eitaa logo
دل‌گویه
315 دنبال‌کننده
811 عکس
36 ویدیو
32 فایل
من دوست دارم نویسنده باشم پس می‌نویسم از تمام دوست داشتن‌ها از تمام رسیدن‌ها با نوشتن زنده‌ام پس می‌نویسم پس زنده‌‌ام استفاده از مطالب با ذکر صلوات و نام نویسنده بلا‌مانع است. فاطمه میری‌‌طایفه‌فرد ارتباط با نویسنده: https://eitaa.com/fmiri521
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از تو سیزده نحس نبود تا اینکه ۱۳ دی نود و هشت شد.
کاش دستم به حنجره‌‌اش می‌رسید. حنجره‌ای که دستور شهادت تو را داد. 🏴🏴🏴 وقتی که یار کرمانی رفت چهره‌ی یار خراسانی بود که التیام درد بود 🏴🏴🏴 دلم جامانده در انتهای جاده بغداد و ابتدای گلزار شهدا‌ی کرمان جایی که ماه تکه شد و تکه‌هایش خاک https://eitaa.com/del_gooye/314 -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
هدایت شده از ققنوس
🚩 در سخت‌ترین مواقع هم افسرده نباشید انقلاب با چهره‌ها و دل‌های افسرده تضمین‌شدنی نیست. انقلاب با دل‌های پرشور و چهره‌های شاداب تضمین می‌شود. هیچ‌کس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سخت‌ترین مواقع، نتوانسته است با قیافهٔ افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره‌ها شاداب باشد، نشاط داشته باشید. آن‌وقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. ما در زیر بار سختی‌ها و مشکلات و دشواری‌ها قد خم نمی‌کنیم. «ما راست‌قامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.» تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمی‌تواند پشت ما را خم بکند . شهید آیت‌الله دکتر سیدمحمدحسین بهشتی
به‌نام‌او امشب دوباره قدس بوی محمد(ص) گرفته‌است بوی گلاب و عطر و شهادت گرفته‌است در لابه‌لای دفتر بی‌برگ روزگار امشب دوباره حرم جان گرفته‌است أليس الصبح بقريب؟ @del_gooye
به‌نام‌او حال این روزهای ما چگونه است؟ وظیفه ما چیست؟ نکند مظلومیت فرزندان غزه برای‌مان عادی شود؟ نکند رنگ خون و خاکِ چسبیده به جان کودک فلسطینی برای ما کسالت‌بار باشد؟ نکند جنایت برای ما عادی شود و ستم‌گر به فراموشی سپرده شود؟ باید ترسید از روزی که به ظلم راضی شویم. لرزش غریبانه فرزندان غزه دل هر انسانی را می‌لرزاند به شرطی که انسانیت خود را با زور و زر و تزویر نیالوده باشد. خبرگزاری رسمی حوزه 👇 https://hawzahnews.com/xcwQ4 "الهم بارک لمولانا صاحب الزمان" -----------❀❀✿❀❀--------- @del_gooye
"اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او لباس عزت بر تنت، مدال شهادت گردنت خبر شهادت که می‌شنوی جز آمیختگی غم و شادی، حال غبطه‌ای نیز کل وجودت را می‌گیرد، غبطه به حال عزیزانی که شبِ شهادت مادرشان، در خون خود غلتیدند و ندای الهی را لیبک گفتند. آنانی که در زندگانی دنیا گم‌نام بودند ولی نام‌شان در لوح مبارک ملائک می‌درخشید. حمله تروریستی هم برایم دوباره غبطه شد و هم دوباره حسرت. حسرت از شنیدن نام یک هم‌شهری، در آن سوی کشور، که مرامش، اندازه رخت شهادت شد و خدا او را خوب خرید. ، همان هم‌شهری من است که در خیابان و کوچه‌های شهرِ من قدم برمی‌داشت و کسی او را نمی‌نشناخت‌، حتی وقتی که مدال ورزش را بر گردنش آویخت. یک گوشه شهر یک روستای حاشیه‌ای از خانواده‌ای مهربان و صبور، پدری زحمت‌کش که دلش یک سالی بود شور پسر را می‌زد. خواب شهادتش را هم دیده‌بود ولی نمی‌خواست مانع فرزند شود، نمی‌خواست دل بد کند از روزی که پسرش دیگر نباشد. پول حلال کارگری کار خودش را کرد. مگر غیر عاقبت‌بخیری حاجت دیگری می‌ماند؟ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ دلم گواهی می‌دهد از لحظاتی که احسان بابایی سر مزار شهید بابایی رزق شهادت می‌خواست. مگر می‌شود به مزار بروی و مرگی بسان او را طلب نکنی!؟ احسان که اشتراک فامیلی هم داشت با شهید. خدا ‌عالِم است در بچگی چقدر از هواپیمای شهید بالا می‌رفته، همان که وسط مزار شهدای قزوین کنار امامزاده حسین، خودنمایی می‌کند. مزار شهید بابایی قطعه‌ای از بهشت قزوین است که اهل دل به دنبال مراد خود از هرجای کشور خودشان را به آن‌جا می‌رسانند. این‌بار مدال شهادت به جای تمام مدال‌های رنگارنگ بر گردن احسان آویخته شد. رئیس انجمن بین‌المللی کوراش شهادتش را به وزیر ورزش کشور، تسلیت گفت. حالا قرار است برای شهادتش در اولین مسابقات یک دقیقه سکوت کنند. ولی من می‌خواهم برای مظلومیت او و یارانش فریاد بزنم. فریاد بیزاری از عاملان این ترور و هر آن‌کسی که ایران‌مان را قوی نمی‌خواهد. شهادتت مبارک، برای این هم‌شهری حسرت‌کشیده هم دعا کن. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او اسم‌ها از آسمان می‌آیند نمی‌دانم حال مادرش چگونه بود که او را رضی نامید، شاید خوابی، شاید رویایی، حتما آرزویی بزرگ مثل سید رضی بودن فرزندش، مثل او پا در رکاب ولایت بودن. اسم‌ها از آسمان می‌آید، از پیش خدا. ▫️▫️▫️▫️▫️ چه فرق دارد برای آنان که دیر به دنیا آمده‌اند و روی ماه علی(علیه‌السلام) را ندیدند. مگر فقط دیدن است؟ همین که او را در اتمسفر دلت حس کنی برای هدایت کافی‌ست. حالا قرن ۴و ۵ با قرن ۱۴ و ۱۵ هجری قمری در تلاقی عمیقی از ولایت، صاحب دو سیدرضی شدند، یکی قلم زد و دیگری خون داد. ▫️▫️▫️▫️▫️ قاعده ولایت این است همین که دل وصل شود، کهربای ولایت او را می‌برد به بهشت، از پس خاکریزهای حلب، یا از پس کوچه کَرَخ بغداد، از کنار مضجع مطهر امامین کاظمین یا از دل دمشق کنار عمه سادات. ▫️▫️▫️▫️▫️ مادر موجود غریبی‌ست، فقط کافی‌‌ست دلش تاب بخورد، دلش بلرزد برای عاقبت فرزندش آن‌وقت خدا به یاری‌اش می‌آید. حالا مادر "سید رضی موسوی" چه دعایی کرده خدا عالم است. شیخ مفیدها باید بیایند و "کتاب النسا‌"ها* بنویسند در تقدیر مادرانی که فرزندانی چون رضی‌ها پرورش دادند. *شیخ مفید کتابی با نام «کتاب النساء» را به درخواست مادر سید رضی نوشته و در مقدمه کتاب از او به احترام یاد کرده‌است. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد
به‌نام‌او "پرسه" یک نام مشترک میان مسلمانان و زرتشتیان وجود دارد به نام "پرسه" یا همان مراسم سوم متوفی و یا یادبود برای او. این لفظ از قدیمی‌ترین الفاظ فارسی است که اتفاقا تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد. لفظی که اکنون بین مسلمانان نیز رایج است و برای ختم و سوگواری از آن استفاده می‌کنند. این نام در میان اهالی فارس، کرمان، سیستان و یزد رواج بیشتری دارد. خودمان را برای سومین روز خاک‌سپاری "عادل رضایی" در کرمان رساندیم. خودشان این مراسم را "پرسه" می‌گفتند، در حسینیه ثارالله کرمان. انگار زمین حسینیه کش آمده‌بود و تا توانسته‌بود میزبان مردمی بود که برای عرض تسلیت به خانواده متوفی، نه! شهید آمده‌بودند. جمعیت موج می‌زد بی‌ترس از حمله‌ای دیگر یا بمبی دیگر، انگار این مردم ترس نمی‌شناسند. مداح می‌خواند و صدای گریه از در و دیوار حسینیه بلند بود. غبطه‌ای عجیب گریبان همه را گرفته‌بود، این از آه گرمشان پیدا بود. محارم شهید را می‌توانستی با یک نشانه بیابی، آنان مشکی نپوشیده‌بودند. همه چفیه سبز داشتند، به حرمت خون شهید و به نشان ادب به مقام بلند عزیز از دست‌رفته. در میام محارم ایشان کسانی بودند که اتفاقا چادری نبودند، ولی این دلیل، کافی‌نبود برای نپوشیدن چفیه سبز. اصلا بعد از این واقعه، جنگ بزرگتری پیش‌رو داشتند. در مراسم با حلوا و کماج پذیرایی می‌کردند. کماج برای اهل کرمان خیلی خوشایند است. بعد از مراسم به منزل شهید رفتیم، حال عجیبی بود، انگار خدا به بازوان آنان قدرت داده‌بود. مادر شهید فقط چفیه سر نکرده‌بود. به او حق دادم، حق داشت، حتی اگر پسرش شهید شود، حتی اگر عاقبت بخیر شود، او مادر است باید عزاداری کند برای غمی که نمی‌داند چرا بعد از آن غم هنوز زنده مانده‌است!؟ جمع صمیمی و یک‌دل خانواده شهید برایم از همه چیز دل‌نشین‌تر‌ بود. برای حفظ ادب و شان پدر و مادر شهید، در خانه ا‌یشان مراسم می‌گرفتند. همسر شهید عادل رضایی از وابستگی معنوی بین خودشان می‌گفت و از حال معنوی شهید که قول شهادت خودش را به مادرش داده‌بود. کرمان بعد از این حادثه قد کشیده و خودش را آماده‌کرده برای تاوان محبتی که در دلش دارد، تاوان محبت حاج‌ قاسم، تاوان عاشقی، اما آنان عجیب عاشق‌اند. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
🔺شهید نواب صفوی: آرزو دارم که حکومت اسلامی تشکیل شود، و آن زمان بزرگترین افتخارم این است که رفتگر خیابانهایش باشم. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye -----------❀❀✿❀❀---------
به‌نام‌او گفتند هنر مردان خداست، شهادت. این دیار، جولانگاه هنرمندان است. رقصی چنین میانه میدانم آرزوست "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
به‌نام‌او وقت وعده‌های صادق است حقانیت ما خون‌های به ناحق ریخته شده‌است. روزی این سیل عظیم، خانمان به ظلم بنا شده را در هم می‌کوبد، همان طور که سد مأرب در دل تاریخ و تمدنش فرو ریخت. جهان در حرکت به سوی آخرالزمان است. حرکتی که برای زورگویان عالم مهلت می‌تراشد، مهلتی هولناک و برای ما فرصت برای زمینه‌سازی ظهور است. غریق به هرچیزی چنگ می‌زند تا شاید لحظه‌ای برای خودش بخرد. اسرائیل به پایان زندگی خبیثش نزدیک شده و این را خودش خوب می‌داند. ما هم منتظریم برای انتقام، انتقام از خون میهمان عزیزی که به ناحق ریخته شد. ما منتظریم و می‌دانیم که وعده ما صادق است، صادق. پی‌نوشت: این چند سطر در بیت‌الزهرا کرمان نوشته شده‌است. دعاگویم و ملتمس دعا "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye