🔴 خدا شاهد است حتی یک نفر از آنها به ما اعتراض نکرد
✅جواد محمدی زاده فرماندار وقت دزفول درباره نقش این شهر در به نتیجه رساندن عملیات فتح المبین میگوید:
🔸یک روز قبل از عملیات بزرگ فتح المبین بود که تیمسار دوست داشتنی آقای صیاد شیرازی به همراه آقای فروزنده نماینده دولت نزد من آمدند و گفتند فردا عملیات داریم و به شدت نیازمند دستگاه های راهسازی هستیم. به آنها گفتم شما چه مقدار دستگاه مهندسی نیاز دارید؟ آقای صیاد فرمودند: نیاز ما فراوان است اما اگر ۱۰ دستگاه جور کنید مشکل ما را حل کرده اید. وقتی دید من در فکر فرو رفتم ادامه داد اگر نتوانستید و دو دستگاه هم تهیه کردید خوب است. گفتم اجازه بدهید تلاشم را بکنم.
🔹ما چون کارگاه شن و ماسه داشتیم و برنامه ریزی کرده بودیم که مردم شن و ماسه کف رودخانه را بهرهبرداری کنند از تمام افرادی که دستگاه های راهسازی داشتند اسم و آدرس دقیق داشتیم. وقت زیادی نداشتم که یکی یکی سراغ آنها رفته و با دلایلی منطقی یا غیر منطقی آنها را قرض بگیرم. از طرفی باید موضوع عملیات رزمندگان محرمانه میماند. بلافاصله نزد حجت الاسلام یوسفی حاکم شرع دزفول رفتم و قضیه را شرح دادم. ایشان از من پرسید اگر به دستگاههای مردم خسارتی وارد شد یا هر کدام طلب اجرت کردند پاسخگو خواهید بود یا نه؟ من پاسخ دادم فرمانداری دزفول که چیزی ندارد اما با اطمینانی که به آقای فروزنده دارم میدانم که میتواند ما را در جبران خسارت مردم کمک کند. فردایش وقتی آقای صیاد شیرازی نتیجه را خواست من ۱۲۳ دستگاه تحویل دادم. از تعجب نمی دانست چه بگوید اما بعد از عملیات فتح المبین بارها گفت آن ۱۲۳ دستگاه مردم دزفول نقش اساسی در پیروزی ما در فتحالمبین داشت.
🔸باور کنید و خدا را شاهد میگیرم که حتی یک نفر از آنها به ما اعتراض نکرد. این در حالی بود که خسارتی به آنها وارد شده بود و چندین روز از کار بیکار شده بودند. چند دستگاهی هم به کلی از بین رفته بود که ما عین آن را به آنها برگرداندیم و البته تلاش کردیم خسارت وارده را نیز جبران کنیم. توجه داشته باشید که مالکان آنها از طبقه پولدار و سرمایهدار دزفول بودند نه فرض کنید آدم های پابرهنه و مستضعف که عموماً طرفدار حکومت بودند.
🔹جان مطلب در این است که هیچ کدام از آنها اصلاً حرفی از اجرت نزدند. حتی یک نفر! تصور آنها این بود که نقشی در پیروزی رزمندگان اسلام داشتند.
#دزفول
#فتح_المبین
#معرفی_کتاب
#دزفول_در_جنگ_شهرها
#مرکز_اسناد_و_تحقیقات_دفاع_مقدس
@nashremarzoboom
@defamoghaddas_ir
✅ جوانمرد قصاب
◀️ «جوانمرد قصاب» نام محلهای در شهر ری است با افتتاح متروی جوان مرد قصاب این عنوان بیشتر در یادها مانده است. اما این عنوان، نام یا شهرت چه کسی است؟ در این گزارش قصد داریم در مورد صاحب این نام توضیحاتی را از کتاب «جنگ شهرها، گزارشی از شهر مقاوم دزفول» که توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشرشده است، ارائه نماییم:
قصاب محله بود، مردی با محاسن سیاه، قدی رشید و قامتی زیبا معروف به مشهدی عبدالحسین.
اوایل جنگ که دزفول مورد هجوم گلولههای توپ دشمن بود، کمبود کالا و بیکاری خیلی به مردم فشار میآورد. به یک نفر گفته بود که شخصی به من پول میدهد تا به افراد نیازمند گوشت بدهم. شما هم اگر کسی سراغ داشتی بفرست پیش من تا گوشت بگیرد. بعد از مدتی که فشار اقتصادی تا حدودی کمتر شده بود، آن فرد رفت پیش مشهدی عبدالحسین و به او گفت دوست دارم این فرد خیر را بشناسم و بهنوبه خودم تشکر کنم. کسی که در آن شرایط به فکر دیگران بود باید الگویی برای دیگران باشد. چون مداحی میکرد، این موارد را برای مردم بازگو میکرد که باعث گسترش کار خیر شود.
با اصرار زیاد او بالاخره عبدالحسین گفته بود که چون میدانم راضی نیست، اسمش را نمیگویم. ولی آن مداح دستبردار نبود و باز هم اصرار کرد و عبدالحسین با لبخند از جواب طفره میرفت. آخر سر، او که میدانست عبدالحسین هیچوقت دروغ نمیگوید حتی به مصلحت گفت:
فقط یک سؤال؟ آن شخص خودت نیستی؟
عبدالحسین جواب داده بود «اگر بگویم نه دروغ گفتم و اگر بگویم بله ریا شده. اما راضی نیستم کسی خبردار شود،لااقل تا زندهام»
◀️ از آن موقعی که امام سفارش کرد بروید به جبهه تا جوانها خسته نشوند گفت «من هم باید برای عملیاتهای اصلی بروم» و بعدازآن دیگر به جبهههای پدافندی بسنده نکرد. او با داشتن هشت فرزند و کار زیاد در دامداری و مغازه قصابی، همه را رها کرد و به جبهه رفت.
عبدالحسین در عملیات فتحالمبین شهید شد و به حمزه سیدالشهدای دزفول معروف شد.
#معرفی_کتاب
#جنگ_شهرها_گزارشی_از_شهر_مقاوم_دزفول
#عبدالرضا_سالمینژاد
#مرکز_اسناد_و_تحقیقات_دفاع_مقدس
#دزفول
#جوانمرد_قصاب
https://bit.ly/2V4clqc
@nashremarzoboom
@defamoghaddas_ir