eitaa logo
بنیاد دعبل
386 دنبال‌کننده
969 عکس
113 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم نام شیرین تو  بردم فاطمه! شاعر شدم رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند دیدنش بار رسالت را سبکتر می‌کند دختر است اما برایت کار مادر می‌کند دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین می‌شود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این یک زره خرج جهازت، حُسن‌هایت بی‌شمار با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟ تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه! قصه‌ی پیوند دریایی به دریا، فاطمه! در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید هست شیرین نامتان، قند مکرر می‌شوید هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شود بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند شاعران تنها برای یک نظر، رو می‌زنند در کسا، بی پرده با الله صحبت می‌کنی هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی در غم همسایه، ترک خواب راحت می‌کنی مادری الحق چه می‌آید به نامت، فاطمه! می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه! امتحان پس داده‌‌ای در آسمانها پیش از این سالها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین واقعاً "الحمد للهِ ، رب العالمین" جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت حجب میراثت، حیا سایه نشین چادرت داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت سفره‌‌ی نان خالی اما سفره‌ی انعام پُر خانه‌ات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پر از تو راضی و دلش از گردش ایام پر کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار! بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار قاسم صرافان @deabel
  صبح طلوع زهره ی زهرا رسیده است پایان ظلمت شب یلدا رسیده است   ای روزگار دوره ی هجران تمام شد یعنی برات وصل به امضاء رسیده است   بگشای چشم شوق به روی فرشتگان ای باغ گل زمان تماشا رسیده است   عطر گل محمدی از مکه می‌وزد فصل گل و تبسم گلها رسیده است    تا آنکه غرق نور شود آسمان وحی ماهی به نام أم أبیها رسیده است   آمد ندا فصل لربک، حبیب ما محبوب ما، حبیبه ی دلها رسیده است   بر دفتر تبسم کوثر نوشته اند آیینه ی تجسم طاها رسیده است   قفل حدیث قدسی لولاک باز شد امشب کلید حل معما رسیده است   امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است   مرضیه ای که سوره ی انسان مدیح اوست انسیه ای به جلوه ی حورا رسیده است   هر کس به هر مقام رسیده است در جهان از پرتو ولایت زهرا رسیده است   یعنی که آدم صفی الله از این طریق کم کم به علم، علم الأسما رسیده است   از چشمه ی کرامت زهرای اطهر است فیضی اگر به مریم و سارا رسیده است    تا بنگرد کلیم تجلای نور را اشراق او به سینه ی سینا رسیده است   از پرتو عفاف همین بضعة النبی است نوری که از ثری به ثریا رسیده است   تا یک نفس به عصمت او اقتدا کند جبریل با هزار تمنا رسیده است   در سایه ی بهشت نبوت خدای را روح بهار وحی به زهرا رسیده است    زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر نورش به عرش ربی الأعلی رسیده است   زهرا که سر به سجده ی شکر خدا گذاشت آوازه اش به مسجد الأقصی رسیده است   زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد پژواک او به عالم بالا رسیده است   زهرا که إن أکرمکم ترجمان اوست در بندگی به قله ی تقوا رسیده است   زهرا که با حسین به معراج سرخ عشق از کربلا  به لیلة الأسری رسیده است   زهرا که در جبین درخشان زینب اش ایمان به منتهای تجلا رسیده است   زهرا که روز واقعه هیجده بهار داشت داغش به قلب لاله ی صحرا رسیده است   ما مثل قطره دست به دامان کوثریم دریاست قطره ای که به دریا رسیده است    امروز اگر به فاطمه دل بسته ایم ما عشق علی به داد دل ما رسیده است   ای دل نظر به پنجره های بقیع کن پایان کار عشق به اینجا رسیده است   در این خجسته عید «شفق» لاله رنگ شد نام مدینه برد و دلش باز تنگ شد   محمدجواد غفورزاده «شفق» @deabel
پای بهشت می خرَد تاجِ کرامتِ تو را زمزمه های خلوتِ شوقِ عبادتِ تو را ای که تو یاسِ پَرپَری حمایت از حریمِ عشق دستِ خدا بپرورد باغِ ولایتِ تو را ولایتِ توِ حجّت و تکاملِ دینِ خداست فراتر از دو عالم است مقام و طاعتِ تو را کتابِ زندگیِ تو محضِ اداءِ بندگی ست هر ورقش بیان کند شرحِ قداستِ تو را سیّدة النَّسا تویی خیرِ همه عالمیان نورِ خدا دمیده آن روحِ طهارتِ تو را گوهرِ آفرینشی عزت و فخرِ کائنات کیست که تا بیان کند جاه و جلالتِ تو را وصفِ کرامتِ تو را نشنویم از زبانِ غیر خدا بیان کند همه شأن و شرافتِ تو را وجودِ نازنینِ تو گرمیِ جانِ مصطفاست بوسه زند پیمبر آن دستِ حمایتِ تو را فاطمه پاره ی تن و وجودِ جانِ احمدیست به چشم خویش مصطفی دیده عنایتِ تو را چگونه دختری شود امّ ابیهایِ پدر این برساند همه ی صبر و صلابتِ تو را @deabel
خوش به حالِ آنکه شد مسکینِ تو همنوا شد با دلِ غمگینِ تو  چنگ بر دامانِ دریای تو زد ذوب شد در آتشِ آیینِ تو خوش به حالِ آنکه شد مجنون تو تا بسوزد در تبِ شیرینِ تو فصلی از دلتنگی آن کوچه ها گشته بارِ سینه ی سنگینِ تو آه! ای گلبرگِ پرپر از خزان بشکند دستی که شد گلچینِ تو میزند زینب ز اشکِ دیدگان بوسه بر پیراهنِ خونینِ تو دردها را با زبان راز گفت جامه ی از خاک و خون رنگینِ تو شد از آن پس بیت الاحزان مسکنت شعرِ غم شد مایه ی تسکینِ تو گوشه ی بستر فتادی غرقِ خون عاقبت شد خشتِ غم بالینِ تو تازیانه خوردی و گفتی علی سازشِ دشمن نشد تمکینِ تو ای وجودت مایه ی فخرِ خدا خلقتِ عالم سر از تکوینِ تو واسطِ فیضِ خدایی بر زمین حاجتِ ما از سرِ آمینِ تو شرحِ وصفِ تو همان کوثر بوَد جانِ قرآن کوثر و یاسین تو ای به قربانِ مقامِ عرشی ات عالم و آدم همه تحسینِ تو کن شفاعت آنکه را با اشکِ غم کرد این غمنامه را تدوینِ تو @deabel
میوه ی جانِ رسالت نورِ چشمِ مصطفی بانوی حوری سرشت و باغِ رضوانِ خدا حاصلِ یک اربعین زهد و ریاضت فاطمه سیبِ بستانِ بهشت و نورِ جنّت فاطمه جلوه ی معراجِ بابا لیلهً الاَسرارِ او ساکنانِ عرش یکسر محو در انوارِ او گوشِ جان را نغمه ای از رویش گُل میرسد عالمِ درمانده با او بر تکامل می رسد حضرتِ ختمِ رُسل تکریمِ نامش آمد است جبرئیل از سوی حق سر بر سلامش آمد است یاسِ خوشبویی که عالم را معطر می کند چشمِ جادوییِ او اعجازِ اکبر می کند نامِ او سنگِ بنای هر چه خلقت میشود نورِ او سرچشمه ی نورِ حقیقت میشود روشنیِ عالم از نورِ وجودِ فاطمه است آسمانها حیرت از اشکِ سجودِ فاطمه است عطرِ مینوی نبوت سیبِ سرخ احمد است جانِ طاها یا همان امّ ابیها آمد است فاطمه آمد که تا آئینِ حق معنا شود از حسینش نهضتی در کربلا بر پا شود غرقِ نور و غرقِ عشق و باغِ بینش فاطمه اولین سنگِ بنای آفرینش فاطمه او که بطنِ سوره ی نور است دُرِِّ کوکبی می شود امّ الائمه می شود امّ اَبی آیه ی تطهیر اگر در شانِ او نازل شده است یعنی اینکه دینِ ما با فاطمه کامل شده است کوثرِ جوشانِ احمد سرورِ هر چه زنان شرحِ تکریمش همان بحرِ عمیق و بیکران لاله زارِ دامنش عطرِ طراوت می دهد پنجه ی دستانِ او بوی کرامت می دمد مادرِ هر چه امامِ نور و رحمت فاطمه منشاء هر خیر و خوبی و سعادت فاطمه در مقام و شانِ او این بس علی شد همسرش تا ابد ساقی بماند روی حوضِ کوثرش 🌹 @deabel
به نام نور، به نام مطهّر زهرا برای عرض ارادت به ساحت دریا نشسته‌ام بنویسم به نام مادر، تا خدا مرا بنویسد به پای نام شما اگرچه کمتر از آنم که یاورم باشی خدا به امر خودش خواست مادرم باشی شبی که سیب خدا از درخت عرش افتاد خدا به نور خدا هدیه‌ای منوّر داد به اذن خالق یکتا، زمین، زمان، فریاد: پیامبر! قدم فاطمه مبارک باد قیام کرد زمین، نور منجلی آمد دلیل خلقت پیغمبر و علی آمد خدا نوشت: بگویید مهربان بانو خدا که صاحب باغ است، باغبان بانو قیامت است تمنّای این و آن، بانو همیشه منبع الطاف بیکران! بانو! اگر نفس بدهی، دست هم نمی‌خواهم برای مدح تو گفتن، قلم نمی‌خواهم عطای دست تو تفسیر کرده انسان را بخاطر تو خدا وعده داده باران را دعای نور تو تب‌دار کرده سلمان را به باد داده دگر دودمان شیطان را دعای نور بخوان، ما هم اهل ایرانیم بخوان که ما همه ذریه‌های سلمانیم دعا بخوان، پر جبریل را منوّر کن کمی ملائکه را با خودت برابر کن برای نافله، سجاده را معطر کن خدا برای پیمبر نوشت: باور کن، نگاه عرش به راز و نیاز فاطمه است خلاصه نه، همۀ دین نماز فاطمه است تمام قافله را وقف مرتضی کردی همیشه شوهر خود را ز خود رضا کردی و در جوار خدا، "جار" را دعا کردی چه خوب دِین به همسایه را ادا کردی هرآنچه را تو بخواهی، همان شود تقدیر برای شیعۀ امروز هم قنوت بگیر نظر به اینکه خدا بر شما نظر کرده تو قبل خلقت آدم شدی نظرکرده خدا وجود تو را منجی بشر کرده علی کنار شما خستگی بِدَر کرده غروب بود که خورشید تا سحر غم داشت طلوع لحظۀ خندیدن تو را کم داشت در آتشی که تمامیِّ خانه می‌سوزد به جان خلق بیفتد، زمانه می‌سوزد در آتشی که نشان، بی‌نشانه می‌سوزد چرا قلم وسط شعله‌ها نمی‌سوزد؟ برای اینکه مزیّن به نام فاطمه است و آتش از سرِ جبران، به کام فاطمه است @deabel
خدا کند که مرا پشت در قبول کنند کنار خانه نشستم مگر قبول کنند امید می‌رود این خانواده‌های کریم مرا بدون کمی دردسر قبول کنند بنا شده‌است سرم نذری کسی باشد چه خوب می‌شود امّا اگر قبول کنند... فقط به دادن جانی نمی‌شوم راضی تلاش می‌کنم این بار؛ سر قبول کنند به نوکری کمم راضی‌ام ولی بد نیست از این بعد مرا بیشتر قبول کنند اگر قبول کنند اعتبار می‌گیرم تمام نوکری‌ام را به کار می‌گیرم کدام لطف مرا مبتلای فاطمه کرد؟ کدام فیض مرا آشنای فاطمه کرد سیاه بودم و بی اعتبار، کار که بود... مرا غلام سیاه سرای فاطمه کرد قرار بود خدا قیمت مرا بدهد به این بهانه مرا خاک پای فاطمه کرد اراده کرد مرا نزد حق عزیز کند مرا گدای گدای گدای فاطمه کرد چه خوب شد دل ما را به دست غیر نداد چه خوب شد دل ما را برای فاطمه کرد نوشته اند تو هم مصطفای من باشی بزرگْ بانوی شهر خدای من باشی نمی‌شود گره‌ای باشد و تو وا نکنی فقیر باشد و یکبار اعتنا نکنی گرسنه هستی و در می‌زنند ـ مسکین است... گمان نمی‌کنم این بار هم عطا نکنی مرا بس است که همسایه‌ی شما شده‌ام نمی‌شود که تو همسایه را دعا نکنی هزار لشگر اگر دشمن علی باشد اگر سرت برود ترک مرتضی نکنی قسم به مهر تو در کار خویش می‌مانند اگر که گوشه‌ی چشمی به انبیا نکنی هدایت همه بر زُهرویّت زهراست محبّت تو نجات همه پیمبرهاست بدون عطر خوش یاس تو بهاری نیست بدون محور خورشیدی‌ات مداری نیست  به خانه‌داری ات این بیت وحی محتاج است  وگرنه شأن بلند تو خانه‌داری نیست  تو پشت گرمی پیغمبر مباهله ای  شکست دادن این قوم با تو کاری نیست اگر کریمه تو هستی، دگر فقیری نیست  اگر تو بانوی رزقی، دگر نداری نیست مباد صبح قیامت شفاعتم نکنی  به غیر عاطفه از مادر انتظاری نیست  بزرگْ بانوی محشر بگیر دست مرا به روز واقعه مادر بگیر دست مرا تو خانه دار علی هستی و پریِّ علی  تویی کمال عروج کبوتری علی  نشان دهنده‌ی بالایی تکامل توست  همین روایت با تو برابری علی علی به همسری‌ات باید افتخار کند  و یا تو فخر بورزی به همسری علی؟ هزار سال دگر هم نمی‌بریم از یاد  حماسه‌ای که تو دادی به حیدری علی  قسم به حرمت تو، مثل تو نمی خواهیم  حکومتی که نباشد به رهبری علی  @deabel
🌷 دعایی برای درمان وسوسه در نماز ✍ امام صادق از پدرانش عليهم السّلام روايت كرده است : 🌿 مردى خدمت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) رسيد و عرض كرد : يا رسول اللّه به شما از كه در نماز بدان گرفتار گشته‌ام شكايت مى‌كنم تا آنجاست كه بيشتر اوقات نمى‌فهمم چند ركعت خوانده‌ام، زياد خوانده‌ام يا كم. ✍ حضرت فرمود : هر گاه خواستى وارد نماز شوى انگشت سبّابۀ دست راست خود را بر ران چپ خود بگذار و فشار ده و بگو : 🤲 «بسم اللّه و باللّه، توكّلت على اللّه، أعوذ باللّه السّميع العليم من الشّيطان الرّجيم» 👌 پس (چون اين كلمات را بگوئى) شيطان را ميكشى و زجرش ميكنى و از خود ميرانى. 📖 من لايحضره الفقيه ☀️ @deabel
🌷 پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله)فرمودند : 👌 زمانی بر امت من فرا رسد که به چهار چیز علاقمند شوند و چهار چیز را فراموش نمایند ؛ اینها از من بیزارند و من هم از آنها بیزارم ، آنها عبارتند از : 1⃣ به دنیا دل ببندند و آخرت را فراموش کنند 2⃣ به مال علاقه مند شوند و حساب را از یاد ببرند 3⃣ قصرها را دوست بدارند و قبرها را از یاد ببرند. 4⃣ خود را دوست دارند ولی خدا را فراموش کنند. 📚 مواعظ العددیّه ☀️ @deabel
🌷 دعا برای رفع بلا و بیماری ▫️این دعای منقول از امیرالمومنین علی علیه السلام را در هنگام شیوع بیماری‌ها در منزل بگذارید و بعد از هر نماز صبح بخوانید 🌱 از مرحوم آیت الله آقای حاج سیّد احمد خوانساری نقل شده است که: ▫️در سالهای دورتر بیماری وبا به ایران و خوانسار آمده بود. بدین دلیل در شهرستان خوانسار و در اکثر خانه ها یک نفر یا بیشتر از دنیا رفتند ؛ مگر خانه هایی که در هر روز این آیات مبارکات را بعد از نماز صبح می خواندند که به آنها هیچ صدمه ای وارد نشد! بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَّحیمِ 📖 قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلاَّ مَا کَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. 📖 وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ یُصَیبُ بِهِ مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ 📖 وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ 📖 وَکَأَیِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ. 📖 مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یُمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. 📖 قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ. 📖 حَسْبِیَ اللّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. 📕 بحار الانوار ج ۸۳ ص ۳۳۷ ☀️ @deabel
مادر زهرا، سلام حق به تو مادر فاطمه آورده ای، برای پیمبر سیب بهشت خداست در کف دستت کآید از او بوی ذات خالق اکبر بیت نبوت نداشت مثل تو بانو مادر گیتی نزاده مثل تو دختر عقل به حیرت فتاده اینکه تو زادی حضرت زهراست  یا محمد دیگر! دسته گل آورده اند خیل ملائک بهر تو از آیه های سوره ی کوثر مخزن غیب خدای عزوجل را گوهر نابی نبودی از این بهتر اینکه تو زادی بود تمام محمد وینکه تو داری بود بتول مطهر لیله ی قدرت مبارک است، خدیجه  قدر بدانش به حق، خالق اکبر طینتش از میوه ی بهشت الهی قابله اش مریم است و ساره و هاجر سینه ی موساست طور معرفت او روح مسیحا کشد به محضر او پر حبل متین نجات ماست همانا رشته ای از چادرش به عرصه ی محشر فاطمه، یعنی تمام صورت قرآن فاطمه، یعنی کمال احمد و حیدر هر چه فشانند دُر، کم است به وصفش خواجه ی اَسرا مگر فشاند گوهر کوثر و طاها و قدر و نور بخوانید کآمده در شأن او ز حضرت داور شک نکند کس، حقیقتی است مسلّم اینکه به او متکی است، فاتح خیبر گردون بی نام اوست، پایش در گل خلقت بی مهر اوست، خاکش بر سر تا که شود جای پای فضه ی زهرا رشک برد بر مدینه، وادی مشعر دخت پدر پرور است و أمّ أبیها بلکه فِداها به وصف اوست مکرر احمد گوید مراست، روح دو پهلو حیدر گوید مراست، همدم و همسر خالق گوید مراست، گوهر مکنون قرآن گوید مراست، سوره ی کوثر حوا گوید مراست، فاطمه بانو مریم گوید مراست، فاطمه رهبر بر در بیت الولاش برده توسل جن و ملک، سر به سر، ز ایمن و ایسر قدر و شرف بین که پنج بار شب و روز احمد مرسل کند زیارت این در دل برد از صد هزار یوسف مصری گر نظری افکند به صورت قنبر ملک الهی پر از ذَراری زهراست تا که شود کور چشم دشمن اَبتر کیست به جز او که زینب آرد و کلثوم ؟! کیست که چون او شُبیر زاید و شبّر ؟! ای صلوات خدا و خلق هماره بر تو و نسل مطهر تو، سراسر دختر پیغمبری و مادر بابا ای پدر و مادرم، فدای تو دختر عطر بهشت خداست در نفس تو روح محمد، ز بوی توست معطر تو ز علی هستی و علی بود از تو ختم رسل عاشق، شما زن و شوهر گر همه هفت آسمان شوند صحیفه مدح تو ناید ز خلق اول و آخر ملک وجود از قدوم توست مصفا باغ جنان با تبسم تو منور عالم هستی فنا و نور تو باقی صادر اول خدا، وجود تو مصدر روزی «میثم» ثنای توست هماره لطف توأش بوده از نخست مقدر   حاج غلامرضا سازگار @deabel