eitaa logo
دل‌گویه
310 دنبال‌کننده
748 عکس
30 ویدیو
26 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 چشم‌ها را باید شست. دست ها هم. اما دلها را بیشتر. دلها از همه مهمترند. دل که زنگار بگیرد آسان پاک نمی‌شود. باید جرم گیر قوی برایش پیدا کنی. باید سختی بکشی تا زنگار قدیمی را از دلت پاک کنی. تازه اگر جلوی تازه ترها را بگیری. ماه رمضان که می شود حتی اگر نخواهی خوب باشی، همه خوب می‌شوند. دوروبرت خوبی زیاد می‌بینی. شاید بهترین فرصت است که به حساب و کتاب خودت برسی. ببینی چندچند می‌شوی با خودت. حداقل دیگر نمی‌شود به خود دروغ گفت یا توجیه کرد و یا گناهان را زینت داد. رمضان می‌فهمی اگر همه عالمیان کنارت باشند باز هم تنهای تنهای تنهایی. خودت می‌مانی با خودت. با نامه اعمالت. با حساب و کتاب و شب اول قبر. رمضان که می‌آید،می‌فهمی هر چقدر هم پول داشته باشی؛ جز اندکی را نمی‌توانی مصرف کنی. و جز اندکی کمکت نمی‌کند. رمضان که می‌آید قابلیت فهمیدن خیلی چیزها را پیدا می‌کنیم البته اگر خودت بخواهی. @del_gooye
برایم صوت می فرستد. همان شعری که تازه در مهد کودک یاد گرفته است،در مهد کودک مجازی. انگاراین شعر یک دوره عمومی تاریخ اسلام در دلش دارد .صدایش را تاب میدهد. _ خاله برات بخونم؟ _بخون عزیزم _اسم پیامبرم محمد است. اسم پدرش عبدالله. نام مادرش آمنه. نام دایه‌اش حلیمه. حلیمه سعدیه. شعر را با لحن کودکی خودش برایم خواند. در آخر  گفت: من پیامبر را دوست دارم. _ فاطمه بهار قشنگم پیامبر هم شما را دوست دارد. بیشتر از آنکه تصور کنی به شما مباهات می کند. آغاز یادگرفتن تاریخ اسلام، مبارکت باشد عزیزم. @del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایرانی با دلهره دستانش را روی لبه‌ی جعبه گذاشت و با احتیاط نگاهی به اطراف کرد. می‌خواست به دوستانش گزارش بدهد. -بچه‌ها هنوز به نتیجه نرسیده‌اند که ما را بخرند یا نه؟ این جدال را هر روز از پس جعبه چوبی افتاده در گوشه‌ی فروشگاه می‌دید. نگران که مگر ما چه مشکلی داریم که ما را نمی پسندند. چقدر مارک برایشان اهمیت دارد؟ - نه بچه ها این بار هم ما را نخریدند زور ما به کالاهای ترکیه و چین نرسید. این جدال هر روز و هر ماهه قاشق و چنگال ها بود. سالیان سال ما را کوچک و عقب مانده و جهان سومی نامیدند. کوچکمان می خواستند تا وابسته شویم، به هر آن‌چه که آنان می سازند و می فروشند. بشویم بهترین بازار مصرف کالاهای آنان. تا هر وقت خواستند با آن ما را استثمار کنند. هرموقع خواستند تحریم کنند. ایران کشوری با سابقه تمدنی مثال‌زدنی با آن تاریخ مکتوب با آن دست‌سازه های ماندگار از پس تاریخ کهن. حالا چرا نباید به کالای داخلی خود اعتماد کند؟ اولین انیمیشن جهان، اولین جراحی چشم مصنوعی، اولین خط، اولین قانون مکتوب جهان و اولین های بسیاری که از چشم ها دور مانده‌است. کشوری که در فراز و فرود دنیا خودش را در اوج قدرت و اقتدار دنیا نگه داشته و با همه سختی و با همه‌ی دشمنی بداندیشان سروری می‌کند بر کشورهای جهان و نبض اقتدار و ثبات منطقه را یکه و تنها حفظ می‌کند. این‌ها گوشه‌ای از افتخاراتی است که من با علم کم و با قلم شکسته‌ام می‌توانم بنگارم. ساخت موشک، ساخت پهپاد، ساخت هزاران داروی ویژه بیماران خاص که همه دنیا ما را از داشتنش محروم کرده‌اند. این همه توانایی قطعاً با کمک مردمانی فهیم و توانمند امکان‌پذیر است. کالای ایرانی از هر نوع، از دل این مردم بیرون زده است. حالا چرا  عده‌ای  به کالای ایرانی اعتماد نمی‌کنند و کوچکترین چیزهای مارک دار برایشان جذابیت دارد؟! اگر من و اگر ما، کالای خودمان را نخریم. اگر به خودمان اعتماد نکنیم. چه کسی به ما اعتماد می‌کند و فرسنگها عقب می مانیم از صحنه‌ی تکنولوژی دنیا. از آنجاست که باید به حال خودمان بگِیریم که رو به سوی خاکریز خودی  گلوله می‌زنیم. جهاد ابعاد گوناگونی دارد شاید یک نمونه‌ی آن جهاد نفس در مقابل خرید کالای خارجی‌ست. وطن‌دوستی ابعاد گوناگونی دارد شاید یک بعد آن اعتماد به کالای وطنیست. کمک کردن به اقشار متوسط و کم‌درآمد جامعه ابعاد گوناگونی دارد، یک نمونه آن کمک به بسته نشدن کارخانه‌های تولیدی با هزاران کارگر است. گوش به امر ولی بودن ابعاد گوناگونی دارد که یکی از آن‌ها، اطاعت امر درباره تهیه کالای داخلی است. از هر قشری باشی و از هر زاویه‌ای ببینی کفه‌ی ترازو به سمت کالای ایرانی پایین می‌آید. ...در جعبه همهمه شده. بازهم قاشق ماجراجو سر از کار فروشگاه درآورده و برای دوستان خود تعریف می‌کند. - بچه‌های خبر خوب! کلی از دوستانمون از کارخانه به فروشگاه می آیند ظاهرا ما را پسندیده‌اند. صدای عروس و داماد را می‌شنوید؟ چه عاشقانه می‌گویند: فقط کالای ایرانی. 🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶 @del_gooye
به سبک روضه میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک کیک شیفون کیک شیفون یک کیک ساده ولی خیلی نرم است که برای روکش خامه شدن بسیار مناسب است. مواد لازم کیک شیفون : تخم مرغ :۴ عدد آرد : ۱٫۵ لیوان شکر : ۱ لیوان سر خالی بیکینگ پودر: ۱ قاشق مربا خوری وانیل :۱/۸ قاشق چایخوری آب: ۱/۴ لیوان روغن: ۱/۴ لیوان طرز تهیه کیک شیفون : ابتدا تخم مرغ و شکر و وانیل را با هم مخلوط میکنیم.دلم هوای حرم نداشته‌ات را کرده حسن جان.امشب مولایم پدر شد. به مدت ۸ دقیقه با همزن بزنید تا کرم رنگ شود و کمی هم کش دار بشود. السلام علیک یا ثامن الحجج. حال روغن و آب یا شیر را هم به مخلوط می‌کنیم.السلام علیک یا علی اصغر حسین(ص). وتخم مرغ‌ها را یکی یکی اضافه می‌کنیم. یک به یک یاران اربابم، اربا اربا شدند. بعد از یک دقیقه همزن را خاموش میکینم و بعد آرد و بیکینگ پودر را دو یا سه بار الک میکنیم. امان از غربال آخر الزمان. به تدریج به مواد بالا اضافه میکنیم و به آرامی هم می‌زنیم، تا یکنواخت شود. و بعد قالب خود را با کاغذ روغنی میپوشانیم و مواد را داخل قالب میریزیم. السلام علیک یا زینب صبور. در طبقه وسط فر با دمای ۱۷۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱ ساعت میگذاریم، تا بپزد.امان از تشنگی کودکان دشت نینوا. برای اطمینان از پخت، بهتر است یک چنگال در کیک فرو کنید اگر کیک به چنگال نچسبید کیک آماده هست. امان از جگر سوخته و بی‌تابی کودکی در خرابه. پس از پخت تا ۱۰ دقیقه کیک را از فر خاموش در نیاورید تا پف کیک نخوابد.خدایا نامه‌ی اعمال مارا پر پیمانه کن. حال کیک را از قالب بیرون آورده و کاغذ روغنی را از آن جدا کنید. امان از جدایی روح از بدن. پیامبر به فریادم برس. کیک میلاد آماده‌ست. نیت زیارت کربلا را از کریم آل الله بخواهید. نوش جان. پی‌‌‌‌نوشت: دستور کیک واقعی است. 🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶🧶 @del_gooye
خلیج همیشه فارس آمده بودند بمانند. پرتغالی‌ها را می‌گویم. این از قلعه‌هایشان پیدا بود، از استحکام و زیبایی چیزی کم نگذاشته بودند، برای خود زمین بازی، کلیسا و... ساخته بودند. نه یکی، نه دوتا، بلکه در بهترین و استراتژیک‌‌ترین مناطق خلیج فارس، فرقی نمی‌کرد خاکش سرخ باشد مانند جزیره هرمز یا مستحکم باشد مثل جزیزه قشم. توپ‌های جنگی‌شان را با کبر و غرور، در اطراف قلعه‌ها مستقر کرده بودند و در خیال خام سلطه بر این دریای باشکوه غرقه بودند. اما امامقلی رویای سروری بر خلیج فارس را برایشان به کابوسی هولناک تبدیل کرد... و دست آخر هم آنان را برای همیشه از خلیج همیشه‌فارس بیرون کرد... شاخاب‌پارس باشی یا خلیج فارس یا بحر ایران، فرقی ندارد، زیرا همیشه هویتت را با نامت حفظ کرده‌ای. همیشه، تاریخ اسنادی به یادگار می‌گذارد که به مزاج تحریف‌کنندگان خوشایند نیست، مثل قدیمی‌ترین نقشه‌های جهان که نام زیبای تو را فریاد می‌کنند. مثل قدیمی‌ترین کتب که در تاریخ مکتوب، استواری تو را نمایش می‌دهند. ایران پر است از مردانی چونان رئیسعلی که حتی تاب دیدن پرچم بیگانه را بر روی بارو‌های تو نداشتند. فرق نمی‌کرد که بیگانه از جنس دولت غیرفخیمه باشد یا دیگر هم‌دستانش. خون ریخته‌شده یاران رئیسعلی بر کرانه خلیج همیشه‌فارس، نشانه مظلومیت، اما اقتدار نام ایران دارد. کم نیستند همانند نادر مهدوی‌ها که خواب از چشم متجاوز بگیرند. «کجاست آن شجاعت و توکل و عشقی که مثل «نادر مهدوی» یا «بیژن گرد» بر یک قایق موتوری بنشیند و به قلب ناوگان الکترونیکی شیطان در خلیج فارس حمله برد؟ می‌پرسد این شجاعت و توکل و عشق به چه درد می‌خورد؟ هیچ! به درد دنیای دنیاداران نمی‌خورد اما به کار آخرت عشاق می‌آید که آنجاست دار حاکمیت جاودانه عشاق».(سید مرتضی آوینی) خلیج فارس یعنی تمام زیبایی جزیره هفت‌رنگ هرمز، یعنی بزرگی و صلابت قشم، یعنی همه صفای مردم لارک، یعنی نجابت زنانی با پوشش جنوب، یعنی همه خنده‌های کودکانه بچه‌ها در کوچه‌پس‌کوچه‌های بندرعباس. یعنی دستان پینه‌بسته مردان غیور این سرزمین بعد از چیدن خرمای نخلستان، یعنی زبان فارسی با لهجه جنوبی، یعنی بوم سبز، بوموسی، یعنی بزرگی و کوچکی تنب‌هایت، یعنی زردکوه و آریانا، یعنی دفاع و صیانت از جایی به نام پارس. چقدر در اوج مظلومیت، زیبایی! دریای اردیبهشتی! https://b2n.ir/m15603 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊 -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
وطن یعنی خلیج تا ابد فارس @del_gooye
https://b2n.ir/m15603 📚📚📚📚📚 الحمد لله مطلبم درخبرگزاری رسا بارگذاری شد. -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
به‌نام او نمی‌دانم کی به دلم راه یافتی؟ارادی بود یا غیر ارادی؟ شاید هم قبل وجودم. حتما.به قول شاعر: که هنوز من نبودم که تو بر دلم نشستی. هنوز خورشید برای دوگانه سر نزده علی(ع)از خانه‌ی دخترش به قصد مسجد روان می‌شود. دستار و دستگیره مانع می‌شوند.گویی می‌دانند چه خاکی بر سر عالم می‌شود‌. اما مگر علی(ع) نمی‌داند؟ او می‌داند و تقدیر نوشته را می‌خواند.علی(ع) که در مسجد زاده شد چه جایی بهتر از مسجد برای عروجش دارد؟ همان مکانی که نقطه‌ی اتصال زمین به آسمان ها بوده. آسمان هایی که راهش رابیشتر از زمین شناخت دارد. آسمانی که قدر او را بیشتر می‌شناسند. اما قدر! و ما ادراک قدر!و ما ادراک علی(ع) (ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم). اگر دعایی باشد که آرزوی وصالش باشد، آمدن فرزندتان است. اگر آرزویی باشد،مرگی به سان فرزندانتان است. امیرالمومنین دلمان را خریدید الحمدلله. رسممان و مسلکمان را بخرید. -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
جمله فعلیه ماضی بعید بعید: ابراهیم درحبرون نزدیکی بیت المقدس به خاک سپرده شد و قدم به طور سینا گذاشت و در آنجا اقامت کرد و از مادری پاک -مریم مقدس-در سرزمین بیت‌المقدس به‌دنیا آمد و محمد(ص)... جمله اسمیه می‌شود در وصف آخرین پیامبر الهی. محمد(ص)خاتم الانبیا شد. پیامبر به سوی مسجدالاقصی نماز خواند و قدس اولین قبله‌گاه مسلمانان شد. محمد(ص) شبی از شبها از مسجدالحرام به سمت مسجدالاقصی و بعد به سمت آسمان عروج کرد. تا جایی که هیچ انسانی آن را درک نکرده بود و هیچ فرشته‌ای  حتی جبرئیل پا بدان جا نگذاشته بود. سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَ‌یٰ بِعَبْدِهِ لَيلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَ‌امِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِي بَارَ‌کْنَا حَوْلَهُ لِنُرِ‌يهُ مِنْ آياتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ‌ (ترجمه: منزّه است آن [خدایی‌] که بنده‌اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی -که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر داد، تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.(اسراء، آیه ۱) خداوند همه پیامبرانش را از روی قاعده لطف و قاعده عدل بر زمینیان فرستاد. همه انبیا بشارت آخرین منجی را به پیروانشان دادند تا زمان، زمان محمد(ص) شود. محمد(ص) پیامبر شد. پیامبری که دینی همانند موسی و عیسی آورد به معنای اتم و اکمل. دین آنان را کامل کرد .شایسته مردم آخرالزمان. . بیت المقدس، مکانی برای همه ادیان، به ویژه دین خاتم، اسلام. جمله پرسشی: نمی‌دانم صهیونیست، از کجا زاده شد؟ دست ناپاک کدام قدرت او را پرورش داد؟ و چگونه این نطفه ناپاک شد بلای جان مسلمانان و همه جهانیان؟ اما پیر جماران گفت: مسلمانان می‌توانند او را از بین ببرند. فرمود:اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد چیزی به نام اسرائیل باقی نمی‌ماند. جمعه آخر ماه رمضان را روز قدس نامید و همه مسلمانان او را ارج نهادند. سنت حسنه‌ای که تاکنون و انشاالله تا زمان ظهور پابرجا خواهدماند. جمله استمراری:امام خامنه‌ای فرمودند: اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید. مسئله فلسطین مسئله اول بین‌المللی اسلام است.(سخنرانی در جمع بسیجیان سال ۱۳۷۹). ایشان دستور کار می‌دهد: بزرگترین وظیفه ملت و دولت ها و همه ملت‌های اسلامی، حمایت از مبارزات علیه اسرائیل است. او را غده سرطانی نامیدند که از طریق همین مبارزات این غده، ریشه کن خواهد‌شد.(پیام به مناسبت‌اولین سالگرد امام(ره)). جمله عاطفی می‌شود: به حرمت دین مبین اسلام که برای صلح و آرامش و اعتلای همه ابناء بشر آمده‌است. به حرمت تلاش مردان و زنان پیکارو مبارزه و رهبران دینی مسلمانان. به حرمت زمان‌هایی که برای عزت و آبروی اسلام صرف شد. به حرمت مکان‌هایی که خدا آنان را مبارک کرد.   به حرمت خون انسانهای شریفی از هر نژاد و هر قبیله و از هر کشوری که مظلومانه ریخته‌شد. خواه این خون خون‌حاج قاسم سلیمانی از ایران باشد. یا خون ابومهدی المهندس از عراق، یا خون جهاد و عماد مغنیه از لبنان. جمله آینده بسیار نزدیک: انشاالله روزی در قدس نماز خواهیم خواند و خواب‌های زیبایمان را- در روز زیبای پیروزی بر جنود شیطان- تعبیر خواهیم کرد. در آخر... جمله خبری می شود: قدس آزاد خواهد شد. خداوندا به حرمت این شب‌های مبارک این چند سطر را از من بپذیر به نیابت از یک‌قطره آب از سطل آبی که وظیفه هر مسلمانیست برای نابودی اسرائیل. همان سطل آبی که پیر جماران گفته بود. @del_gooye
دخترک لباس مدرسه‌اش را حمایل می‌کند. رو به سمت آینه به آینده نامعلوم می‌نگرد. موی پریشانش را در زیر روسری آرام می‌کند. کیف را بر دوش می‌اندازد و شادمانه اشعار سنایی می‌خواند و به امید روزهای بهتر از خانه خارج می‌شود. -مادر جانم!من رفتم -جان مادر،خدا پناهت باشد.مواظب خواهر خُرد خود باش. آری باید مواظب بود. از هر طرف به قضیه کابل نگاه شود یک روضه مجسم است.شیعیان مظلوم هزاره ... مدرسه دخترانه....سید الشهدا .... دخترکان شیعی...عطش... روزه...روضه... السلام علیک یا ابا عبدالله یک روز عزای عمومی کم است‌. باید تا آخر جهان به عزای انسانیت از جنس آمریکایی و از جنس طالبانی نشست. چه خطری دارد دختر شیعی هزاره‌ای،با کوله باری از کتاب و دفتر؟ چه خطری دارد برای تو که خود را مرد می‌نامی و تصور قدرت میکنی؟ چند بار منفجر کنی خوی حیوانیت تو آرام می‌‌گیرد؟ مادران را ندیدی به همراه اطفال کودک خود از ترس امثال تو به دنبال دختران خود آمده بودند؟ هنوز عطرِعشق و افطار از لباس مادران می‌تراوید و تو با باروت و بمب خرابش کردی. دنیا بر سرت خراب شود. دلم شمع می‌خواهد برای معصومیت فراموش شده. دلم شمع می‌خواهد برای عزای فرزندان سیدالشهدا. -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
به جسارتِ در چشمان تو سوگند فلسطین آزاد خواهد شد... -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
در آخرین روزهای شعبان، نگران گرسنگی و تشنگی می‌شویم و این‌که وظیفه خود را به درستی و کامل انجام میدهیم یا نه؟اما در روزهای ماه مبارک، نگران تمام شدن این فیض عظیم می‌شویم، که نکند دست خالی ماه را وداع کنیم!؟ ...و روز عید که مزد یک ماه عبادت خود را از خداوند می‌گیریم؛ بی آنکه بدانیم یا بخواهیم. (خداوندا تو سزاوار بزرگی، سرفرازی، بخشندگی، توانایی، بخشایش و رحمتی. سزاوار آنی که به خاطر تو پرهیز کنیم و از تو آمرزش بخواهیم در روزی که برای مسلمانان عید قرار داده‌ای. و برای محمد که درود خدا بر او و دودمانش باد...بخشی از ترجمه قنوت نماز عید فطر). و خداوند بعد از یک ماه روزه‌داری اول شوال را برای مسلمانان جهان عید قرار داد.چرا عید؟ خداوند چه برکتی در این روز به ودیعه گذاشته‌است؟ امام رئوف به این سوال پاسخ می‌دهد: «روز فطر، از آن جهت عید قرار داده شده است که مسلمانان، اجتماعی داشته باشند که در آن روز گرد هم‌آیند و برای خدا بیرون آیند و او را بر نعمت‌هایی که به آنان داده شده است، بستایند. (امام رضاعلیه‌السلام من لا یحضر الفقیه ج۱ ص۵۲۲). روز تجمع مسلمین،روز نشان دادن قدرت اسلام به جهانیان و روز همبستگی همه‌ی مسلمانان از هر رنگ و نژاد و مذهبی است. روزی که دشمنان از ما ناامید می‌شوند و روزی که دل‌های بی‌غبار متمایل به جبهه حق می‌شوند. ...و امروز عید فطر ۱۴۰۰ شمسی و ۱۴۴۲ قمری، کودکان غزه عید ندارند، ۱۷ همبازی خود را از دست دادند و نظاره گر بی عدالتی و سکوت مدعیان حقوق بشرند. کودکان غزه در این روز مبارک عیدی می‌خواهند، کودکان غزه آزادی قدس شریف را می‌خواهند، به عنوان هدیه‌ای ازجانب همه‌ی مسلمانان جهان. به امید روزی بقیه الله بیاید و همه‌ی مظلومان عالم به هر دینی و مذهبی در سایه‌ی باقی مانده الهی در آسایش زندگی کنند. -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
دوربین اول باید برای کودکی ام مادری کنم. باید برای عروسکم خانه بسازم. او کوچولوست می ترسد. از تنهایی از خرابه... از تاریکی... باید مواظبش باشم دست آدم بدها نیوفتد. گرسنه نشود تشنه... محکم بغلش می‌کنم دستم را روی گوشش می‌گذارم که صدای گلوله‌ها و تاپ‌تاپ قلب من را نشنود. دل کوچکش خالی نشود... دوربین دوم یواش یواش لبش را به گوش عروسک میگذارد و برایش لالایی می‌خواند: الفقاعات دي شكلها حلوة من حبي ليها بقولها غنوة اغسل وجهي واغسل ايديا وادعكهم بصابون وميا... اما در این خرابه آب و صابون کجاست؟! او کودک است وقتی به خودش می‌آید. همه چیز از بین رفته‌است...مادر پدر خواهر و برادر.... او مانده و یک خروار خرابی. او مانده و یک دنیای خشن و دنی... حالا او در این خرابه هم بازی سیده رقیه شده.داستان هایی که در روضه‌ی خانگی زنان شهر شنیده بود. اما او کجا و رقیه کجا لا یوم کیومک یا ابا عبدالله(ع) اُپرو(دوربین نما ازبالا) هلی شات بالا و بالاتر می‌رود و مشکلات کوچک وکوچک می شود.کم نبودند مثل کودک داستان ما، اما خدایشان بزرگ است،بزرگتر از توپ ها و موشک ها. مرغ آمین‌شان پرواز می‌کند تا صحن قبه الصخره، تا کنار دیوار بُراق،تا همسایگی مزار ابراهیم در الخلیل. بهار آمدنیست و سیاهی، سرنوشت محتوم زغال‌ها... سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیُ مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
۲ میری بهار و یاس با هم در گوشه ای دنج با مبل جهیزیه مادرشان، خانه درست می‌کنند. من بعد از یک ماه دوری چشم از آن‌ها برنمی‌دارم. عروسک ها را روی زمین می‌گذارند. با اجاق پلاستیکی غذا درست می‌کنند. منتظرند در خیالشان، آبِ‌غذا بجوشد. که ناگهان پسرم، یک پسر خاله‌ی بدجنس می‌شود و کل غذای آن‌ها را می‌خورد. حالا بچه‌‌ها با هم شروع به گریه می‌کنند. هرچی سعی می‌کنم آرام نمی‌شوند. _خاله پسرت خیلی بده. _فاطمه بهار خاله ،شوخی کرد. خواست بازی کنه با شما. _نه اون غذای منو خورد. _غذا که واقعی نبود! _چرا بود.