eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫السلام وعلیک 🕊🌹 حضرت یا اباصالح المهدی🥀 گناه مانع دیدار روی ماهت شد گناه کرده ام و اعتراف باید کرد برای دیدن تو کار خاص لازم نیست به غیر ازین که دل همواره صاف باید کرد 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🍁🌼ختم جمعی قرآن کریم📖 به نیابت از🕊🥀 جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله🤲 ✨جزء یک ✨صفحه: بیست وپنج ✨سوره:بقره 📚🍃|• @dehghan_amiri20
☀️📜 🌸🍃امام صادق عليه السلام :  مؤمنان ، در نيكى كردن و مهرورزى و همدردى نسبت به يكديگر ، همانند يك پيكرند كه هر گاه [عضوى از آن] به دردآيد ، ديگر اعضا را بى خوابى و تب ، فرا مى گيرد 📚✨بحار الأنوار : ج۷۴ ص۲۷۴ ح ۱۹ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
💫السلام وعلیک 🕊#یاصاحب_الزمان🌹 حضرت #عشق یا اباصالح المهدی🥀 گناه مانع دیدار روی ماهت شد گناه کرده
🌷✨کلام نیکان..... هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و به فکر آن حضرت که نفعش به همه برمیگردد و از اهم ضروریات است، نیستیم 🍂🍃 🌿🌺 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
💠در منزل من، همه افراد، هرشب در حال مطالعه خوابشان مى‌برد.👌 🔸️ رهبر انقلاب: من اين را مى‌خواهم عرض كنم كه در منزل خودِ من ، همه افراد ، بدون استثنا ، هرشب در حال خوابشان مى‌برد خود من هم همين‌طورم نه اين‌كه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مى‌كنم تا خوابم مى‌آيد ، كتاب را مى‌گذارم و مى‌خوابم. همه افراد خانه ما ، وقتى مى‌خواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است من فكر مى‌كنم كه همه خانواده‌هاى ايرانى بايد اين‌گونه باشند. توقّع من ، اين است. بايد پدرها و مادرها ، بچه‌ها را از اوّل با كتاب محشور و مأنوس كنند حتّى بچه‌هاى كوچك بايد با كتاب اُنس پيدا كنند. بايد خريدِ كتاب ، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجمّلاتى مثل اين لوسترها ، ميزهاى گوناگون ، مبلهاى مختلف و پرده و... -، به كتاب اهميّت بدهند. 📚اوّل كتاب را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند ؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند. 🍀به مناسبت هفته کتابخوانی🌸 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
✨❄️رزمنده دیـروز ،مدافع امـروز نیمی فدای وطن و نیمی هم فدای حرم شد... همسر شهید محمدرضا ابراهیمی: آقامحمدرضا ۳۰ سال در سپاه خدمت كرد و بعد از بازنشستگی در جهاد مشغول به كار شد. اما بعد از جنگ هم آرام و قرار نداشت. عاشق شهادت بود و دلتنگ رفقای شهيدش می شد. هميشه می گفت چرا من شهيد نشدم..! خوشا به حال رفقايم كه شهيد شدند. می گفت‌ ای كاش باب شهادت باز شود و من هم به آرزويم برسم. من به ايشان می گفتم شما هر روز يك بار شهيد می شويد... چون محمدرضا خيلی درد می كشيد. اما ايشان راضی نمی شد و می گفت آنها كه شهيد شدند معامله را بردند. همه اين‌ها گذشت تا اينكه بحث سوريه و دفاع از حريم اهل بيت پيش آمد. از همان آغاز جنگ زمزمه رفتن و دفاع از حرم را مطرح كرد اما به خاطر جانبازی از اعزامش جلوگيری می كردند تا اينكه اواخر شهريورماه ۹۴ بعد از كلی پيگيری و اصرار عازم دفاع از حرم شد. نيمی از جسمش فدای وطن و نيم ديگر فدای حرم شد.. 🕊 🌷 معاون تیپ ۲۸صفر اصفهان در دوران دفاع مقدس تیپ زرهی حلب سوریه 🍀🌸 💫 🍃 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🍃 بخش‌هایی منتشر نشده از دیدار ابومهدی المهندس و رهبرانقلاب؛ رهبر انقلاب خطاب به ابومهدی مهندس در حیاط بیت رهبری: هر شب به اسم تو را دعا میکنم ،ابومهدی.. 