شاید گفته شود که پژوهش به دانشگاه تعلق دارد و جهت سیر آن اگر اثری در برنامه آموزش بگذارد اثرش محدود به دانشگاه است. این اشکال در شرایطی که میان مدرسه و دانشگاه دیوارهای بلند وجود دارد بی وجه نیست اما در جامعه سیال هر تحولی در دانشگاه پدید آید در برنامه مدارس تأثیر می گذارد
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 12
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
در جهان رو به توسعه و توسعه نیافته نیز که نظام و برنامه های آموزش و پرورش را از اروپا و آمریکا اخذ کرده اند، دولت ها کار تعلیم و تربیت را در دست دارند. اگر در اروپای غربی و آمریکای شمالی دولت و حکومت چشم به دهان صاحب نظران و مربیان داشتند و با نظر آنان سیاست علم و آموزش را تدوین و اجرا می کردند، در جهانِ متجدد مآب، کارِ حکومت به یک اعتبار آسان تر بود زیرا طرح سازمان مدرسه و نظام تعلیم و تربیت را از یک کشور اروپایی یا آمریکای شمالی می گرفت و معمولا در آن هیچ تصرفی نمی کرد و حتی به شرایط اجرای آن نمی اندیشید.
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 12
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
وقتی در زمان وزارت فرهنگ محمد درخشش قرار شد که طرحی برای تحول در نظام آموزش و پرورش تهیه شود هیئتی که بیشتر اعضای آن در اروپا و آمریکا درس تعلیم و تربیت خوانده بودند مامور تهیه طرح شدند، این هیئت بیشتر به نظام جدید آموزش فرانسه نظر داشت. جلال آل احمد اولین صورت کتاب غربزدگی خود را برای قرائت و طرح در آن شورا نوشت و با این که متضمن تعرض های آشکار به شخص شاه بود آن را برای اعضاء خواند. این سخنرانی بیشتر سیاسی تلقی شد و اعضای هیئت را به تأمل در نظامی که پیشنهاد شده بود برنینگیخت و مانع پذیرفتن طرح کوتاه شدن دوره دبستان و تأسیس دورهٔ راهنمایی نشد. اعضای هیئت نیندیشیدند که اولا فراهم آوردن امکانات راهنمایی تحصیلی بسیار دشوار است و ثانیا اگر قرار است دانش آموز استعداد و علاقه خود را با شناسد نباید ذهن او را با مطالب پراکنده پرکنند و مجال فکر و تشخیص را از او بگیرند.
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 15
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
هرکس حرفی و سخنی دارد باید آن را در موقع و مقام مناسب ایراد کند، اما یافتن این جای مناسب برای کسانی که در شرایط دیگر آن را می شنوند و یاد می گیرند آسان نیست. سخن وقتی در جای مناسب قرار دارد که در گوش ها می گیرد و در اذهان قابل تأمل تلقی می شود. بسیاری از مطالب فلسفه و علوم انسانی و تعلیم و تربیت که در اوایلِ عهدِ تجدد مآبی به زبان فارسی ترجمه شد جایی در فهم اسلاف ما نداشت و به این جهت اصلا مورد اعتنا قرار نگرفت. اکنون وضع بسیار تغییر کرده است و با جهانی شدن علم و اقتصاد همه چیز را می توان در مدرسه تعلیم داد اما برای در امان ماندن از برخی آفات جهانی شدن، این پرسش همواره باید در نظر باشد که جهان کنونی به کجا می رود. در باب تعلیم و تربیت هم باید پرسید که مدرسه را چگونه باید سامان داد و در آن چه چیزها باید آموخت و آیا در هروقت و هرجا همه چیز را می توان آموخت؟
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 16
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
این گمان که با آموختن مطالب یک کتاب و افزودن یک درس به برنامه مدرسه، می توان رفتار مردمان را تغییر داد اولا بی اساس و بی نتیجه است و ثانیا زمینه دخالت سلیقه های شخصی در تعلیم و تربیت را فراهم می سازد. اگر در جهان توسعه یافته مقتضای تجدد این بوده است که حکومت تصدی امر آموزش و پرورش را به عهده بگیرد، این تصدی معمولا بدون اعمال سلیقه های شخصی صورت گرفته است.
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 16 و 17
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
غربِ جدید در ابتدایِ بسطِ خود به برنامه ریزی نیاز نداشت و در راه علم و تکنولوژی به حکمِ نظامِ ارگانیک، بی برنامه پیش می رفت و موانع را هم غالبا از سر راه بر می داشت، بعدها که راه دشوار شد ناگزیر به برنامه ریزی رو کرد و در این راه هم ناتوان نبود. اما وقتی قدرتْ ساختن در جنبِ میلِ به مصرف و نابودسازی، برتری خود را از دست داد، برنامه ریزی در اقتصاد و جامعه و مخصوصا در آموزش و پرورش دشوار شد.
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 20
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
زبان و شعر که پا پس می کشند، آدمیان از زمان و تاریخ بیرون می افتند و برای اینکه در غفلت نمانند، نادانسته به تکرار مشهوراتِ زمان یا مطالبِ گذشته می پردازند که اگر دیروز معنایی داشت اکنون که از دیروز گسیخته است و با فردایی هم نسبت ندارد، از معنای اصلی تهی شده است.
درباره تعلیم و تربیت در ایران صفحه 19
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
در علم جدید، تفکر جایی ندارد و نباید این علم را با تفکر اشتباه کرد یا آن را یکی از انحاء تفکر دانست. تفکر به معنی سیر میان حق و باطل است و هیچ عالِمی از آن حیث که عالِم به علم تحصلی جدید است، به حق و باطل کاری ندارد بلکه با متابعت از روش و قواعد پژوهش به بیان احکام درست و یقینی در باب پدیدارهای طبیعت و تمدن می پردازد و همواره این پدیدارها را به عنوان کمّیت اعتبار می کند.
وضع کنونی تفکر در ایران، صفحه 15
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعدی زمان ما و زبان ماست...
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
جهان توسعه نیافته در حقیقت گرچه نام جهان دارد از قوام تاریخی بی بهره است یا بهره کافی ندارد. جهان متجدد به صورتی که در اروپای غربی و آمریکای شمالی تحقق یافته است توسعه یافته نامیده می شود اما جهان قدیم را نمی توان توسعه نیافته خواند و کسی نگفته و نمی تواند بگوید که هخامنشیان یا ساسانیان توسعه نیافته بودند. اما اکنون بسیاری از کشورهای جهان که برخی از آن ها سابقه تاریخی هم دارند در ذیل توسعه نیافته یا در حال توسعه قرار دارند.
خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی
صفحه 38
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
توسعه نیافتگی امری است که در قرون یا دهه های اخیر عارض چین، هند، ایران، مصر و... شده اگر این کشورها همان بودند که در گذشته تاریخی بودند به آن ها توسعه نیافته گفته نمی شد و اگر وضعی مثل نروژ و دانمارک و آلمان داشتند توسعه نیافته خوانده می شدند اما چه شده است که آن ها را توسعه نیافته می خوانند. این کشورها چیزی که سابقا بوده اند نیستند اما به مرحله توسعه هم نرسیده اند پس درواقع نه تعلق درست به گذشته تاریخی خود دارند و نه به مراحل پیشرفتی که در جهان توسعه یافته تحقق یافته است رسیده اند.
خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی
صفحه 38
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
کشور ما که از حدود یک قرن پیش صاحب صورتی بی رمق و رنگ باخته از دولت ملی شده می خواهد در پی جهان توسعه یافته برود و به مزایایی که آن ها در زندگی و عام و تکنولوژی و سیاست دارند دست یابد. مشکل این است که اگر خواستن به معنای هوس داشتن باشد، توانستن نیست و صاحب هوس را به مقصود نمی رساند. جهان متجدد با خرد و فرهنگ خاص به مراحل توسعه رسیده است. کشورهای دیگر به صرف آموختن علوم جدید و تقلید از رسوم تجدد به مقصد و مقصودی که دارند نمی رسند.
خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی
صفحه 38
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
من گفته ام غرب نفسانیت است؛ نفسانیت معنی اخلاقی دارد و اگر خواننده از این جمله دریابد که غرب کانون حرص، آز، هوس، شهوت و خود پرستی است بر او بأسی نیست اما من نفسانیت را در ترجمه سوبژکتیویته به کار برده ام و سوبژکتیویته چیزی از نوع هوی و هوس نیست بلکه اساس تفکر فلسفی غرب است.
درباره غرب صفحه 8
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
بعضی مطالب فلسفی در زبان معمولی معنی دیگر پیدا کرده است چنانکه فی المثل وقتی گفته ام که پیدایش و بسط شرق شناسی متناسب و متناظر با گسترش و افزایش قدرت استعماری غرب بوده است کسانی پنداشته اند که من همه شرق شناسان را عامل استعمار و مأمور دستگاههای اطلاعاتی غرب دانسته ام و حال آنکه نه فقط چنین معنایی مراد نکرده ام بلکه آن را نادرست و حتی خطرناک میدانم زیرا اگر کسی بگوید که حکومتها هر چه می خواسته اند می کرده اند و حتی احیاء فکر و علم و پژوهش هم به دست آنان بوده است، علم و تحقیق را ناچیز انگاشته است. مسلماً بعضی مؤسسات علمی وابسته به استعمار وجود داشته است و در بعضی مراکز علمی مستقل نیز طرحهایی برای استیلای بر اقوام عالم فراهم میشده است؛ اما حکومتها اگر بتوانند از علم استفاده یا سوء استفاده کنند نمیتوانند آن را پدید آورند و به هر راهی که میخواهند ببرند. ولی ظاهراً تاکنون هرچه توضیح داده ام مؤثر نشده است و کسانی هنوز مرا ملامت میکنند که شرق شناسی را مولود استعمار و شرق شناسان را عاملان و مأموران سیاست استعماری دانسته ام. حاشا که من چنین تهمتی به دانشمندان بزنم.
درباره غرب صفحه 8 و 9
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
من متهم شده ام که غرب را از سر دشمنی و غرب ستیزی عین فساد می دانم. وجه سوء تفاهم این است که مدعیان غرب را یک موزائیک و مجموعه چیزهای متفاوت خوب و بد و زشت و زیبا می دانند و به نظر آن ها اگر کسی به این قول قائل نباشد باید غرب را موجودیت واحد و یکدستی بداند که همه چیزش یکسره خوب یا بد است. زیرا اگر همه اجرا غرب از یک جنس است در آن بد و خوب نمی توان سراغ گرفت. فهم همگانی هم بر این برداشت صحه می گذارد ولی غرب نه مجموعه خوب و بدهاست و نه یکپارچه خوب و نه یکپارچه بد، بلکه غرب یک عالم است و عالم پر از امکان هاست منتهی در هر عالمی امکان ها و حدود آن ها متفاوت است ساکنان عالم غرب با این امکان ها که فکر و عمل شان را راه می برد و سر و کار دارند. این بیان را ممکن است نادرست و مبهم خواند اما نمی دانم چگونه از آن استنباط جبر کرده اند...
درباره غرب صفحه 9
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
غرب ستیزی یک اقدام سیاسی است اما سعی من به خصوص در سال های اخیر این بوده که از خلط میان مطالب فلسفی و تعلقات سیاسی بپرهیزد. در باب غرب سخن بسیار گفته اند اما تاکنون کسی درصدد برنیامده که ماهیت غرب را به تفصیل بیان کند. حقیقت این است که وقتی صفاتی را به غرب نسبت می دهند تصور می شود که غرب موجودیتی در میان موجودات است و البته این تصور بی وجه و غیر عادی نیست زیرا وقتی صفتی را به چیزی نسبت می دهیم قاعدتا باید موصوف موجود باشد ولی غرب را یک موجود از سنخ موجوداتی که کم و بیش می شناسیم، نباید دانست.
درباره غرب صفحه 8
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
غرب ستیزی یک اقدام سیاسی است اما سعی من بخصوص در سال های اخیر این بوده است که از خلط میان مطالب فلسفی و تعلقات سیاسی بپرهیزم. در مقالاتی که می خوانید سعی شده است که تصور مبهم غرب تا اندازه ای روشن شود. در باب غرب سخن بسیار گفته اند اما تاکنون کسی درصدد برنیامده است که ماهیت غرب را به تفصیل بیان کند. حقیقت این است که وقتی صفاتی را به غرب نسبت می دهند تصور می شود که غرب موجودیتی در میان موجودات است و البته این تصور بی وجه و غیرعادی نیست؛ زیرا وقتی صفتی را به چیزی نسبت می دهیم، قاعدتا موصوف بابد موجود باشد ولی غرب را یک موجود از سنخ موجوداتی که کم و بیش می شناسیم، نباید دانست.
درباره غرب صفحه 8
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
غرب یک موجود متعین نیست که در جای معین قرار گرفته باشد و بتوان به آن اشاره کرد. به نظر برخی محققان، غرب رویدادی است که با ظهور فلسفه آغاز شده است. اگر این تعبیر و بیان موجه باشد تاریخ فلسفه ادوار دارد و ما اکنون در مرحله بسط تام و تمام غرب هستیم. غرب در این مرحله به صورت تجدد ظاهر شده است. تجدد چیست؟ شرایطی است که در آن بشر خود را لایق تصرف در موجودات یافته و به نظرش رسیده است که می تواند با فکر و رأی خود همه امور را چنانکه باید سر و سامان دهد.
درباره غرب صفحه 9
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️ @davari_ir
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
مجله سیاستنامه در شمارۀ اخیر خود تصویری از رضا داوری اردکانی را روی جلد برد و با تیتر «فیلسوفِ بازنده» به استقبال نود سالگی این متفکر معاصر رفت.
داوری اردکانی در واکنش به این مجله در یادداشت کوتاهی نوشت: «من در درون شکست نخوردهام، زیرا تعلقم به تفکر را حفظ کردهام.»
او در ادامه این متن صراحتاً اعلام میکند که متن منتشر شده در مجلۀ سیاستنامه یادداشتهای تنهایی او بوده که آن را برای چاپ و انتشار ننوشته است!
@varastegi_ir
انتشار این یادداشت حواشی مختلفی در پی داشت. در ادامه، متن این یادداشت را به همراه برخی از واکنش اهالی اندیشه منتشر میکنم👇🏻
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
من شکست خورده ام و این شکست را می پذیرم (varastegi_ir) 1.pdf
169.8K
🔸 یادداشت "من شکست خوردهام و این شکست را میپذیرم"
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
▪️ بخش اول
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
من شکست خورده ام و این شکست را می پذیرم (varastegi_ir) 2.pdf
196.3K
🔸 یادداشت "من شکست خوردهام و این شکست را میپذیرم"
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
▪️ بخش دوم
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
من شکست خورده ام و این شکست را می پذیرم (varastegi_ir) 3.pdf
345.6K
🔸 یادداشت "من شکست خوردهام و این شکست را میپذیرم"
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
▪️ بخش سوم
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
از زمان داستایوفسکی و اندکی زودتر از فسلفه کانت، اخلاقی بودن انسان، اقامه دلیل بر وجود خداوند محسوب میشد.
دکتر داوری اردکانی
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️@davari_ir
در گذشته هرگاه از حقیقت می گفتند آن را از خیر جدا نمیدانستند اما در دنیای جدید حقیقت ربطی به اخلاق و سیاست ندارد
دکتر داوری اردکانی
🔻کانال دکتر داوری اردکانی
▪️@davari_ir
آيا نمی توان گفت چیزی در سرّ سویدای وجود ما هست که ما را به کار اخلاق دعوت می کند و برمی انگیزاند؟ به این سخن داستایوفسکی توجه کنید که می گوید اگر خدا نباشد، هرکاری مباح است...
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir