eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
👩‍⚖   🌷 ﷽ مهيار وحشت زده به من نگاه ميكرد و من كلافه دستي بين موهام كشيدم و دوباره به موش مرده ي داخل جعبه نگاه كردم. عكس مبينا رو از داخل جعبه بيرون آوردم. چشمهاي مبينا رو سوراخ كرده بودن و با رنگ قرمزي پشت عكس نوشته بودن «تا مرگ فاصله اي نداره. كمي عجله كن آقاي وكيل!» با عصبانيت از روي مبل بلند شدم و با پا لگدي به جعبه زدم و با فرياد هر چي رو كه به دستم اومد روي زمين انداختم و خرد كردم. حال خودم رو نمي‌فهميدم و به زمين و ميگفتم. مهيار دستهام رو گرفته بود؛ اما چاره ي كارم نبود. هستي گريه ميكرد و به جعبه خيره بود. مهيار رو به سمت هستي گفت: - يه ليوان آب براش بيار! دستم رو گرفت و من رو سمت بالكن برد. هواي تازه حالم رو بهتر كرد. مهيار ميدونست كه بعضي وقتها سيگار ميكشم. دستش رو داخل جيبم برد و سيگاري برام روشن كرد و به دستم داد. تنها چيزي كه اون لحظه ميتونست آرومم كنه همين سيگار بود و با اولين پوك به سيگار مغزم خالي شد و حرصم رو سر سيگار خالي كردم و با پوكي عميق هرچي درد و غم بود رو با دود خارج كردم. كمي كه آروم شدم مهيار گفت: - جريان چيه؟ به دود حاصل از سيگار نگاه كردم و گفتم: - زندگيم رو ميخوان ازم بگيرن. مهيار من تازه معناي عشق و زندگي رو فهميدم. نميتونم بذارم به همين راحتي ازم بگيرنش. *** هستي اتاق رو تميز و خرده شيشه ها رو جمع كرده بود. ديگه خبري هم از اون جعبه ي كذايي نبود؛ اما رنگش پريده بود و مشخص بود كه ترس سراسر وجودش رو گرفته. مهيار به سمتش رفت و دستش رو گرفت و روي مبل نشوندش. ليوان آبقندي براش آورد و با بـ*ـوسـه روي شقيقه اش آرامش كرد. سر هستي روي شونه ي مهيار نشست و اشكهاش جاري شد. خدا رو شكر ميكردم كه مبينا اينجا نبود. هستي با دلخوري گفت: - نميخواي توضيح بدي؟ مهيار نوارشگرانه دستش رو روي سر هستي كشيد و گفت: - همه چيز رو بعداً برات توضيح ميدم. الان سعي كن يه كم به خودت مسلط باشي كه وقتي مبينا اومد شماها رو اينجوري نبينه. اون الان وضعيتش خيلي خاصه، بايد خيلي مراقبش باشين. هستي سري تكون داد و سمت سرويس رفت و من كلافه وسط خونه قدم ميزدم. با صداي تقه ي در سعي كردم به خودم مسلط بشم و لبخند پهني روي لبم بيارم. در رو باز كردم و به مبينا كه پشت در ايستاده بود نگاه كردم. مشخص بود كه اون هم به زور لبخند ميزنه. چهره م رنگ نگراني گرفت و فوري پرسيدم: - حالت خوبه؟ سري تكون داد و گفت: - آره خوبم. از جلوي در كنار رفتم؛ اما توي شك بودم كه نكنه صدامون رو شنيده باشه. مبينا داشت از مهيار عذرخواهي ميكرد كه تنهاشون گذاشته و سراغ هستي رو ميگرفت. بعد هم داخل آشپزخونه شد كه پشت سرش رفتم. كتري رو روي اجاق گذاشت كه بازوش رو گرفتم و سمت خودم چرخوندمش. رنگش پريده بود و لبهاش به كبودي ميزد. چي شده؟ - هيچي عزيزم، خوبم. - به من دروغ نگو. سرش رو پايين انداخت كه چونه اش رو بالا گرفتم و توي چشمهاي قهوه ايش خيره شدم و براي هزارمين بار چشمهاش رو با تموم وجود طلب كردم. - فقط يهدكم حالم بد شد. چشمهام دودو زد و با نگراني نگاهش كردم و خواستم چيزي بگم كه فوري گفت: - بچه ات داره شيطون ميشه بابايي. به بوي غذا هم حساس شدم، ويار گرفتم انگار. بيتوجه به حرفهاش و اطرافم محكم توي بـغـ*ـلم كشيدمش و زير گوشش گفتم: - خار به پات بره من ميميرم. تو رو خدا مواظب خودت باش! دستش رو روي كمرم بالاوپايين كشيد و گفت: زشته فدات شم! بريم پيش مهمونامون. يه بار ديگه نگاهش كردم و فقط از خدا سلامتيش رو خواستم. 🦋🌹🌷🦋🌹🌷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
4_5803091271819986338.mp3
6.28M
🔊 دو حکایت شنیدنی از ایام پیاده روی اربعین 🎤 حاج حيدر خمسه التماس دعای فرج 😭 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
پنجشنبه است ✨ 🌺یاد عزیزانی که 🕯در بین ما نیستند 🌺اما دعایشان 🕯یادشـان 🌺خاطرشان با ماست خدایـا ✨ 🌺عزیزان مارا ببخش و بیامرز 🕯و جایگاه آنها را در بهشت 🌺همنشین خوبانت قرار ده الهی آمین 🙏 @delneveshte_hadis110
Amir Kermanshahi - Inja Irane (320).mp3
12.58M
☑️امیر کرمانشاهی 💠اینجا ایرانه و دورم از کربلا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
مداحی آنلاین - من امام حسین دوست دارم - رمضانی.mp3
4.92M
☑️ مجتبی رمضانی 💠 من امام حسین(ع) دوست دارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
💟 داستان کوتاه تو اتوبوس نشستم بغل دست یه آقایی. تلفنش زنگ خورد و جواب داد: سلام عزیز دلم! سلام همه کس و کارم! سلام زندگی‌م! قربونت برم دخترم... بعدش هم دخترش گوشی رو داد به مادر و باز هم همون مهربانی در کلام. چقدر کیف کردم از این رابطه‌ی پدر دختری. دیدم پدری که این‌همه مهربانی بی سانسورخرج دخترش می‌کنه مگه می‌شه پیش خدا مقرب نباشه؟ دختری که این‌همه مهر از پدر می‌گیره مگه ممکنه چهار روز دیگه دست به دامن غریبه‌ها بشه برای جلب محبت؟ توی جامعه که با هم مهربان نیستیم و مشغول خراش دادن دل‌های هم هستیم، اقلاً تو خانواده به هم محبت کنیم. همین شاید تمرینی بشه برای مهربان بودن با دیگران. @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
پروردگارا! به خودم ستم کردم، مرا ببخش! 📚 آیه ۱۶ سوره قصص @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
شد شد نشد حتما خدا یه فکر بهتر برات داره ‼️ 👇👇👌 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی... تو را سپاس میگويم از اينکه دوباره خورشيد مهرت از پشت پرده ی تاريکی و ظلمت طلوع کرد و جلوه ی صبح را بر دنيای کائنات گستراند " سلام صبح عالیتان متعالی " 🔷❤️🖤🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
سلام امام زمانم ✋🏻💖 آبها نام تو را زمزمه می‌كنند🌊 درخت‌ها به احترام تو سبز می‌شوند🌱 نسیم دعای عهد را در گوش سروها می‌خواند...🍃 شكفتن گل رویت بهترین هدیه برای منتظران است💓 البته اگر منتظر واقعی باشیم وبرای ظهورتان تلاش کنیم وگرنه شرمنده بودن خیلی سخته...💔 اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج 🤲🏻 @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ 🌹 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
👩‍⚖   🌷 ﷽ *** مشتم رو روي ميز آريا كوبيدم و خودم رو بهش نزديك كردم. با چشمهايي برافروخته و قرمزشده بهش خيره شدم. - اين آخرين هشدارم بود! آريا از روي صندلي بلند شد و قبل از اينكه چيزي بگه با قدمهاي بلند ازش دور شدم و در رو با صدا به هم كوبيدم. كلافه و عصباني تر از اون بودم كه بتونم خودم رو كنترل كنم؛ فكر اينكه بخوان آسيبي به زن و بچه م برسونن هرلحظه ديوونه ترم ميكرد. گوشي رو برداشتم و به مبينا زنگ زدم. چندتا بوق خورد؛ اما كسي برنداشت. حالا ديگه نگراني هم به حالتهام اضافه شده بود و به زمين و زمان بدوبيراه ميگفتم. شماره ي بيمارستان رو گرفتم؛ اما اونجا هم اشغال بود. ديگه داشتم ديوونه ميشدم. با خودم ميگفتم «نبايد بذارم مبينا بره سر كار، نبايد بذارم اون عوضيا آسيبي بهش بزنن.» كتم رو برداشتم كه بيمارستان برم دنبالش كه گوشيم زنگ خورد. صداي آروم و دلنشينش كه مثل هميشه آرومم ميكرد توي گوشم پيچيد: - سلام عزيزدلم. ميخواستم دادوبيداد كنم. ميخواستم شكايت كنم از اينكه گوشيش رو جواب نداده و من رو تا سر حد مرگ كشونده. ميخواستم از اينهمه دلنگراني براش بگم؛ اما زبونم روي يه جمله قفل شد. - خيلي دوستت دارم. انگار شوكه شده بود كه فقط صداي نفسهاش از پشت گوشي مياومد و دوباره گفتم: - چيكار كردي با دلم كه هر لحظه برات تنگ ميشه؟ صداش دوباره تموم آرامش بود. - نميگي با اين حرفات غش كنم؟ - تو فقط برام حرف بزن، الان فقط تو ميتوني آرومم كني. چند لحظه صبر كن. انگار جايي ميرفت تا راحتتر صحبت كنه و بعد از چند دقيقه صداش پيچيد، صدايي كه برام از هر مسكني آرامش بخش تر بود و از هر دوايي درمانگرتر. - «ماه من غصه چرا؟ آسمان را بنگر كه هنوز بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبي و پر مهر به ما ميخندد يا زميني را كه دلش از سردي شبهاي خزان نه شكست و نه گرفت؛ بلكه از عاطفه لبريز شد و نفسي از سر اميد كشيد و در آغاز بهار دشتي از ياس سپيد زير پاهامان ريخت تا بگويد كه هنوز پَر امنيت احساس خداست ماه من غصه چرا؟ تو مرا داري و من هر شب و روز آرزويم همه خوشبختي توست ماه من دل به غم دادن و از يأس سخنها گفتن كار آنهايي نيست كه خدا را دارند ماه من غم و اندوه اگر هم روزي مثل باران باريد يا دل شيشهايت از لب پنجره ي عشق زمين خورد و شكست با نگاهت به خدا چتر شادي وا كن و بگو با دل خود كه خدا هست، خدا هست هنوز او همانيست كه در تارترين لحظه ي شب راه نوراني اميد نشانم ميداد او همانيست كه هر لحظه دلش ميخواهد همه زندگيام غرق شادي باشد ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد معني خوشبختي بودن اندوه است اينهمه غصه و غم اينهمه شادي و شور چه بخواهي و چه نه ميوه يك باغند همه را با هم و با عشق بچين ولي از ياد مبر پشت هر كوه بلند سبزهزاريست پر از ياد خدا و در آن باز كسي ميخواند كه خدا هست خدا هست خدا هست هنوز» با مزه ي شوري روي لبم متوجه سيل اشك جاري از چشمهام شدم و ديگه طاقت نياوردم. بهش گفتم كه ميام پيشت و چندلحظه بعد بدون توجه به كسي دستش رو گرفتم و به خونه رفتيم و من غرق در آرامش شدم و فقط به دوتا چشمهاي قهوه اي روبه روم خيره بودم و خريدانه نگاهشون ميكردم. 🦋🌹🌷🦋🌹🌷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
شاميان نازِ يتيمانه نمي دانند چيست! غيرِ اَخم و قهر و تندي كاري آيا كرده اند؟ دخترت را زَجر كُش كردند هَرزه چشم ها غربتم را سنگ و خاكستر تسلّي­ا كرده اند علیرضاشریف @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
عاقبت سایه بالای سرم می آید پدر خوبتر از خوبترم می آید مثل یک شاخه خشکم که شکستند مرا پدر از را ه رسد برگ و برم می آید بی عصا روی زمین میکشم این پیکر را به امیدی که ز ره بال و پرم می آید باز هم میل تماشای فلک را دارم با پدر نیز علمدار حرم می آید نیست آهی به بساطم بخرم پارچه ای پدرم گفته که چادر به سرم می آید گوشواره و النگو به چه کارم آید وقتی از عرشه نی ها گوهرم می آید آبرویم نرود کاش در این وادی شام همه جا گفته ام امشب پدرم می آید منتظر مانده ام وجان به لبم آمده خبری گرکه نیاید خبرم می آید مو پریشانم و خاکستری و سوخته ام است هرچه امد به سر تو به سرم می آید ای کسی که به من و خواهر من طعنه زدی صبر کن صبر عموی قمرم می آید @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
✅ مهمترین معروفها ... معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم؛ هر کسی که در این راه تلاش کند، آمر به معروف است؛ حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، بزرگ‌ترین معروف است. معروفها اینها هستند: اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، و آماده‌ی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهم‌ترین معروفها اینها است و در راه این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند. «بیانات در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۴/۱/۱» @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