🕊🥀 🍀🌸 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🕊🥀 توئیت فرزند سردار سلیمانی ، به مناسبت سالروز تولد شهید ابومهدی المهندس 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🍃خاطرات ابووصال🌸 🕊🥀 به قلم محدثه علیجان زاده روشن🌹 💠✨بچه معارفی 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ ❄️✨ رفتار پدرانه ابومهدی با خانواده‌های داعشی در فلوجه یک مدرسه‌ای را در فلوجه خالی کرده بودند و به خانواده‌های داعشی‌ها اختصاص داده بودند. مردان آن‌ها یا کشته شده بودند و یا اینکه در نبرد با جبهه مقاومت بودند. نکته جالب اینجا است که داعشی‌ها از امنیت خانواده‌هایشان مطمئن بودند. وقتی وارد مدرسه شدیم دیدیم که مدرسه مملو از زن و بچه‌های داعشی‌هاست. این تصاویر در مستندمان کار شده است. هر شخصی ممکن است برایش نوعی حقد و کینه نسبت به فرزندان کسانی که الان مقابل ما می‌جنگند ایجاد شود. همان بچه‌ای که الان در این مدرسه هست پدرش و یا قوم و خویش او ممکن است سر همرزم ما را ببرد. ابومهدی هیچگونه کینه‌ای نداشت. با محبت فرزندان این بچه‌ها را در آغوش می‌گرفت و آن‌ها را نوازش می‌کرد. شما اگر این برخورد ابومهدی با خانواده‌های داعشی را کنار خانواده‌های شهدا بگذارید تفاوتی را نمی‌بینید. همان طور که عرض کردم ما همه‌ این‌ها را فیلمبرداری کردیم و هیچ اغراقی در میان نیست. 🕊🥀 🍃🌸 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
😭😭😭😭 به چه مشغول کنم دیده و دل را که فقط دل تو را میطلبد دیده تو را می جوید... 💫 🍂 🕊🥀 🍀💔 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
✅حکایت جالب وآموزنده ✍ روزی گدایی به دیدن زاهدی رفت و دید که او بر روی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طناب هایش به گل میخ های طلایی گره خورده اند، نشسته است. گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید: "این چه وضعی است؟ زاهد محترم! من تعریف های زیادی از زهد و وارستگی شما شنیده ام اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم." زاهد خنده ای کرد و گفت:"من آماده ام تا تمامی اینها را ترک کنم و با تو همراه شوم." با گفتن این حرف، درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد. او حتی درنگ هم نکرد تا کفش هایش را به پا کند. بعد از مدت کوتاهی، گدا با پریشانی و ناراحتی گفت: "دیدی چه شد؟ من کاسه گداییم را در چادر تو جا گذاشته ام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم." زاهد خندید و گفت:"دوست من! گل میخ های طلای چادر من در زمین فرو رفته اند، نه در دل من، اما کاسه گدایی تو هنوز تو را تعقیب می کند؟" نگذارید تعلقات بی ارزش، شما را از حرکت باز دارند. 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌸•✾••┈┈•🕊............................. تلاوت سوره 📜❄️ هدیه به روح بلند ومطهر شهید دهقان🌷 🌙 .............................🌸•✾••┈┈•🕊
🌺🌿شما سبڪبال و رها با ڪولہ بارے سرشار از بار سفر بستید... و ماییم با ڪولہ بارے از حیرانے ها و دنیا رها شده در هوسرانے ها... 🍂🌷 🙏🙏 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
●○ کانال مشتـاق ظھور ○● @adventt کانالی فعال و متفاوت با: * های متنوع و مناسبتی🎍 *ختم صلوات 🦋 *چله زیارت عاشورا🌼 * معرفی شهدا ♥️ *روانشناسی کودک و خانواده 🤹‍♂ * و ... 👈 یه سر به کانال بزن دوست نداشتی لفت بده😉😁 حله؟! http://eitaa.com/joinchat/1298595840C8bda46efbe 🌴جانمونید🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫السلام وعلیک 🕊🌹 حضرت یا اباصالح المهدی🥀 تا کِی اینگونه بماند دل ما آقاجان؟ -عاشق و فارق و درگیر و جدا-آقا جان بی سبب نیست اگر فاصله ها کم نشدند صاف و صادق نشده سینه ی ما آقاجان جای جارو زدن حال و هوای دل هم؛ گوشه ای رفته و گفتیم :"بیا آقا جان" "ما که رندیم و گدا دیر شما ما را بس" گرچه این بیشتر است از سَرِ ما...آقاجان 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🍁🌼ختم جمعی قرآن کریم📖 به نیابت از🕊🥀 جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله🤲 ✨جزء یک ✨صفحه: بیست وشش ✨سوره:بقره 📚🍃|• @dehghan_amiri20
