eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
789 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ بعد از عاشورا بعد از عاشورا ، را داشت، اما چنان با اسلام در افتاده‌بود كه و و ، در سراسر جامعه اسلامى و علنى شد. نه فقط علناً فساد ميكرد، بلكه و هم فاسد شده بودند. مسعودى ، مورخ بزرگ سنى در مروج الذّهب مي‌نويسد، كم كم بعد از ، حكومت به قدرى علنى فساد ميكرد و گناه به قدرى رایج شد كه حتّى در و ، علنى شد و مجالس و در مكه و مدينه علناً برگزار مي‌شد. كتاب تاريخ الادب‌العربى ، نوشته شوقى ضيف ، ميگويد كه حتى مكّه و مدينه(چه برسد به بقيه شهرها) ، مركز ، و شده بود و كم‌كم، نه فقط مردم عادى، بلكه حتى و حكومتى و غيرحكومتى، در لهو و لعب و خنياگرى مي‌شدند و و و را مي‌كردند. حالا و يكطرف، و حكومت و يكطرف، فساد و فحشاى هم يكطرف. هركس هم از و حرف ميزد، را از در مي‌اوردند و در تمام منبرهاى حكومتى، بعد از و الحمدلله و صلوات بر پيغمبر، على را ميكردند. لعن ميشد تا ترويج شود. مدينه، شهر پيغمبر طورى شد كه مجالس علنى از زن و مرد كه با هم و مي‌خوردند، برگزار ميشد. ابوالفرج اصفهانى در "الاغانى" ميگويد كه و خواننده و رقاص زياد شدند و ميگويد زن آوازه خوان رقاصى بود به نام كه مشهور به هم بود. ميگويد اين زن تصميم گرفت كه به سفر حج مشرّف بشود...(خنده حضار...) خنده ندارد! اينها بيشتر فكر ميخواهد! اين، است كه نيم قرن بعد پيغمبر به اين روز افتاده! طورى شده بود كه وقتى اين خانم مدينه را به قصد ترك ميكرد، در مسير راه از مدينه تا مكه، چنان از اين شد كه از هيچ عالم و فقيهى چنين استقبالى نمي‌شد و همراه اين خانم، كاروانى از خوانندگان مرد و زن راه افتاد كه ابوالفرج اصفهانى اسم پنجاه خواننده و مطرب زن و مرد را مياورد كه با جميله همراه شدند براى حج، ميگويد اينها مشايعت كردند جميله را و كاروان كه نزديك مكه رسيد، و مكه به استقبال اينها آمدند. بعد از حج هم كه به مدینه برگشتند، شهر به حالت درآمد و مردم در كوچه‌ها و پشت بامها به اين خواننده‌ها و رقاصه آمدند. اين وضعيت است، بعد از كشته شدن ، هم بودند كه همه چيز را توجيه شرعى ميكردند. "امام سجاد، قصه شهيد و جلاد" سال١٣٨٥ منبع: انتخاب خاص دفاع همچنان باقیست eitaa.ir/defa_baghist
هدایت شده از حق الناس
‼️به وقت اخلاق (۷) «رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری‏ وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی‏» بحث ما دربارۀ شرح روایت «قرب نوافل» بود. در جلسۀ گذشته بیان شد دلیل اینکه این حدیث به «قرب نوافل» مشهور شده، این است که در بخشی از آن می‌فرمایند: نوافل یا مستحبات، انسان را به مقام قرب الهی می‌رساند. این روایت، از روایات عجیب است، برای اینکه هم سندش خیلی خوب است، هم مرحوم کلینی«ره» آن را در اصول کافی نقل کرده و هم مورد تایید بزرگان از علما واقع شده است. همچنین بیان شد که این حدیث، حدیث قدسی است و در منابع حدیثی شیعه و سنّی نقل شده است و چنان مشهور است که برخی آن را متواتر می‌دانند. ابان‌بن تغلب از امام باقر(س) نقل می‌کند که فرمود: در معراج، پیامبر اکرم(ص) از خداوند سؤال کرد: پروردگارا! منزلت مؤمن در نزد تو چگونه است؟ خداوند متعال در پاسخ فرمود: «یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیْ‏ءٍ إِلَی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِی وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَیْ‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی عَنْ وَفَاةِ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ مَنْ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْغِنَی وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَی غَیْرِ ذَلِکَ لَهَلَکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ مَنْ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَی غَیْرِ ذَلِکَ لَهَلَکَ وَ مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّی أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ‏» ♦️هرکه به از من کند، و من به‌ یاری دوستانم از هر چیز شتابان‌ترم. من در هر کاری که انجام دهم، آن اندازه تردید ندارم که دربارۀ وفات مؤمن تردید دارم، او از مرگ بدش آید و من ناراحت کردن او را خوش ندارم و به راستی برخی از بندگان مؤمن هستند که جز توان‌گری، آنان را اصلاح نکند (و حالشان را نیکو نسازد) و اگر بحال دیگری او را درآورم نابود و هلاک می‌شود و برخی از بندگان مؤمن هستند که جز نداری و فقر، آنان را اصلاح نکند و اگر او را بحال دیگری برگردانم هر آینه هلاک می‌شود. و هیچ‌یک از بندگانم به‌ من تقرّب نجوید با عملی که نزد من محبوب‌تر باشد از آنچه بر او واجب کرده‏‌ام، و بدرستی که بوسیلۀ مستحبّات به‌ من تقرّب جوید تا آنجا که من دوستش دارم ✔️ و چون دوستش دارم آنگاه ریالگوش او شوم که بدان بشنود، و شوم که بدان ببیند، و گردم که بدان بگوید، و شوم که بدان برگیرد، ♦️اگر من را بخواند، اجابتش کنم ♦️و اگر خواهشی از من کند به او بدهم. در جلسۀ گذشته، مطالبی راجع به فراز اوّل یا جملۀ اوّل روایت بیان شد. در آن فراز خداوند تعالی می‌فرماید: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیْ‏ءٍ إِلَی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِی»؛ در این خصوص فهمیدیم که طبق این حدیث، اهانت به مؤمن، دشمنی و جنگ با خداست و خداوند تعالی می‌فرماید: «من از کسی که به او اهانت شده، دفاع و او را یاری می‌کنم.» همچنین معلوم شد که منظور از «ولی» در این روایت، ائمۀ طاهرین(س) یا اولیاءالله یا حتی شیعیان متقی و مؤمنان واقعی نیستند، بلکه منظور کسی است که ، باشد. یعنی اگر کسی یکی از شیعیان عادی را بیازارد یا او را ذلیل کند یا به وی اهانتی بکند، گناهش به اندازه‌ای بزرگ است که گویا مهیّای جنگ با خداوند شده است. خداوند هم می‌فرماید: من با چنین کسی می‌جنگم. ...ادامه دارد 🔴کانال حق‌الناس @hagholnas