eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
4_644236607544623155.mp3
5.27M
🔊 🎼 پادڪست بســیار زیـبا 🎤آیت الله ناصــــــــــرۍ ✅ ⏱ ۵ دقـــیقه و ۲۸ ثانـــیه 🌺 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🕰 بعد از نماز به سجده رفتم و برای بخت سیاه خودم گریه ‌کردم و زمزمه‌وار ‌گفتم‌: «خدایا من که به هر کسی راضی شده بودم. مگه من چی‌خواستم، شوهر و زندگی داشتن که دیگه حق هر کسیه، چیز زیادی ازت خواستم؟ من که گفتم هر جور آدمی باشه راضی‌ام. مردم شوهرشون محبت نمیکنه فوری میرن طلاق می‌گیرن، ولی من که میگم هر چی شد بفرست. دیگه چی بگم که راضی بشی؟ یعنی تو بساطت یه شوهر مفنگی و درب و داغون نداری؟ حالا مگه گفتم یه شاهزاده با اسب سفید برام بفرست؟ هر دفعه برمیداری یه عاشق دل خسته‌ی خالی بند بیخود برام می‌فرستی پایین، منم همین که باورش می‌کنم جا میزنه‌، نمونش همون آقا رامین تو دانشگاه، یا همین آقای طراوت که نمیخوام سر به تنش باشه. جای پیشنهاد ازدواج پیشنهاد چه میدونم دزدی میده. خدایا میشه تکلیف من رو روشن کنی، واقعا مشکلت با من چیه؟ اصلا نخواستم آقا، شوهر نمیخوام، فقط این عشق چی بود این وسط اونم از نوع یه طرفه، من میگم میخوام ازدواج کنم بعد تو یکی رو می‌فرستی اونم تو هیبت راستین که سرکارم بزاره؟ خدایی دست هر چی معما سازه از پشت بستی، ولی من اهل حل کردن نیستم. تا حالا تو عمرم یه جدول سودوکو حل نکردم اونوقت بیام این معماهای هزار توی تو رو حل کنم؟ ناله‌ام بالا رفت. خیلی سخته به خدا نمی‌تونم، نمی‌تونم... کسی آرام در اتاقک را باز کرد و وارد شد. لابد خانم ولدی است. سر از سجده برداشتم و اشک‌هایم را پاک کردم. –منم مدتیه که سجده‌هام طولانی میشه حالم میشه مثل حال تو. فوری برگشتم. نورا خانم پشت سرم نشست. خجالت کشیدم که من را در این حال دیده بود. –اگه نمازت تموم شده چادر نماز رو بده منم بخونم. چادر را روی سجاده گذاشتم. –شما چرا؟ خدارو شکر شوهر به این خوبی دارید. زندگی خارج از کشور و ... لبخند زد. –ناشکرم دیگه. یه زمانی واسه خودم زندگی می‌کردم و کاری با خدا نداشتم. از وقتی باهاش آشتی کردم اونم بهم توجه می‌کنه. چند سال پیش که دکترها بهم گفتن هیچ وقت بچه‌دار نمیشم فهمیدم جنس توجه خدا با همه فرق داره. الانم یه توجه نون و آبدار دیگه بهم کرده که احتمالا تهش میرسه به خودش. با چشم‌های گرد شده نگاهش کردم. "اینم که لنگه‌ی امیر محسنه." –منظورتون چیه؟ –خلاصه و واضحش میشه، سرطان دارم و چند وقت دیگه باید حلوام رو بخوری عزیزم. دستم را جلوی دهانم بردم. –وای! خدا نکنه، مگه میشه؟ لبخند زد. –چیه، بهم نمیاد مردنی باشم؟ آره بابا ما از اوناشیم. اونم چه سرطانی، یه وجب روغن روشه، یعنی دکترا گفتن عمرا دست از سرت برداره. شیمی درمانی و این حرفها هم دیگه خیلی دیره. چادر را روی سرش تنظیم کرد. لبهایش رنگ پریده‌تر از صبح شده بود. چشم‌هایش بی‌حال بودند. –الانم دست به دامنش شدم که اونور مرز حواسش بهم باشه، استقبال گرم ازم بکنه، یه وقت گیری چیزی دارم به مهربونی خودش ببخشه. هنوز مبهوت حرفهایش بودم. با لکنت پرسیدم: –او..ن...ور مرز؟ –منظورم اون دنیاست. –خدا نکنه، حالا چند تا دکتر دیگه... –ای بابا اونقدر دکتر رفتم که دیگه خودم شدم یه پا دکتر، شوهرم هر جا بگی من رو برده ولی خب دیگه، اون دکتر اصلیه من رو میخواد باید برم پیش خودش. درمانم پیش خودشه. (با انگشت سبابه به بالا اشاره کرد.) الانم شوهرم پرونده پزشکیم رو با آقا راستین بردن پیش چند تا دکتر. ببخشیدی گفت و نمازش را شروع کرد. نگاهی به بالا انداختم. "خدایا ممنون، باشه فهمیدم بدبخت تر از منم هست، چند تا تسبیح، صلوات و الحمدوالله و استغفرالله طلبت، فقط این خیلی دیگه بدبخته، اصلا کار من رو فراموش کن زندگی اینو سامون بده." دلم برای نورا سوخت و دوباره اشکم درآمد. از خدا برایش از صمیم قلب سلامتی خواستم. "خدایا شنیدم اگه عشق آدمها واقعی باشه دعاشون مستجاب میشه، ازت میخوام حال نورا رو خوب کنی، در عوض قول میدم هر بلایی سرم آوردی دیگه غر نزنم، به خدا قول میدم. " نماز نورا که تمام شد نگاهی به لباسهایم انداخت و با ذوق گفت: –راستی لباست خیلی قشنگه، کاملا پوشیدس، می‌تونم بعدا یه عکس ازش بگیرم؟ آخه اونجا خانم‌هایی که تازه مسلمان شدن با چادر مشکل دارن نمیتونن راحت سرشون کنن، گاهی هم دولتها اجازه نمیدن. می‌تونم این لباس رو بهشون پیشنهاد بدم. طرح جالبیه. هم کتش بلنده هم یقه‌‌اش پوشیدس. دامنشم گشاده و قدشم خوبه. برای تازه مسلمانها عالیه، دست و پا گیر هم نیست. حرفی نزدم، هنوز در شوک بودم. باورم نمیشد. یعنی این دختر به این زیبایی می‌خواهد بمیرد؟ این که شوهر دارد. پس شوهرش چه؟ به نظر که دختر مومن و دست به خیر هم هست که... ماتم برده بود. سجاده و چادر را جمع کرد و بی مقدمه گفت:–ماجرای شما رو مادر شوهرم بهم گفت. از این که این وصلت سر نگرفته خیلی ناراحت بود. 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110   
📣تلنگر ماشینت که جــوش مےآورد حرکت نمےڪنی ڪنار زده و مےایستی وگرنه ممکن است ماشین آتش بگیرد! خــودت هم همینطوری وقتی جوش مےآوری عصبانی‌میشوی تخـته‌گاز نرو بزن ڪنار ساڪت باش و هیچ نگو! وگرنه هم به خودت آســـیب می‌زنی هم به اطـــــرافیان! 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
✨﷽✨ 🌼چرا برای برخی گناهان مانند غیبت که روزمره انجام میدهیم هیچ احساس عذاب وجدانی نداریم ولی برای برخی مانند رابطه نامشروع حداقل، براے مدت کوتاهی ناراحت میشویم و عذاب وجدان داریم. مگر هردو ڪبیره نیستند؟ ✍پاسخ:‌گاهی اوقات نفس انسان با انجام دادن یڪ گناه، ڪم ڪم نسبت به آن عادت ڪرده و قبح گناه در نظرش شڪسته می شود. گاهی هم شیطان گناهان را در نظر انسان ڪوچڪ و بی اهمیت جلوه می دهد. دلیل این مسئله هر ڪدام ڪه باشد، مجوز گناه نیست و همانطور ڪه فرمودید هر دوے اینها گناه ڪبیره است و پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم فرمودند: "الغِيبَةُ أشَدُّ مِن الزِّنا ، قيلَ :وكيفَ ؟ قالَ : الرجلُ يَزني ثُمّ يَتوبُ فَيَتُوبُ اللّه‏ُ علَيهِ ، وإنّ صاحِبَ الغِيبةِ لايُغفَرُ لَهُ حتّى يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ ؛ غيبت‏ ڪردن بدتر از زناست. عرض شد: چگونه؟ فرمود: مرد زنا می ڪند و سپس توبه مى‏نمايد و خدا توبه‏اش را مى‏پذيرد . امّا غيبت ڪننده آمرزيده نمى‏شود ، تا زمانى ڪه غيبت شونده او را ببخشد. 📚 الترغيب والترهيب : 3 / 511 / 24 ‌‌‌‌ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🛑حضرت موسی "علیه السلام "وقتی با قومش بنی اسرائیل ، برای نجات از دست فرعون حرکت کردند ؛ خداوند به او گفت به طرف نیل برو .وقتی رسیدند مشاهده کردند نمی توانند ، لذا به خداوند گفتند : 《 اِجعَل لَنا مَخرجاً》 در اینجا باز عبدالله بن سلام به نقل از پیامبر" صلی الله علیه و آله و سلم "می گوید : وقتی که حضرت موسی "علیه السّلام " به کنار نیل رسید این ذکر را گفتند : 《 اللهم لَکَ الحَمدُ وَ اِلَیکَ المُشتَکی وَ اَنتَ المُستَعانُ وَلاحَول ولا قُوَّه اِلّا بِالله العَلیّ العظیم》 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🛑 در چه کارهایی عجله خوب است؟ ✍حاج آقا قرائتی: اسلام، برای تشکیل خانواده، دستورات سهل و آسانی وضع کرده تا سبب رغبت افراد به ازدواج و سرعت در تشکیل خانواده باشد. ازدواج، یک عمل خیر بوده و شتاب درآن امر پسندیده ای است. ⬅️ قرآن کریم، در مورد كارهاى خير دستور سبقت و مسابقه مى‏ دهد. «فاستبقوا الخيرات» و از كسانى كه در انجام كارهاى خير از يكديگر سرعت مى‏ گيرند، ستايش كرده است. «يسارعون فى الخيرات» در اذان كه شعار رسمى مسلمانان است با جمله «حىّ على‏ الصّلاة» و «حىّ على الفلاح» مردم را به سرعت و شتاب و سبقت در نماز، دعوت مى‏كند. شعار «عجله كار شيطان است» همه جا درست نيست، زيرا در كارهاى خير به ما سفارش كرده‏اند كه عجله كنيد... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
" اين متن طلاست "❤️🍃 تولد انسان روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن!! بنگر در این فاصله چه کردی؟؟!! گرما بخشیدی....؟؟!! یا "سوزاندی❤️🍃.....! 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حضرت علی (؏) سوال کردند: سنگین‌تر از آسمان چیست؟ فرمود: تهمت به انسان بےگناه. از دریا پهناورتر چیست؟ فرمود: قلب انسان قانع. از زهر تلخ‌تر چیست؟ فرمود:صبر در برابر نادان‌ها 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
عزیرانی که در نماز_شب امشب یاد خواهندشد ❤️ 💖آیه لواسانی 💖 بهجت 🌷شهید حاج مهدی مطلبی سالگردشونه 🌷شهید حججی 🌷شهید محمد بخشی ✅🌹مجید صمدیان ✅🌹 امیر حسین صمدیان ✅🌹گلبانو رسولی نام شهداتون رو برامونبفرستید تا در نماز شب دوستان نماز شب خون یادشون کنند...🌻🌻 التماس دعای فرج ☘💐🌻             @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
  تاثیر نماز شب بر افسردگی و شادابی  بارها در نمناک اشاره شده است که شادابی و افسردگی هر فردی قبل از اینکه تحت کنترل و اراده وی باشد حاصل تغییرات و فعل و انفعالات سلسله اعصاب مرکزی بدن می باشد. به عنوان مثال:ترشح و افزایش ماده شیمیایی «دوپامین» در بدن شخص بدون اینکه خودش بخواهد موجب شادی غیر ارادی و کاهش آن موجب افسردگی می شود.  «کورتیزول» نیز از جمله مواد شیمیایی می باشد که ترشح آن موجب شادی در فرد شده که بیشترین ترشح آن در ساعات سحرگاهی اتفاق می افتد و در صورت بیدار بودن شخص در این سال لذت سرمستی العاده ای به او بخشیده می شود و در تمام طول روز و تاثیر آن را خواهد دید.  بنابر این به این ترتیب آشکار شد که شادی و شرف در زندگی انسان با شب زنده داری و نماز شب میسر می شود و همچنین دلمردگی و افسردگی به مرور زمان با نقش نماز شب در زندگی زدوده می شود.  بیماری هایی همچون اختلال دوقطبی ، افسردگی روانی ، تنگی نفس ، بیماری قند ، اضطراب ، شیزوفرنی ، کم خونی ، مالیخولیا ، بیماری های مجاری تنفسی ، پوکی استخوان ، سکته قلبی ، عوارض پیش از قاعدگی خیال پردازی و مشکلات روده با تاثیرپذیری شگفت انگیز از نماز شب بهبود می یابند.  💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ اول کار است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ باب اسرار است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ نغمه جان است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم الهی به امید تو 🌹💖🦋❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مهدی بیا ، تا نیایی گره از کار بشر وا نشود 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🕰 –پس شما با من آشنایی قبلی دارید؟ –غیر حضوری بله، اونقدر تعریفت رو شنیدم که دلم می‌خواست زودتر ببینمت. –از من تعریف شنیدید؟ –بله دیگه، هم مادر شوهرم تعریفت رو کرد، هم دیشب که با آقا راستین بیرون بودیم گفت که خیلی بی‌شیله‌پیله و ساده هستی. با شنیدن اسمش در دلم غوغا به پا شد. خجالت زده پرسیدم: –واقعا؟ با لبخند چشم‌هایش را باز و بسته کرد. "نمردیم و بالاخره از منم تعریف کردن." –نظر لطفشونه. بلند شد. –اگه کار نداری بیا بریم تو اتاق آقا راستین، هم من کارام رو با لب تابش انجام بدم هم چند دقیقه‌ایی با هم حرف بزنیم. از حرفش استقبال کردم. شاید از بین حرفهایش باز هم از او چیزی می‌گفت. لب تاب راستین را باز کرد و زیر لب گفت: –رمزش چند بود؟ بعد وارد شد و شروع به تایپ کرد. پرسیدم: –کار می‌کنید؟ سرش را کج کرد. –کار که نمیشه گفت کلاس مجازیه، یه چیزهایی تدریس می‌کنم. دیشب گوشیم به مشکل خورد، برنامه‌ها رو ریختم تو لب‌تاب آقا راستین که بتونم امروز سر کلاس حاضر بشم. سرم را تکان دادم. –چه استاد وقت شناسی! –آخه دیگه باید کم‌کم کلاس رو تموم کنم، شاید عمرم قد نده. واسه همین در روز دوتا کلاس میزارم که زود تموم بشه. –خسته نمیشن؟ –اونقدر اونا مشتاق هستن که منم سر حال میارن. اکثرا میگن تا حالا از این حرفها نشنیدیم. از هزارتا کلاس یوگا آرامشش بیشتره، برای همین دارم سعی می‌کنم حداقل این مبحث رو تموم کنم. نفسم را بیرون دادم و گفتم: –جالبه، اینوریا کشته مرده‌ی رقص‌و آواز اونوریا هستن، اونا کشته مرده‌ی سخنرانی و حرفهای معارف ما هستن. نورا خندید. – باور نمی‌کنی اونقدر اونجا فقر و فحشا و فساد هست که مردمشون یه جورایی برای نجات خودشون با اونجور.... آن روز با نورا در مورد همه چیز حرف زدیم. از هم صحبتی‌اش لذت بردم. در آخر شماره‌اش را گرفتم تا دوستیمان ادامه پیدا کند. چون فامیل راستین بود، احساس می‌کردم مثل یک سیمی مرا به منبع عشقم متصل می‌کند. چند روزی گذشت و من هر روز حال نورا را از طریق تلفن می‌پرسیدم. دیگر شرکت نیامد. می‌گفت توانش کم شده و نیاز دارد که بیشتر استراحت کند. با یک خوشحالی و انرژی غیر قابل باوری می‌گفت که دیگر کارم در این دنیا تمام است. که فکر می‌کردم می‌خواهد به مسافرت برود. حرفهایش تنم را می‌لرزاند، من جای او می‌ترسیدم. مدام از من می‌خواست که به دیدنش بروم. می‌گفت پدر و مادرش خارج از کشور زندگی می‌کنند اینجا به جز خانواده همسرش فامیلی ندارد. ... 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
ویژه ⇦ مادر امام رضا علیه‌السلام ← روایت عیون اخبار الرضا در عیون اخبار الرضا آمده است که: علی بن میثم از پدر خود نقل کرده که وقتی حمیده مادر موسی بن جعفر (ع) مادر حضرت رضا (ع) (نجمه) را خرید، گفت: در خواب پیغمبر اکرم (ص) را دیدم، فرمود: «حمیده، این ... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
مداحی_آنلاین_عشق_حقیقی_حجت_الاسلام_عالی.mp3
2.99M
♨️عشق حقیقی 👌سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
عجب عکسی😍 خیلی حرف داره واسه گفتن.... 🌻🌹💖🦋
‏ما از ابرهیم ها خاطرات خوشی داریم از ابراهیم هادی از ابراهیم همت اکنون هم منتظر سید ابراهیم رئیسی هستیم تا خاطره خوشی بسازد 👌👌👌👌👌✌️✌️✌️💪 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
به ما ربطی نداره... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ 💌 ✅ علما باید سیاسی‌ترین قشر جامعه باشند. ✍پیامبر اکرم (ص) فرموده است : 🍃العلماء ورثه الانبیاء ☜پس علما باید سیاسی ترین قشر جامعه باشند ، ✓ ☜چون انبیاء در صدر وظایفشان نجات مردم از ظلم و طاغوت بوده است . 💯✔️ 🎤✨ 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
هرگز نمزت رو ترک نکن 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
🔴 علل ترس از مرگ 🔰 دلیل اینکه انسان ها از مرگ می‌ترسند این است که هیچ شناختی از مرگ ندارند . وقتی بدانیم مرگ چه حقیقت شیرینی هست ، از زندگی در این دنیا ناراحت می شویم . آیات و روایات زیادی داریم که مرگ را ترسیم می‌کنند. یک سری عناوین برای مرگ می‌توانیم بیان کنیم که عبارتنداز: ↪️ 1⃣ مرگ هم به صلاح مؤمن وهم به صلاح کافر هست . برای مؤمن مصلحت هست چون عالَم آخرت برای مؤمن خیر وجاودانه است .وقتی می‌میرد اورا به جایگاهی می‌برند که هرچه در آن سیر می‌کند برایش تازگی دارد .از حیث خوراک و پوشاک ، بهشت ، مشکلات دنیایی را ندارد . آیه قرآن :(سوره حجر آیات ۴۵و۴۶) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ  بى‏ گمان پرهيزگاران در باغها و چشمه ‏سارانند ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ  [به آنان گويند] با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
