eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
2.8هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸💫شـــهـــیـــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری
💙🕊شـــــــهـــــــیــــــــدانـــــــه...💌 🍃🌹آچـــــــــــــ🔧ــــــار فـــــــرانــــــســـــــه... 📝در سـوریـه، نـیـرو عـالـی و ارزشـمـنـد آمـادگـی جـسـمـی‌اش💪 مـحـسـوب مـی‌شـد.. بـه خـاطـر پـرانـرژی بـودن و بـرای هـر فـرمـانـده‌ای یـک سـرمـایـه بـود..🤗 هـمـه کـاری مـی‌کـرد..😄 انـگـار هـمـه کـاری بـلـد بـود و هـمـه جـا مـفـیـد بـود..😌 ایـن قـابـلـیـت را داشـت کـه بـتـوانـد در هـر پـسـتـی قـرار بـگـیـرد و از عـهـده وظـیـفـه‌اش خـوب بـربـیـایـد.. سـربـازی بـود کـه هـر فـرمـانـده‌ای آرزویـش را داشـت...🙂 📚🌱 ❤️💫••¶ @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃شـــهـــیـــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری
💙🕊شــــــهـــــیــــــدانــــــه...💌 🍃🌹مــــــــدافـــــــع مـــــوتــــــــ🏍ـــورســـــــوار... 📝عـاشـق مـوتـور بـود و در سـوریـه هـم نـیـرویـی بـود کـه سـوار بـر مـوتـور🏍 بـود.. مـوتـورسـواری را خـوب بـلـد بـود و آنـجـا ایـن مـهـارتـش مـفـیـد بـود..😌 سـوئـیـچ مـوتـورش در سـوریـه را بـه انـتـهـای تـسـبـیـحـش گـره زده بـود تـا گـم نـشـود...🤗 ... ❤️💫•••¶ @dehghan_amiri20
💙🕊شـــــهـــــیــــــدانـــــه...💌 🍃🌹تـــــــک تــــــیـــــرانــــــداز نـــــــاشــــــــی... 📝دپـو بـودیـم. بـه عـنـوان یـک نـیـروی اطـلاعـاتـی بـرگـشـت. دیـدم کـه مـی‌خـنـدد. عـلـتـش را پـرسـیـدم. مـاجـرا را تـعـریـف کـرد. گـفـت حـیـن دیـده‌بـانـی هـمـرزمـش، صـدای زوزه تـیـر مـی‌آمـد. سـرش را پـایـیـن مـی‌آورد. امـا خـبـری از تـیـر نـبـود. از دیـده‌بـان پـرسـیـد کـه صـدای چـیـسـت؟ گـفـت: تـک تـیـرانـداز. بـا تـعـجـب گـفـت: پـس الان اسـت کـه مـا را بـزنـد. دیـده‌بـان بـا آرامـش بـرگـشـت و گـفـت: بـردش بـه مـا نـمـی‌رسـد. تـیـرهـایـش را پـشـت هـم مـی‌زنـد. شـایـد بـه هـدف بـخـورد. از ایـن کـه دشـمـن بـر تـلاش بـی فـایـده‌اش اصـرار داشـت، خـنـده‌اش گـرفـتـه بـود و شـاد بـود.🙂 ... ❤️💫•••| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃شـــهـــیـــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری
💙🕊 ...💌 🍃🌹بــــــــــادمــــــــ🍆ــــجـــــــان حــــــــلـــــــــب... 📝🌱مـوقـعـی کـه داشـت مـی‌رفـت، پـدرش یـک اسـکـنـاس صـد دلاری💵 داد. خـیـلـی ذوق کـرد، آن را بـوسـیـد و در جـیـبـش گـذاشـت.🤗 وقـتـی در سـوریـه بـود آن را خـرج نـکـرد. تـا ایـن کـه در بـازار حـلـب یـک گـونـی بـادمـجـان🍆 خـریـد، آنـهـا را بـیـن هـمـرزمـانـش تـقـسـیـم کـرد تـا هـر کـس هـر چـه دلـش خـواسـت بـا آن غـذایـی درسـت کـنـد،😅 خـودش بـادمـجـان کـبـابـی درسـت کـرد. ایـن کـارش تـعـجـب‌بـرانـگـیـز بـود،😳 چـون بـه شـدت از بـادمـجـان مـتـنـفـر بـود و بـه هـیـچ عـنـوان بـه غـذایـی کـه در آن بـادمـجـان🍆 لـب نـمـی‌زد.🙂 ... ❤️💫•••| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃شـــهـــیـــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری
💙🕊 ... 💌 🍃🌹نـــــــیــــــــــــــت ازدواج... 📝🌱مـدتـی پـیـگـیـر بـود کـه نـیـت ازدواج دارد، گـفـتـم اول کـار مـنـاسـب پـیـدا کـنـد، بـعـد در پـس هـمـکـارانـم یـا اطـرافـیـان، دخـتـرهـای خـوب را انـتـخـاب مـی‌کـنـیـم. چـنـد دخـتـر از خـانـواده‌هـای مـذهـبـی و نـظـامـی را بـه خـواهـرش مـعـرفـی کـرده بـود، روی آن را نـداشـت مـسـتـقـیـم بـه خـودم بـگـویـد. حـتـی در تـمـاس‌هـایـش از سـوریـه هـم پـیـگـیـر بـود کـه خـواهـرش مـرا راضـی کـنـد تـا بـه خـواسـتـگـاری بـرویـم. ... ❤️💫•••| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃شـــهـــیـــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری
💙🕊شــــهــــیــــدانـــــه 📝🌱ســـــرنــــوشـــــــــت... دهـه محـرم در سـوریـه بـودیـم. در `` ریـف حـلـب `` دو سـه شـب گـردان مـا و چـنـد شـب گـردان او بـه شـکـل دیـد و بـازدیـد هـیـئـت مـی‌گـرفـتـیـم، ایـن در بـیـن گـردان‌هـا رسـم بـود. یـک شـب مـا مـهـمـان گـردان او بـودیـم. دو حـلـقـه پـشـت هـم تـشـکـیـل دادیـم و مـشـغـول عـزاداری شـدیـم. نـاگـهـان در تـاریـکـی، شـخـصـی را دیـدم کـه بـه نـظـرم آشـنـا آمـد. کـمـی خـود را جـا‌بـه‌جـا کـردم تـا بـبـیـنـم چـه کـسـی اسـت. بـود. بـه شـدت ضـجّـه مـی‌زد و گـریـه مـی‌کـرد. نـاگـهـان بـه دلـم افـتـاد کـه او شـهـیـد مـی‌شـود، امـا بـه خـاطـر روحـیـه شـاداب و پـرنـشـاطـش بـه فـکـرم خـنـدیـدم و بـه خـودم قـبـولانـدم کـه بـه ایـن زودی‌هـا شـهـیـد نـمـی‌شـود. گـفـتـم او ضـد گـلـولـه اسـت، امـا سـرنـوشـت چـیـز دیـگـری شـد. 🌹☘•••| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃بِسْمٍ ربِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 🕊🥀شـــهــــیـــدانـــه 📖🌿اذانِ آزادی... سه روز قبل از شهادت، او را دیده بودم. غروب پنج‌شنبه، بیست‌و‌یک آبان که بچه‌ها درگیر شدند، ما دیرتر به آن نقطه رسیدیم، او با دوستانش به شهادت رسیده بودند. آن‌ها را به عقب بردند، اظطراب‌ شدیدی داشتم و دلم گواهی داد که اتفاقی افتاده است. هر چه گشتم، پیدایش نکردم، می‌ترسیدم از بچه‌ها سراغش را بگیرم. از یکی از دوستان سراغش را گرفتم که گفت با بچه‌ها به عقب رفته است. اما با حرفش آرام نشدم و تا صبح نذر و نیاز کردم که سالم باشد. صبح یکی از بچه‌ها در حالی که گریه می‌کرد به طرفم آمد، فهمیدم که با سه نفر دیگر هم‌زمان شهید شدند. به برکت خون این چهار شهید، شهر آزاد شد و با فتح قسمت‌های زیادی از آن منطقه، با روشن کردن موتور برق، اولین اذان بعد از آزادی از بلندگوی مسجد شهر پخش شد. 📝🌱 ❤️🌸 ✨ 🌹🍃★| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 🥀🕊شـــهـــیـــدانـــه 📖🌿شفاعتِ شهید... بعد از شهادتش حسرت به دل ماندم که به خوابم بیاید، بالاخره آمد. نزدیک‌های صبح بود. خواب دیدم که پشت یک میز ایستاده‌ام و شخصی نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی می‌کند. کارت دانشجویی‌ام را می‌خواستم که ناگهان صدایی را شنیدم که به من گفت: برای من هم کارت می‌گیری؟! رویم را برگرداندم و را دیدم. لباس سفیدی تنش بود و انگار قدش بلندتر شده بود. در خواب می‌دانستم که شهید شده است. گفتم: تو جان بخواه. بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به گریه کردن و حرف زدن. پرسیدم: مرا شفاعت می‌کنی؟! لبخندی زد و گفت: این حرف‌ها چیست، معلوم است. مطمئن باش. این بار محکم‌تر بغلش کردم و گریه‌ام بیشتر شد. 📝🌱 ❤️🌸 ✨ 🌹🍃★| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 🕊🥀شـــهـــیـــدانـــه 📖🌿شـفـاعـتِ شـهـیـد... بعد از شهادتش حسرت به دل ماندم که به خوابم بیاید. بالاخره آمد. نزدیک‌های صبح بود. خواب دیدم که پشتِ یک میز ایستاده‌ام و شخصی نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی می‌کند. کارت دانشجویی‌ام را می‌خواستم که ناگهان صدایی را شنیدم که به من گفت: برای من هم کارت می‌گیری؟! رویم را برگرداندم و ❤️ را دیدم. لباس سفیدی تنش بود و انگار قدش بلندتر شده بود. در خواب می‌دانستم که شهید شده است. گفتم: تو جان بخواه. بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به گریه کردن و حرف زدن. پرسیدم: مرا شفاعت می‌کنی؟! لبخندی زد و گفت: این حرف‌ها چیست، معلوم است. مطمئن باش. این‌بار محکم‌تر بغلش کردم و گریه‌هایم بیشتر شد. 📝🌱 ❤️🌸 ✨ 🌹🍃★| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃بِسْمٍ ربِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 🕊🥀شـــهــــیـــدانـــه 📖🌿شفاعتِ شهید... بعد از شهادتش حسرت به دل ماندم که به خوابم بیاید. بالاخره آمد. نزدیک‌های اذان صبح بود. خواب دیدم که پشت یک میز ایستاده‌ام و شخصی نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی می‌کند. کارت دانشجویی‌ام را می‌خواستم که ناگهان صدایی را شنیدم که به من گفت: برای من هم کارت می‌گیری؟! رویم را برگرداندم و ❤️ را دیدم. لباس سفیدی تنش بود و انگار قدش بلندتر شده بود. در خواب می‌دانستم که شهید شده است. گفتم: تو جان بخواه. بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به گریه کردن و حرف زدن. پرسیدم: مرا شفاعت می‌کنی؟! لبخندی زد و گفت: این حرف‌ها چیست، معلوم است. مطمئن باش. این‌بار محکم‌تر بغلش کردم و گریه‌هایم بیشتر شد. 📝🌱 ❤️🌸 ✨ 🌹🍃★| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 🕊🥀شـــهـــیـــدانـــه 📖🌷جـوازِ کـربـلا... خیلی دوست داشتم اربعین کربلا باشم، اما پدرم موافق نبود. اما باز هر بار که حرف از رفتن می‌شد باز پدرم راضی نمی‌شد. چند روز بیشتر به اربعین نمانده بود. دلم شکست و با همان حال به دانشگاه رفتم، در گوشه‌ای با خودم خلوت کردم. عکس ❤️ را روبرویم گرفتم و شروع به درد و دل کردم، و از او خواستم دست مرا بگیرد. ظهر که شد، برادرم خبر داد پدر راضی شده. من زائر کربلا شدم. 📝🌱 ❤️🌸 ✨ 🌹🍃★| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
❣🍃 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 🕊🥀شـــهـــیـــدانـــه 📖🌷همراه با کاروان پیاده اربعین به نیابت از تو زائر کربلا شدیم و به پیاده‌روی اربعین رفتیم. چند تا عکس از او تهیه کردیم و پشت کوله‌هایمان چسباندیم. کاری که می‌توانستیم در دین به او انجام دهیم همین بود. یادش و خاطره‌اش را همیشه و همه جا با ما بود. گفتیم شاید دین خود را نسبت به او ادا کرده باشیم. 📝🌱 ❤️🌸 ✨ 🌹🍃|• @dehghan_amiri20