eitaa logo
حجت‌ الاسلام‌ والمسلمین دهبان
2.9هزار دنبال‌کننده
675 عکس
127 ویدیو
73 فایل
🔸️حضرت‌آقا:هرجاکه‌‌قرارگرفته‌‌‌اید،همان‌‌‌جارامرکزدنیابدانید. 🔸️استادسطوح عالی حوزه علمیه قم 🔸️ادمین @Paran313 🔸️کانال های زیر نظر استاد: https://eitaa.com/dehban_ir/1822
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِ؟ 🔸معنای آیه 🍃شخصی در تلویزین درباره آیه قرآن (لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ) آورده بودند تا صحبت کند، ایشان گفت: این آیه مثل دانشگاه رفتن است، وقتی شما دانشگاه می‌روی باید دانشگاه را هرچی باشد قبول کنید.🍂 ❌اصلا بحث آیه این نیست دارد می گوید (لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِ) نه بحث برای قبل قبول دین است و نه بعد قبول دین، آیه یعنی در دینی که شما در دارید کسی نمی تواند شما را مجبور بکند، هر دینی در باشد اکراهی در آن نیست ولی راه خوب از بد مشخص است.(قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ)💠 ✍برشی از سری جلسات بنی اسرائیل[سقوط و تشکیل یک تمدن۶] 🔻🔻🔻🔻 @dehban_ir 🔺🔺🔺🔺
ما حوزویان طلایه داریم از وضع جهان گلایه داریم یک دست رسائل و مکاسب در دست دگر کفایه داریم در حوزه به جای واحد و ترم ما رتبه و سطح و پایه داریم درس علما شفاء و اسفار ما مبتدیان بدایه داریم در این قفسه کتاب منطق در آن قفسه هدایه داریم چون آخر علم و عقل هستیم! در سال نهم نهایه داریم هم مثل چراغ می درخشیم هم بر سر خلق سایه داریم ما را نتوان شناخت هرگز ما سیصد و شصت لایه داریم! شعر از محمد عابدینی https://eitaa.com/dehban_ir
یکی از طلبه های فاضل سطوح عالی پیشنهاد دادند که دوستان محتوای این سخنرانی را که مانند سناریویی برای حجاب هست، بصورت دفترچه یا کتابچه زیبا و باسلیقه در بیاورند با یک شاخه گل به بانوان هدیه بدهند، با رعایت ضوابط رسانه و محرم و نامحرم و....
شماره چهارم ‼چون‌حاوی الفاظ زشت‌است عذرخواهی می کنیم. تا‌جای ممکن‌عبارت را تغییر داده‌ایم.‼ ❌این متن را دیگران نوشته اند ما نقل کرده و بعد جواب می دهیم:❌ اشکال یک کاربر محترم:👇👇 ⛔برخی‌روایات فحش های رکیک و صریح اهل بیت ع به دشمنان خود درعلن وبین مردم: شبهه: رسول خدا درباره معاویه ملعون فرمودند: رب یوم لأمتی من معاویه ذی الأستاه چه روز هایی درپیش است برای امت من از دست معاویه ک!! گشاد .[باسن بزرگ] 📕نهج الحق علامه حلی 310 📕بحار 33\215 جواب: رب یوم لأمتی من معاویه ذی الأستاه 🔺️این متن از اهل سنت است: وروى شيخنا أبو عبد الله البصري المتكلم رحمه الله تعالى عن نصر بن عاصم الليثي عن أبيه قال أتيت مسجد رسول الله ص والناس يقولون نعوذ بالله من غضب الله وغضب رسوله فقلت ما هذا قالوا معاوية قام الساعة فأخذ بيد أبي سفيان فخرجا من المسجد فقال رسول الله ص لعن الله التابع والمتبوع رب يوم لأمتي من معاوية ذي الأستاه قالوا يعني الكبير العجز . و قال روى العلاء بن حريز القشيري أن رسول الله ص قال لمعاوية لتتخذن يا معاوية البدعة سنة والقبح حسنا أكلك كثير وظلمك عظيم . 📚شرح ابن ابي الحديد ج۴ص۷۹ 🔺️دیگر علماء اهل سنت هم به این داستان اشاره کردند اما گاهی برخی عبارات تغییر یافته: الإستيعاب في معرفة الأصحاب، ابن عبد البر، ج 2 ص 784 و 785 ، رقم 1313 معرفة الصحابة، أبو نعيم الأصبهاني (336 - 430 )، باب العين، من اسمه عاصم، ح 4810 👇👇👇👇 🔶️در حالی که در روایات متقدم شیعی اثری از فحش نیست همین واقعه بدون آن عبارت نقل شده و فقط لعن وجود دارد: 🔺️نصر بن مزاحم منقرى از عبدالغفار بن قاسم، از عدى بن ثابت از براء بن عازب روايت كرده كه ابوسفيان با معاويه مى آمدند. پس رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:((پروردگارا تابع و متبوع را لعنت فرما. پروردگارا عذاب تو بر أقيعس باد. ))ابن براء به پدرش گفت: أقيعس كيست؟ گفت: معاويه است.👇👇 ◾نصر، عن عبد الغفار بن القاسم، عن عدى بن ثابت عن البراء بن عازب قال: أقبل أبو سفيان ومعه معاوية . فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم:اللهم العن التابع والمتبوع. اللهم عليك بالأقيعس.فقال ابن البراء لأبيه: من الأقيعس ؟ قال معاوية. 📚وقعة صفين، نصر بن مزاحم، ص 217 و 218 معاني ‏الأخبار، شيخ صدوق، باب معنى الأقيعس، ص 345 بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 33 ص 164 - نقل از: وقعة صفين و معاني ‏الأخبار 🔴به نظر ما این همان روایت معروف بین فریقین(شیعه و سنی) است و اصلا فحشی در آن نیست بلکه فقط لعن است: ورأى النبـي (ص) أبـا سفيان مقبلاً ومعاوية يقوده ويزيد أخو معاوية يسوق به فقال‏:‏ ‏‏لعن الله القائد والراكب والسائق‏ ‏وقد روى أن أبا سفيـان قـال‏:‏ يـا بنـي عبـد منـاف تلقفوهـا تلقف الكرة فما هناك جنة ولا نار‏.‏ 📚تاريخ أبي الفداء - أحداث سنة مئتين وثلاثة وثمانون 30 من87 مسند البزار - البحر الزخار - ما أسند سفينة الهيثمي - مجمع الزوائد ومنبع الفوائدج۱ ص ۱۱۳ تاريخ الطبري8 ص185 الآحاد والمثاني، الضحاك(206 - 287 هـ)، ج 2 ص 192 🏷اگر به برخی از آدرس های داده شده مراجعه کنید کاملا روشن است که یک روایت است نه دو روایت مانند: 📚المعجم الكبير، الطبراني، ج 17 ص 176 مجمع الزوائد، الهيثمي، ج 5 ص 242 🔖بنابراین می بینیم در گذر زمان به اصل روایت یک "فحش" در کتابهای اهل سنت اضافه شده است. https://eitaa.com/dehban_ir
رسول خدا صلی الله علیه و آله: 🍀إنَّ مَساجِدَ الِّنساء البیوتُ 💕بهترین مسجد زنان خانه است. 📚من لا یحضره الفقیه ج1، ص374، ح1088. ☝☝خانه برای زن محل سیر و سلوک و زیارتگاه خداوند است! http://eitaa.com/joinchat/3123904515Ca8b8b61b04
🟢نوک فلش🟢 🍀روی همان تیله ما زندگی می کنیم... خدا بزرگه ان شاءالله حل میشه https://eitaa.com/dehban_ir
🧮آیا می توانم حضرت زهرا را مادر خطاب کنم؟ سوال يکی از دوستان سلام.حاج اقا حال شما خوبه؟ این روایت که میگن حضرت زهرا فرمودن هرکی محبت من رو داشته باشه میتونه به من مادر بگه که از امام صادق میگن ، هست؟ سندش چه طوره؟ عليكم السلام 🔸️چنین روایتی بر اساس جستجوی های انجام شده پیدا نشده. 🧮از نظر عرف کسانی که جایگاه خاص و اهمیت ویژه ای دارند، به عنوان پدر یا مادر معنوی محسوب می شوند. 🧮 در قرآن خداوند از همسران پیامبر به عنوان «امّهات المؤمنین» یاد می کند و می فرماید: «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند». احزاب، 6، البته منظور این نیست که تنها علّت امّ المؤمنین گفتن جایگاه خاص ایشان است. در روایات نیز پیامبر (ص) و علی (ع) به عنوان پدران این امت معرفی شدند. 📚ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبی طالب (ع)، ج 3، ص 105، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379 هـ ق، قال النبی (ص)، "أنا و علی أبوا هذه الأمة". 🔺️همچنین در زیارت نامه حضرت فاطمه زهرا (س) در بیستم جمادی یعنی روز ولادت آن حضرت می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ خَلْقِهِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ ... .» 📚سید على بن موسى بن طاوس، إقبال‏الأعمال، ص 624، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1367 هـ ش. 🔸️در این زیارت نامه آن حضرت را به عنوان «أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ» سلام می دهیم و ایشان را مادر مؤمنان خطاب می کنیم. @dehban_ir
این حدیث را به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت داده اند آیا منبعی دارد؟ این حدیث در منابع شیعه از۷۰ سال تجاوز نمی کند یعنی از حدود ۷۰ سال پیش مطرح شده است! اولین فرد در شیعه در قرن ۱۳ ملا احمد نراقی (۱۱۸۵_۱۲۴۵ ق) در کتاب الخزائن، ص 383 به این جمله پرداخته است. البته نه به عنوان حدیث! (حدود ۲۰۰ سال قبل) او فقط همین جمله را بدون نسبت دادن به احدی و بدون روی یا قال می آورد در حالی که در همان کتاب احادیث را با همین دو عبارت ذکر می کند و به معصومین علیهم السلام نسبت می دهد. اساسا با جملات بعد از این جمله انگار حدیث بودن کاملا منتفی است. اما اولین بار بصورت حدیث در ۷۰ سال قبل در کتب متاخرین آمد، کسانی مانند: سید محسن بن سید عبدالکریم امین عامِلی (۱۲۸۴_ ۱۳۷۱ق) در کتاب أعيان الشيعة، ج 1، ص 301، و همچنین شیخ على نمازی شاهرودى (1333_1405 هـ .ق.) در کتاب مستدرك سفينه البحار، ج 10، ص 375، همان را بصورت روایت نقل کرده اند. ( حدود ۵۰ سال پیش) در اهل سنت هم در همین حدود مطرح شده و تصریح به جعلی بودن آن کرده اند: الأسرار المرفوعة في الأخبار الموضوعة ص ۱۰۰ ح ۱۶۴ توسط نور الدين علي بن محمد الهروي ، برخی متاخرین اهل سنت نقل کرده اند و گویا پذیرفته اند، مانند: عبد القادر بن ملّا حويش السيد محمود آل غازي العاني (المتوفى: 1398هـ)در تفسیر بيان المعاني، ج 2، ص 404 اما اکثر متاخرین اهل سنت به جعلی بودن آن رای داده اند، در سایت زیر می توانید مشروح آن را ببینید: ما صحة حديث ( حب الوطن من الايمان ) http://azizmutairi.com/islamic/5260 https://eitaa.com/dehban_ir
مراسم عزاداری شهادت امام جعفرصادق(علیه السلام) هیئت محبین الجواد (علیه السلام) سخنران:حجت الاسلام شیخ مهدی دهبان بانوای:کربلایی ابوالفضل علوی کربلایی محمدرضا رئوفی زمان: دوشنبه ۲۵ اردیبهشت از ساعت ۲۰:۳۰ مکان: بلوار پاسدارگمنام،خ فتح اللهی،ک شهید حسینی،ک شهید یوسف زاده،بیت الزهرا (س) منزل حاج آقای اسکندری 📢📢📢 @mohebinoljavad135 https://eitaa.com/dehban_ir
🔺️زن زندگی آزادی یعنی... https://eitaa.com/dehban_ir
☝☝تو همه مساجد پخش کنید، فرهنگ بشه ان شاءالله
⭕️ تاریخ الفبا ✅ در مورد پیدایش و خطوط نوشتاری نظرات مختلفی در بین دانشمندان وجود دارد. دانشمندان تاریخ خط را بر اساس یافته های باستان شناسی بررسی می نمایند و بر این اساس نخستین خطوط ابداع بشر را خطوط تصویری می دانند(نظیر خط هیروگلیف مصری یا خط مصور سومریان) .، علمای ادیان ابراهیمی ابداع خط را به انبیای الهی نسبت می دهند. شیعیان دراحادیث دارند که خداوند برشیث (ع) چندین صحیفه نازل فرمود و بدیهی است که صحیفه نیاز به خط دارد. ضمن اینکه پیدایش نوعی از خط را به ادریس (ع) نیز نسبت می دهند که آن حضرت در حدود پنج هزار سال پیش زندگی می نمود.، ❌ این نظرات دین باوران مورد قبول دانشمندان نیست زیرا آنان به دنبال مدارکی نظیر سنگ نوشته و الواح و غیره هستند. اما به هر حال بر طبق یافته های دانشمندان خط در هزاره دوم پیش از میلاد قدیمی ترین الفبای کشف شده جهان می باشد. ✳️ الفبای فینیقی به مرور تمام خط های رایج جهان را منسوخ نمود و تقریبا تمام خطوط جهان ریشه در الفبای فینیقی دارند. یونانی ها الفبای خود را در حدود سه هزار سال پیش از فینیقی ها وام گرفتند و تقریبا تمام الفباهای اروپایی ریشه در الفبای یونانی دارد. پس از آن الفباهای دیگر سامی نظیر و و نیز از روی خط فینیقی ابداع شدند. ❗️الفبای فینیقی که از نظر ما از مصدر وحی الهی صادر شده است همان ابجد است.، « ابجد - هوز - حطی - کلمن - سعفص - قرشت - الف - بیت - جیمل - دالت » ❌ دقت کنید که بحث ما سخن از الفبا است نه خط.، https://eitaa.com/dehban_ir
گوشهِ مَدرَسی پر از شاگرد کنجِ یک مدرسه، کنارِ حرم مثلِ هر روز، صبح، ساعتِ هشت درسِ خارج شروع شد کم‌کم همه بودند محو در تدریس چشم‌ها خیره بود بر استاد آن‌چنان در سکوت بود انگار همه بودند لالِ مادرزاد لبِ استاد مثلِ شاخهِ گل گوشِ طلّاب مثلِ گلچین بود با بیانِ خوشِ مدرّسِ پیر درس مانندِ شعر شیرین بود واژه‌ها از مقابلِ ذهنم تند مثلِ قطار رد می‌شد کودکی در درونِ من با شوق کاملاً درس را بلد می‌شد نکته‌ها در مطالبِ استاد گاه سنگین و گاه راحت بود در میانِ فصولِ علمِ اصول درس در موردِ برائت بود در بیانِ سلیس و شیرینش رودِ حکمت شد از دلش جاری بعد از آن هم مسیرِ بحثش رفت سمتِ آراءِ شیخِ انصاری لای در باز بود و حس می‌شد وزشِ بادِ نسبتاً خنکی بحث در متنِ یک روایت بود از نگاهِ محقّقِ کَرَکی گفت استاد در ادامهِ درس با همان لحنِ خوب و خوش‌روئی از بیاناتِ بِکرِ سیّدِ صدر از فتاوای سیّدِ خوئی یک نفر از میانِ شاگردان با صدایی رسا سوالی کرد تا که استاد پاسخش را داد آتشِ کنجکاوی‌اش شد سرد از برائت که حرف زد استاد رفت ذهنم به شعرِ آئینی بعد استاد اشاره‌ای فرمود به عباراتِ شیخِ نائینی نام صاحب‌فصول می‌آید هر کجا در کلام تفصیل است ساعت از نه گذشته، معمولاّ ساعتِ نُه کلاس تعطیل است همه احساسِ وجد می‌کردیم ذهنمان بود کاملاً مشغول گر چه سخت است باورش، بودیم همه سرمستِ جامِ علمِ اصول مثلِ هر روز با دعایی خوب داد پایان تبِ کلامش را لحظه‌ای بعد در سکوتِ کلاس گفت استاد والسّلامش را شعر از محمد عابدینی https://eitaa.com/dehban_ir
نظریه دولت در دولت اینجا بیان شد
🌿طلبگی را با همه تراژدی هایش دوست دارم...🌱 💕 بخشی از کتابخانه مدیر کانال https://eitaa.com/dehban_ir
✅ پيشينه تاريخي نام «خليج فارس» ✍ مظفر شاهدي ✂️ تا قبل از ورود آرياييان به فلات ايران در منابع آشوري از خليج فارس با عنوان «نارمرتو» نام برده شد. در كتيبه‌اي از داريوش عبارت «دريايي كه از پارس مي‌رود» بر خليج فارس اطلاق شد. آريانوس يوناني در قرن دوم ميلادي در كتاب «آنابازيس» از خليج فارس با واژه «پرسيكون كاي تاس» نام مي‌برد كه معنای آن همان «خليج فارس» است. «استرابون» يوناني در نيمه قرن اول ميلادي در كتابش مكرر از همين واژه براي خليج فارس بهره برده است. بطلميوس در قرن دوم ميلادي از خليج فارس تحت نام «پرسيكوس سينوس» ذكر كرده كه دقيقاً به معنای «خليج فارس» است. در برخي منابع لاتين اين واژه به صورت سينوس پرسيكوس و «ماره پرسيكوم» هم ذكر شده است كه معناي عبارت اخير درياي پارس است. لازم به يادآوري است كه در بسياري از زبانهاي زنده دنيا نيز واژه سينوس پرسيكوس براي معرفي نام خليج فارس وارد شده است. چنانكه در زبانهاي: فرانسه به صورت: Golfe Persique؛ انگليسي Persian Gulf؛ آلماني Persischer Golf؛ ايتاليايي Golfo Persico؛ روسي Persidskizaliv؛ ژاپوني Perusha Wan؛ و تركي Farsi Korfozi ثبت شده است. ✅ كورتيوس روفوس مورخ رومي هم در قرن اول ميلادي نام «آكوارم پرسيكو» را براي خليج فارس به كار برده است كه به معناي آبگير پارس است. در منابع تاريخي و جغرافيايي دوره اسلامي نيز به طور مكرر براي معرفي خليج فارس از واژه‌ها و عبارات «بحر فارس ـ البحر الفارسي ـ الخليج الفارس ـ خليج فارس» استفاده شده است؛ از جمله ابن الفقيه در «مختصر كتاب البلدان» در سال 279ق. همچنین ابوعلي احمدبن عمر بن رسته در كتاب «الاعلاق النفيسه» در سال 290ق نوشته: «اما درياي هند، از آن خليجي به سوي ناحيت پارس بيرون آيد كه خليج فارس نام دارد... و بين اين دو خليج يعني خليج احمر و خليج پارس سرزمين حجاز و يمن و ديگر بلاد عرب واقع است.» ابوالقاسم بن خردادبه خراساني (وفات 300ق) در كتاب «المسالك و الممالك» مي‌نويسد: «گروهي از اين رودها به سوي بصره و گروهي به سوي مذار روانند و سپس همه آنها به درياي پارس مي‌ريزند.» بزرگ بن شهريار الناخذاه هرمزي (ناوخداي هرمزي) در كتاب «عجايب الهند بر و بحر و جزايره» كه در سال 342ق آن را تأليف كرده از واژه «بحر فارس» براي معرفي خليج فارس بهره برده است. ابواسحاق الاصطخري (وفات 346ق) هم در كتاب «مسالك الممالك» از عبارت «بحر فارس» براي معرفي نام خليج فارس استفاده مي‌كند. مورخ نامدار مسعودي (وفات 346ق) نيز در «مروج الذهب» و «التنبيه و الاشراف» از خليج فارس با عبارت «بحر فارس» و «البحر الفارسي» نام می‌برد. ابوريحان بيروني (وفات 440ق) نيز در آثار خود واژه‌هاي «درياي پارس ـ خليج پارس ـ بحر پارس» را براي معرفي خليج فارس ذكر كرده است. ابن حوقل در اثرش «صورﺓ الارض» و بشاري در كتابش «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» كه به ترتيب در سالهاي 367ق و 375ق تأليف شده‌اند، واژه «بحر فارس» را به جاي خليج فارس به كار برده‌اند در كتاب «حدودالعالم من المشرق الي المغرب» هم در معرفي خليج فارس از عبارت «خليج فارس» بهره گرفته شده است. بكيران در كتاب «جهان نامه»، ابن البلخي در «فارسنامه»، طاهر مروزي در «طبايع الحيوان»، ابوعبدالله بن ادريس در «نزهة المشتاق في اختراق الآفاق»، ياقوت حموي در «معجم‌البلدان»، ابوعبدالله قزويني در «آثارالباقيه»، ابوالفداء در «تقويم‌البلدان»، و شمس‌الدين الانصاري الدمشقي الصوفي در «نخبة‌الدهر في عجايب البر و البحر» به ترتيب عبارات: «بحر پارس - درياي پارس (و هم بحر پارس) ـ الخليج الفارسي ـ بحر فارس ـ درياي پارس (و هم بحر فارس) ـ درياي پارس ـ بحر فارس (و درياي پارس) ـ بحر فارس و بحر الفارسي (و بحر فارس)» را در معرفي خليج فارس به كار برده‌اند. لینک مطلب https://www.cgie.org.ir/fa/news/141753/ https://eitaa.com/dehban_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙فـایل صـوتـی    مراسم شهادت امام صادق(ع) منبر| گروه رسانه ابن الرئوف علیه السلام    @mohebinoljavad135 https://eitaa.com/dehban_ir
(چکیده از سایت هست، از ما نیست) این کتاب به خانواده‌های طلاب و روحانیون کمک می‌کند تا با کسب شناختی صحیح از ویژگی‌های زندگی طلبگی، زندگی همدلانه و عاشقانه‌ای را در کنار آنان تجربه کنند. حکایت ما طلبه‌ها، داستان آن پدری است که اسم پسرش را گذاشته بود رستم و خودش می‌ترسید صدایش بزند، عده ای چنان معصوم و دست نایافتنی‌یمان می‌کنند که هرچه خودمان هم فریاد می‌زنیم که آقا اشتباه گرفته‌اید، می‌گویند: آقا، از بس‌که شکسته‌نفسی می‌کنند اینگونه می‌فرمایند و عده‌ای هم تمام مشکلات انسان‌ها از آغاز پیدایش بشر تا آخر‌الزمان را زیر سر ما می‌دانند. این عدم شناخت صحیح و قضاوت‌های عموماً بی‌پایه و اساس دوست و دشمن نسبت به ما طلاب و روحانیون باعث شده که حتی پدر، مادر، همسر و فرزندان ما نیز شناخت درستی از ما، اهدافمان، علت انتخاب این مسیر توسط ما و آنچه لازمۀ زیست همدلانه در کنار ماست را نداشته باشند. زندگی شیرین دلِ عاشق می‌خواهد و عشق خالص و همیشگی از چشمۀ علم سیراب می‌شود، عاشقانه‌های عالمانه پیوند دلچسب عشق و علم است در تداوم یک عمر برای زندگی در کنار طلاب و روحانیون. https://eitaa.com/dehban_ir
حضرت امام ره: الله اکبر گفتن امیرالمؤمنین......! https://eitaa.com/dehban_ir
🌻 «سبك» و «سيره» 🖌 آيت‌الله مرتضي مطهري (كتاب سيري در سيرة معصومين) ✅ تلخیص: نشریه معارف 🔶 سيره و سبك و انواع آن سیره از ماده «سِيْر» به معنى راه رفتن و حركت است؛ سيره يعنى نوع و «سبك رفتار». كتاب‌هايى كه ما به نام سيره داريم، در حقيقت سير است، نه سيره؛ زيرا تنها رفتار پيامبر‌(ص) را نوشته؛ نه سبك ايشان را. در رفتار، مسأله سبك و متد بسيار مهم است. علت اختلاف شعرا، هنرمندان، متفكران و علما، همه در اختلاف سبك آنهاست؛ يك عالم سبكش استدلالى و قياسى است، ديگرى سبك تجربى، يكى سبك عقلى، ديگرى سبك نقلى، ... . رفتار انسان‌ها نيز مانند علوم، سبك‌هاى مختلفى دارد؛ مثلا گروه سلاطين، روش مخصوص به خود داشتهاند، دو گروه فلاسفه و پيامبران نيز روش و سبك خاص خود را داشتهاند؛ در هر گروه نيز، سبك‌ها مختلف مىشود. اين اختلاف سبك‌ها كه گفتيم، براى آدم‌هايى است كه سبكى داشته باشند؛ اكثريت مردم اصلاً سبك ندارند. سيره پيامبر‌(ص) يعنى، سبك ايشان، يعنى متدى كه آن حضرت در عمل براى انجام مقاصد خود به كار مىگرفت. بحث در مقاصد پيامبر نيست؛ مقاصد ايشان براى ما محرز است؛ بحث، در سبك ايشان است. مثلاً پيامبر‌(ص) تبليغ مىكرد؛ روش تبليغى پيامبر چه روشى بوده؟ او يك رهبر سياسى براى جامعه خود بود، سبك مديريت حضرت در جامعه چگونه بود؟ و... همان‌گونه كه ذكر شد، سبك‌هاى مختلفى در رفتار وجود دارد؛ مثلاً بعضى در سياست، بيش از هر چيز، به نيرنگ و فريب معتقدند؛ آنان سياستى انگليسى مآبانه دارند؛ سياستى معاويهاى. يزيد و معاويه هر دو از نظر هدف يكى هستند، تفاوت آنها در متد آنهاست. يكى هم مثل على‌(ع) سبكش اخلاق به معنى واقعى است، نه تظاهر؛ و مخالف با اين تفكر است كه «تو كارت را پيش ببر، هر چه شد، شد». لذا براى بعضى اين توهم پيش آمد كه معاويه زرنگ است و على‌(ع) با راه‌ها و حيلههاى سياسى آشنا نيست! بعضى، سبكشان در كارها، دفع‌الوقت كردن و بعضى دورانديشى است. بعضى، در كلام خود قاطعند و بعضى مذبذب. بعضى، عادت به تنها تصميم گرفتن دارند و بعضى، هيچ‌گاه تنها تصميم نمىگيرند؛ ولو اين‌كه راه، كاملاً روشن باشد. مورد اخير را در زندگى پيامبر‌(ص) مشاهده مىكنيم: پيامبر اكرم‌(ص) در مقام نبوت، با وجود آن همه اعتقاد راسخ پيروانش به ايشان، نمىخواهد سبكش انفرادى باشد و هر چند خود، دقيقاً راه را مىداند، همواره با ياران مشورت مىكند؛ زيرا نتيجه اين كار اين است كه به پيروانش شخصيت و اجازه فكر مىدهد و نمىگويد: «شما فهم و شعور نداريد». اين سيره پيامبر‌(ص) براى اين است كه فردا رهبرى نيايد و مردم را ابزارى بدون اراده تصور كند. اما در عين حال پيامبر‌(ص) قاطع است. 👈 ادامه دارد ... https://eitaa.com/dehban_ir
🔶 سيره؛ منطق عملى ثابت منطق ـ كه همان معيارهاى بشر باشد ـ هم بر دو قسم است: معيارهاى نظرى (همان منطق‌هاى معمولى) و معيارهاى عملى (سيره). بعضى افراد، داراى منطقند و بعضى نيستند؛ حال آيا يك انسان مىتواند در عمل، در همه شرايط مكانى و زمانى يك منطق ثابت و محكم داشته باشد كه از آن تجاوز و تخطى نكند؟ ماركسيسم كه براى فكر و عقيده و ايمان، اصالتى در مقابل شرايط اجتماعى و اقتصادى قايل نيست، مىگويد كه اساساً يك انسان نمىتواند در شرايط مختلف، به يك شكل زندگى كند. شخص خاك‌‌نشين، هميشه فرياد آزادى و عدالت بر مىآورد؛ اما خود او اگر كاخ‌نشين شد، فكرش عوض مىشود و مىگويد: امروزه مصلحت، اقتضا مىكند كه كمى جلوى آزادي‌ها را بگيريم! بر اساس اين مكتب، عقربه فكر بشر طورى ساخته شده كه مغناطيسش منافع خودش است. هر چه منافع اقتضا كند، همان را مىگويد؛ اين جبر تاريخ و اقتصاد است و غير از اين براى بشر امكان ندارد. اين نظر در مورد آن‌هايى كه منطق و ايمان ندارند، بدون شك صحيح است، ولى نمىشود گفت كه بشر الزاماً و اجباراً چنين است. ✅ نگاهى به تاريخ اسلام، فساد نظريه فوق را روشن مىسازد. پيامبرى كه در شعب‌ابي‌طالب بود، با پيامبرِ حاكم مدينه و فاتح مكه فرقى نكرد. حضرت على‌(ع) وقتى كه خانه‌نشين و كارگرى در نخلستان بود و وقتى كه رئيس حكومت بزرگ اسلام شد، يكسان زندگى كرد. نه تنها معصومين‌(ع) كه شاگردان آنها نيز چنين بودند؛ سلمان عهد پيامبر‌(ص)، همان سلمانى است كه حاكم مداين، پايتخت ايران فتح شده، مىشود. در روزگار ما نيز، امثال شيخ انصارى نمونه‌هايى از اين ثبات منطق عملى هستند؛ مىبينيم مردى كه مرجع كل شيعه مىشود به هنگام مرگ، با زماني كه به صورت يك طلبه فقير دزفولى به نجف آمده بود، هيچ فرقى نكرده است. منطق عمل افراد هم همينگونه است. بعضى در منطق عملى مانند برهانند؛ يعنى محكم و استوار؛ اصول و مباديى كه پيروى مىكنند هيچ قدرتى اعم از زور و شرايط اجتماعى و اقتصادى نمىتواند از آنها بگيرد. پيغمبر اكرم‌(ص) و على‌(ع) و پيروان حقيقى آنها كسانى هستند كه چنين اصولى دارند. اما يك عده از مردم اصولشان در زندگى، مثل اصول فكرى يك شاعر است؛ با پول مىشود فكرش را عوض كرد. در منطق نظرى بعضى از اسلوب‌ها به كلى ردّ شد، چون اسلوب علمى نبود؛ مثل اين‌كه كسى در مسائل علمى، گفتههاى بزرگان را حجت قرار دهد و مثلاً بگويد چون ارسطو فلان مطلب را گفته، حقيقت همان است و جز آن نيست، در منطق عملى هم بسيارى از سبكها از اساس، منسوخ است و اسلام هم آنها را منسوخ مىداند. مثلاً اگر در سيره معصومين‌(ع) نگاه كنيم هرگز نمىبينيم كه از خوش‌يمنى و يا نحوست ايام استفاده كرده باشند و در سيره آنها عكس اين مطلب موجود است؛ در جنگ نهروان، كه بهترين پيروزى حضرت على‌(ع) بود، كسى گفت من حساب كردهام شما در اين جنگ شكست مىخوريد، پس نرويد، حضرت‌(ع) اعتنا نكرد و رفت. سيره معصومين‌(ع) يعنى اين كه ببينيم آيا آنها در منطق عملى خود از اين‌گونه وسايل استفاده مىكردهاند يا نه؟ https://eitaa.com/dehban_ir