💖🌹❤️🦋 ↘️💖🌻🌷 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
حضرت رضا(ع) در عصر خلافت امین هارون فرزند ارشد خود «محمّد امین» را که مادرش زبیده بود، ولیعهد خود قرار داد، و از مردم برای او بیعت گرفت، و عبدالله مأمون را به عنوان ولیعهد دوم (خلیفه‌ی بعد از امین) قرار داد. پس از این اعلان و معرفی، برای سرکوبی شورشیان خراسان، شخصاً همراه پسرش مأمون، در سال 193 هـ .ق به خراسان سفر کرد و سرانجام در همان سال در سرزمین طوس خراسان از دنیا رفت. پس از مرگ هارون، مردم در بغداد با امین بیعت کردند، و در همه‌جا امین به عنوان خلیفه، معرفی شد، خلافت او حدود پنج سال طول کشید، او در همین مدت از یک‌سو به عیّاشی و هوسبازی سرگرم بود، و از سوی دیگر با برادرش مأمون، ناسازگاری کرد، و به جای او پسرش موسی را ولیعهد خود قرار داد، و مأمون نیز در خراسان دم از خلافت زد و سرانجام جنگ سختی بین این دو برابر درگرفت و امین شکست خورد و کشته شد، و مأمون به عنوان خلیفه بدون رقیب، بر مسند نشست. توضیح اینکه: مأمون، لشگر مجهزی را به فرماندهی طاهربن حسین (معروف به طاهر ذوالیمینین) و هَرثَمه‌بن اعین، به سوی بغداد فرستاد، پیشروی لشگر مأمون در بغداد، بقدری عرصه را بر لشگریان امین تنگ کرد، که نزدیک بود لشگریان او از گرسنگی و تشنگی به هلاکت برسند، در این هنگام امین برای هرثمه نامه نوشت که به من امان بده تا در نزد تو آیم، هرثمه امان او را پذیرفت، او سوار کشتی شده و خود را به هرثمه رسانید، هرثمه پیشانی او را بوسید و با او گرم گرفت، ولی سپاه طاهر به دستور طاهر، امین را دستگیر کرده، و به فرمان طاهر، آنقدر شمشیر بر او زدند که به هلاکت رسید، آنگاه سرش را از بدنش جدا ساختند، و طاهر آن را برای مأمون فرستاد. از بی‌وفایی روزگار اینکه: مأمون دستور داد سر بریده‌ی برادرش امین را در صحن خانه‌اش بر چوبی نصب کردند، سپاهیان خود را طلبید، هر کدام از آنها کنار سر می‌رفت و او را لعنت می‌کرد، و جایزه می‌گرفت... سرانجام یک نفر خراسانی وارد شد و به او گفتند: صاحب سر را لعنت کن، او گفت: «لعنت خدا بر این و بر پدر و مادرش خداوند آنها را در فلان مادرانشان داخل کند.» همین موضوع باعث شرمندگی و افتضاح شد، مأمون همان دم دستور داد سر بریده را از بالای چوب گرفتند و شستند و به بغداد فرستادند، تا در کنار جسدش دفن شود. 💖💖💖💖💖💖💖 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
ویژه ⇦ معرفی امام رضا علیه‌السلام نام، کنیه، القاب و نقش انگشتری حضرت: حضرت علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن ابیطالب (ع)، هشتمین امام از دوازده امامی هستند که منصوص از جانب خدا به واسطه پیامبر می‌باشند. کنیه ایشان ... 💖🌹🌻🦋 @delneveshte_hadis110    <====🍃🌺🌻🍃====>