حساسیت خانم ها
زنانگیشان است که اولین مورد شامل زیبایی ظاهریشان می شود
و مورد دوم مربوط به کدبانوگری آنهاست.
هیچوقت به خانمتان نگویید چرا امروز زشت شدی! عزیزم یه کم چاق نشدی؟
چرا زیر چشمت سیاه شده؟
⛔️البته از زیبایی خانم های دیگر هم، حتی محارمتون تعریف نکنید که در آن صورت خدا رحمتتان کند.
✅ در نظر شما زیباترین زن در روی کره زمین باید همسرتان باشد و بس، پس از زیبایی همسرتان تعریف کنید و او را بستایید تا آرامش در زندگیتان همیشگی .
@delkade_matn
♨️مهریه ضمانت زندگی!!!
🔸بعضی از خانوادهها فکر میکنند که اگه مهریه رو بالا بگیریم، از همون اول حساب کار دست مرد میاد؛ اما اون چیزی که مهمتره، شناخت کافیه تا نیازی به استفاده از این حربهها نباشه
🔸اگر زندگی به مشکلی بربخوره که قابل حل نباشه و تحملش سخت باشه، مهریه نمیتونه تضمین ادامه زندگی باشه؛ از طرفی مهریه زیاد خودش باعث کدورت میشه...
🔸چنان که مولا علی(ع) میفرمایند:" در مهریههای زنان زیادهروی نکنید که دشمنی میآورد." ( وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص۲۵۳).
خوبه که فلسفه مهریه رو خوب متوجه بشیم😊
❗️مهریه ابزاری برای ابراز محبت و صداقته و نه پشتوانه ای برای روز مبادا!
@delkade_matn
اصول مهارت همدلی
▫️به صحبت های دیگران خوب گوش كنید.
▫️با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.
▫️به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.
▫️خود را به جای طرف مقابل بگذارید.
▫️در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نكنید.
@delkade_matn
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟣دلسوزی بیش از حد باعث آسیب رساندن به خودمان و دیگران میشود.
#دکتر_سعید_عزیزی
#دلسوزی
@delkade_matn
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟣 فعالیتهای جسمی پایدار باعث رفع تنبلی و افزایش تمرکز در کودکان و نوجوانان میشود.
#دکتر_سعید_عزیزی
#تمرکز_کودک
@delkade_matn
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک نفر: چه خانواده آرومی دارین
ما:😂
#زنگ تفریح
❤️
@delkade_matn
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیوهای عاشقانه اینستاگرامی رو جدی نگیرید، زندگی خودتونو دریابید👌😊
❤️
@delkade_matn
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥زوجهایی که در کنار خانوادههایشان زندگی میکنند.
❌حتما ببینید...
#دکتر_سعید_عزیزی
#مهارتهای_ارتباطی
#خانواده
#استقلال_طلبی
@delkade_matn
18.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸به خاطر داشته باشید..
#دکتر انوشه
@delkade_matn
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧐 بنظرتون کار خونه سخت تر یا معدن؟
🤔 فکر میکنی چه پیش فرضهایی از خونه پدری، زندگی مشترک رو به چالش میکشه؟
#خانواده #ازدواج #زندگی_موفق
@delkade_matn
دلکده متن(پرسشوپاسخ)^_^❤️🍃
🌙❤️🩹 سرگذشت دختری که شب عروسیش بهش تهمت میزنن...... @delkade_matn
🌙❤️🩹 سرگذشت
دختری که شب عروسیش بهش تهمت میزنن......
@delkade_matn
ادامه ....
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
طول کشید تا کنار بیام و بخوابم!صبح که بیدار شدم دلم از درد تیر میکشیدن! تنم کوفته بود.
از گریه زیاد، پلکام ورم کرده بود و سرم سنگین و دردناک بود! آروم تو جام چرخیدم و نگاهی به پشت سرم انداختم، دیار هنوز خواب بود! حقم داره، هر کس جای اون باشه تا لنگ ظهر میخوابه! میخواستم از جام بلند شَم و بیشتر از این پیشش نباشم اما نمیتونستم، تمام جونم کوفته و دردناک بود! بیخیال درد سرجام نشستم و لباسام رو از پایین تخت برداشتم، همون موقع تخت تکونای ریزی خورد، تا اومدم بلند شَم صدای بَم شده اش رو شنیدم: ماهی!
یه طور شوکه و مبهوت صدام کرد، بعد از سه ماه اسممو از زبونش شنیدم!
سرم رو مایل کردم سمتش و بدون اینکه جوابش رو بدم از جام بلند شدم. رو تخت نشسته بود و سرش رو بین دستاش گرفته بود!
-وایسا! دیشب...؟!
پرسشی نگاهم کرد، با دیدن صورتم ابروهاش بالا رفت و کمی اخم کرد! حق به جانب گفتم: دیشب؟ از من میپرسی؟ دیشب تا خرخره م... کرده بودی و افتادی به جون من!
لباساش رو پوشید و از جاش بلند شد، از آیینه نگاهی به صورتم انداختم، کمی زیر چونه و ..... شده بود!
اومد سمتم و گفت: خب دیشب! یه چیزایی یادمه...
ازش رو گرفتم و گفتم: تو که کار خودت رو هر طور که خواستی کردی! برگرد همونجا که بودی، کمتر منو آزار بده! نذار بیشتر از این ازت مت..نفر بشم!
دستش رو گذاشت رو دهنم و همونطور که تو چشمام زل زده بود غر. ید: میتونی محض رضای خدا هم که شده پنج دقیقه دهنت رو ببندی یا نه؟ یه جوری طلبکاری که انگار جامون عوض شده! حرفای گنده تر از دهنت نزن که من رسوندمت اینجا که هستی!
هر حرفی که میزدم و به مزاجش خوش نمیومد رو با یه حرف بدتر جواب میداد! دستش رو از رو دهنم برداشت و گفت: هر چند دیشب کاری جز وظیفه ات انجام ندادی اما خب...!
نفسی گرفت و با مکث کوتاهی ادامه داد: خب زیاده روی کردم؛ عصبانیم کردی کنترلمو از دست دادم، تو حال خودم نبودم!
داشت عذرخواهی میکرد؟ در لفافه بدون اینکه مثلا به غرور خانزاده بودنش بربخوره! نگاه کوتاهی بهش انداختم دلم نرم نشده بود هیچ بدتر بخاطر تحقیراش هم دلگیر شده بودم!
بی توجه بهش روسری بزرگی از کمد درآوردم و انداختم رو سرم و از اتاق رفتم بیرون.
انگار طوبی خانوم نبود که هیچ صدایی نمیومد؛ رفتم تو آشپزخونه، با هر قدم تندی که برمیداشتم کمرم و دلم درد میگرفت! برای خودم چای نبات درست کردم و با نون پنیر خوردم.
#تجربه
#واقعی