#آشنایی_با_شهداء_کربلاء
#مسلم_بن_عوسجه_اسدی
صحابی #پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امام #علی و امام #حسن (علیهماالسلام) و از یاران امام #حسین (علیهالسلام) و از #شهدای_کربلا است.
وی از بزرگان عرب در صدر اسلام به شمار میرفت.در بسیاری از جنگهای دوره اسلامی از جمله غزوه #آذربایجان شرکت کرد. در جنگ #جمل، #نهروان و #صفین نیز به نبرد با مخالفان علی (علیهالسلام) پرداخت.
مسلم بن عوسجه پس از ورود مسلم بن #عقیل به کوفه، به یاریاش شتافت و از مردم برای حمایت از امام حسین (علیهالسلام) بیعت گرفت او همچنین، کار خرید سلاح، دریافت کمکهای مردمی و فرماندهی جنگجویان طایفه مذحج و بنی اسد را بر عهده داشت.
عبیدالله غلام خود، معقل را به عنوان جاسوس به مسجد جامع کوفه فرستاد تا از مسلم بن عقیل اطلاعاتی بدست آورد. اهل کوفه، #مسلم_بن_عوسجه را به وی معرّفی کردند و گفتند: او از هواداران مسلم بن عقیل است، معقل نزد فرزند عوسجه رفت و گفت: من مردی شامی و دوستدار اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هستم و میخواهم با فرزند عقیل بیعت کنم. مسلم از او خواست تا موضوع را کتمان کند و تا فرا رسیدن وعده دیدار صبوری ورزد. پس از گذشت چند روز و با مشورت مسلم بن عقیل، معقل به خانه هانی بن عروه راه یافت و به دیدار فرزند عقیل نائل آمد.
🌑 مسلم بن عوسجه پس از پراکنده شدن #کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، خود را از دید سربازان عبیدالله مخفی ساخت و #شبانه همراه خانواده خود از کوفه خارج گردید و در شب هفتم یا هشتم محرّم به سپاه امام حسین (علیهالسلام) پیوست.
🌑 او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین (علیهالسلام) گفت: ترا رها کنیم تا خدا بداند که در کار ادای حق تو نکوشیدهایم؟ نه به خدا باید نیزهام را در سینههاشان بشکنم و با شمشیرم چندان که دسته آن به دستم باشد ضربتشان بزنم از تو جدا نمیشوم اگر سلاح برای جنگشان نداشته باشم به دفاع از تو چندان سنگشان میزنم که با تو بمیرم تا خدا بداند که ما در نبرد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از تو حمایت و حفاظت کردیم، به خدا قسم اگر هفتاد مرتبه مرا بکشند، بسوزانند، ریز ریز کنند و دوباره زنده شوم هرگز از تو دست بر نمیدارم و جانم را فدای تو خواهم کرد، چگونه در راه تو کشته نشوم در حالی که این تنها برای یکبار است و عزّتی جاودانه دارد؟
🌑 صبح عاشورا پس از آن که به دستور امام (علیهالسلام) اطراف خیمهها را آتش زدند، گروهی از سواره نظام سپاه ابن سعد به سمت خیمهها آمدند، یکی از آنها فریاد زد: ای حسین (علیهالسلام) پیش از فرا رسیدن رستاخیز، سوی آتش شتاب کردی، امام فرمود: کیست این مرد؟ به گمانم شمر بن ذی الجوشن باشد. یاران گفتند: آری.
مسلم بن عوسجه گفت: ای فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، فدایت شوم، من میتوانم با تیر او را هدف قرار دهم، تیر من خطا نمیرود و این تبهکار از ستمکاران است، حضرت فرمود: نه من دوست ندارم شروع کننده جنگ باشم.
وقتی دو لشکر به هم درآمدند، عدهای از سپاه ابن سعد که عمرو بن حجاج سرکردگی آنان را بر عهده داشت، از سمت رودخانه فرات به لشکر امام (علیهالسلام) حمله کردند و با میسره سپاه به فرماندهی زهیر بن قین درگیر شدند. در این میان مسلم بن عوسجه سرسختانه به نبرد با دشمن پرداخت .
وی حدود پنجاه تن از جنگجویان ابن سعد را به خاک افکند و همچنان با شمشیر خود به قلب سپاه دشمن میزد. در این حملهٔ دسته جمعی بود که مُسلم بن عوسجه اسدی به شهادت رسید.
مسلم بن عوسجه اولین #شهید از یاران امام حسین (علیهالسّلام) در روز عاشوراست؛
هنگامی که عمرو بن حجاج و لشکریانش عقب نشستند و غبارها فرو نشست، دیدند که مسلم بن عوسجه بر زمین افتاده است. امام حسین (علیهالسّلام) تنها بر بالینش حاضر شد و مُسلم هنوز رمقی در بدن داشت. امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: «ای مُسلم بن عوسجه، پروردگارت تو را رحمت کند»؛ و آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا؛
برخی از آنان (در راه خدا) کشته شدند و برخی دیگر انتظار میکشند».
#حبیب_بن_مظاهر نیز نزد مسلم آمد و گفت: تحمّل شهادت تو برایم سخت است، تو را به بهشت بشارت میدهم. مسلم با صدای ضعیف پاسخ داد: خداوند تو را به خیر و نیکی بشارت دهد. حبیب گفت: تقدیر چنین است که من بزودی به تو بپیوندم، اگر اینگونه نبود، برای پیوند دینی و خانوادگی که میان ماست، دوست داشتم خواستههای تو را بشنوم و بدان جامه عمل بپوشانم. مسلم با دست خود به امام حسین (علیهالسلام) اشاره کرد و گفت: من تو را وصیت میکنم که تا پای جان از او حمایت کنی، حبیب گفت: به خدای کعبه قسم که آن حضرت را یاری خواهم کرد.
#لا_یوم_کیومک_یااباعبدلله
#یا_لیتنی_کنت_معهم_فافوز_فوزا_عظیما
#شنبه_ها
#آشنایی_با_شهداء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🕊️🕊️🕊️✨✨✨
@deldadegan_yar_ghayeb