🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃🍊🍃
#ویرانه
#پــارت_219
به من هم اشاره میزنه و میگه:
- تو هم پاشو برو بالا لباس عوض کن دیگه خسته شدی.
- مرسی خسته که نشدم ولی اول برم لباس بپوشم باز دوباره میام کمکتون.
- برو مادر راحت باش..
از جام بلند شدم که رهامم همراهم طبقه بالا اومد.
از اینکه انقدر یکسره بهم میچسبید یه جورایی معذب میشدم.
با تعجب نگاهش کردم و گفتم:
- تو هم میخوای بیای توی اتاقم؟
رهام اخمی کرد و گفت:
- چقدر اعتماد به نفست بالاست! نخیر میخوام برم پیش ارسلان.
ابرویی بالا انداختم که رهام رفت سمت اتاق ارسلان و منم داخل اتاق خودم رفتم.
نگاهی به لباسهای توی کمدم کردم. تقریباً همشون رو پوشیده بودم.
رنگ کرم حسابی بهم میومد و دوسش داشتم.
آرایش کم رنگی هم کردم و برای اولین بار دستم رفت سمت خط چشمی که روی میز آرایشم بود.
برداشتمشو درشو باز کردم، یه خط نازک و باریک گوشه چشمم کشیدم و دادمش سمت بالا که چشمامو حسابی کشیدهتر نشون میداد.
نگاهی توی آینه به خودم انداختم حسابی تغییر کرده بودم.
لبخندی روی لبم نشست و نمیدونم چرا تصمیم گرفتم که روژم رو هم پررنگتر کنم. به نظرم بیشتر بهم میومد..
رژ لبمو پاک کردم و دوباره برای خودم رژ زد.
م راضی و خوشحال گوشیمو از شارژ کندم و طبقه پایین رفتم.
.
#رمان_آنلاین
#کپیحرام
#بادوستاتونبهاشتراکبزارید
@deledivane