رابطهٔ عرفان با مدلسازی و تمدنسازی
منتشر شده در:
دوماهنامهٔ گفتمان الگو، شمارهٔ ۱، دی ماه ۱۳۹۲، ص
عنوان به چاپ رسیده:
فقه برای مدلسازی بهینه نیازمند عرفان است
سؤالات:
۳. غایت عرفان، فناء فی الله و مندک شدن در ذات ربوبی است که ماسوی الله دیده نشود. انسان با این حال، چگونه میتواند متغیرات و #تکثرات_جامعه را درک کند و به #مدیریت_عینیت خارجی مانند #توسعه بپردازد؟
پاسخ:
غایت عرفان، بقاءبالله است که از آن، تعبیر به «سفر چهارم» میشود و توصیف آن، «السیر مع الله فی الخلق» است؛ در حالیکه «فناء فی الله» از «سفر دوم» که سیر فی الله است شروع میشود و سیر در اسماء و صفات الهی است، لذا عارف بالله که اسفار اربعه خود را طی کرده است، میتواند مجرای جریان علم و اراده الهی در عالم کثرت شود.
۴. عرفان چگونه میتواند با #مدل_غربیِ توسعه و زندگی بر اساس #اصول_مدرنیته مقابله کند؟
پاسخ:
جوهرهٔ نگرش و تربیت عرفانی، محو «خودیت» و تمایلات و گرایشهای مبتنی بر «حب ذات» و قرار گرفتن در مجرای تجلی الهی و «حبالله» و جاری شدن «ارادهالله» به جای اراده خود است، و جوهرهٔ مدرنیته دقیقا بالعکس، فعال شدن «تمایلات حداکثری فردی» و کفایت اراده بشر برای زندگی است.
بنابراین نگرش و تربیت عرفانی، جوهرهٔ مدرنیته را مضمحل میسازد و قدرتمندی آن از تمام مؤلفهها و عناصر دیگر علمی و فرهنگی بیشتر است.
#عرفان
#فقه
#مدل_سازی
#تمدن_سازی
🔸کانال دستیار محقق
@dastyaar