eitaa logo
دهڪده ‌مثبت
3.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
13 فایل
یه دهڪده مثبت، تا توے اون یه زندگی آروم‌ و بدور از افڪار منفی رو تجربه ڪنی♥️ پیشنهادات وارسالی‌هاے زیباتون رو اینجا می‌خونم🌱 @Goolnarjes313 https://harfeto.timefriend.net/17400377624639 لطفامعرفی‌مون کن @Dehkade_mosbat
مشاهده در ایتا
دانلود
اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِي أَوَّلَ كَرِيمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ كَرَائِمِي خدایا! چنان کن که از چیزهای ارزشمند زندگیم، جانم اولین چیزی باشد که از من میگیری! ۲۱۵ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
💠 خوشبختی را بساز 🔆 وارد مغازه لباس‌فروشی می‌شوند. مرد حوصله به‌خرج می‌دهد تا هر مدل و رنگی مورد پسند خانم شد همان را بخرد. معدود مواردی‌ست که غُر نمی‌زند. با روی خوش آن‌ را می‌خرد. عجله می‌کند به خانه برسد تا همسرش را در آن لباس ببیند. توی دلش به سلیقه همسر آفرین می‌گوید هرچند به رویش نمی‌آورد. ❌وارد خانه می‌شود هرچه منتظر است خبری از پوشیدن نیست. وقتی به او می‌گوید: «نمی‌خواهی لباس را بپوشی؟ » از جواب همسر شوکه می‌شود: «همان‌جا پرو کردم. برای فلان مهمانی خریده‌ام. » 💞آقا و خانم عزیز 🔻لباسی که برای همسرت نپوشی تا شاد شود به چه درد می‌خورد؟ 💯بهترین و قشنگ‌ترین‌ها را برای همسر قرار بدهید. 🔺بهترین عطر و اُدکُلُن 🔺بهترین لباس 🔺بهترین لبخند 🔺بهترین ساعت 🕊خوشبختی را خودت برای خودت بساز. 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
✍️دورهمی‌های به یادماندنی 🌸تدریس سید عبدالله (فاطمی‌نیا) که تمام شد، دو سه جا منبر رفت. این‌ تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های آن روز بود؛ علاوه بر آن مردم خصوصی هم می‌آمدند و سؤالاتی می‌پرسیدند. با وجود خستگی و کوفتگی عضلات، باز هم همان لبخند همیشگی‌، مهمان لب‌های ذکرگویش بود. 🏠وارد خانه شد. همسرشان منیرالسادات قرآن می‌خواندند. لباس‌هایش را عوض کرد. وارد آشپزخانه شد. نام خدا را بر لب جاری کرد. کتری را پُر از آب کرد. لب‌هایش در حال حرکت و ذهنش درگیر مسئله علمی بود. از زوایای مختلف آن را بررسی کرد. دستی به ریش سفید و بلندش کشید. لب‌هایش کش آمد و زیر لب یاللعجب گفت. 💦صدای غُل‌غُل آب کتری رشته افکارش را پاره کرد. قوطی چای خشک را از داخل کابینت پیدا کرد. قوری چینی گل قرمز را از گوشه کابینت کنار اجاق گاز برداشت. یک قاشق سرخالی چای خشک داخل قوری ریخت. روی کتری گذاشت تا دَم بکشد. این کار را با چنان ظرافت و دقتی انجام می‌داد که هر کس می‌دید فکر می‌کرد عاشق چای دَم کردن و خوردن است. 🌺سینی را برداشت. هشت استکان لب طلایی داخل آن گذاشت. با عشق و شوق زیاد، استکان‌های خالی را از چایی پُر کرد. با صدای دلنشین و لهجه زیبایش گفت: «منیرالسادات همسر عزیزم بیا کنارم چای بخور تا خستگی کارهای خانه از تنت دور شود. » منیرالسادات عینک‌هایش را روی دسته تک مبل خانه گذاشت. قرآن را بوسید و روی طاقچه بالای سرش گذاشت. نگاه پُر از محبت و قدرشناسانه به سیدعبدالله کرد. ☘سید هم همسرش را با مهربانی نگاه می‌کرد. چای را جلوی او گذاشت. سپس بچه‌ها را صدا زد: «سیده زهرا، سیده فاطمه، سیدحسن، سیدحسین، سیدمحمدباقر، سیدعلی یک لحظه بیایید دورهم بنشینیم و حرف بزنیم. » 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آناءِ لَيْلِكَ وَأَطْرافِ نَهارِكَ السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ❤️سلام بر تو ای مولایی که در شب تیره غیبت، همه از تو نور می‌جویند؛ و در روز ظهورت، همه با آفتاب تو راه بندگی را می‌پویند. آقاجان ☀️خورشید هم دگر ز طلوعش خجل شده است بازآ که ماه هم ز غمت در مدار نیست... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ☘🌸☘🌸☘🌸☘ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114 عجل الله فرجه عجل الله فرجه
هدایت شده از مسار
🛳 کشتی نجات 🦒میدونی دردناک‌ترین لحظه کجاست؟؟وقتی هست که یه زرافه از کشتی بابات برات بای بای کنه! 🗻حضرت نوح‌علیه‌السلام با دیدن امواجی به بزرگی کوه دل‌نگران پسرش شد و از او خواست که از خر‌ شیطان پیاده شه و سوار کشتی شه! پسر حضرت نوح پناه بردن به کوه شهرشان را به پناه‌بردن به کوه واقعی ترجیح داد! ❗️محیط ناسالم و انتخاب اشتباه بود که باعث شد کوه واقعی را تشخیص نده! ✨وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَي نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلاَ تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ ؛ و كشتى آنها را از لابلاى امواجى همچون كوه پيش مى‌برد. در اين هنگام نوح فرزندش را كه در گوشه اى قرار داشت صدا زد وگفت: اى پسرم!ايمان بياور و با ما سوار شو و با كافران مباش. 📚سوره هود، آیه ۴٢. 🆔 @tanha_rahe_narafte
لا تحزن ان الله معنا غمگین مباش! خدا با ماست. ۴۰ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
🍃 وقتی عیار دوست و دشمن محبت است شادم که دوستدار تو را دوست خوانده‌ام ❤️ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍محروم 🍁وسط بازار سرگرم تماشای اسباب‌بازی‌های داخل پاساژ شد. دست خود را از دست مادر بیرون کشید. پشت‌ویترین به تماشای عروسک‌ها ایستاد. عروسکی چشمش را گرفته بود. عروسک عجیب شبیه او بود. موهای طلایی و چشمان آبی آسمانی داشت. 🌸داخل مغازه رفت. دوست داشت عروسک را بغل کند. نگاهی به اطراف خود کرد تا مادر را صدا کند. چشمانش دودو زد. ابرهای متراکم چشمهایش را فرا گرفت. کم‌کم شروع به باریدن کرد. اول صدایی از گلویش بیرون نمی‌آمد؛ ولی طولی نکشید صدای سوزناک گریه هم شنیده شد. 🔥آقایی به طرفش رفت تا او را به حرف بگیرد و اطلاع به دست آورد. شرارت در چشمانِ خیره مرد دیده می‌شد. کنارش رفت. دستی روی موهای طلایی‌اش کشید: «اسمت چیه کوچولو؟ » صدایِ گریه فرزانه بالاتر رفت. _شکلات، پفک و بیسکویت چی می‌خوای برات بخرم؟ 🌺خانمی که مانتوی طوسی رنگ داشت و روسری را لبنانی بسته بود ناخودآگاه حواسش به طرف دختر جلب شد. خودش را به فرزانه رساند. مرد که فکر کرد مادر فرزانه است حق‌به‌جانب گفت: «خانم بیشتر حواستون به دخترتون باشه. » با چهره‌ای گرفته آن‌ها را تنها گذاشت. ☘سعیده خانم که فهمید او گُم شده است، نشست. آغوش خود را باز کرد. فرزانه با کمی تردید به سمت او رفت. گریه فرزانه قطع شد‌؛ ولی بریده بریده مامانش را با گریه صدا می‌زد. 🌼در همین وقت خانمی که تند و تند قدم می‌زد. به نفس نفس اُفتاده بود، به آن‌ها رسید. چشم‌های فرشته سرخ سرخ شده بود. دست‌هایش می‌لرزید. بدنش یخ کرده بود. با صدای گرفته فرزانه را صدا زد. ☘فرزانه سرش را از روی شانه سعیده خانوم برداشت. با دیدن مادر صدای گریه‌اش بلندتر شد. با عجله خود را به مادر رساند. مادر که خود را آماده کرده بود او را حسابی دعوا کند، دلش به رحم آمد. او را به آغوش کشید: «دختر گُلم غصه نخور. دیگه تموم شد. الان پیشتم. » 🔆فرشته‌ خانم در دل خود را شماتت می‌کرد که چرا بی‌احتیاطی کرده است. حالا می‌فهمید حق با زهراست. در حق بچه ظلم بزرگی‌ست که او را از خواهر و برادر محروم کنند. حتما به همسر خود خواهد گفت من اشتباه کردم. فرزانه هم خواهر می‌خواهد هم برادر. 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يابن الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ ❤️سلام روشنی چشم‌ها آقاجان باور ما این است: مردی از نسل پاکان روی زمین مردی از مردان روزگار مردی از نسل کریمان و شجاعان باید قیام کند برای خاتمه دادن به روزگاران سیاه بی کسی! باید پسر ابوطالب مهدی آل علي ظاهر شود... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ☘🌸☘🌸☘🌸☘ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @Mahdiyar114 عجل الله فرجه عجل الله فرجه