eitaa logo
دل‌گویه
361 دنبال‌کننده
890 عکس
38 ویدیو
35 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام‌او وقتی داشتم لیوان را در کابینت بالای سرم می‌گذاشتم؛ حواسم به صدایی از تلویزیون پرت شد و لیوان از دستم افتاد. لیوان هزار تکه شد. هزار، عدد کثرت است. اما واقعاً دل من تکثیر شده‌بود. به سختی تازگی توانسته بودم که موزه لوور پاریس را متقاعد کنم این لیوان با ارزش و قدیمی و باستانی را که از پس خاک‌های اکرُوپل شوش بیرون آورده‌بودند؛ به من بدهند. من به زور این لیوان را از پاریس به خانه آوردم و از داشتن آن مشعوف بودم. آن‌قدر مشعوف که دوست داشتم درون آن آب بخورم یا شربت خاکشیر درست کنم و یا حتی چای، اما چای حتماً به او ضرر می‌زد. اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم روزی بیاید و من این لیوان را بشکنم. سر تکه تکه شده‌ها نشسته بودم و زار می‌زدم. از خودم ناراحت بودم که چرا نتوانستم چیزی که به سختی بدست آورده بودم؛ حفظ کنم. سر یک سهل‌انگاری، این کالای نایاب و بی قیمت نابود شده‌بود. وقتی از خواب پریدم؛ تنم می‌لرزید خدا را شکر کردم که این کابوس خواب بود، خوابی که مرا این‌قدر بهم ریخته بود. می‌دانم که خواب حجت نیست. اما به اعمال آن روزم فکر کردم گفتم شاید چیزی پیدا کنم. شاید کاری یا حرکتی که تاوانش شکستن لیوان سفالی شوش بود. آن روز کلی خرید کرده بودم. خرید مگر چقدر مهم است؟ وقتی دنبال مفهوم بگردی، یک چیزی پیدا می‌کنی که ربطش دهی. آن‌روز دوست داشتنی‌هایم را خریدم. از روسری گرفته تا وسایل شوینده و قاب موبایل. اما هیچ کدام خارجی نبود. حتی آن روز واکسن هم زدم، آن‌هم ایرانی بود. اهمیت کالای ایرانی برایم محرز بود. دوباره فکرم مشغول شد. شاید این خواب ربطی به کالای ایرانی نداشته باشد، شاید کاردیگری کردم.... یادم آمد که گذاشتم ناامیدی در من نفوذ کند و این ناامیدی را به اطرافیانم منتقل کردم. گرانی هست خیلی هست اما این دلیل نمی‌شود که ناامید باشم و کاری نکنم. شاید شکستن لیوان همان ناامیدی باشد. باید امیدوار باشم به دنیای پیش رو و با نگاه به همه‌ی دارای‌هایم باهم. شاید این نگاه راه درست را نشان دهد. باید تلاش کنم برای هر چیزی که می‌خواهم. باید تلاش کنم برای پاسداشت هر چیزی که دارم و با ارزش است. ناامیدی روزنه ورود شیطان است. پس حرکت باید؛ حرکت به سوی ساختن خوبی‌ها با هر نوع توان و با هر مدل دشمن. بهترین جای دنيا این‌جاست. پس یاعلی. -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
قدم زدن در تو نهایت رسیدن است 🍃🍃🍃🍃🍃 مینودر یعنی دروازه بهشت لقبی که بوی پیامبر(ص) می‌دهد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 فکر می‌کنم چیزی جا گذاشته‌ام شاید دلم باشد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
به‌نام‌او حرف دارم خیلی حرف دارم، به عنوان یک مادر. مادری که فرزندش را با فرهنگ شهادت و ایثار و عشق به وطن آشنا کرده. مادری که از عشق گفته از عشق جایی به نام وطن. همان جایی که دوست داشتنش نشانی از ایمان است. حرف دارم خیلی زیاد، برای همه مسئولین آموزش و پرورش. من با عشق و محبت سعی در تربیتِ اجتماعی فرزندم دارم. از کودکی از ایران گفتم. از مرز‌هایش که حرمت دارد، که قداست دارد، که خون عزیزترین‌ها برای نگه‌داریش ریخته شده. در گوش کودکم از آرش گفتم از امیرکبیرها گفتم، از سه سرباز دلیر جلفا که در مقابل قوای روس ایستادند و شهید شدند. کودکم را به مزار شهدای جنگ چالدران بردم. کنارش خاطره رشادت و دلیری گفتم از زنان و مردان غیور که جسمشان اسیر خاک است و نامش هم ردیف قافله‌ی شهدا. از همتِ همت گفتم و از پاکی باکری‌. از جذبه حاج احمد گفتم و دل نازک امام که نام شهدا و خانواده شهدا را می‌شنید تنگ آب چشمانش ترک برمی‌داشت. از چمران گفتم و علمش. علم اگر علم است باید برای وطن صرف شود. از حاج قاسم اما نگفتم، خودش دید. عاشقش شد و با شهادت حاج قاسم بزرگ شد و دشمن را شناخت. دید دشمن با تمام وجود قصد نابودی ما را دارد. حالا فرزندم سال هشتم است. در واقع هشتمین سالی‌ است که آموزش علمی فرزندم را به آموزش و پرورش داده‌ام. خدا قوت، ممنونم برای این چندین سال. اما برای کتاب اجتماعی امسال او نگرانم. نگرانم و جای دفاع ندارم، جای توجیه ندارم. نگرانم هرآن‌چه رشته بودم با سهل انگاری پنبه شود. می‌ترسم شک کند. کمکم کنید. کتاب‌های دوران تحصیل، میراث مکتوب نسل نوجوان ایرانی‌ست که در حافظه تاریخی و بلند مدت او جا خوش می‌کند. حالا در این میراث نام جزیره ایرانی ، با نام جعلی آن آمده است. نامی‌ که سال‌هاست امارات متحده عربی برای بودن این نام، هزینه کرده، تبانی کرده، حتی ساخت و ساز کرده، تا این جزیره را -که از پس بی‌تدبیری حکومت قبل به فراموشی سپرده شده - تصاحب کند. دو جزیره مظلومی که درنقشه‌های جغرافیای جهان برای‌ ایران است ولی در اصل با کارشکنی امارات در هاله‌ای از ابهام. عزیزان و سروران نظام آموزش و پرورش، حق گرفتنی‌ست، و این حق در کتاب سال هشتم پایمال می‌شود. برای خدا و برای آرامش روح شهیدانی که برای اعتلای ایرانمان خون دادند؛ این خطا را جبران کنید. خودمان باید برای باز پس گیری حقمان تلاش کنیم. خودمان باید حق‌مان را به رسمیت بشناسیم. شما بگویید به فرزندم چه بگویم؟ ... من از جانب شما اعزه می‌گویم: این یک اشتباه تایپی است که سال آینده اصلاح می‌شود. انشالله -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
کتاب‌های دوران تحصیل، میراث مکتوب نسل نوجوان ایرانی‌ست که در حافظه تاریخی و بلند مدت او جا خوش می‌کند. حالا در این میراث نام جزیره ایرانی ، با نام جعلی آن آمده است. نامی‌ که سال‌هاست امارات متحده عربی برای بودن این نام، هزینه کرده، تبانی کرده، حتی ساخت و ساز کرده، تا این جزیره را -که از پس بی‌تدبیری حکومت قبل به فراموشی سپرده شده - تصاحب کند. https://hawzahnews.com/xbsDy منتظر نظرات گهربارتان هستم -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
الهی پناهم تویی در نزول بلا و حبس دعا -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر به مُهر دل در طلب غیر پارادوکس است یا متناقض نما؟ 🍃🍃🍃🍃 -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
چشم‌ها را باید شست شاید غیر، از چشم دل پاک شود -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye