#وقایع_آخرالزمان
#قسمت_بیستم
صیحه آسمانی | خَسفِ بَیداء
💡 #شباهت:
در بین پنج علامتِ حتمی ظهور، فقط این دو علامتند که به صورت معجزهاند.
💡 #تفاوت:
۱_ صیحه معجزه ای از سوی آسمان
اما خَسفِ بَیداء معجزه ای از سوی زمین است.
۲_ صیحه را همه میشنوند
اما خَسف فقط بر تعداد خاصی از انسانها اتفاق خواهد افتاد.
۳_ صیحه فقط جنبه گزارش و اطلاعرسانی دارد .
اما خَسف، دخالت مستقیم خدا در حمایت از جبهه حق میباشد.
۴_ صیحه گرچه پدیده ای اعجازگونه است .
ولی از آنجا که بیشتر جنبه اطلاع رسانی دارد ممکن است با اقدامات رسانه ای جبهه باطل از خاصیتش کم شود،
اما خسف بیداء اقدامی کوبنده است که جبهه باطل از انجام نمونه مشابه آن عاجز میماند...
📔 تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۱۸۲
سپاه ابرهه به سوی امام مهدی علیه السلام
در طول تاریخ، دو سپاهِ جنگی وجود داشته و خواهد داشت که در مسیر مکه به شکل اعجازآمیز و با دخالتِ نیروه های غیبی نابود میشوند:
۱_ #سپاه_ابرهه
که به هدف کشتن روح و حقیقت کعبه، بدان سمت حرکت میکند و در میانه ی راه به بلایی از سوی آسمان گرفتار میشود.
۲_ #سپاه_سفیانی
که در یورش به سمت مکه، به نفس زکیه [شخصیتی الهی و خاص] سوء قصد دارند،
اتفاق خواهد افتاد و همچنین سوء قصد آنها به امام مهدی علیه السلام، که آن سپاه بین مدینه و مکه در سرزمین بیداء به بلایی از سوی زمین به هلاکت میرسند.
💠💠💠💠🔹💠💠💠💠
#وقایعآخرالزمان
#منتظرانظهور
#اوخواهدآمد
#دلنوشتهوحدیث
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#نشرحداکثری
#کپیآزاد
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
#رمان_محمد_مهدی🪴
#قسمت_بیستم🪴
🌿﷽🌿
🔰دیگه داشت ماه مهر ، اولین سال تحصیلی تمام میشد و بچه های سال اول ، هم با مدرسه آشنا شده بودن ، هم با معلم ها و نظام تعلیم و تربیت
💠 #محمد_مهدی روز به روز خودش رو بیشتر نشون میداد ،از نظر مذهبی هم واقعا هم از نظر رفتاری و هم اعتقادی ، یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود، سعید ، پسردائی #محمد_مهدی هم مونده بود تو دو گانگی
یا باید رفتار خشک و متعصبانه پدرش رو به پای اسلام می نوشت ، یا باید رفتار متعادلانه آقا هادی رو به عنوان رفتار اسلامی می پذیرفت
👈 اما ساسان !
هنوز حواس #محمد_مهدی به اون بود و به راحتی ازش دل نمی کند ، از طرفی میدید گاهی عاشق مطالب دینی و قصه های قرآنی هست ، اما از طرفی میدید از درون ناراحت هست و گاهی یه گوشه ای گریه می کنه
و معلوم هست گریه به دلیل دوری از خانواده و دلتنگی نیست
✳️ حالا این #محمد_مهدی بود که تونسته بود نظر همه حتی مسئولین مدرسه رو جلب کنه ، مخصوصا مدیر مدرسه که بسیار راضی بود و تو همین کمتر از یک ماه که مدرسه ها باز شده بود، به استعدادش پی برد و اجازه میداد زنگ های تفریح ، برای بچه ها حرف بزنه و داستان های دینی و مذهبی برای بچه ها بگه
👈 واقعا اگر همه معلم ها و مدیرهای مدارس این طور می شدن، چه بهشتی می شد
💠 گاهی اوقات تو مدرسه وسط حرفهاش ، سعید میگفت نه ، اینجوری نیست
چون بابام یه جور دیگه گفته !
اما #محمد_مهدی با استدلال بهش یاد میداد که حرف درست این هست ،
سعید مدام توی فکر می رفت که واقعا حرف کدوم رو قبول کنه ، ازکدوم نوع تفکر و رفتار ، الگو بگیره؟
🌀 اما باز هم تمام فکر و دهن #محمد_مهدی ، روی ساسان متمرکز شده بود.
تصمیم گرفت موضوع را با پدرش در میون بگذاره
آقا هادی بعد اینکه با دقت تمام حرفهای پسرش رو گوش کرد بهش گفت...
ادامه دارد...
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