eitaa logo
دعوت به نماز🇵🇸
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
590 ویدیو
184 فایل
بسم الله النور مطالب کانال: 🔰 شنبه: دعوت به نماز 🔰 ۱شنبه: نماز در دوره اول رشد 🔰 ۲شنبه: نماز در دوره دوم رشد 🔰 ۳شنبه: نماز در دوره سوم رشد 🔰 ۴شنبه: موانع نماز 🔰 ۵شنبه: اسرار نماز 🔰 جمعه: راهکارهای جذب به مسجد شناسه ارتباط: @namaznor
مشاهده در ایتا
دانلود
*بسم الله الرحمن الرحیم* *🌿امام صادق علیه السلام فرمودند: در سفارش امیرالمومنین علیه السلام به یارانش بود که: بدانید همانا قرآن راهبری برای روز و نوری برای شب تار در برابر همه رنج ها و فقرها ست.🌿* 📍قصد داریم برای هر چه مهیاتر شدن خودمان و نیز جامعه برای ظهور مولایمان بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف، با یاری یکدیگر قدمی روشن و استوار برای *جاری شدن آیه‌های حیات‌بخش قرآن در زندگی‌هایمان* برداریم. چنانچه شما نیز مایل هستید با این مسیر نورانی پرخیر و برکت همراه شوید، می‌توانید به طرح *بیوت نورانی* بپیوندید.🤝 *🔻بیوت نورانی* عنوان طرحی است که از سال ۹۳ توسط *مدرسه قرآن و عترت علیهم السلام* در سطح شهر تهران، نواحی حومه و برخی از شهرستان­‌ها در حال اجراست و قصد دارد به حول و قوه الهی و در سایه توجهات ویژه حضرت ولی عصر عج الله تعالی فی فرجه جلسات *انس و تدبر در قرآن* را در کوچکترین و در عین حال مهم­‌ترین مکان و نهاد اجتماعی یعنی *خانه و خانواده* راه‌­اندازی کند و به وظیفه و رسالت خویش یعنی *عمومی‌سازی فرهنگ انس و تدبر در قرآن* در عموم افراد جامعه، جامه عمل بپوشاند.✨🏘🏡🏠✨ *🔻شرایط و ویژگی‌های طرح بیوت نورانی:* ✔️ این طرح در خانه‌ها و مساجد و مراکز فرهنگی قابل اجراست. ✔️ مربیان بیوت نورانی، قرآن آموختگان *مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران* هستند. ✔️ جلسات به صورت هفتگی و یا بنا به توان میزبان و مربی دو هفته یک‌بار و حتی ماهانه قابل اجراست. ✔️ زمان شروع و طول دوره‌ها به شکل هماهنگ و توسط *کارگروه بیوت نورانی* اعلام می‌شود. ✔️ شروع دوره اول از سوره‌های کوچک قرآن و یا سوره‌های جزء بیست و نهم است. ✔️ در هر دوره چهارده جلسه‌ای، یک جزء به صورت *ختم مفهومی* توسط مربی ارائه می‌شود و به تدریج و طی چند سال به ابتدای قرآن می‌رسیم. *🔻 به سه نحو می‌توانید از برکات این طرح بهره‌مند گردید:* * ۱. به عنوان مخاطب:* با مراجعه به جدول بیوت فعال در کشور که در کانال طرح بیوت نورانی موجود است، نشانی مورد نظر را انتخاب کرده و با برقراری تماس با میزبان هر بیت و کسب نشانی می‌توانید به عنوان مخاطب در جلسات شرکت کنید. شرکت در جلسات *رایگان* و مخصوص *بزرگسالان* است.🧕📒✏️📖 *۲. به عنوان میزبان:* اگر در محله، شهر و یا روستای شما بیت فعالی وجود ندارد و یا تمایل دارید منزل شما نیز به نور جلسات قرآن منور شود، می‌توانید بصورت رایگان و با شرایط ساده‌ای میزبان شوید. 🔻 برای اطلاع از *شرایط میزبانی* و ثبت نام به عنوان میزبان به نشانی زیر مراجعه و فرم مربوطه را پر و ارسال نمایید.✨🏠✨ *http://quranetratschool.ir/?p=4874* *۳. به عنوان مربی:* شما از طریق گذراندن دو کتاب ابتدایی تدبر در قرآن، یعنی *کتاب مقدمات تدبر* و *کتاب تفکر* و نیز شرکت و قبولی در مصاحبه مربیان، می‌توانید به عنوان مربی به تدریس در بیوت نورانی بپردازید. 