☀️📜 🍂🍃امام علی علیه السلام می فرمایند: چه بد گردنبندی است گردنبند گناه برای مؤمن بِئْسَتِ الْقِلَادَةُ الذَّنْبُ لِلْمُؤْمِن‏‏ 📚✨کافی، ج‏۸، ص۱۹ 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌷✨کلام نیکان..... -ای‌ کاش‌ می‌نشستیم‌ و‌ درباره‌ ی‌ اینکه حضرت‌ غائب‌ عج الله تعالی فرجه الشریف چه‌ وقت‌ ظهور‌ میکند با هم‌ گفت‌ و‌ گو‌ میکردیم ، تا‌حداقل از‌ منتظرین‌ فرج‌ باشیم‌. امام‌‌ زمان‌ عج اشخاصی ‌را‌ میخواهند‌ که‌ تنها‌ برای‌ آن‌ حضرت‌ باشند. کسانی‌ منتظر‌ فرج‌ هستند‌‌ که‌ برای‌ خدا‌ و‌ در راه‌ خدا‌ منتظر آن‌ حضرت‌ باشند ،‌ نه‌ برای‌ برآوردن‌ حاجات‌ شخصی‌ خـود. 🍂🍃 🌿🌺 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️✨قسمتی از فایل صوتی شهید صمدی به دخترش: "سلام زینب جان، من الان تتمور هستم، ۱۶۰ کیلومتر آمدم عقب تا عکس هام را برایت بفرستم، امروز صبح سردار سلیمانی آمده بود با وی عکس گرفتم، ۲۳ کیلومتر مانده تا به بوکمال برسیم، ادامه ماموریت را انجام می‌دهیم، ان شاءالله پیروز می‌شویم و نسل داعش را ریشه کن می‌کنیم. جنگ رو با پیروزی به اتمام می‌رسونیم و برمی گردم پیش تو و هر جا که بگی مشهد، پارک با هم می‌ریم و الان هم به عشق تو اومدم عقب تا با تو صحبت کنم، خداحافظ دخترم، دوستت دارم ". شهادت آخرین معراج عشق است اما برای زینب از شام بلا با پرچم ظفر شهید آوردند... 🕊🥀 رزمنده و جانباز شیمیایی دفاع مقدس از بازنشستگان تیپ ۳۶ انصارالمهدی (عج) استان زنجان 🍀🌸 💫 🍃 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
📝🍃| جنگ را پشت در می گذاشت.... وقتی به خانه می رسید، گویی جنگ را می گذاشت پشت در و می آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی. با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می گشت. با این حال سعی می کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی خواهید؟ بعد آستین بالا می زد و پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد، غذا می پخت. ظرف می شست. حتی لباسهایش را نمی گذاشت من بشویم. می گفت لباسهای کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمی توانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر می گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می آورد، ما را می برد گردش.  🕊🌹 ...✨ 💌🌱|• @Dehghan_amiri20
🍃خاطرات ابووصال🌸 🕊🥀 به قلم محدثه علیجان زاده روشن🌹 💠✨بچه هئیتی 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🌺🌿دوست دارم مثل تو باشم... همراه ابراهیم راه می رفتیم. عصر یک روز تابستان بود. رسیدیم جلوی یک کوچه. بچه ها مشغول فوتبال بودند. به محض عبور ما، پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد.     توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. به طوری که ابراهیم لحظه روی زمین نشست. صورتش سرخ سرخ شده بود.     خیلی عصبانی شده بودم. به سمت بچه ها نگاه کردم. همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند. ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش.     پلاستیک گردو را برداشت. داد زد: بچه ها کجا رفتید! بیایید گردوها رو بردارید!     بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم. توی راه با تعجب گفتم:داش ابرام این چه کاری بود!؟     گفت: بنده های خدا ترسیده بودند. از قصد که نزدند. بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد. اما من می دانستم انسانهای بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند. 🕊🥀 💟🍃|• @Dehghan_amiri20