eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36هزار عکس
8.2هزار ویدیو
698 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
امسال و وضعیت در تحریر ۹ شهریور ۱۳۹۷ کاهش شدید قیمت تومان به روشنی تأثیر خود را بر روی سفر زائران ایرانی به به خصوص عراق گذاشته است. زائران ایرانی که تا پیش از این به وفور در شهرهای مذهبی عراق دیده می‌شدند اکنون به می‌توان اثری از آنها یافت. از بعد از نوروز امسال، روندکاهش شدید جمعیت در عراق تشدید شده‌است. قبلا در جای‌جای خیابان‌های منتهی به ع و بازارها بیش از هر کس دیگری دیده می‌شدند. اما چه در و چه در ایرانی‌ها شده‌اند. به گفته رئیس اتحادیه هتل‌داران و رستوران‌داران نجف، زائران ایرانی ۸۵ ٪ گردشگران به عتبات را شامل می‌شدند. اما یکی از کارکنان حرم علوی ع می‌گوید اکنون زائران ایرانی حرم فقط ۱۰ ٪ زائران هستند. این موضوع تأثیرات بسیار بدی بر شهرهای مذهبی و بازار داشته‌است. زائران ایرانی توان و امکان خرید را ندارند و به دلیل نوسانات شدید به هیچ وجه دریافت نمی‌کنند. چندی پیش بود که رئیس اتحادیه هتل‌داران نجف برای جبران این وضعیت گفته بود که حاضرند با ایرانی‌ها را پذیرش کنند. به نظر نمی‌رسد با این پیشنهاد اغوا کننده تغییری در وضعیت به وجود آید زیرا مشکل فقط در نیست و هزینه‌های زائران و و ... نیز به شدت بر وضع موجود تأثیرگذار بوده است. یک سره به که تا دو ماه قبل حدود ۵۰۰هزارتومان بود اکنون به حدود ۲ میلیون رسیده‌است. و هزینه ویزا که سال گذشته معادل ۱۲۰ هزار تومان بود با دلار فعلی بیش از ۴۰۰ هزار تومان است. تردیدی نیست که این وضعیت به شدت بر امسال و تعداد ایرانی این مناسبت تأثیرگذار خواهد بود. سفیر ایران در به وزیرخارجه پیشنهاد داده تا امسال هزینه زائران اربعین به شود. این موضوع می‌تواند به عدم خروج ارز از ایران و همچنین به زحمت نیفتادن زائران در تهیه سخت دلار و به وجود نیامدن بحران کمبود ارز و گرانی مجدد آن کمک کند اما گرانی حمل و نقل و اسکان و ویزا و ... همچنان سایه خود را بر مراسم امسال خواهد افکند. باید دید این سوی ماجرا یعنی در ایران، برای سفر ایرانی‌ها و حفظ شکوه مراسم اربعین اندیشیده خواهد شد؟ منبع: تحریر دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
به سَرَم غیرِ شما نیست هـوایی ابداً غیرِ درگاه شما، دستِ گـدایی ابداً سینه میکوبم و در میزنم و غیر "حسین" نَبُوَد بر لب مـن هیچ نوایــی ابداً پیرهن مشکی من نیز که مخصوص شماست نشود بر تنم از هیچ عـزایی ابداً چشم خیسم فقط از روضه ی تو بارانیست بشود تر ز غَـمِ غیر شمایـی؟ ابداً کودکی بودم و از لقمه ی تو مرد شدم جز غذایت نزدم لب به غذایـی ابداً هر کجا ذکر حسین است، همانجایم من غیر روضـه نروم هـیچ کجایـی ابداً ربناهای قنوتم همه اش کـرب و بلاست جز #حـرم بر لب من نیست دعایی ابداً قبله ام در همه اوقات، فقط کـرب و بلاست جز ضـریحـت نَبُوَد قـبلـه نمایـی ابداً کـربلایی نشوم هم به شما مدیونم نکنم هیچ کجا چون و چرایـی ابداً و مگر میشود از دست تو حاجت نگرفت نشوم از کَـرَمـَت کــرب و بلایی؟ ابداً نوكر نوشت: حـسیـن جـانم اي كاش شـبـي سـر بگذارم كف پايت ناقـابلـم امـا بشوم كـاش فـدايـت زوار تو پا بر روي جـسمـم بگذارند مدفون بشوم گـوشه ى ايوان طلايت صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
YEKNET.IR - zamzame - shahadat hazrat roghayeh 1399.07.01 - nariman panahi.mp3
4.22M
🍃روزیمو از شاه کرم میخوام 🍃حال دلم بده میخوام 🎤 ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
پای غم تو آه، خدا هم گریسته همراه با پیمبر اکـرم گریسته قطعا غریق بارش باران لطف توست چشمی که در عزای تو نم نم گریسته یعقوب صد برابر یوسف نه، صدهزار خون گریه کرده است و از این غم گریسته رحمت به دیده ای که برای غمت حسین پای لـهـوف و پای مـقـرم گریسته نوکــر برای آن بدن نامنظمت هرشب میان روضه منظم گریسته روضه پس از تو روضه ناموس بود پس هر کس که شد برای تو مَحرم گریسته آقا ببخش پای غـم و درد خواهرت نوکـر اگر نمرده، اگــر کم گریسته : گفته بودی که می برمت ممنونم از پذیرایــی و لـطــف و کـرمـت ممنونم خواب خوش بود که آخر تو محقق کردیش پای حـرمـت ممنونم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