🔻 برای اطلاع از *شرایط مربیگری* و پیش‌ثبت‌نام می‌توانید به نشانی زیر مراجعه و نسبت به پر نمودن و ارسال فرم اقدام فرمایید.🧕📚📖 *http://quranetratschool.ir/?p=4864* 🔻ارتباط با *مسئول کارگروه بیوت نورانی* مدرسه قرآن و عترت علیهم السلام دانشگاه تهران، خانم بیگدلی: https://ble.im/bigdelinoor 🔻برای کسب اطلاعات بیشتر از برنامه‌های *کارگروه بیوت نورانی* به نشانی زیر مراجعه فرمایید: *http://quranetratschool.ir/?page_id=1221* 🕋 *مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران* 🔻 ما را در رسانه ها دنبال کنید: * [سایت](www.QuranEtratSchool.ir) | [بله](ble.im/quranetratschool) | [سروش](sapp.ir/quranetratschool) | [آپارات](aparat.com/quranetratschool) | [اینستاگرام](instagram.com/quranetratschool) * @QuranEtratSchool
👆🔻🔻🔻 سری دوم همایش *قصه آینه ها ؛ قطب نما* برگزار می کند موضوع همایش : *خودشناسی من کیستم؟ بررسی نقش دین در شناخت خود محور های همایش: *سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید حسن علوی ،نمایشگاه عکس و نقاشی بازی و مسابقه ،بررسی و نقد فیلم و با حضور مهمان ویژه و...* ویژه دختران دبیرستانی 14 تا 18 سال زمان: پنجشنبه 28 آذر از ساعت 9 الی 16 - مکان: دبیرستان معصومیه 💫💫💫 ثبت نام : ارسال نام و نام خانوادگی و سال تولد و نام مدرسه به شماره 09383137532
*فیلم‌ کوتاه "عدم" در باب توجه به نماز...* 👆
✨✨ *‌بسم رب الشهدا و صدیقین* در کانال *قطره سوره* مروری بسیار مختصر از 114 سوره قرآن، هر روز یک سوره از توضیحات *استاد هانی چیت چیان* به سه صورت *صوت، متن پیاده شده و تصویر* بارگذاری می شود. 💧📖 *#قطره سوره* ارتباط با ادمین: @m_toliati https://ble.im/ghatreh_soore
🇮🇷 مطالب کانال 💦 ✨ استاد هانی 👇👇 ✏️✏️ *:* 👈 کد #1 (11 قطعه) با دستمایه سوره 👈 کد #2 👈 کد #3 راه رسيدن به و اصلاح 👈 کد #4 بهترين حلال در زندگی 👈 کد #5 استعانت از و در راه 👈 کد #6 مشق در 👈 کد #7 اثر و و 👈 کد #8 روح دوری از 👈 کد #9 استعانت از دوری از فحشاء منکر 👈 کد امام ظهر عاشورا 👈 کد وجودی 👈 کد است - نماز صبح 👈 کد ایجاد با 👈 کد بزرگترین در زندگی 👈 کد و فرزندان ✏️✏️ * و امام :* 👈 کد (11 قطعه) سوره و 👈 کد غلبۀ همیشگی بر 👈 کد با بودن یا پشت کردن به امام 👈 کد و بودن بر 👈 کد گریه بر امام 👈 کد بهترین شیوه 👈 کد تشکیل 👈 کد معنای بر امام 👈 کد 👈 کد و بغض از 👈 کد آورد استاد چیت چیان از ✏️✏️ * و :* 👈 کد فزع آفرين است 👈 کد در شهرها 👈 کد ياد و اثرات آن 👈 کد از 👈 کد کیفیت شدن 👈 کد فرآیند شدن 👈 کد حضرت و 👈 کد حتما و ناگهانی خواهد آمد 👈 کد درک و 👈 کد حضرت ✏️✏️ * و :* 👈 کد فلسفه وجودی در عالم 👈 کد از در اطرافمان غافل نباشيم 👈 کد وساطت در با فهم همراه است 👈 کد دشمن قسم خورده در اصلاح نفس 👈 کد اعمال و اعمال گونه 👈 کد دشمن شماست، شما هم او را دشمن بدانید 👈 کد خطوات 👈 کد کار است ✏️✏️ * و شب قدر:* 👈 کد (25 قطعه) توضیحاتی از دعای 👈 کد تطبیق افکار و نیات و اعمال با شجره طیبه - شب 👈 کد شب و 👈 کد شب 👈 کد رمضان و شبهای و مبارزه با 👈 کد شب و دغدغه های امام 👈 کد شب و حُسن و در برابر فتنه 👈 کد سوره - با من نگاه کن 👈 کد معلوم برای هر چیز در عالم 👈 کد و الهی 👈 کد شب و سوره مبارکه قدر 👈 کد ✏️✏️ * درباره و معارف بلندشان:* 👈 کد هر عملی در انسان 👈 کد ادب در خواندن و کردن 👈 کد کردن را از بیاموزیم. 