eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
852 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾•🔅 /قسمت ۳۲ 🔅•✾••┈ رسول خدا(ص)، همه کسانی که پدر یا پسر یا برادر یا دیگر نزدیکانشان در جنگ‌ها بدست من کشته شده بودند و به گونه‌ای دشمنی با من در دلشان بود و نیز تمام و و و را به اسامه فرستادند تا فقط آن یک گروه از مردم پاکدل و با ایمان در حضورش بمانند که سخنان نابجا بر زبان نیاورند و مرا از خلافت و زمامداری امت پس از رسول خدا(ص) باز ندارند. رسول خدا(ص) این بود که لشکر اسامه هر چه سریع‌تر روانه شود و هیچ یک از افراد تحت فرماندهی‌اش از همراهی با او تخلف نکنند. رسول خدا(ص) در این زمینه بسیار تاکید وسفارش فرمودند و صادر کردند تا این لشکر به حوزه ماموریتش رهسپار شود؛ اما متاسفانه با رحلتشان، وضع غیرمنتظره‌ای پیش آمد: همان مردانی که ایشان تحت فرماندهی اسامه به بیرون از مدینه فرستاده بودند، خود را کردند و دستور پیامبر را و از ادامه همراهی با لشکر اسامه کردند و او را گذاشتند و دوان دوان به تا خلافت مرا که با رسول خدا(ص) بسته بودند، و و را و با هیاهو و داد و فریاد برای خود برگزینند . شگفت اینکه در ، نظر هیچ فردی از خاندان را ؛ زیرا هدف اساسی آنان، با بود که از قبل بر عهده‌ی آنان استقرار یافته بود. آنان مشغول و بودند و مشغول فراهم آوردن رسول خدا(ص). برای من رها کردن پیکر آن عزیز و پرداختن به کاری دیگر روا نبود؛ زیرا (ص) و تکریم او بر هر کار دیگری مقدم بود. این پیشامد شگفت و ، قلبم را که از فراق رسول خدا(ص) مجروح بوده و عزیزی را از دست داده بود که پس از خدا، تنها معتمدش بود، به درد آورد. با وجود این حادثه‌ی تلخ، بلافاصله پیش آمد و من بازهم شکیبایی ورزیدم. ☀️گاهِ فرا رسیدن آزمون بزرگ بعد از دفن پیکر مطهر رسول خدا، مشغول مسطّح کردن مرقد آن حضرت بودم که برایم آوردند مردم با بیعت کرده‌اند. با شنیدن خبر، این آیات را تلاوت کردم: (بسم الله الرحمن الرحیم. الم. آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها می‌شوند و آزمایش  نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند (آزمودیم و این ها را نیز امتحان می کنیم) باید علم خدا درباره راست گویان و دروغگویان تحقق یابد. آیا کسانیکه اعمال ناروا انجام می‌دهند، گمان می‌برند بر قدرت ما چیره می‌شوند؟! چه بد داوری می‌کنند!) دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
┈••✾•🔅 /قسمت ۳۳ 🔅•✾••┈ ☀️اختلاف چگونه جان گرفت؟ آنگاه که رسول خدا(ص) رحلت کرد، از مردم در کار با یکدیگر شدند و به ستیز با یکدیگر پرداختند. سوگند به خدا، به فکر کسی خطور نمی‌کرد که خلافت را پس از رسول خدا(ص) از او ؛ چنان که انتظار نمی‌رفت پس از بیعت مردم با من و قرار گرفتنم بر مسند خلافت، آن را . شتافتن جمعی از مردم از هر سو برای با واقعه‌ای بس شگفت و نگران کننده بود؛ چه اینکه من خود را در میان مردم به جانشینی رسول خدا(ص) از هرکس دیگری شایسته‌تر می‌دیدم و به راستی از کسانی که این امر را برعهده گرفتند، استحقاق بیشتری داشتم. با این همه دست از خلافت باز کشیدم. ☀️اختلاف مهاجران و انصار هنگامی که خداوند متعال پیامبرش(ص) را به جانب خود فراخواند و روحش بر گرفت، قریش{ به پیمانی که رسول خدا(ص) از آنان گرفته بودند} گفتند: باید فردی باشد. در مقابل آنان انصار قد برافراشتند و گفتند: امیر باید از میان ما انتخاب شود. قریش گفتند: چون محمّد(ص) از قریش است، ما به حکومت سزاوارتریم، و انصاردر برابر استدلال آن‌ها تسلیم شدند واین حق را برای آنان پذیرفتند و حکومت را به ایشان تسلیم کردند. این در حالی است که اگر استدلال قریش را درست بدانیم و خویشاوندی با پیامبر(ص) را ملاک برتری قریش بر انصار بشمار آوریم، باید بپذیریم که فرد به رسول خدا(ص) فرد برای است{و در این صورت، آیا کسی از من به رسول خدا(ص) نزدیک‌تر بوده است؟!} اگر هم این استدلال از اساس پذیرفته نشود، قریش هیچ امتیازی بر دیگران نخواهد داشت و سهم انصار از حکومت و قدرت، از بقیه بیشتر خواهد بود. به هر حال نمی، دانم آیا اصحاب من(مهاجران از قریش) از اینکه ، هیچ نگرانی ندارد و احساس امنیت می‌کنند؟! یا اینکه من به عنوان نزدیکترین فرد به رسول خدا(ص) در امر خلافت حقی نداشته‌ام و آنان که با شعار قرابت، حق را به مهاجران داده و از انصار دریغ کرده‌اند، در حقیقت به انصار، ستم روا داشته‌اند؟! آنچه می‌دانم این است که ؛ هرچند من آن را برای همان‌ها واگذاشتم و از خداوند می‌خواهم که از آن‌ها بگذرد. ☀️موضع انصار قریش به تصمیم قاطع رسید که مرا از ، یعنی (ص) بازدارد و تلاش کرد را از در حکومت کند. این در حالی بود که انصار سهم والایی در یاری رسول خدا(ص) داشتند و پشتوانه مستحکمی برای دفاع از اسلام بودند. در این هنگام، انصار ساکت ننشستند و مدعی شدند: اکنون که کار حکومت را به علی واگذار نمی‌کنید، پس شخصیت بزرگ ما، ، برای حکومت شایسته‌تر و بر شما مقدم است. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
┈••✾•🔅 /قسمت ۷۴ 🔅•✾••┈ این دنیاپرستان به سخنان و هشدارهای تو بسی نیازمند و محتاج‌اند و تو ازدنیای آنان بسی بی‌نیازی. بزودی خواهی یافت که چه کسی فردا سود می‌برد و مردم به چه کسی بیشتر حسد می‌ورزند. اگر آسمان و زمین درهای خود را بر بنده‌ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از میان آن دو برای او خواهد گشود. آرامش خود را تنها در حق جستجو کن و چیزی تو را به وحشت نیندازد جز باطل. اگر دنیای این مردم را می‌پذیرفتی، تو را دوست می‌داشتند و اگر سهمی از آن برمی‌گرفتی، دست از تو بر می‌داشتند. ☀️ممانعت از تبعید بعد از وفات در تبعیدگاه ربذه، عثمان تصمیم گرفت که را نیز به همان مکان کند. مردم سراغ من آمدند و از من خواستند با عثمان گفت و گو کنم و مانع تبعید عمار شوم. برای این منظور به دیدار عثمان رفتم 🔸به او گفتم : ای عثمان، از مخالفت با خدا بپرهیز. تو بودی که مردی صالح از مسلمانان (ابوذر) را تبعید کردی و او در تبعیدگاهی که تو برای وی در نظر گرفته بودی، جان باخت. اکنون تصمیم‌داری همانند وی، فرد دیگری را نیز تبعید کن؟ سخن بین ما به درازا کشید و در نهایت عثمان گفت : تو بیش از دیگران . 🔸من هم در پاسخش گفتم : اگر می‌خواهی، این چنین تدبیر کن. ☀️حمایت از ، صحابی رسول خدا(ص) هنگامی که عثمان دستور داد عبدالله بن مسعود را به از مسجد کرده و بزنند و را ! 🔸به عثمان اعتراض کردم و گفتم: ای عثمان، آیا فقط به دلیل سخن با صحابی رسول خدا(ص) این گونه رفتار می‌کنی؟ 🔹عثمان پاسخ داد: من بر اساس سخن ولید چنین نکردم. را به کوفه فرستادم و در آنجا، ابن مسعود به وی گفته که خون عثمان حلال است. 🔸به او گفتم: به سخن زبید ترتیب اثر داده‌ای؛ ولی وی فرد موثق و مطمئنی نیست. ☀️زمینه‌های انقلاب علیه عثمان ▪️اعضای شورا درصدد خلع عثمان از خلافت روزی که اعضای شورا با عثمان کردند، روز به شب نرسیده بود که از انتخابشان شدند و عقب کشیدند و و یکدیگر را سرزنش‌ها کردند. همچنین طولی نکشید که همان طرفداران عثمان که با استبداد رای او را به خلافت رسانده بودند، وی را کردند و از او کناره گرفتند. عثمان که اوضاع را بحرانی دید، به تکاپو افتاد و سراغ طرفداران خود و سایر اصحاب رسول خدا(ص) رفت و از آنان عذرخواهی کرد و از مفاسد ایجاد شده اظهار پشیمانی و توبه کرد. گرفتاری مسلمانان در نتیجه فرمانروایی عثمان بیشتر و دشوارتر از مشکلات پیشین شد؛ به طوری که صبرو تحمل کردن را سخت می‌کرد. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist