هدایت شده از گذرگاه «انجمن علمیپژوهشی تاریخجامعةالزهرا(س): قم»
🔹هشت کتاب با موضوع فلسطین
1ـ کتاب 10 غلط مشهور در براه اسرائیل
نوشته، ایلان پاپه
ترجمه، وحید خضاب
2ـ کتاب آژانس یهود
نویسنده: محمد عبدالرووف سلیم
مترجم: کاظم نراقی
3ـ منازعه فلسطین و اسرائیل
نویسنده؛ تمرا بی. اور
ترجمه؛ پریسا صیادی
4ـ کتاب قضیه فلسطین
نوشته؛ محسن محمد صالح
ترجمه: صابر گل عنبری
5ـ تو زودتر بکش ( چند جلدی)
نوشته: رونین برگمن
ترجمه وحید خضاب
نشر شهید کاظمی
6ـ متاستاز اسرائیل
نوشته، کوروش علیانی
7ـ تا فراموش نشوی (خاطرات رانده شدگان سرزمین فلسطین)
انتشارات سروش، جمعی از خبرنگاران خبرگزاری قدس
8ـ اختراع قوم یهود
اثر شلومو سند
ترجمه؛ فهیمه چاکر الحسینی
#معرفی_کتاب
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
بهناماو
نامعادله
اصلا با معادله جور در نمیآید، طول و عرض جغرافیایی غزه و همت بلند مردمانش. اینجاست که دو دو تا چهارتا نیست برکتی دارد به عمق مردمان غیور غزه. مردمانی که در مقابل همه بیتفاوتیهای دنیا، نجیبانه ایستادند. هفتادو پنج سال اسارت وطن کم نیست عمر یک انسان است، اما فلسطین به عمق تاریخ و هویتش ایستاده به عمق اریحا قدیمیترین شهر جهان، فلسطین ایستادهاست به عشق عبادتگاه همه انبیا الهی. فلسطین پرچم دار هویت الهی است که خدا نسل در نسل در گوش پیامبرانش خوانده تا نوبت خاتم پیامبران برسد. آنوقت از کنار دیوار براق او را تا قاب قوسین او ادنی ببرد؛ تا بگوید: إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام.
...و قدس این قلب تپنده در دل هر مسلمان، همان مسجد دوری است که قرار است به دست فرزندان اسماعیل، نزدیک شود و خودش را مهیای حضور آخرین منجی بشریت کند.
طوفان دیگری در راه است از ابتلا آدم ابوالبشر به امتحان انسانیت و هویت الهی. از میزان درک آدمیت به توان مظلومیت. مظلومیت مردمی که بنا ندارند مظلوم بمانند. مردمی که به جای همه جهان با این غده سرطانی میجنگند؛ به جای من، شما، ما. ما که این ور عالم نگران دودوتا های خودمان هستیم تا نکند خط و خال برداریم، تا دودوتایمان چهارتا شود.
غزه پایش را از جغرافیایی تحمیلی خود بیرون میکشد و هرچه دارد میدهد تا بشر از فتنه صهیون در امان بماند. راستی این مساحت چقدر تاب مصیبت دارد؟
...و بهشت وعده حق است برای دلهای صبوری که امری مقدس بر ورای همه خواستههایشان قد علم میکند و هل من مبارز میطلبد.
... و بیتالمقدس همان سرزمین موعودیست که انشاءالله در آن نماز میخوانیم و صدای دعای همه انبیای الهی را از زیر قبه الصخره میشنویم.
أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ؟
🖋فاطمه میریطایفهفرد
#قدس
#غزه
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
بهناماو
ریاضیات گسسته
همه بچهها با هم متحد شدهبودند که پول کمک به مدرسه را ندهند، حق داشتند بندگان خدا. دست مادران و پدرانشان تنگ بود.
سر کلاس ریاضیات گسسته، ناظم آمد تا پاکت کمکهای مدرسه را بگیرد، بچهها مِن و مِن کردند و ناظم رفت.
معلم ریاضیات گسسته برخلاف معمول شروع کرد به داستان گفتن، از پردهها از تخته پاککن، از هر وسیلهای که توی کلاس بود، داستان کسانی که پولی دادند برای آبادی مدرسه و حالا خودشان نیستند. کمکم حواسم جمع شد که برای کمک به مدرسه داستان میگوید و میخواهد ما را مجاب کند. حرفها و غرولندهای ما شروع شد، کلی گله بود و کلی حرف دل، همه را شنید، اما لابهلای همه حرفها درس بزرگی داد. خیلی بزرگتر از همه ریاضیات گسستهای که یاد داده بود.
یاد داد که در هر کار خیری، سهم کوچکی داشتهباشیم تا به قول خودش برای سالهایی که نیستیم باقیات و صالحات کنار بگذاریم. درس آنروز به جای معادله، معامله بود، آن هم با خدا.
گسسته را پاس کردم، نه نمرهاش یادم مانده، نه محتوای درسش و نه حتی نام معلمش، از آن همه فقط همان یک درس برایم مانده، درسی که قطعا برای خانم معلم باقیات و صالحات شد.
آن روز پاکت کمک به مدرسه از هر سال با برکتتر بود، بچهها از پولهای تو جیبی خودشان مایه گذاشته بودند.
#ریاضیات_گسسته
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاجی جان کجایی ....
😭😭😭😭
أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
بهناماو
یا یعقوب نبی!
شکایت میکنم به خدا از فرزندان دروغین تو.
برای مظلومیت ابنا بشر دعا کن
دعا کن تا
این فرزند نامشروع تاریخ از صفحه روزگار محو شود.
@del_gooye
بهناماو
ظالم اسم دارد
دشمن را مشخص کنید
نمیشود از جنگ بدت بیاید از ظلم و ظالم بدت بیاید ولی اسمش را نیاوری.
جهان، انسان واقعی میخواهد انسانی که حق بگوید منهای ترس از دست دادن امکاناتش. سلبریتی جان کجای جنگ نامفهوم است؟ کجایش را نفهمیدی برایت بگویم؟ هشتاد سال جنایت کم نیست.
هشتاد سال اشغالگری و جنایت با هیچ آبی پاک نمیشود. اسرائیل عین نجاست است.
چه کسی بمب را زده؟ معلوم نیست؟ آن هم در عصر ارتباطات.
مرگ بر جنگ؟ اینقدر لایت! خط و خش برنداری عزیز!
ظالم اسم دارد.
با اسم اعلام برائت کنید لطفا.
اعلام برائت کنید تا خدا به واسطه تولی و تبرایمان به ما رحم کند. به بشر رحم کند تا دعاهای همه ادیان برای نابودی اسرائیل به اجابت برسد.
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر آمریکا
@del_gooye
بهناماو
شبیه یک پرِ طاووس
نه! پرِ قُمری
که از سر کویت گذشت،
بیوزنم
#هایکو
@del_gooye
بهناماو
در انداختن طرحی نو برای پوشیدگی
حدود یکسال پیش وقایعی در کشور رقم خورد که گمان میرفت این وقایع تاثیر عمیقی بر پیکره جامعه وارد کند. تأثر واقعه سال گذشته را نمیتوان انکار کرد اما سوال این جاست که میزان این تأثر چهقدر بودهاست؟ آیا پیش بینیها در مورد میزان اثر پذیری درست بوده است؟ آیا همه جوانب این رخداد بررسی شده است؟
این سوالات بعد از سالگرد مهسا امینی جواب روشنتری به خود گرفت و معادلات فکری هر دو طرف ماجرا را برهم زد. معادلات فکری در چارچوب سیاست، در مقابل معادلات اجتماعی و حیات دینی مردم رنگ باخت. در حقیقت آنچه در این بازه زمانی ثبات حرکتی خود را داشته است همان بینش و درک مردم از دینداریاست، دینداری منهای جوسازی سیاسی علیه یا له حجاب؛ دینداری قاطبه جامعه با تمام کمیت و یا کیفیت تعریف شده آن.
دو طیف جامعه از سالگرد این رخداد تعریف مجزایی داشتند که هیچ کدام از این تعاریف جامع عمل نپوشید و آنچه محقق شد اراده جمعی مردم در تحقق دینداری به سبک خودشان بود. سبکی که باید در تعریف آن کوشید و برای بهبود آن تلاش کرد.
با وجود یک سال پیچ وتاب در مورد قانونمندی حجاب، هنوز به قانون منسجمی که باید و نبایدها را در چارچوب جامعه اسلامی تعریف کند، نرسیدهایم. در واقع بحث اصلی این یادداشت از اینجا شروع میشود که این مدل دینمداری جامعه تحت تاثیر قانون بازدارندهای نیست، در نقطه مقابل روند بدحجابی در جامعه هم در انذار قانون خاصی نمیگنجد.
با توضیحات گفته شده این امر برمیآید که به این مقوله باید از بعد دیگری هم نگریست که این بعد بسیار عمیقتر و با بسامدتر از معادلات ذهنی است و آن بعد فرهنگی جامعه است.
اثر پذیری انسانها از یکدیگر غیرقابل انکار است و محیط پیرامونی بستری است مهیا برای انواع کنش و واکنشها.
بعد از وقایع مهسا و نبود قانون جدی
و عدم تصویب قانون جدید، در فضای کلی جامعه با پوششی در جامعه مواجهایم که به جرأت میتوان گفت
اکثریت حجاب دارند و این در حالی است که ضابط اجرایی مشخصی وجود ندارد. این روند را میتوان از بعد روانشناسی بررسی کنیم. در واقع کنش دینی مردم به حجاب ربطی به قانون ندارد و این شرایط همان چیز پذیرفته شده در جامعه است، به عبارتی مشتی نمونه خروار است از اعتقاد دینی مردم با پستی و بلندیهایش.
در اینجا این بحث مطرح میشود که اثر پذیری و اثرگذاری هر دو طیف جامعه کاملا برگرفته از نظام فکری آنان است. نظامی که میتوان به آن جهت داد سمت و سو داد و تعریف کامل و جامعی به آن ارائه داد.
ایننکته که هر دو طیف امکان پذیرش هم را دارند به چه معناست؟ آیا این اثرپذیری به راحتی در جامعه قابل تحقق است؟
در جواب، به لزوم حکم الهی امربهمعروف و نهیازمنکر میرسیم و آنچه الان در حیطه حجاب در جامعه میبینیم منهای قانون و یا با وجود قانون، امری تخلفپذیر است و این همزیستی بر روی سلیقه افراد در امر پوشش اثرگذار است.
این رخداد بيشتر در امر به سوی بدحجابی تعریف میشود، اما نکتهای که نباید از آن غفلت کرد این است که بسیاری از بانوان در طول یکسال گذشته، از کشف حجاب کامل به سمت حجاب حداقلی روی آوردهاند. سوال اینجاست که برای این طیف چه کار کردهایم؟ آیا در مسیر حرکت به سمت حجاب کمکی اتفاق افتاده؟ آیا کسی که میخواهد از پس این بحران حجاب را برگزیند از نظر روحی و روانی آماده است؟ نکته قابل تامل این است که در تصمیمات باید خود را در کانتکست و فضای فرد مورد نظر قرار داد. کسی که الان میخواهد حجاب را برگزیند یا نه اصلا میخواهد از کشف حجاب به سمت حجاب حداقلی برود چه باید و نبایدی را در جامعه تحمل میکند؟ فضای اطرافیان چقدر میتواند او را از این امر باز دارد؟
کار ایجابی که بتواند راهکار دهد چیست؟
چه کسی بناست حال و روز دختران و زنانی که سعی بر ستر و پوشش دارند را درک کند؟ چه میزان کار ایجابی مانع میشود که دختران و بانوان در محیط پیرامونی خود که امر به بیحجابی دارد، غرق نشود؟ راهبرون رفت این دختر از فضای مسموم اطراف و جامعه تربیت نشده در مواجهه با او چگونه است؟
#ادامه_دارد
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
#ادامه
در آستانه رسیدن به تمدن اسلامی، برای همه جریانات و سلایق باید راهکار داشت، ایده داشت، فکر داشت. مسئله حجاب که به دستاویزی برای دشمنان تبدیل شده از آن مقولههای مهم تمدنیست که باید در آن سنجیده عمل کرد. این سنجیدگی در وهله اول این است که از موضع دفاعی خارج شده و با حرکت رو به جلو میداندار ماجرا باشیم. شاید یکی از این میدانداریها، توجه به روان و روحیات دخترانیاست که حرکت به سوی پروانگی را برگزیدند و به دنبال برگشت به اصل الهی خود یعنی حجاب هستند، باید این امر به یک هنجار پذیرفته در جامعه تبدیل شود تا کسانی که در معذوریت جامعه به منکری روی میآورند، بدون واهمه از برچسبهای احتمالی، حداقل به راه درست فکر کند و انشاءالله در مسیر قرار بگیرند.
این مسیر نیازمند همفکری روانشناختی اهل فنی است که صلاح جامعه اسلامی را در فکر خود میپرورانند. اهل فکری که علاوه بر دانستههای خود با آموزههای دینی آشنا و به لزوم آن معتقد باشد.
فاطمه میریطایفهفرد
پژوهشگر تاریخ اسلام
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
بهناماو
چه کسی بناست حال و روز دختران و زنانی که سعی بر ستر و پوشش دارند را درک کند؟ چه میزان کار ایجابی مانع میشود که دختران و بانوان در محیط پیرامونی خود که امر به بیحجابی دارد، غرق نشود؟ راهبرون رفت این دختر از فضای مسموم اطراف و جامعه تربیت نشده در مواجهه با او چگونه است؟....
🖋فاطمه میریطایفهفرد
متن بالا در خبرگزاری تسنیم بارگذاری شدهاست👇
https://tn.ai/2975155
-----------❀❀✿❀❀---------
@del_gooye
#داستانک_غم
🔳 سه نمونه از کوتاهترین داستانهای غمانگیز و تراژیک جهان از سه نویسنده بزرگ:
🔸 یک: منسوب به ارنست همینگوی، برنده جایزه نوبل ادبیات:
«برای فروش: کفش بچه، هرگز پوشیده نشده»
🔸دو: آلیستر دانیل:
«هیچ حواسم نبود،
دو فنجان ریختم...»
🔸سه: نیما یوشیج:
«دیدمش
گفتم منم
نشناخت او...»
#هایکو
#داستان
#کاریکلماتور
#فلسطین #غره
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
بهناماو
روایت کلمات
دارم ظرف میشورم و فایل صوتی درباره یادداشت نویسی گوش میدهم. سرعت صوت را کم میکنم شیر آب را میبندم تا صدا را بهتر بشنوم.
انگار اینبار این کلاس وصف حال من است. استاد از کانال کوچکش گفت و میزان اثرگذاری در جامعه، متقاعد شدم که این نوشتنها ثمر دارد حتی به اندازه یک جمله. آن جمله استاد کدام بود؟ همان جایی که استاد وصف یک رویداد دیده شده خود را در قالب یک داستان کوتاه نوشت، خیلی کوتاه، اما پر از عمق و ریشه.
روایت یک راهپیمایی ۲۲ بهمن در یکی از روستاهای زیر خط فقر بشاگرد، آنوقتی که مردم شعار میدادند تحریمها دیگر اثر ندارد. وصف همین یک لحظه در تلاقی یک جمله، هوارهوار محتوا بود که به من به عنوان مخاطب منتقل میکرد.
پس نوشتن اثر دارد، حتی اگر یک کلمه باشد. مگر نه اینکه خدا کلمه را برگزید برای ارتباط با بندگانش؟
من بنویسم، شما بنوسید، ما بنویسیم، از وصف همین مظلومیتی که داریم میبینیم، از شهری که معادلات شهری را بهم زده و جهانی شده در مقابل جهانی از خباثت.
اگر یک کلمه و جمله دلی را از فتنه آخرالزمانی برهاند کار خدایی کردهاست.
امروز غزه تشنه روایت است، امروز فرزندان همین ایرانمان تشنه روایتاند، امروز دنیا در تزاحم حق و باطل به خود میپیچد.
کاش آبی باشیم برای این عطش!
پینوشت: بشقابی بود که از دست برفت، آنهم فدای سرتان
🌷واسئلللهمنکلخیر🌷@del_gooye