eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.1هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
43 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از خواندن زيارت "آل ياسين"، اين دعا را خوانده مى شود: بار خدايا! از تو مى خواهم بر محمّد، فرستاده خودت درود بفرستى، محمّد، پيامبر مهربانى ها و روشن كننده راه توست. از تو مى خواهم كه قلب مرا با نور ايمان روشن كنى، توفيق دهى تا جز به خوبى ها انديشه نكنم. تو كارى كن كه هر وقت مى خواهم كارى انجام بدهم، ابتدا در مورد آن آگاهى كسب كنم، قدرتم بده تا بتوانم اعمال خوب انجام بدهم، توفيقم بده تا همواره راست بگويم و از دروغ دورى كنم. بار خدايا! تو بصيرت و آگاهى در دين را به من كرم نما تا مبادا در راه دين تو، فريب فتنه ها را بخورم. كارى كن تا چشم من در هر چيز، آثار عظمت و بزرگى تو را ببيند و گوش من، حكمت و سخنان پندآموز بشنود. به قلب من نظر كن و آن را جايگاه محبّت محمّد و آل محمّد قرار بده، تو ظرف مرا از مهر و ولاى آنان چنان پر كن كه ديگر جايى براى محبّت غير آنان نماند، به آنجا برسم كه فرزند و همسر و دوست خود را به خاطر آنان دوست داشته باشم، آن فرزندى براى من عزير باشد كه ولاى آنان را داشته باشد، آن دوستى براى من گرامى باشد كه عشق آنان را به دل داشته باشد... خدايا! تو مرا به اين خواسته هايم برسان تا در لحظه جان دادن، در آغوش مهربانى تو باشم و به عهد و پيمان خود وفا كرده باشم. بار خدايا! بر مهدى(ع) درود و صلوات بفرست، او كه حجّت و خليفه تو در روى زمين است، همان كه همه مردم را به سوى تو مى خواند. مهدى همان كسى است كه عدالت را در زمين برقرار مى كند، او به امر تو قيام مى كند و مردم را به سوى تو فرا مى خواند، او آقاى اهل ايمان است. او كفر و بت پرستى را نابود خواهد نمود. او تاريكى ها را از بين مى برد و حق و حقيقت را روشن مى كند. همه سخنان او حكمت و صدق است. او جلوه كاملى از نور تو در روى زمين است، او فقط به فرمان تو عمل كند و از عظمت و بزرگى تو در خوف است. او همچون دوستى دلسوز براى همه است، او كشتى نجات است، او پرچم هدايت است، او روشنىِ چشم همه است، اوست كه دنياى تيره و تار را روشن مى كند. وقتى كه دنيا پر از ظلم شود، او قيام خواهد نمود و همه جا را پر از عدل و داد خواهد كرد. خدايا! بر مهدى(ع) صلوات و درود بفرست، همان كه فرزندِ امامان پاك است. تو بر همه بندگانت دستور دادى تا از خاندان پيامبر پيروى نمايند و حق آنان را مراعات كنند و آنان را از هر پليدى و زشتى پاك نمودى. تو مهدى(ع) را يارى كن و با يارى او، دين خودت را نصرت ببخش. دوستان مهدى(ع)، دوستان تو هستند، آنان در روزگار غيبت گرفتار شده اند، تو اگر مهدى(ع) را يارى كنى، در واقع همه دوستان خودت را يارى كرده اى، پس نصرت خودت را براى مهدى(ع) بفرست و او را يارى كن! ما را هم در گروه ياران مهدى(ع) قرار بده! وجود مهدى(ع) را از شر هر ستمگرى حفظ نما و هر بلايى را از او دور كن! تو خودت حافظ جان او باش! هر چه زودتر عدالت را به دست او در دنيا برقرار كن! ياران مهدى(ع) را يارى كن، دشمنان او را نابود نما و به دست او همه ستمگران را به خاك ذلّت بنشان، همه كافران و گمراهان را به دست او به سزاى اعمالشان برسان! خدايا! مرا از ياران مهدى قرار بده، آنان كه شيعه او هستند و از او پيروى مى كنند و گوش به فرمان او هستند. خدايا! آل محمّد(عليهم السلام) آرزوى بس بزرگ به دل دارند، آن ها چشم انتظار ظهور مهدى(ع) هستند، خدايا! ظهور مولايم را نزديك گردان، همان روزى كه آل محمّد به آرزوى خود مى رسند. خدايا! دشمنان آل محمّد(عليهم السلام) از ظهور مهدى(ع) در هراس بوده و هستند، آنان ستم هاى زيادى به اين خاندان نموده اند، آن ها مى دانند كه روز ظهور، روز انتقام است، روزى كه تو انتقام مظلومان را خواهى گرفت. خدايا! عمر مرا طولانى كن تا با چشم خود ببينم كه دشمنان آل محمّد به چه سرنوشتى دچار خواهند شد. من آن روزى را فراموش نمى كنم كه عُمَر، خليفه دوم به سوى خانه فاطمه آمد و فرياد زد: "برويد هيزم بياوريد" عدّه اى با هيزم به سوى او آمدند، آن روز او شعله آتشى در دست داشت و دستور داد: "اين خانه را با اهل آن به آتش بكشيد" . هنوز چند روزى از رحلت پيامبر نگذشته بود. آيا آنان فراموش كردند كه پيامبر بارها فرموده بود: "فاطمه پاره تن من است". سپس او هيزم ها را آتش زد، درِ خانه نيم سوخته شد . عُمَر جلو آمد و لگد محكمى به در زد. 🔺🔻🔺🔻🌹🔺🔻🔺🔻 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
امام رضا(ع) در مدینه، پس از امامت اشاره مدت امامت حضرت رضا(ع) حدود 20 سال طول کشید، که 17 سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. امام رضا(ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگی امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد، و به تدریس و تکمیل حوزه‌ی علمیه جدّش امام صادق(ع) پرداخت و در این راستا گام‌های بزرگ و استواری برداشت. موقعیت امام رضا(ع) در مدینه، همه‌ی علما و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی حجاز را تحت‌الشعاع خود ساخت، مردم آن بزرگوار را در همه‌ی شؤون مادّی و معنوی، مرجع و پناه خود می‌دانستند، و نور وجود او چون خورشیدی بر قلب‌ها می‌تابید، و تاریکی‌ها را از نظرات گوناگون روشن می‌ساخت. آن حضرت برای رفع مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم، در همه‌ی امور دخالت می‌کرد، و در متن جامعه قرار داشت، و در امور و مسائل مختلف اجتماعی هرگز لحظه‌ای بی‌تفاوت نزیست، به ویژه در دو بُعد فرهنگی و سیاسی، تلاش فراوان داشت، آن بزرگوار در گفتگویی با مأمون در خراسان، فرمود: وَ مَا زَادنِی هَذا الاَمر الَّذی دَخَلتُ فِیه، فِی النِّعمة عِندِی شَیئاً وَ لَقَد کنتُ بِالمَدینة وَ کِتابِی یَنفذ فِی المَشرِقِ وَ المَغربِ، وَ لَقَد کنتُ ارکَب حِمارِی، وَ اَمُرّ فِی سکک المَدِینَة، وَ مَا بِها اَعزّ مِنِّی، وَ مَا کَان بِها اَحَدٌ یَسألنی حَاجَة یُمکِننِی قَضَاؤهَا لَهُ الَّا قَضَیتُهَا لَهُ: «اینکه من در اینجا (خراسان) به عنوان ولیعهد، شده‌ام از نظر من هیچ‌گونه بر موقعیت من افزوده نشده است، من در مدینه در موقعیتی بودم که نامه‌ام به مشرق و مغرب می‌رفت (دست خطّم را در همه جا می‌خواندند) بر مرکب خود سوار می‌شدم، و در راه‌های مدینه عبور می‌کردم، هیچ‌کس در آنجا عزیزتر از من نبود، و هرکسی حاجتی داشت و آن را از من می‌طلبید، تا حدّ توان نیازهای نیازمندان را تأمین می‌کردم.» موضع‌گیری امام رضا(ع) در برابر هارون پس از شهادت امام کاظم(ع) که در سال 183 هـ.ق رخ داد، آغاز امامت حضرت رضا(ع) شروع شد، و با توجه به اینکه هارون (پنجمین خلیفه عباسی) در سال 193 از دنیا رفت، ده سال از امامت حضرت رضا(ع) معاصر این زمان بود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