💠 قدس‌سره: «ای عزیز من! مراعات را در تمام اعمال بکن که عملِ بی‌نشاط معلوم نیست نتیجه‌ای برای داشته باشد». حال و نشاطِ عبادت به عواملی بستگی دارد که باید باشیم؛ مثلاً پرخوری، مجادله و دعوا، بازارگردیِ بیهوده و... همگی باعث می‌شود هنگام و دعا، نشاط کافی را نداشته باشیم. گاهی سنگینی نمی‌گذارد انسان نشاط داشته باشد؛ از این رو ابتدا باید کند. «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ». فقط به این معنا نیست که آن مستجاب نمی‌شود، بلکه گاهی به این صورت است که انسان اصلاً زبانش به دعا باز نمی‌شود و دلش حال و حوصله یک چند دقیقه‌ای با خداوند را ندارد! 📚برگرفته از کتاب (در باب استغفار و آداب آن) ✍🏻تألیف @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق عليه السلام فرمودند: سرزمين كربلا و آب فرات، اولين زمين و نخستين آبى بودند كه خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشيد.✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
بسکه سیلی خوردم😭 شامیان رونق صبح و سحرم را بردند گریه کردم بابا بسکه فریاد کشیدند، سرم را بردند😔 پیش چشم عباس سرِ بازار، همه اهلِ حرم را بردند @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 اگر به خانه هانى بروى، مى بينى كه خانه او دو قسمت دارد; قسمتى كه مخصوص رفت و آمد مهمانان است كه ما به آن، "قسمت بيرونى" مى گوييم. قسمت ديگر هم، مخصوص زندگى خصوصى هانى است كه ما به آن، "قسمت اندرونى" مى گوييم. هانى اتاقى را در قسمت اندرونى خانه خود به مسلم داده است تا هيچ كس متوجّه حضور مسلم در خانه نشود. وقتى مردم به خانه هانى مى آيند در قسمت بيرونى مى نشينند و از قسمت اندرونى خبر ندارند. نمى دانم نام شَريك را شنيده اى؟ شَريك، اهل بصره مى باشد و در جنگ هاى مختلفى در ركاب حضرت على(ع) شمشير زده است. او اكنون به شهر كوفه آمده و در خانه هانى منزل نموده است و همواره هانى را به يارى كردن مسلم تشويق مى كند. ابن زياد براى آنكه در ميان مردم جا باز كند، سعى مى كند با مردم رفت و آمد داشته باشد و خود را چهره اى مردمى نشان دهد. مدّتى است كه شَريك به سختى بيمار شده و در بستر قرار گرفته است. بزرگان كوفه به ديدار او مى روند و اين خبر به ابن زياد مى رسد. ابن زياد تصميم مى گيرد به عيادت شَريك برود; براى همين يك نفر را مى فرستد تا به او خبر بدهد. در اين هنگام شَريك از هانى مى خواهد تا همه مردم را از خانه بيرون كند. خانه هانى خالى مى شود. شَريك به مسلم پيغام مى دهد كه كار مهمّى با او دارد. مسلم به كنار بستر شَريك مى آيد. هانى هم آنجاست. شَريك به مسلم رو كرده و مى گويد: "اكنون قربانى، خود به قربانگاه مى آيد، ابن زياد تعداد زيادى از شيعيان را به شهادت رسانده است، وقتى او به عيادت من آمد، او را غافلگير نموده و به قتل برسان! مطمئن باش با كشته شدن ابن زياد، ديگر، كسى با تو دشمنى نخواهد كرد". 🦋🔷🔵🦋🔵🔷🦋 <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج.🌹 🦋🌹💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖پروردگارا در این شب که نوید بخش امید و رحمت توست هر آنکه چشم بخواب برد، قلبش سرشار از امید و زندگی اش سرشار از رحمت و برکت تو باد دوستان✨🌙 🌙 ✨           @hedye110 🏴🖤🏴
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🦋🌷❤️🔷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
از فراقت چشم ها غرق باران می‌شود عاشق هجران کشیده زودگریان می‌شود کوری چشم حسودانی که طعنه می‌زنند عاقبت می آیی ودنیا گلستان می‌شود  @delneveshte_hadis110 <====💠🏴🖤🏴💠====>
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110