👈 کد حضرت 👈 کد اصرار در یا 👈 کد و دعا 👈 کد معارف بلند نهفته در 👈 کد شروع سال ✏️✏️ *:* 👈 کد معناي و تذكر 👈 کد معنای و راهكارهای عملی ايجاد ذكر در زندگی 👈 کد وجود در انسان غوغا می كند 👈 کد آيا را می توان تحريف نمود؟ ✏️✏️ * و * 👈 کد و 👈 کد 👈 کد نسبت به مردم 👈 کد صفات 👈 کد -1 و اهمیت آن در منظر س.م. کد -2 و اهمیت آن در منظر س.م. 💦 قطره های موضوعی از دریای قران https://ble.im/ghatrehaye_mozooee ارتباط با ادمین: @m_toliati
* براساس محتوای سوره ضحی برای : * 🌱 بچه ها بعد از تلاوت سوره مبارکه ضحی و صلوات به این داستان که توسط مربی گفته می شود، گوش می دهند و همراهی می کنند. پس از پایان داستان، بچه ها برای دست بوسی نزد مادران خود رفته و لحظاتی را در آغوش پرمهر آنها قرار می گیرند. بهتر است به عنوان یک ایده به مادران توصیه شود که در لحظات در آغوش گرفتن، جملات عاطفی و دعایی در گوش بچه ها بگویند. نکته دیگر اینکه لحن خواندن داستان توسط مربی، باید آرام و شمرده، مهربان، تاثیر گذار و جذاب باشد چون متن داستان برگرفته از محتوای سوره مبارکه ضحی و نیازمند تامل بیشتر می باشد. بسم الله الرحمن الرحیم یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود هرکی بنده ی خداست، بگه یا خدا (بچه ها باید بگویند یا خدا) هر کی دوست داره روز به روز به پیامبر اسلام ص شبیه تر بشه و از نعمتهایی که خدا به پیامبر داده، استفاده کنه، بگه یا رسول الله. هر کی عاشق حضرت علی هست و به شیعه بودنش افتخار می کند، محکم بگه یا امیرالمومنین ع. هر کی میخواد مادر اصلیش، حضرت زهرا سلام الله علیها را به مجلس امروز دعوت کند، بگه یا فاطمه الزهرا. و هر کی دوست داره ثواب این برنامه رو برای ظهور امام زمان عج هدیه کند و دوست داره از یاران امام زمان عج باشد، بگه یا مهدی. راویان اخبار و طوطیان شکّر سخن شیرین گفتار این جور حکایت کردند که: سالها پیش زیر آسمون آبی خدا، توی یکی از شهرها چند تا خونه زیبا و باصفا بودند که با وجود اهالیشان، باصفاتر شده بود. اهالی این خونه ها بنده های خوبی برای خدا بودند و سعی می کردند در همه کارها به خدا چَشم بگویند. اونها سعی می کردن در کارهاشون، خیلی شبیه پیامبر اسلام ص رفتار کنن و دلشون می خواست روز به روز پیش خدا عزیزتر بشند. اونها مثل پیامبر بر سر ایتام دست نوازش و محبت می کشیدن و اگر کسی از آنها سوال یا نیازی داشت یا راهنمایی می خواست، با کمال میل بدون اینکه بداخلاقی کنند یا منت بگذارند، اون کار را با روی خوش، مثل پیامبر برای رضای خدا انجام می دادن. اونها مردم را در نعمتهایی که خدا به آنها داده بود، شریک می کردن و خودشون هم هر چه نیاز داشتن، همه را از خداوند درخواست می کردن. خلاصه زندگی خیلی قشنگی داشتن. اونها می دونستن که خداوند دوست داره که بنده هاش نیازهاشون رو بگند و از گفتن و ارتباط گرفتن با خدا خجالت نکشن چون خداوند که اونها را آفریده، خودش توانایی دادن همه نیازهای اونها رو به صورت نعمت داره. خلاصه جونم براتون بگه که اهالی خونه احساس کردند به یک نعمت جدید نیاز دارن، برای همین دستهای پر نیازشان را به سوی خالق بی نیاز بلند کردن. بعضی از اونها، در قنوت نمازهاشون گفتن خدای مهربون میشه به ما یه دختری بدی که مونس قلبم و روشنی چشمم بشه. بعضی دیگه از اونها در سجده نمازشون می گفتن خدای بخشنده به ما دختری بدی که در کنار هم خوشبخت تر باشیم. بعضی دیگه وقتی به آسمون یا گلها نگاه می کردن می گفتن خدای برآورده کننده آرزوها ما دلمان می خواد دختری داشته باشیم که در کنارش لذت زندگی را بیشتر بچشیم و با هم با انجام کارهای خوب، بندگی تو را به جا بیاریم. خدای مهربون نیازخواهی این خانم ها را شنید و خیلی پسندید و چون اونها خیلی با کمالات بودن و لایق و شایسته مادر شدن، پس دعاهاشون رو قبول و خواسته دلشون رو برآورده کرد و به اونها یه دختر پاک هدیه داد و اونها رو به مقام والای مادری رسوند و بهشون گفت از امروز بهشت رو زیر پاهای شما قرار دادم. خلاصه جونم براتون بگه که الان تقریبا 9 سال از تولد اون دخترای بهشتی گذشته. اون مادرها در سرما و گرما، توی سختی و آسانی، با همه قدرت و توانشون از دختراشون مثل جواهرات گران قیمت مراقبت کردن و لحظه شماری کردن تا به سنی برسن که بندگی خدا رو به طور رسمی آغاز کنند و تاج بندگی بر سرشون بگذارن. حالا چشمان مادران نمناک شده و دارن زیر لب تند تند دوباره نیازها و خواسته هاشون که مربوط به خوشبختی دختراشونه، به خدای توانا میگند. دخترای بهشتی هم برای جبران زحمات و تشکر از اونها داره قلبشون تند تند میزنه که با سرعت برند و دست و صورت مامانارو غرق بوسه کنند و در آغوش گرم و با محبت اونها قرار بگیرن. 🌸 پخش سرود در زمان بوسیدن بچه ها و مادرها... @davat_namaz
https://as2.cdn.asset.aparat.com/aparat-video/364d04d4329f4fb0512d1ae768748bbf18303020-240p__38315.mp4 * سخنرانی دکتر جفری لانگ درباره سوالات اساسی زندگی اش و قرآن* @davat_namaz
🌝سپیده زد، سپیده- وقت سحر رسیده 🏙خاموش شده ستاره- صبح اومده دوباره 🐓خروس پر طلایی- با پاهای حنایی قوقولی قوقو میخونه- تو کوچه و تو خونه 🕌اذان میگن دوباره- از مسجد و مناره 💦بابام پا میشه از خواب- میره لب حوض اب 🖐می شوید او دست و رو- با اب میگیره وضو تمیز و پاکیزه باز- میاد سر جا نماز 😊من هم کنار بابا- نماز می خوانم حالا @davat_namaz
بسم الله - باید ببرمت اتاق عمل یعنی چی که نمیای ؟ - نمیخام الان برای عمل برم - ببین برادر من این گلوله ها را باید زودتر از کتف و سینه ات دربیاریم. خودت نمی فهمی خونی که میرود چه طور بیجانت کرده؟ یکی از پشت سرم گفت - شما اجازه بده من باهاش حرف بزنم برگشتم، حاج احمد بود. از خداخواسته بلند شدم و در گوشش گفتم - وضعیتش خوب نیست.زودتر راضی اش کنید ببریمش برای عمل پنج دقیقه شد، ده دقیقه. با خودم گفتم کمی دیگر دندان روی جگر بگذار، یک ربع که رد شد رفتم بالاسرشان. داشتند با هم گپ میزندند گفتم: - حاجی اومدی راضی اش کنی خودت نشستی کنارش؟ حاج احمد گفت: - منتظریم اذان را بگویند تا نماز بخوانیم بعدش در خدمت شماییم 🔺 مرضیه درویش زاده ۳۴
