🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
اخلاق ناب فرماندهی...................................🌸🍂
🍃🌸آرپی جی زدن رو به فرماندهی ترجیح میدم
با اينكه از فرماندهان سپاه خراسان بود، اما كمتر كسي از مسئوليتش در جبهه خبر داشت. هميشه با لباس بسيجي ظاهر مي شد. يك روز داخل سنگر فرماندهي، با ديگر فرماندهان از جمله شهيد رحيمي بوديم. يكي از بچه هاي شوخ طبع، لبه چادر را كنار زد و خيلي آمرانه گفت: «اين معاونم كجاست؟ بگوييد رحيمي بيايد.» آقاي رحيمي لبخندزنان اجازه گرفت و از چادر خارج شد. اگر غريبه اي بود، فكر مي كرد ايشان يا مسئوليت ندارد يا واقعاً معاون است. البته مسئوليت هم نداشت. مي گفت: «سه ماه در جبهه بودم، با بسيجي زندگي كردم، در اين مدت فهميدم كه من #حتي_بندكفش_يك_بسيجي_هم_نيستم! حالا چطور راضي شوم كه مسئوليت قبول كنم؟ من آرپي جي زدن را به فرماندهي ترجيح مي دهم».
#شهیددکترسیداحمدرحیمی
#فرماندهی_ازآن_توست_یاحسین
#ظرافتهای_فکری_اخلاقی_شهدا
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
❁برای👈 شهیدشدن
قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁
💠✨اخلاق ناب فرماندهی
با اینکه از فرماندهان سپاه خراسان بود، اما کمتر کسی از مسئولیتش در جبهه خبر داشت. همیشه با لباس بسیجی ظاهر می شد. یک روز داخل سنگر فرماندهی، با دیگر فرماندهان از جمله شهید رحیمی بودیم. یکی از بچه های شوخ طبع، لبه چادر را کنار زد و خیلی آمرانه گفت: «این معاونم کجاست؟ بگویید رحیمی بیاید.» آقای رحیمی لبخندزنان اجازه گرفت و از چادر خارج شد. اگر غریبه ای بود، فکر می کرد ایشان یا مسئولیت ندارد یا واقعاً معاون است. البته مسئولیت هم نداشت. می گفت: «سه ماه در جبهه بودم، با بسیجی زندگی کردم، در این مدت فهمیدم که من حتی بند کفش یک بسیجی هم نیستم! حالا چطور راضی شوم که مسئولیت قبول کنم؟ من آرپی جی زدن را به فرماندهی ترجیح می دهم»
🕊#شهیددکترسیداحمدرحیمی🥀
🍃#ظرافتهاےفکرےاخلاقےشهدا 🌹
🍀#فاصله_ای_که_باشهداهست 🌸
💟🍃|• @Dehghan_amiri20