بود .... و دوباره گریه. این دختر باید همسن فاطمه بهارِمن باشد. او هم صورتی دوست دارد. مخصوصا عروسکِ‌صورتی. او هم در دنیای خودش برای عروسکش مشقِ‌مادری می‌کند. اما بهار من از گل نازک تر نشنیده. صحنه ۱۲+ ندیده. شب ها در جای امن بوده. ناز کرده و کسی خریدارش بوده. کمی آن طرف‌تر در کره‌ی جغرافیا،کودکانی چشم بسته‌اند به امیدخدا. چشمشان کودکان، سختی‌های زیادی به خود دیده. دستانشان داغی فشنگ را حس کرده. پاهایشان با خار و تاول مانوس شده. پوستشان سردی بی مادری چشیده... چه فرقی است بین فرزندان بشر برای حس آرامش و امنیت؟ کجاست دلسوزی که سوز دل اینان را مرحم باشد؟! کودک کودک است هرجای دنیا با هر رنگ و نژاد و دین. اما کودکان غزه بزرگتر و مقتدر تر از شیوخ پر ادعای‌عرب ایستاده‌اند.ایستاده در غبار، تا دنیا را به تماشای عزت و شرف خود و دین خود بنشانند. اوج بزرگی در چشمانشان موج میزند و وصف آنان تضاد زیبایی ایجاد کرده؛ بزرگان کوچک. بهار آمدنیست و سیاهی سرنوشت محتوم زغال‌ها -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
🔰 پیام رهبر انقلاب به ملت فلسطین در پی پیروزی مقاومت در جنگ دوازده روزه بر رژیم صهیونیستی 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🔻 بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌷 سلام بر فلسطین مقتدر و مظلوم؛ سلام بر جوانان شجاع و غیور فلسطین، سلام بر غزه‌ی قهرمان و مقاوم، سلام بر حماس و جهاد و همه‌ی گروههای جهادی و سیاسی فلسطین. 🔹 خداوند عزیز و قدیر را برای نصرت و عزتی که به مجاهدان فلسطینی عطا کرد سپاس میگویم، و نزول سکینه و طمأنینه بر دلهای مجروح شهید دادگان، و رحمت و بشارت برای شهیدان، و شفای کامل برای آسیب‌دیدگان را از خداوند منان مسألت میکنم، و پیروزی بر رژیم جنایتکار صهیونیست را تبریک میگویم. 🔸 آزمون این چند روز، ملت فلسطین را سرافراز کرد. دشمن وحشی و گرگ صفت به درستی تشخیص داد که در برابر قیام یکپارچه‌ی فلسطین ناتوان است. آزمون همکاری قدس و کرانه‌ی باختری با غزه و اراضی ۴۸ و اردوگاه‌ها، راهکار آینده‌ی فلسطینیها را نشان داد. در این ۱۲ روز رژیم جابر، جنایات بزرگی عمدتاً در غزه مرتکب شد و عملاً ثابت کرد که بر اثر ناتوانی در مقابله با قیام یکپارچه‌ی فلسطین، رفتارهایی آنچنان ننگین و دیوانه‌وار مرتکب میشود که افکار عمومیِ همه‌ی عالم را بر ضد خود برمی‌انگیزد و خود و دولتهای غربی پشتیبان خود بویژه آمریکای جنایتکار را از گذشته باز هم منفورتر میکند. 👈 ادامه‌ی جنایتها و درخواست آتش‌بس هر دو شکست او بود. او ناچار شد شکست را بپذیرد. 👈 رژیم خبیث از این هم ضعیف‌تر خواهد شد. آمادگی جوانان فلسطینی، و قدرت‌نمایی مجموعه‌های ارزشمند جهادی، و اعداد قوّه به صورت مستمر، فلسطین را روزبروز قدرتمند‌تر و دشمن غاصب را روزبروز ناتوان‌تر و زبون‌تر خواهد کرد. 🔸 زمان آغاز و توقف درگیریها بسته به تشخیص بزرگان جهادی و سیاسی فلسطینی است، ولی آماده‌سازی و حضور قدرتمندانه در صحنه، تعطیل‌بردار نیست. 🔹 تجربه‌ی «شیخ‌ جراح» در ایستادگی در برابر زورگویی رژیم و شهرک‌نشینانِ مزدور، باید دستورالعمل همیشگی مردم غیور فلسطین باشد. 🌷 به جوانمردان «شیخ جراح» درود میفرستم. 🔸 دنیای اسلام یکسره در برابر قضیه‌ی فلسطین، مسئول و دارای تکلیف دینی است. عقل سیاسی و تجربه‌های حکمرانی هم این حکم شرعی را تأیید و بر آن تأکید میکند. 🔹 دولتهای مسلمان باید در پشتیبانی از ملت فلسطین صادقانه وارد میدان شوند، چه در تقویت نظامی، چه در پشتیبانی مالی که امروز بیش از گذشته مورد نیاز است، و چه در بازسازی زیرساختها و ویرانیها در غزه. 🔸 مطالبه و پیگیری ملتها، پشتوانه‌ی این خواسته‌ی دینی و سیاسی است. ملتهای مسلمان، باید انجام این وظیفه‌ را از دولتهای خود مطالبه کنند، خود ملتها نیز در حدّ توان موظف به پشتیبانی مالی و سیاسی‌اند. 🔹 وظیفه‌ی مهم دیگر، پیگیری مجازات حکومت تروریست و سفاک صهیونیست است. همه‌ی وجدانهای بیدار تصدیق میکنند که جنایت گسترده‌ی کشتار کودکان و زنان فلسطینی در این ۱۲ روز نباید بی‌مجازات بماند. 🔸 همه‌ی عوامل مؤثر رژیم و شخص جنایتکار نتانیاهو باید تحت پیگردِ دادگاههای بین‌المللی و مستقل قرار گیرند و مجازات شوند؛ و این به حول قوه‌ی الهی تحقق خواهد یافت، والله غالبٌ علی امره. جمعه ۹ شوال ۱۴۴۲ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ سید علی خامنه‌ای -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
فنس ها حرف می‌ زنند فنس ها برایم مفهومی زیبا دارند به معنی محافظت ،مراقبت،پاسداشت. فنس ها یادآور خاطره خوب دیدن یک اثر تاریخی‌ست؛که از دور برایم نمایان می‌شد. وقتی که با شوق از روی نقشه پیدایش می‌کردم. دستم را درونش حلقه می‌کردم تا خوب نگاه کنم تا شاید کسی باشد قفل را برایم باز کند. فنس ها در خاطرات دور ترم هم هستند وقتی که در سفر راهیان نور به مرز می‌رسیدیم. طلاییه،شلمچه. یک‌بار راوی را تا لب فنس های مرز در شلمچه کشاندیم تا برای‌مان خاطره بگوید. شلمچه‌ای که نزدیک ترین مکان ایران به کربلاست. شلمچه‌ای که دشت است و هیچ سنگر و پناهگاهی ندارد. جایی که خیلی یادگاری در زیر خاکش داریم. راوی شروع کرد به روایت و من کنار فنس ها نشستم و با خاک‌ها بازی می‌کردم. حرکت سربازان عراقی کاملا دیده می‌شد. انگار می‌خواستند بپرسند چه می‌کنید دم عیدتان در این اینجا؟ راوی می‌گفت و من در عمق وجود در جایی دیگر بودم.کنارحرف هایی که از بچگی شنیدم:ما حتی یک وجب از خاک کشور را در جنگ هشت ساله تحمیلی به دشمن ندادیم. انگشتانم را جمع کردم و از کنار فنس ها شروع کردم به وجب کردن زمین. نگاهی به دشت شلمچه انداختم و نگاهی به دستانم.انگشتانم را باز کردم و دوباره کنار فنس گذاشتم. نه یک وجب باز و نه یک وجب بسته، ایرانمان را ندادیم به دشمن.برخلاف همه‌ی جنگ ها در طول تاریخ. این خاطره شیرین مردمان ایران از جنگ شد بعد از انقلاب. به مدد انقلاب ایران تکه تکه نشد در جنگ هشت ساله و استوار ماند. فنس ها حرف می‌زنند باید دستت را دورش حلقه کنی و گوشت رابسپاری به داستانش. از رشادت‌هایی که این دشت به خود دیده برایت می‌گوید. خون‌ها داده شده تا فنسی جا به جا نشود. جوانانی پر کشیدند تا چون من درخانه بنشینم و در اوج امن و امان به دادن یا ندادن رأی فکر کنم. چقدر بزرگ بودند و چه سخت است ندیدن بزرگیشان. من چه وظیفه ای دارم؟ بجنگم؟ نه!فنس ها ایستاده‌اند بر جایشان تا زمانی که من و تو بایستیم بر سر عهد و پیمانمان. رای من و تو کار کوچکیست برای این همه‌ بزرگی که داریم. فنس ها حرف می‌زنند. https://eitaa.com/del_gooye/91 -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye