگاه ها» را نوشت. اکو در ۵۰ سالگی کتاب « نام گل سرخ» را نوشت. برای دنبال کردن رؤیایت هیچ وقت دیر نیست. dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
شخصیت پردازی و مشخص کردن انگیزه ها ما شخصیت هایمان را از طریق گفت و گو به خواننده معرفی می کنیم. گفت و گو آمیزه ای از حالت های صورت و زبان بدن است که به خواننده نشان می دهد شخصیت ما کیست. گفت و گو یکی از عناصر مهم داستان نویسی است. 📚 از کتاب گفت و گو نویسی گلوریا کمپتون dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
چطور سبک‌مان را پرورش دهیم؟ لورا ویتکامپ اگر در وادی نوشتن تازه‌کارید، باید در حال توسعه سبکتان باشید. بخش بزرگی از تکمیل سبک از طریق گزینش لحن انجام می‌شود.اما اگر درصدد نوشتن کتابی با لحن خودتان هستید، نباید فکر کنید که داستان از زبان شما روایت می‌شود، بلکه باید مثل داستانی باشد که از زبان یک شخصیت دیگر روایت می‌شود. راوی شخص دیگری است و کافی است فقط مثل آن شخص رفتار کنید. اگر می‌خواهید راوی داستان مانند شما صحبت نکند، باید لحنی برایش کشف کنید. از خودتان بپرسید: ۱. نکته جذاب در شیوه حرف زدن این راوی چیست؟شاید او نترس و شجاع است یا جالب و شوخ‌طبع. مهمترین ویژگی لحن او که نوشتنی باشد کدامست؟ ۲. جنبۀ چالش‌برانگیز داستان‌گویی این راوی کدام است؟او می‌تواند در گویشش از زبان محاوره‌ای استفاده کند، چیزی که شما با آن آشنا نیستید، یا از لغات غیرمعمولی؛ چون به زبانی غیر از زبان مادری مسلط است. ۳. برای اینکه خود را با این راوی هم‌صدا کنید با تحقیق هم نیاز دارید؟ می‌توانید فیلم‌هایی کرایه کنید که شخصیت‌هایش متعلق به همان دوره و سرزمین راوی شما باشند یا به داستانهایی صوتی گوش کنید که راویان مشابهی دارند. ۴. آیا می‌توانید روی شیوۀ گفتاری این راوی کار کنید؟اگر راوی شما از دوران بسیار دور گذشته است و دیگر کسی به زبان او صحبت نمی‌کند (مثل روم یا یونان باستان) یا اگر از آینده‌ای آمده که در آن به‌طور غیرمنتظره‌ای زبان محاوره رایج شده، یا اگر از یک دنیای ساختگی آمده، در این صورت نه تنها می‌توانید آزادانه حوزه معنایی و کلمات مأنوس و آشنا به گوشتان را خلق کنید بلکه حتی می‌توانید کلمات محاوره‌ای ابتکاری خودتان را به کار ببرید. در رمان «الفبای رؤیاها»، سوزان فلچر برای شخصیتی از دوران قرون وسطا، واژه savage را ساخت که تقریباً هم‌معنی با لغات great و cool است (به معنای فوق‌العاده) با کاربردی آن‌چنان طبیعی که به تمام و کمال با متن همخوانی دارد. یادتان باشد لازم است صدای راوی داستان، لحن و طرز فکرش با داستان تناسب و همخوانی داشته باشد. بخشی از کتاب «میانبرهای رمان» لورا ویتکامپ dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
«نوشتن، یادآوری است.» کتاب خوبی را که خوانده‌ای انتخاب کن و درباره‌اش چند خطی بنویس. از آشناییت با آن بگو‌. اینکه کی و چطور با کتاب آشنا شدی. ماجرایی را که با آن داشته‌ای تعریف کن. راجع به نویسنده اش بنویس. حست را به بعضی از جمله‌ها، به جلد، رنگ و حتی اندازه کتاب برایمان بگو. اینکه چه تجربه‌ها و حسی هنگام خواندنش به سراغت آمد. «نوشتن در واقع یادآوری است. یادآوری قصهٔ تو و آن کتاب.» همیشه موقع نوشتن مقاله‌هایم می‌گویم: «چرا اینقدر کم دربارهٔ فلان موضوع نوشته‌اند.» اگر همهٔ آنچه را می‌دانیم مکتوب کنیم، هیچ وقت حس نمی‌کنیم منابعی که از گذشته به دست ما رسیده کم است. بنظرم راه جبرانش این است که همهٔ ما خودکار به دست بگیریم و همه سطوح و ابعاد تجربه‌هایمان را ثبت کنیم. باید بنویسم و این کَمبود را جبران کنیم. dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍃🌸🍃 زمانی که می خواهید به نوشتن داستانِ خود اقدام کنید، تعدادی از داستان‌های کوتاه موفق را تهیه کنید و فقط جملهٔ اول هر داستان را بخوانید. مانند سایر جنبه‌های نوشتن، شروع هر داستان‌ ساختار هنری متمایز و مخصوص به خود دارد. خواندن شاهکارهای دیگران راهی است تا شما یاد بگیرید چگونه داستان خود را شروع کنید. جیکوب ام پل dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
نگویید که منتظر زمان مناسب برای شروع نوشتن هستم. زمان مناسبی وجود ندارد. فقط شروع به نوشتن کنید همین. dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 🔹 ملت عشق ❤️ 🔸 قسمت شصت و چهارم (بخش چهارم: آتش - قسمت اول: سلیمان مست، قونیه، شوال ۶۴۳) 📕 پرفروش‌ترین کتاب‌ رمان در ترکیه و ایران تهیه اختصاصی در داستان نویس نوجوان داستان نویس نوجوان 😎
اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱ dastannevis.com
بسیار زیبا و خواندنی 🍂🍃 یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟" قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود. چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر". از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند. نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند. " عادت کرده بودند مزیت فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود! فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر". انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود. نوشته بود "عطر حس هایي را در آدم بیدار می کند که فقر آنها را خاموش کرده است"...! dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂 خوشا به حالِ گياهان كه عاشقِ نورند و دستِ منبسطِ نور روی شانه ی آنهاست dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
داستان، بازآفرینش رویدادها و حوادثِ به ظاهر واقعی است، داستان واگویی و تکرار واقعیت نیست. داستان فراورده‌ای است تخیلی که در جهان خود، واقعی نمایانده می‌شود. داستان یا قصه به نثری گفته می‌شود که روایتی تخیلی در آن نقل شود. داستان از انواع ادبی است، شامل آثاری که از تخیل نویسنده خلق شده است و حوادث و شخصیت‌های آن (اغلب) واقعیت ندارد. از دید ارسطو داستان از سه قسمت آغاز میانه و پایان تشکیل شده است. «داستان نوشته ای ست که در آن ماجراهای زندگی به صورت حوادث مسلسل می آیند.» "رضا براهنی" «داستان تصویری ست عینی از چشم انداز و برداشت نویسنده از زندگی.» "جمال میرصادقی" «داستان ابزار نیست بلکه هدف آفرینش های زیبا شناختی در عرصه فرم و تکنیک است» "حسین رسول زاده" dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
برایم کتابی بخوان کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است و هر فصل آن، شاخه‌ای از رسیدن کتابی که بوسیدنت را به باران بدل می‌کند و خندیدنت را به دريای ٱرام برایم کتابی بخوان با سرانگشت‌هایت “سیّدعلی میرافضلی” @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂 🍃 هر روز سه اتفاق خوشایندی که برایتان افتاده است را بنویسید. سه اتفاق حتی کوچک. این کار را برای ٢١ روز ادامه دهید. "سه اتفاق هر روز باید مختص آن روز باشند." این کار مغز را عادت می دهد که بر روی مسائل مثبت تمرکز کند و بر طبق تحقیقات انجام شده، چنین عادتی (حتی بیشتر از حس موفقیت) باعث خوشحالی شما می شود و نوشتن شما را ارتقا می دهد. 🍂🍁🍂 @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
❇️ شرایط داستان خوب هدف: نویسنده باید از بیان انواع افکار آنهایی را برگزیند که گذشته از تناسبشان با نیاز خواننده، در میان خود نیز تجانس داشته باشند. فکرها را خوب بپردازند نه آنکه همه افکار را یکجا و شکل نگرفته به ماجرا بسپارند. ب: ماجرا داستان، شروع و نقطه اوج و پایانی دارد. پیوستگی درست این سه مرحله در گرایش بیشتر خواننده موثر است. ماجرای داستان باید به نظر قابل قبول بیاید، حوادث بی دلیل و بی ربط پیش نیایند. ماجرا دارای اصالت باشد. خواننده در نیمه راه خسته نشود و ماجرا او را با خود ببرد، نه او ماجرا را به جلو بکشد. شروع، نقطه اوج و نتیجه چنان به هم آمیخته باشند که هیچ حادثه ای جدا از این سه نیفتد. محیط: موفقیت داستان رابطه مستقیم با محیط مناسب برای جریان ماجرای داستان دارد. مهم نیست محیط مربوط به گذشته، حال یا آینده باشد. دور یا نزدیک، شناخته یا ناشناخته. ماجرا و محیط از یک سنخ باشند. د: شخصیت ها شخصیت ها باید چون شخصیت های واقعی باشند. بسیاری از شخصیت های افسانه ای چنان شکل می گیرند و زندگی می کنند که همیشه ملموس تر از انسانهایی هستند که زندگی می کنند، تصور غیر واقعی بودن آنها مشکل است. شخصیت باید نمونه خاص نبوده و قابل تقلید باشد. ه: سبک نگارش گزینش سبکی مناسب در رساندن فکر اصلی داستان و درست جلوه دادن شخصیتها از نکاتی است که باید بر آن دقیق بود. سبک نگارش مکمل اساسی فکر و هدف اصلی داستان و ماجراست. واژه ها، جملات، آهنگ کلام، فلسفه خاص ارائه شده در آن همه به هنرمندی نویسنده ارتباط دارد. @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍂🍁🍂 روباه گفت: کاش سر همان ساعت دیروز آمده بودی. اگر مثلا سر ساعت چهار بعد از ظهر بیایی من از ساعت سه تو دلم قند آب می شود و هر چه ساعت جلوتر برود بیش تر احساس شادی و خوش بختی می کنم. ساعت چهار که شد دلم بنا می کند شور زدن و نگران شدن. آن وقت است که قدر خوشبختی را می فهمم! امّا اگر تو وقت و بی وقت بیایی من از کجا بدانم چه ساعتی باید دلم را برای دیدارت آماده کنم؟! هر چیزی برای خودش رسم و رسومی دارد. 📚 شازده‌کوچولو 👤آنتوان دوسنت‌اگزوپری 🍂🍁🍂 @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
هدف قصه های تخیلی و جوهر افسانه ها، دادن عشق به استقلال، دلیری و گذشت است. افسانه ها از سرگشتگی و جست و جوی انسان و ایمان او به خود و نوع بشر و هر آنچه در او انسانی است سخن می گوید. هدف دیگر آنکه روح از خلال افسانه ها سفر و با آنها خطر می کند. خود را متعهد می سازد و دوباره متولد می شود. کودکان و نوجوانان تحت تاثیر روایتها احساس می کنند که می توان در مقابل آنچه غیر قابل اجتناب وانمود شده مقاومت کرد و هر غیر ممکنی را ممکن نمود. بچه ها به انواع تجربه ها نیازمندند و افسانه ها زمینه مناسبی برای تجربه های عاطفی هستند. @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
«داستان، خلق شخصیت‌های باور کردنی، تشریح روابط آن شخصیت‌ها، و مواجه کردن آنها با وقایع و حوادث، در نثری خلاقانه و برامده از تجربه و نوآوری نویسنده است». طبق این تعریف شخصیت‌های افسانه‌ای، به قول قدیمی‌ها «از ما بهترون»، پری‌ها، دیوها، و مانند آنها در داستان امروزه جایی ندارند. شخصیت‌ها باید باور کردنی و مانند انسان‌های کنونی باشند. طوری که خواننده احساس کند خود یا هر کس دیگر را می‌تواند جای آنها بگذارد. بنا بر این شخصیت‌های تمثیلی قصه‌ها در داستان امروزی جایی ندارند. همچنین طبق این تعریف، داستان امروزی در بستر روابط شخصیت‌ها و تعامل آنها با حوادث و اتفاقات پیرامونشان روایت می‌شود. بنا بر این اتفاقات بی ربط و صرفاً معجزه‌گونه که در بعضی اساطیر و افسانه‌ها گره‌گشای مشکلات شخصیت‌ها بود و اکثراً از طرف رب النوعان و خدایان اعطا می‌شود، در داستان امروز وجود ندارد. «در داستان کوتاه از واقعه صحبت میشود بدین معنی که اغلب داستان های کوتاه دارای یک واقعه بزرگ مرکزی است که حوادث و وقایع دیگر برای تکمیل و مستدل جلوه دادن آن آورده میشود پس در داستان کوتاه واقعه مرکزی مثل خورشیدی است که حوادث کوتاه دیگر مثل سیاره دور آن می چرخند و وابسته و همبسته آن باشند و درکل یک منظومه را شکل بدهند.» "جمال میر صادقی" @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
⭕️➕ امتحاناتی که هر هفته می ‌گرفت و هر کسی باید برگه ی خودش را تصحیح می‌ کرد، آن هم نه در کلاس، در خانه. دور از چشم همه. اولین باری که برگه ‌امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم. نمی‌ دانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم. فردای آن روز در کلاس وقتی همه ی بچه ‌ها برگه‌ هایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شده‌اند به جز من. به جز من که از خودم غلط گرفته بودم. من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم. بعد از هر امتحان آنقدر تمرین می ‌کردم تا در امتحان بعدی نمره‌ی بهتری بگیرم. مدت ‌ها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگه ‌ها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. چهره‌ ی هم کلاسی‌ هایم دیدنی بود. آن ها فکر می ‌کردند این امتحان را هم مثل همه‌ ی امتحانات دیگر خودشان تصحیح می ‌کنند. اما این بار فرق داشت... این بار قرار بود حقیقت مشخص شود. فردای آن روز وقتی معلم نمره‌ ها را خواند فقط من بیست شدم چون بر خلاف دیگران از خودم غلط می ‌گرفتم؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمی‌ کردم و خودم را فریب نمی‌ دادم... زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسان ‌ها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده می ‌گیریم تا خودمان را فریب بدهیم ... تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم... @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🔸خوندن «خلاصه کتاب» در اروپا همیشه رایج بوده. 🔹از قرن نوزدهم، توی روزنامه‌های اروپایی مثل daily mail، «خلاصه کتاب» جزو محبوب‌ترین بخش‌ها بوده. @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍃 کتاب های غیر داستانی زمانی بود که مربیان و منتقدان، کتابها و نوشته های غیر داستانی را جزیی از ادبیات کودکان نمی شناختند اما امروزه نه تنها کتب غیر داستانی را جز ادبیات کودکان می شمارند بلکه از لحاظ نحوه نگارش مطالب نیز ارزش هنری برای آن قائلند. ( تمامی مطالبی که طفل می خواند در حوزه ادبیات کودکان قرار می گیرد.) @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🍃 مطالب علمی این نوشته ها ممکن است به مسائل بسیار کلی علوم و معرفی آنها بپردازد. استفاده از کتب علمی سن معینی ندارد. برای کودکانی که خود نمی توانند بخوانند می توان از مطالب علمی استفاده کرد. @dastannevisenojavan نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
گاو نر در آیین میتراییسم در ایران باستان نماد زایش و زندگی بخشی بوده است. روایت است که میترا، الهه ی خورشید و نور و دانایی، نخستین گاو یعنی نخستین موجود زنده که توسط اهورامزدا خلق شده بود را در دخمه یا غاری قربانی می کند و از خون گاو، حیات بر روی زمین به وجود آمده و گیاهان و حیوانات مختلف پدید می آیند که آن را مصادف با بهار طبیعت نیز می دانند. گاو بالدار نیز نقشی است که بر دیواره های کاخ آپادانای شوش یافت شده و علاوه بر معانی ذکر شده در بالا، نماد قدرت و محافظت نیز می باشد. * تصویر بالا تصویر بازسازی شده از گاو بالدار بر روی دیوارهای کاخ آپادانای شوش است که به دستور داریوش اول هخامنشی بنا شده است و امروزه در موزه لوور پاریس در معرض دید همگان است. dastannevis.com نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