ازبس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم عطر بقیع میوزد از باغ دفترم شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه از گندم مـزار شما ساده بگذرم مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند مثل همیشه در صف این خانه آخرم نقش است بر کتیبه ی خلقت هوالکریم ثبت است بر جریده ی عالم هوالکرم من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع نذر ضریح توست النگوی مادرم آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم حالا خودم کلون قدیمی این دَرَم گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم گفتی که این شما و سرای برادرم اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند برصفحه چون دوخط موازی: : مثل نسیم صبح به عرفان‌ رسیده ایم وقتی بدست بوس کریمان رسیده ایم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟ چشمپوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم، که آمد از او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم، ضامن ما خواهد شد لطفها نوکـر از آقای خراسان دیده زیرورو کن دل آلوده ی ما را،به علی ذکر او را لب ما آیه ی دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم، به ما رزق را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده : 💔 آخرین جمعه‌ی رمضان چشم به راهیم هنوز تــا مگــر بــاد صبــا عطر تو آرد زِ حجاز سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
شکرلله، که اینجا همگی مشغولیم کارگرهای تو هستیم و همه پُر کاریم و تو آقایی و ماها همه از دَم نوکـر تو تکی، ما همه پُر جمعیت و بسیاریم باز هم مجلستان پر شده از همهمه و.... این صدای سخن عشق، فقط یک داری و یک عالم و آدم ما همه گرم طوافیم و وسط کرب و بلاست باز هم حسرت شش گوشه ی تو داغ دل است اصلا انگار که تقدیر، گره خورده به آن دل ما مثل دخیلی ست، به هر پنجره اش مثل قفلی که به زنجیر، گره خورده به آن جای دوری نرود گـر بشوم زائـر تـو رحم کن بر منِ جامانده و دور افتاده این گدای حَـرَمَـت را تو بیا و دریاب بغض کرده وَ به یک گوشه صبور افتاده : 💔 مثل موجی که به روی آب بازی میکند نام نیکت در دل من سرفرازی میکند ذکر اسمت می شود مشکل گشای دردها گفٺن یک یاحسین، صد چاره سازی میکند سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هر کس رسید پای ضریحت شفا گرفت راه عروج تا ملکوت سما گرفت بیگانه کن مرا زخودم غرق خود نما تا آن که جار زنند مریضی شفا گرفت صحن عتیق تو شده دارالشفای خلق هر کس شفا گرفت ز دست شما گرفت حاجت گرفته سائلت اما نمی رود از بس که از کنار تو ماندن بها گرفت از درگه شما به خداوند می رسیم بی تو نمی شود که سراغ از خدا گرفت حج و منا و سعی و صفایم فقط تویی قلبم مقابل تو صفا گرفت هر کس رسید برگ براتش از گرفت هر مستمند در حرمت جزو اغنیاست هر بی نوا کنار ضریحت نوا گرفت: عبد ذلیل را تو مران ایهاالرئوف از غم بیا مرا برهان : همیشه عاشق گنبد طلا شدن خوب است و از دو دست تو حاجت روا شدن خوب است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر می بری آنجا که زینب دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا : آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو آقا دوای زخم دلم یک است جان میدهم به خاطر تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
قصـه ی نوکـری ام را همه جا بنویسید و بـرای مـنِ مسـکـوت، صـدا بنویسید حسرتی که به دلم مانده، خودش دیوانیست مو به مو، خط به خطش، همه را بنویسید بنـویسیـد، رفت، ولـی در رویا جای مـن را وسط صحن و سرا بنویسید و مـرا زائـر اربـاب، شمـا فـرض کـنـیـد گوشه ی قصه ی من کـرب و بلا بنویسید بنویسید که دستم به ضریحش خورد و... روی یک پنجـره اش نـام مـرا بنـویسیـد داغ جاماندگی ام گـرچه مرا کشت، ولـی ننـویسیـد کـه دق کـرد، شـفـا بنـویسیـد سرگذشت دل من روضـه ی مکشوفه شده مـقـتـلـم را روی ایـوان طـلـا بنـویسیـد مـن کـلـاغـم که به خـانـه نرسیـدم آخـر قـصـه ی سر شده ام را همه جا بنـویسیـد : بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
وقتی كه سوغات فرشته تربت توست عرش خدا هم گوشه ای از هیئت توست پس تا كه در عرش خدا روضه بگیرند پیراهن پاره نشان هیئت توست بالاترین تسبیح در بین ملائک هنگام روضه اشک و ذكر غربت توست چشمان دریایی فطرس داد می زد بال و پری دارم اگر از منت توست ای آفرینش بر مدار چشمـهـایت عزت اگر داریم ما از عزت توست فردای محشر پرده ها تا كه بیفتد چشم همه بر بخشش و بر رحمت توست آه ای قتیل گریه ها ای صاحب اشک چشمـان بارانـی ما در خدمت توست : 💔 هوشِ من را هوس كـرب و بلايت برده شده و بوى مى آيد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر میبری آنجا که دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا : آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو آقا دوای زخم دلم یک است جان میدهم به خاطر تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
، کمِ مارا قبول کن... ان شاالله سلامهای صبحگاهی به تایید و امضای علیه السلام برسه و ازمون قبول کُنن. نه که چیزی بخوایم، که اگرم بخوایم: هر کسی از یار چیزی خواست هنگامِ وصال من به محضِ دیدنِ او را خواستم... . اما همین عشق و نوکری رو میخوایم، همین که ثابت قدم بمونیم پای این پرچم، همین که بمونیم... ان شاالله خوش اشک باشیم، ان شاالله زیارت سیدالشهدا تو روزیه همگی بشه، هیچی نمیخوایم دیگه..... جانی بگیر و در عوضش هَم نده عشاق با معامله های گران خوشند...