كودك كه بودم، بعضى از شب ها برق قطع مى شد و همه جا در تاريكى فرو مى رفت. يك شب فقط چند شمع داشتيم، آن ها را روشن كرديم. من تمام روز به دنبال بازى بودم و آن وقتِ شب، يادم آمده بود كه بايد تكليف مدرسه را انجام بدهم. چند آينه را دور شمع چيدم، نور چند برابر شد و من توانستم تكليف مدرسه را انجام بدهم. امام معصوم همانند نور است و امامزاده همانند آن آينه ها. امامزادگان آن نور مقدّس را به ما منتقل مى كنند. هر چقدر مقام و منزلت يك امامزاده بيشتر باشد، نور بيشترى را منتقل مى كند. اين ماجرا را بارها شنيده ام: روز قيامت كه فرا مى رسد، فرشته اى ندا مى دهد: "اى مردم! چشمان خود را فرو گيريد كه فاطمه(س)مى خواهد از صحراى قيامت عبور كند". همه چشمان خود را فرو مى گيرند و فاطمه(س)همراه با هزاران فرشته به سوى بهشت حركت مى كند. وقتى او به پل صراط مى رسد، در آنجا مى ايستد، او گروهى از دوستان خود را مى بيند كه به سوى جهنّم برده مى شوند، او با خداى خويش سخن مى گويد: "خدايا! تو مرا فاطمه نام نهادى، و عهد كردى كه دوستانم را از آتش جهنّم آزاد گردانى. از تو مى خواهم امروز شفاعت مرا در حقّ دوستانم قبول كنى". سخن فاطمه(س) به پايان مى رسد، صدايى به گوش مى رسد، اين خداست كه با او سخن مى گويد: "اى فاطمه! امروز روز توست! هر كس را كه مى خواهى شفاعت كن و با خود به سوى بهشت ببر". و فاطمه(س) دوستان خود را شفاعت مى كند و آنان همراه او، وارد بهشت مى شوند. به راستى چرا در روز قيامت، فرشته اى ندا مى دهد كه همه سرهاى خود را پايين بگيرند تا فاطمه(س) عبور كند؟ عدّه اى خيال كرده اند كه چون مردان بر فاطمه(س) نامحرم هستند، خدا چنين دستور مى دهد. در حالى كه اين دستور خدا، براى زنان نيز هست. در روز قيامت، زنان نيز بايد سرهاى خود را پايين بگيرند تا فاطمه(س) از صحراى قيامت عبور كند. راز اين دستور در چيست؟ روز قيامت، حقيقت فاطمه(س) جلوه گر مى شود، چه كسى طاقت دارد به نور خورشيد نگاه كند؟ چشم ها از ديدن خورشيد، ناتوانند، چگونه اين چشم ها مى خواهند حقيقت فاطمه(س) را ببينند؟ روز قيامت روز شُكوه فاطمه(س) است و آن روز، حقيقت او جلوه گر مى شود. آقاى من! تو خود مى دانى كه چرا اين ماجرا را نوشتم، من كه در دام دنيا گرفتار شده ام و روح من دچار آلودگى ها شده است، چه بسا نتوانم با چهارده معصوم ارتباط داشته باشم، حقيقت معصوم را هيچ كس نمى تواند درك كند. بين من و معصوم، بى نهايت فاصله است. اينجاست كه من به تو متوسّل مى شوم. تو جايگاهى بس بزرگ دارى ولى جايگاه تو كمتر از امام معصوم است و براى همين من راحت تر مى توانم با تو ارتباط بگيرم. اكنون ديگر مى دانم چرا گاهى به زيارت معصوم مى روم و حاجت نمى گيرم ولى از تو حاجت را گرفته ام. اشكال از من است، من روحم آلوده شده است و فاصله ام با معصوم زياد شده است و ديگر شايستگى آن را ندارم كه فيض از معصوم به من برسد، ولى تو يك واسطه هستى، تو مى توانى با معصوم ارتباط بگيرى، وقتى من به تو متوسّل مى شوم تو نزد معصوم شفاعت مرا مى كنى. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9