eitaa logo
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
39.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
5 فایل
و تو خدای بعیدهایی❤️ #کپی‌از‌سرگذشت‌ها‌حرام‌است‌دوست‌عزیز نکات همسرداری ویژه، سرگذشت های واقعی✔️👌
مشاهده در ایتا
دانلود
🤝♥️ زدم تو در ماشین و گفتم: وایسا، افسانه اس! ماشین رو سر کوچه اشون خاموش کرد و گفت: الان میخوای بری تو اون جمعیت؟ در ماشین رو باز کردم و گفتم: آره! داشت گریه میکرد! از ماشین پیاده شدم، دیار زود تر از من پیاده شده بود با اخم گفت: یه قدم هم جلو نمیای! خودم میرم ببینم قضیه چیه، بشین تا بیام! با تاکید بیشتری گفت: یه قدم جلو بیا تا ببینی چی میشه؛ صد تا مرد اونجاست! وقتی دیدم جدیه سر تکون دادم و برگشتم کنار ماشین اما سوار نشدم و چشم شدم واسه دیدن! اون وسط یه مرد داد میزد: تو غلط کردی که نمیخوای مگه دست خودته؟! کم کم با دخالت مامورا هیاهوی کوچه کم شد، مردم برگشتن تو خونه هاشون چ بجز تک و توکی کسی نموند... دوست داشتم برم جلوتر اما حرف دیار و خاطره سری قبل شهربانی اجازه نمی‌داد پامو جلوتر بذارم!یه گوشه شاهد بودم که افسانه با سر و وضع بهم ریخته به در تکیه داده بود تا یه چادر دستش دادن سرش کشید و رو به مأمور شهربانی شروع کرد به حرف زدن! نمی‌دونم چی گفت که به مزاج اون مرد مز.احم خوش نیومد و حمله کرد سمتش! دیار یقه اش رو گرفت و بهش توپید و بعد هولش داد عقب! مامور مرده رو با خودش برد و کوچه خلوت و آروم شد؛ اون موقع به خودم جرأت دادم جلو برم! افسانه عین ابر بهار گریه میکرد و اشکاش گوله گوله می‌ریخت روی گونه هاش! آروم صداش کردم، متعجب بهم نگاه کرد و گفت: اینجا چیکار می‌کنی دختر؟! +حالت خوبه؟ دیدم دعوا شده گفتم دیار بیاد اینجا! اشکاش رو پاک کرد و نگاه سر در گمی بین من و دیار رد و بدل کرد! من چیز زیادی از شوهرم بهش نگفته بودم؛ متعجب به دیار اشاره کرد و گفت: شوهرته؟ سر تکون دادم و آره ای گفتم! آهی کشید و روی زمین نشست؛ کنارش نشستم و گفتم: حالت خوبه افسانه؟ لازمه بریم دکتر؟ سر تکون داد و گفت:نمی‌دونستم شوهرته! ابرو هامو بالا دادم و گفتم: مگه فرقی هم داره؟ تا اومد جوابمو بده خانوم نسبتا مسنی اومد تو در و رو به افسانه با خ ش م گفت: همون یه ذره آب‍..رویی که تو محل داشتیم هم بخاطر خانوم رفت! واسه چی باهاش نرفتی؟! افسانه شاکی گفت: باهاش میرفتم که چی بشه؟ کم عذاب کشیدم از دستش دوباره برم وسط عذاب و بدبختی؟یادت رفته با چه وضعی از خونه اش کشیدیم بیرون؟ اینو که گفت دوزاریم افتاد که طرف شوهر سابقش بوده! با همون بغض ادامه داد: کم بدبختی کشیدم که دوباره رجوع کنم بهش؟! خانومی که تو در بود گفت: دندت نرم عین اینهمه زن مینشستی سر خونه زندگیت، فکر کردی اوضاع بقیه گل و بلبله؟ تو که نمی‌فهمی عقلت قد نخوده!
41.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷تیر ماه ۱۴۰۲🔷 تغییر مسیر زندگی آقای دکتر😍 @delkade_matn
16.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تفاوت و در چیست؟ ❌شخصی که دستوری حرف می‌زند دخالت کرده است. @delkade_matn
زشت ترین جای بدن ؛ چشمیه که بد میبینه ؛ گوشیه که بد میشنوه ؛ دهانیه که بد میگه ؛ بقیه با جراحی درست میشن :) @delkade_matn
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻آفات زبان🔻 💡غیبت به چه قیمت؟😔😔 🎥حجت الاسلام دانشمند @delkade_matn
❤️‍🔥✨تربیت ده قسمت دارد! ✍🏻 ۹ قسمتش به عهده‌ی مادر خانواده است، آن یک قسمت باقیمانده که از ۹ قسمت مهمتر است به عهده ی پدر می‌باشد‌. •● و آن این است که مرد به مادر خانواده "توجه" کافی را داشته باشد. ❤️ @delkade_matn
❌به این مردان وابسته نشوید: 🔹تحقیر مردم حتی اعضای خانواده و دوستان شما 🔹نادیده گرفتن دیگران 🔹دستور درباره پوشش و رفتار 🔹دمدمی مزاج بودن شدید 🔹همیشه عصبانی بودن 🔹گم شدن‌های چند روزه 🔹سابقه آسیب به خواهر و برادر یا دیگر اعضای فامیل 🔹حق به جانب همیشگی بودن 🔹وفادار نبودن 🔹خواسته‌های نابرابر 🔹فشار به دلیل خواسته‌های نا‌معقول ❤️ @delkade_matn
💠پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 🔹إنَّ لِكُلِّ شَى ءٍ ثَمَرَةً، و ثَمَرَةَ القَلبِ الوَلَدُ 🔸هر چيزى ميوه اى دارد و ميوه دل ، فرزند است 📗كنز العمّال ح 45415 👆چه خوب است در نشر خوبی‌ها سهیم باشیم. @delkade_matn
دلکده متن(پرسش‌وپاسخ)^_^❤️🍃
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با م
پدر و مادرم بعد از سی سال قصد داشتن از هم جدا بشن، مادرم ایرانی و پدرم فرانسوی بود، تصمیم گرفتم با مادرم به سرزمین مادریش یعنی ایران برم. بعد از اون همه کشمکش و بحث دعوای مادرم سر جدایی که من رو حسابی کلافه کرده بود تا به پارتی و مهمونی و هرچی خلاف هست رو بیارم، با مادرم به ایران رفتیم، حتی فکرشم نمی کردم که یه دختر ایرانی بخواد من و این همه تغییر بده... اون حجاب و صلابتش، اون چشمای معصومش قلب من و نشونه رفته بود. پسر بی بند و باری بودم ولی اون دختر ایرانی شد همه ی وجودم😍... فکر می کردم ساده به دستش میارم ولی اون واسم شرط داشت، یه شرط... سرگذشت‌کارن👇 @delkade_matn