#کرسیهاینظریهپردازی
#نبرداستراتژیک
خانه > دانشنامه > کرسی های نظریه پردازی > نبرد استراتژیک
دانشنامه, کرسی های نظریه پردازی
نبرد استراتژیک
17 دقیقه خواندن
127
نبرد استراتژیک
نبرد استراتژیک دانشنامه عبدالحمید واسطی
فهرست
موضوع بحث
مسأله بحث
پیش فرضها
فرضیه بحث
تبیین بحث
نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث
موضوع بحث
«استراتژی و نبرد استراتژیها» چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
مسأله بحث
چگونه میتوان در فضای رقابت (اعم از رقابت فکری، رفتاری، فرهنگی، تمدنی و …) پیروز شد و به جای پیروی از «روندها»، «روندسازی» کرد؟
پیش فرضها
پارادایم = چهارچوب فکری که از برآیند دیدهای هستیشناسانه، انسانشناسانه، معرفتشناسانه، ارزششناسانه، جامعهشناسانه، تاریخشناسانه، روششناسانه، حاصل میشود و زاویه دید ایجاد میکند. (انتقال به بحث تفصیلی از پارادایم)
فرضیه بحث
استراتژی= تعیین موقعیت و فرآیند بهینه برای تحقق اهداف در محیط رقابت (استراتژی = جریان بهینه در یک سیستم)
نگرش استراتژیک = مهارت در دیدکلان و چهارچوبها و قواعد نهفته و رصد محیط رقابت و مهارت در محاسبه انواع احتمالات برای فرآیندهایی که شما را به هدف میرساند و تشخیص فرآیند بهینه.
نبرد استراتژیک = تلاش برای کشف و اِعمال استراتژی برتر در محیط رقابت استراتژیها
استراتژی کلان = فرآیندهای بهینهای که منجر به ساختارسازی بهینه میشوند؛ استراتژیها سطوح مختلفی دارند و هر کدام برای فرآیندی مافوق خود استراتژی خُرد و برای هدفی مادون خود استراتژی کلان هستند.
تبیین بحث
استراتژی، در لغت به معنی “طرحی برای به اجرا درآوردنِ تصميمی خاص؛ فرآيند طراحی چيزی يا انجامِ كاری به شيوه ماهرانه، مهارتِ طراحی تحركاتِ نظامی درنبرد” آمده است. [1] استراتژی در اصل، اصطلاحی است نظامی به معنای سنجيدن وضع خود و حريف و طرح نقشه برای روبروشدن با حريف در مناسبترين وضع است.[2]
استراتژی، طرحی منسجم، جامعنگر و يكپارچهكننده برای حركت در كوتاهترين راه به سوی هدف، با بهترين بهرهبرداری از منابع وامكاناتِ موجود است. استراتژی يا راهبرد، راه و روش رسيدن به اهداف بلندمدت وحياتی است. يك موضوع استراتژيك و راهبردی، موضوعی است كه جنبه حياتی دارد يعنی دراستمرار شاخصههای حيات تاثير عمده دارد و معمولا در محيط رقابتی اهميت خود رانشان میدهد.[3]
از دلايل اصلی نياز به استراتژی و تفكر استراتژيك، وجوداختلاف عملكردها و برنامهها، وجود محيطهای مختلف، وجود تمايلات و سلائق متفاوت و پيچيدگی روابط انسانی است.[4]
برای تعيين استراتژی بايد اهداف بلند مدت + مجموعه اقدامات كلانِ لازم برای رسيدن به آنها مشخص شود. استراتژی از تصميمها، برنامهها و قواعدِ مرتبط ساختن اقدامات به يكديگر برای رسيدن به هدف تشكيل شده است. معمولاً افراد و مجموعهها در تشخيص اهدافِ كلّی تا حدودی صحيح و مشترك عمل میكنند امّادر تدوين استراتژی، تفاوتهای فاحشی بين آنها وجود دارد.[5]
تدوين يك استراتژی صحيح مهمترين عامل برتری بر الگوها و فعاليتهای ديگران است. آيه شريفه ” َلاتَهِنُوا وَ لَاتَحْزَنُوا وَ أنتُمُ الاَعْلَونَ إنْكُنتُمْ مُؤمِنينَ”[6] بيانگر همين حقيقت است كه اگر استراتژی اسلام در زندگی فردی و جمعی ما مورد توجّه قرار گيرد الگوهای ديگر فرهنگها و تمدنها قدرت رقابت با اسلام را نخواهند داشت.
استراتژی يك ديدِ تمامنگر و يكپارچه است و برنامهريزی استراتژيك، تغيير فعاليتها برای حداكثر استفاده از فرصتها است. در استراتژی يك اصل قوی و ثابت وجود دارد و آن تمركز است (تمركز بر روی يك موضوع). اين اصل ناشی از محيط رقابتی و محدوديت منابع است. استراتژی، اثربخشی خود را از زاويه ديدِ استراتژيك نسبت به محيط رقابت[7] میستاند؛ برای تدوين يك استراتژی اثربخش بايد كلاننگری به همراه دقيقنگری داشت و قواعد رقابت را به درستی شناخت.
درونمايه اصلی استراتژی، فرصتها[8] هستند. ماهيت استراتژی، تشخيص فرصتهای اصلی برای تحقق اهدافِ نهايی و تمركز منابع در جهت تحقق منافع نهفته است.[9] شناخت پارادايم[10] حاكم و پارادايم آينده حياتيترين عامل در طراحی يك استراتژی اثربخش است. مثلا اگر پارادايم آتی “تكنولوژی اطلاعاتی” باشد، كشورهايی كه از الان استراتژی خود را بر اين محور استوار كردهاند، آينده را به دست خواهند داشت.[11]
تكوين استراتژی: (مطالب زیر از کتاب «استراتژی اثربخش» تالیف دکتر وفا غفاریان اخذ شده است.)