شهیدی که پس از ۱۷ سال زنده شد!! ✖️این ماجرا مربوط می‌شود به یکی از اعضای کمیته تفحص شهدا که در زندگی شخصی خود دچار مشکل مالی میشود و در جریان جستجوی پیکر شهدا به شهیدی برمی‌خورد که می‌شود و قرض هایش را ادا میکند!! نقل از برادر شهید👇 ▪️می گفت: اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.. علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین.. تا اینکه.. 🔺تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.. آشوبی در دلم پیدا شد.. حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم... 🔺با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.. بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد... 🌷شهیدسیدمرتضی‌دادگر🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من..! 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم... قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند... با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم... "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم..." گفتم و گریه کردم... دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.. هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد... جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود... بخدا خودش بود... کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود... به خدا خودش بود... گیج گیج بودم... مات مات... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم... می پرسیدم: آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز..؟ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم... مثل دیوانه هاشده بودم... به کارت شناسایی نگاه می کردم... 💎شهید سید مرتضی دادگر... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... 💠ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون @davat_namaz
کاری که مادرهای ما برای نمازخوان کردن ما می کردند، وقتی می رفتیم خرید، می گفتند دیدی چقدر خریدمان خوب بود، به این خاطر بود که قبل از رفتن نمازمان را خواندیم. *اگر یک اتفاق خوبی در زندگی مان می افتاد، به نماز خواندن ربطش می دادند و ما فکر می کردیم اگر نمازمان را بخوانیم، اتفاق های خوبی برایمان می افتد و این حس باعث شد که ما منشا خیر را همیشه از نماز می دانستیم.* 🦋 یکی دیگر این که در محیط مدرسه، ما سال گذشته نماز را باتوجه به مطالب کتاب و صوت های فهم قرآن در دبستان در زندگی دانش آموزان جاری کردیم. و من فکر می کنم مهم ترین نکته ای که مربی ها باید رعایت کنند این است که *باید با قرآن ارتباط داشته باشند در این صورت است که مربی احساس می کند دیگر خودش نیست که درس می دهد، بلکه قرآن هست که به بچه ها درس می دهد.* @davat_namaz
#👆فیلم رفیق اول بچه هایتان باشید @HAERISHIRAZI
📣 📣 📣 * توجه توجه* 🎈 *مسابقه اذان گویی بچه ها* 🎈 قدیما موقع اذان، بچه ها هر جا که بودند، بلند می شدند و با صدای بلند اذان می گفتند ولی الان... *کیا میخوان دوباره با بچه هاشون این سنت قشنگ رو احیا کنند؟* تا دیر نشده یا علی بگید و پاشید با بچه هاتون اذان رو تمرین کنید تا هم از برکات معنویش برخوردار بشید و هم از برکات مادیش... 🎁 بله به قید قرعه جایزه هم میدیم... *فقط کافیه از بچه های زیر 9 سال خودتون که موقع اذان در یک مکان عمومی یا از پنجره منزل اذان می گن، فیلم بگیرید و به شناسه زیر ارسال کنید.* 🔺 یادتون نره مشخصات موذن کوچولومون مثل *اسم و فامیل، سن و نام شهر رو هم همراه فیلم* بفرستید. ⏳ مهلت ارسال: تا *10 دی ماه 1398* 📪 شناسه ارسال: @azan_noor @davat_namaz
📢 📢 📢 *فقط 6 روز به اتمام زمان ارسال اذان عزیزانمون باقی مانده... *
#👆نماهنگ *آموزش اذان* @davat_namaz