eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
4.9هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
51 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 از فردا در کانال حماسه جنوب 👇 .. به خواندن علاقه داشتم، کلاس اول سر صف برای دانش آموزان، فایز یا دزفولی می خواندم. یادم هست کلاس دوم، هرچه به ذهنم می آمد، در کلاس می خواندم. معلمم، آقای کریمی، به خواندن من می خندید، ولی هیچ وقت به رویم نمی آورد و نمی گفت که اینها چیست می خوانی؟! هم کلاسی هایم خیلی نمی فهمیدند چه می خوانم. در کلاس سوم، شعر آماده می کردم و با آمادگی قبلی می خواندم. کلاس هشتم در دبیرستان شاهپور، دیگر کارآزموده شده بودم. در محله ما یک هیئت سینه زنی به نام هیئت علی اصغر بود که هرساله در ایام محرم و صفر عزاداری می کرد. من هم بچه های هم سن خودم را در کوچه جمع می کردم و برایشان نوحه می خواندم. در همان زمان، یکی از اهالی محله برایم یک بلندگوی دستی تهیه کرد. با آن نوحه می خواندم و بچه ها جواب می دادند. خیلی خوشحال بودم و با شوق و ذوق تمام نوحه می خواندم. یادم نیست روز چندم محرم بود که در کوچه ها راه افتادیم... مجموعه خاطرات حاج صادق آهنگران "بقلم دکتر بهداروند" لینک عضویت 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 نشر دهنده کانالهای ارزشی باشیم 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 🔅 علل پیروزی ایران در عملیات‌های ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس 2⃣1⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁❣❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ 🔅 نیروهای جمهوری اسلامی با عبور از رودخانه در عملیات بیت المقدس در واقع بر خلاف جهت آرایش اصلی مواضع پدافندی عراق به زمین منطقه عملیات وارد شدند و از کنار به دشمن حمله کردند. این اقدام روحیه نیروهای عراقی را به شدت تضعیف کرد. درباره اهمیت تاکتیک ویژه عبور از رودخانه سردار غلامعلی رشید چنین می گوید: «... در بررسی های انجام شده، ویژگی عملیات بیت المقدس مانور و عبور از رودخانه شناخته شد ... این ویژگی حاصل خلاقیت فرماندهی است؛ زیرا، این عامل است که سبب می شود باوجود راهکارهای دیگر، تدبیر فرماندهی سپاه عبور از رودخانه را در نظر بگیرد و بر آن تاکید کند ... به همین دلیل، نحوه مانور و عبور از رودخانه یک ابتکار عمل محسوب می شد که در حقیقت حاصل تفکر سردار رضایی بود. 🔅 ایشان در مانور عملیات به نقطه ثقل دشمن توجه کردند و قلب منطقه را نشانه گرفتند. با این تدبیر، سه نقطه حساس دشمن (نشوه، بصره و خرمشهر) را به خطر انداختیم. حتی نیروهایی که در دروازه های اهواز بودند را با خطر جدی مواجه کردیم ... ایستگاه حسینیه قلب منطقه بیت المقدس محسوب می شد. در واقع، اگر این تدبیر، مانور و عبور از رودخانه را از عملیات بیت المقدس بگیریم چیز دیگری باقی نخواهد ماند و بطور قطع موفق نخواهد شد ." 🔅 نتیجه گیری ۱) شکست عراق در چهار عملیات بزرگ مقطع آزادسازی مناطق اشغالی نتیجه دو عامل عمده بود، یکی انتخاب آموزه جنگ انقلابی - مردمی و دومی آرایش ناقص نیروهای عراقی در خوزستان که به پدید آمدن خطوط پدافندی آسیب پذیر منجر شده بود. ۲) تغییر در رویکرد نظامی ایران پس از حذف بنی صدر نتایج چندی از جمله مردمی شدن جنگ، هماهنگی میان ارتش، سپاه و ادغام نیروها، افزایش خلاقیت و نو آوری در عملیات جنگی را در پی داشت که از میل بالای مشارکت در امور سیاسی و نظامی که خود، نتیجه مستقیم انقلاب بود، ناشی می شد. 3) خطوط پدافندی عراق در خوزستان بیشتر حاصل تفکر سیاسی بود تا نظامی. در نتیجه، ناقص و نفوذپذیر بودند و به هیچ وجه با اهداف نظامی عراق هماهنگی نداشتند؛ بنابر این، به مجرد تغییر آموزه نظامی ایران، مواضع عراق در مناطق اشغالی به سرعت فروریخت. ۴) اولویت بندی عملیات های آزادسازی مناطق اشغالی منطبق با واقعیت های میدان نبرد طراحی و اجرا شد، به گونه ای که از کوچک ترین منطقه اشغالی و آسیب پذیر ترین آن در شرق کارون آغاز و به مشکل ترینش در بیت المقدس ختم شد. ۵) اولویت های انجام عملیات ها به گونه ای تنظیم شده بود که هر یک مقدمه عملیات بعدی بود و با انجام هریک از آنها از میزان خطوط پدافندی کاسته می شد و نیروهای آزاد شده در عملیات بعدی به کار گرفته می شدند. ۶) تاکتیک های ویژه به کار رفته در عملیات های آزادسازی، همگی عراق را از نظر تاکتیکی غافلگیر کرد. عملیات دورانی در ثامن الائمه، استفاده از زمین های رملی در طريق القدس، انجام مانورهای احاطه ای و فن تاکتیک نفوذی در فتح المبین و سرانجام حمله به قلب مواضع عراق در عملیات بیت المقدس با عبور از رود کارون همگی زائیده روح خلاق و نوآور ناشی از به کارگیری آموزه جنگ انقلابی - مردمی بود. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁❣❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ پایان http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻تازه کار بود و مبتدی، از کوچه پس کوچه های جنوب شروع کرده بود و معجزه اخلاص، او را سرآمد کرده، با اکسیر دفاع مقدس درآمیخته و گوهری بی بدیل از او ساخته بود. حاج صادق را می گویم. همان مداح گمنام و تازه کاری که در انقلاب با "ره سپاریم با خمینی تا شهادت" شناخته شد، با "ای شهیدان بخون غلطان خوزستان" نغمه خوان جبهه شد و "با نوای کاروان" از هر رزمنده چیفتنی ساخت و چنان درخشید که رزمندگان، عاشقش شدند و برای تبرک جستن به خاک لباسش از هم سبقت گرفتند. امروز، و در این شب مبارک، از او خواهیم گفت و عنایت اباعبدالله را به خادمش از زبان خودش خواهیم خواند. خاطرات جدید کانال حماسه جنوب، از کتاب "با نوای کاروان" و بقلم توانای دکتر مهدی بهداروند و در قالب تاریخ شفاهی خواهد بود و به سه بخش موضوعی "قبل از انقلاب"، " انقلاب" و "دفاع مقدس" خواهد پرداخت‌. متن اولیه بصورت پرسش و پاسخ بوده که جهت حفظ جلوه داستانی، سوالات به حداقل رسیده اند. همراه باشید و نشر دهنده کانال های ارزشی 🍂
🍂 🔻 /۱ حاج صادق آهنگران نوشته: دکتر بهداروند •┈••✾❀🔹❀✾••┈• بسم الله الرحمن الرحیم در تیر ماه سال ۱۳۳۶، در اهواز به دنیا آمدم. پدر و مادرم هر دو دزفولی و پسرخاله و دختر خاله هستند. پدرم غلامرضا، در سن هجده سالگی با مادرم طاهره سلطان که چهارده سال داشت، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار پسر به نام های عبدالحمید، عبدالمجید، من و مسعود و چهار خواهر به نام های حمیده، فریده، مرضیه و راضیه است. نام پدربزرگ پدری ام حاج عبدالرضا آهنگری بود و در دزفول آهنگری داشت. ایشان بعد از مدتی به اهواز مهاجرت کرد و در خیابان مجاهدین (سیروس سابق) ساکن شد. پدرم همراه او به اهواز آمد و نزدیک پل نادری و مسجد آیت الله جزایری ساکن شد. پدرم در آن حوالی مغازه ای داشت و هر روز، مسیر منزل تا مغازه را پیاده یا با دوچرخه می رفت. تدین و اعتقادات مذهبی پدربزرگم زبانزد عام و خاص، هم در دزفول و هم در اهواز بود، طوری که به عاشق روضه و منبر امام حسین(ع) شهرت داشت. آیت الله جزایری یک بار به من گفت که پدرش، پدربزرگ من را به عنوان انسانی با تقوا و خداترس به بازاریان اهواز معرفی کرد، چون در گرمای سوزان اهواز در کنار کوره داغ آهنگری، روزه ماه رمضان را می گرفت و نمازش را هم در مسجد می خواند. حاج عبدالرضا در همه ایام سوگواری، به ویژه ماه محرم و صفر، در منزلش مراسم روضه و عزاداری داشت و از مهمانان پذیرایی می کرد. 🔹 پس این عشق و علاقه شما به حضرت اباعبدالله حسین (ع) و مداحی موروثی است. بله، اتفاقا یکی از دوستانم به من گفت: «میدانی این علاقه و عشق تو به امام حسین (ع) ریشه در کجا دارد؟» گفتم: «نه» گفت: «در نفس گرم پدربزرگت. من خودم بارها ارادت ویژه او به حضرت سیدالشهدا(ع) را از نزدیک دیده و حس کرده ام.» [ایشان] همیشه نماز شب می خواند و هرگز تعبد و شب زنده داری را ترک نکرد. اتاق کوچکی داشت که همیشه برای عبادت به آنجا می رفت و مناجات می کرد. زمان عبادت، هیچ کس مزاحم او نمی شد و وقتی نماز و دعاهایش را می خواند، از اتاق بیرون می آمد. پدرم نقل می کرد که برخی شب‌ها که بیدار می شدم، پدربزرگت را مشغول مناجات با خدا می دیدم. یک تسبیح هزارتایی داشت که با آن صلوات می فرستاد یا ذکرهای دیگری می گفت. بعد از فوت پدربزرگم، یکی از عموهایم این تسبیح را به عنوان یادگاری برداشت. او به یاد پدربزرگم برایش صلوات و فاتحه می فرستد. معنویت پدربزرگم در رفتار و کردارش هم نمود عینی داشت و در قالب یک سبک زندگی دینی برای اطرافیانش قابل تقلید و پیروی بود. بر همین اساس، پدربزرگم از خانواده های متدین و مذهبی، عروس و داماد انتخاب می کرد. یادم هست یک بار عصر روز تاسوعا به منزل پدربزرگم رفتم. صدای گریه و ناله اش در خانه پیچیده و فضای خانه حزن انگیز شده بود. از مادر بزرگم پرسیدم: «اتفاقی افتاده؟ چرا بابا بزرگ این طور گریه می کند؟ مادر بزرگم گفت: «امروز چه روزی است؟» گفتم: روز تاسوعا.» دوباره پرسید: «امشب چه شبی است؟» گفتم: «شب عاشورا.» مادربزرگم ادامه داد: این کار هر سال پدربزرگت است که در شب عاشورا برای مظلومیت امام حسین گریه می کند. برای من آن صحنه عجیب و درس آموز بود. آن روز علاوه بر آنکه به داشتن چنین پدربزرگی افتخار کردم، از خدا خواستم به من توفیق بدهد که بتوانم راه او را برای زنده نگه داشتن یاد اباعبدالله(ع) و ترویج فرهنگ عاشورا ادامه بدهم. •┈••✾❀🔹❀✾••┈• همراه باشید انتقال مطالب با ذکر لینک بلااشکال است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 /۲ حاج صادق آهنگران نوشته: دکتر بهداروند •┈••✾❀🔹❀✾••┈• یادم هست که یک شب در مصلای نماز جمعه مراسم داشتم. ابتدا قصه گریه پدربزرگم در شب های عاشورای هر سال را نقل کردم و سپس روضه حضرت زینب (س) را خواندم که تأثیر خوبی داشت. پدرم هم أهل عبادت و دعا بود و به واسطه صدای خوبی که داشت، در بین نمازهای جماعت، تعقیبات نماز را قرائت می کرد و در شب های احیای ماه رمضان، در مسجد آیت الله علم الهدی، دعای جوشن کبیر می خواند. در دزفول رسم بود که شب های ماه مبارک رمضان، مردم روی پشت بام دعای افتتاح را بلند می خواندند و اذان می گفتند. پدرم هم به این سنت مقید بود و آن را ترک نمی کرد. او در شب های ماه رمضان، مفاتیح را بر می داشت و به پشت بام می رفت و با حالت خاصی دعای افتتاح را می خواند. صدای او هنوز در گوشم هست. این خلق و خوی پدرم در وجود من هم اثر گذاشت و من را هم از عاشقان امام حسین (ع) کرد. در حقیقت، من از نفس گرم او به وادی مداحی وارد شدم. 🔹پس صدای شما ارثی است، برادرانتان هم به زیبایی شما می خوانند؟ همه برادرهایم بجز یکی صدایشان خوب است، ولی فقط من همه هوش و حواسم و توانم را در این راه گذاشتم و مداحی را پیشه کردم. خانواده مادری هم مذهبی و متدین بودند؛ حاج یوسفعلی، پدربزرگ مادرم هم در دزفول به تقید و دین داری مشهور بود و روزهای دوشنبه هر هفته در منزلش روضه داشت که عده زیادی در آن شرکت می کردند. محله ای در دزفول به نام قلعه هست. آن زمان در آن محله، روضه های خانگی را در پشت بام برگزار می کردند. پدربزرگ مادری ام تعصب عجیبی به عزاداری دزفول داشت و معتقد بود که هیچ جا مثل دزفول برای امام حسین (ع) عزاداری برگزار نمی کنند. یک بار به پدربزرگم گفتم: «بابا، در اهواز هم عزاداری خوبی برگزار می شود.» ناراحت شد و گفت: «اصلا این طور نیست. در آن زمان، علمای دزفولی مانند آیت الله سبط شیخ انصاری و دیگر علما، در روز عاشورا با پای برهنه و بدون عمامه در هیئت ها شرکت می کردند و سینه می زدند و علاقه و ارادتشان را به اهل بیت نشان می دادند. پدربزرگ مادری ام هم به تبعیت از علمای دزفول، همیشه با پای برهنه در مراسم عاشورا شرکت می کرد. به من می گفت: «کجای ایران مثل دزفول علمایش این طور به مراسم عاشورا می آیند و عزاداری می کنند ؟!» من هم اذعان می کنم که مراسم عزاداری ایام محرم در دزفول حال و هوای خاصی دارد که نظیرش را در جای دیگری ندیده ام. او به تربیت دینی فرزندانش خیلی حساس بود. مادرم می گفت: «اگر کسی برای نماز صبح کمی دیر بیدار می شد، پدربزرگم غوغا می کرد و می گفت که چرا شما در مورد نماز صبح این قدر بی اهمیت هستید؟» پدربزرگم روی نماز خواندن فرزندانش خیلی حساس بود. 🔹 دوران تحصیل دوره ابتدایی [من] در مدرسه جعفری در خیابان خسروی بود. این مدرسه در منطقه صبی های اهواز که معروف به محل صابئان است، قرار دارد. اولین بار که اسم مدرسه، میز و نیمکت را شنیدم. کمی ترسیدم، چون هیچ زمینه ذهنی و شناختی از مدرسه، معلم و درس نداشتم. پدرم من را برد و در مدرسه ثبت نام کرد. تا کلاس ششم، در مدرسه جعفری درس خواندم. قبل از شروع کلاس ششم، وزارت آموزش و پرورش دو کلاس ششم و هفتم را ادغام کرد. دبیرستان اولم مدرسه فرهنگ در خیابان زند بود و بعد به دبیرستان شاهپور رفتم که الآن اسمش شهید مصطفی خمینی شده است. یک سال قبل از گرفتن دیپلم، چون برادرم مجید در تهران بود، پدرم من را برای ادامه تحصیل به تهران فرستاد. در تهران، در مدرسه خرداد نیاکان در میدان امام حسین (ع) ثبت نام کردم. حال و هوا و فرهنگ خوزستانی ها با تهرانی ها فرق داشت. مدتها طول کشید تا با فرهنگ تهران هماهنگ شوم. البته تربیت خانوادگی من بر فرهنگ پذیری ام غلبه داشت، پدرم به تربیت ما حساس بود، سعی می کرد ما را با اصول مذهبی تربیت کند تا به بیراهه نرویم. با همه این ملاحظات در تهران ماندم و دیپلم گرفتم. •┈••✾❀🔹❀✾••┈• همراه باشید انتقال مطالب با ذکر لینک بلااشکال است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 همه باید خود را برای سربازی امام زمان عج آماده کنیم . مقام معظم رهبری http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 همخوانی| حاج صادق آهنگران به مناسبت نیمه شعبان میلاد منجی عالم بشریت حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هم اینک در کانال دوم حماسه جنوب/ شهدا ببینید👇 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 🔅 حماسه ای بر پایه عقل 1⃣ گفتگو با محمد درودیان ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🍃❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ مقدمه در آغاز سال ۱۳۸۱، کتابی با نام پرسش های اساسی جنگ منتشر شد که مقوله جنگ ایران و عراق را از دیدگاه جدیدی بررسی می کرد. در واقع، این کتاب با در نظر داشتن تحولات داخلی کشور قصد داشت به صورت روزآمد به پرسش های نسل جوان درباره جنگ هشت ساله پاسخ دهد. پاسخ به این پرسش ها که در اثر ترویج گفتمان انتقادی در میان نسل جدید مطرح می شد، از یکسو، می توانست عملکرد نسل زمان جنگ را منطقی و عقلایی نشان دهد و از سوی دیگر، طرح این گونه پرسش ها که گاه به اغراض گروهی و جناحی نیز آلوده بودند، می توانست شکاف های اجتماعی را تشدید کند. در هر حال، آقای محمد درودیان در این کتاب با به رسمیت شناختن این پرسش ها و تأیید حق پرسشگری برای محققان و عموم مردم، به ویژه نسل جوان، تلاش داشته است هماهنگ با گفتمان جدید که عقلانیت محور نیز است، رفتار عقلایی دوران جنگ را نشان دهد. این کوشش نه تنها نگاه ارزشمدارانه به جنگ را نفی نکرده، بلکه آن را در کنار رفتار عقلایی، لازم و ضروری نیز دانسته است. از آن جا که تصور می شد تبیین رفتار عقلایی در زمان جنگ با نگاه ارزشی به این مقوله مستلزم ایجاد تعارض است، نویسنده کتاب طی مصاحبه ای با کتاب هفته و به مناسبت هفته کتاب سعی کرده است به این ابهامات پاسخ دهد. ▪️▫️▪️▫️▪️ ▫️ شما گفتمان امروز جامعه را گفتمان انتقادی جنگ می دانید با فرض صحت چنین ادعایی، چرا آن را موجب تھی شدن مردم از اعتماد به نفس می دانید؟ ▪️ یکی از نگرانی های این گونه گفتمان همین است. این گفتمان اساسا چند اشکال دارد. یکی این که ملاحظات سیاسی بر آن حاکم است، نه ملاحظات فرهنگی یا ملاحظات امنیتی و ... مثلا در همین ایام هفته دفاع مقدس، این بحث مطرح نمی شود، اما در مواقعی که گروه های سیاسی به دنبال نتایج خاصی هستند، تنور این حرف ها گرم می شود. وقتی ملاحظات سیاسی بر این گفتمان غالب شد، دیگر همه جانبه نخواهد بود و به نظرم برای ما که حداقل تا یک دهه آینده هم چنان در معرض تهدید هستیم، خسران بار خواهد بود؛ چون، اراده مردم را ضعیف می کند. جامعه ای که جنگش را مورد پرسش و نقد می بیند و ملاحظه می کند که این جنگ بازیچه دست مناقشات سیاسی قرار می گیرد؛ بنابراین، دیگر اراده دفاع در او شکل نمی گیرد. ▫️ پس شما منکر ضرورت نقد هستید؟ ▪️ اگر نقد در معنای خودش و برای تمیز سره از ناسره باشد، خیلی خوب است و ضروری. اتفاقا به این نقد نیاز داریم برای کسب تجربه در امر دفاع در برابر تهدیدات آینده؛ مشکل ما این نقد نیست. مشکل ما نقد ساختار شکنانه است که حتی شهدا و رفتار آنها را نیز زیر سؤال می برد. وقتی جامعه برای آرمانی خون داد، یعنی فراتر از عقلانیت در آن عمل می شود، این را می شود اصلاح و سازمان دهی و تعریف منطقی کرد، اما نمی شود آن را نقد کرد. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🍃❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