eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
امروز شنبه بيست و ششم ذى الحجّه است. ما ديشب را در اين منزلگاه كه "شَراف" نام دارد مانديم و اكنون قصد حركت داريم. بيش از سه منزل ديگر تا كوفه نمانده است. اين جا آب فراوان است و درختان سرسبزاند. امام دستور مى دهد تا يارانش مشك ها را پر كنند و آب زياد بردارند. اين همه آب را براى چه مى خواهيم؟ كاروان حركت مى كند. آفتاب بالا آمده است و خورشيد بى رحمانه مى تابد. آفتاب و بيابانى خشك و بى آب. هيچ جنبنده اى در اين بيابان به چشم نمى آيد. كاروان آرام آرام به راه خود ادامه مى دهد. يك ساعت تا نماز ظهر باقى مانده است. الله اكبر! اين صداى يكى از ياران امام است كه سكوت را شكسته است. همه نگاه ها به سوى او خيره مى شود. امام از او مى پرسد: ــ چرا الله اكبر گفتى؟ ــ نخلستان! آنجا نخلستانى است. او با اشاره دست آن طرف را نشان مى دهد. راست مى گويد، يك سياهى به چشم مى آيد. آيا به نزديكى هاى كوفه رسيده ايم؟ يكى از ياران امام كه اهل كوفه است به امام مى گويد: ــ من بارها اين مسير را پيموده ام و اين جا را مثل كف دست مى شناسم. اين اطراف نخلستانى نيست. ــ پس اين سياهى چيست؟ ــ اين لشكر بزرگى از سربازان است.125 ــ آيا در اين اطراف پناهگاهى هست تا به آنجا برويم و منزل كنيم؟ ــ پناهگاه براى چه؟ ــ به گمانم اين لشكر به جنگ ما آمده است. ما بايد به جايى برويم كه دشمن نتواند از پشت سر به ما حمله كند. ــ به سوى "ذو حُسَم" برويم. آنجا كوهى هست كه مى توانيم كنار آن منزل كنيم. در اين صورت، دشمن ديگر نمى تواند از پشت سر به ما حمله كند. اگر كمى به سمت چپ برويم به آنجا مى رسيم. كاروان به طرف ذو حُسَم تغيير مسير مى دهد و شتابان به پيش مى رود. نگاه كن! آن سياهى ها هم تغيير مسير مى دهند. آنها به دنبال ما مى آيند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔔 مراقب رفاقت های فضای مجازی باش 💝 اميرالمومنين حضرت علی علیه السلام فرمودند 💠 هرگز به دوستی با كسی كه او را خوب نشناخته ای رغبت مكن 📚ميزان الحكمه ج ٦ص ٢٠٩ @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سفارش علامه حسن‌زاده آملی به فرزندش در مورد "رفتار با همسر و فرزندان" @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
🌸آیت‌الله العظمی بهجت: ❗️خداوند ❗️❗️ما را از شر ❗️❗️❗️خودمان حفظ کند. @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
Misaq-Payambar&ImamHasan1392[02].mp3
6.21M
▪️لحظات آخرعمر شریف رسول خدا و جملات امیرالمومنین هنگام غسل پیامبر اکرم (ص) (روضه) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴 ویژه‌رحلت (ص) @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
‌. ◾️ امام علے ؏ ؛ خداوند انسانى بهتر از محمّد صلى الله عليه و آله نيافريدھ است... ۴۴۰/۱ 🥀 @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
کانال عشاق الحسین.mp3
12.77M
🎼دل‌خوشی...مگه دنیا چی داره بجزدلشکستن.... 🎙کربلایی سیدرضا نریمانی                 🏴💠🏴    @Aksneveshteheitaa                🏴💠🏴
♦️♦️♦️ ♦️آیـــت الله حـــق شناس: ♦️توصیه می کردنـــد که ترکـــ گناه را با ترک کـردن گناهان زبـــان آغاز کنید و ابتدا با ترک مطلق غیـبت کــردن🔴 @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
همه جا روشن شد و از دور درخشید مهتاب! نکند آمده‌ای؟ بی‌خبرم! برخیزم! نکند آمده‌ای منتظَرم؟! من منتظِرم!! @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
🌱 تسبیحم را بر میدارم یک به یک دانه های عقیق از زیر انگشتانم رد میشود. میشمارم ۱.ندارمت ۲.ندارمت ۳.ندارمت....... و ۱۰۰.نخواستمت... نه به یقین من نخواستمت... فارق از حالت گفتیم اگر خدا بخواهد می آید مگر دعای من هم اثر دارد؟! وای بر قلبم و سالهای عمری که بی امامم گذشت... که یقیناً هدر شد و سیاه شد . اینبار تسبیحم را برمیدارم میخوانمت به عظمتت میخوانمت... ۱.میخواهمت ۲.میخواهمت ۳.میخواهمت و ۱۰۰.یقین دارم که تو می آیی... فدایِ سالهای اضطرار و تنهایی تو فدایِ سالهای انتظار تو برایِ منِ سیاه دل و غافل تو منتظر ماندی حضرت صاحب دلم... فدایِ غربتت... اللّٰهُم عجل لِولیک الفَرج... @delneveshte_hadis110
شَـرمنده مـُولا.. عـادَت کـردم هـَر وقَـت دیگـہ کـارے نداشـتم یاد شُـما بیـوفتَم الان کجـایے گـل نرگـس?!! شـاید در سـجده اے?!! شـاید در حـال گریہ?!!! شـاید در بین الحـرمین قـدم میزنے?!!! شـاید در کـویرے و بیـابانے!!! جـایے هِق هِق گـریہ هایتـ بلـند شده قـربونت بِرم پرونده اعمـالمو بزار زمین مال مَن از اول تا اخَرش گریَس↯ آخہ بہ چہ اٌمـیدے هر دوشَـنبہ و پنجشَـنبہ مُرورش میکـنے↻ چـیزے ندارم✖ لِلهً خودمَم از کارام خَستَم➣ شـرمندَم ولے خیلے دوسِتـــ دارَم خدایے دلِتـــــ اومد دُعامون کن بلکہ آدم شیــم @delneveshte_hadis110
✍ نبی مکرم اسلام (ص) می‌فرمایند: «لاَ تَسَبُّوا الدَّهرِ، فَاِنَّ اللهَ هُوَ الدَّهر» زمانه را ناسزا نگویید که خدا، در زمانه است. بدین معنا که خداوند گرداننده‌ی زمانه است و به اعتقاد برخی «دَهر»، یکی از اسماءالحسنیِ خداوند است و کسی که می‌گوید: تف بر زمانه! «لعنت بر این دنیا»، حتی اگر مؤمن هم باشد و به نشانِ بیزاری و نفرت از دنیا بگوید، غیرمستقیم، خدا را مورد مؤاخذه قرار داده است. پس انسان باید بسیار مراقب باشد، چنین جملاتی بر زبان نیاورد. @delneveshte_hadis110
امام زمانیم: 🕰 صدف ادامه‌داد: –اون از نظر اخلاقی هم بی‌قید و بند بود. اولین بار که می‌خواست من رو به دوستا و آشناهاش معرفی کنه دعوای بدی بینمون شد. اون می‌خواست منم مثل خواهرش تو اون مهمونی لباس بپوشم، ولی من مخالفت کردم و همین باعث شد کم‌کم اختلافهامون بالا بگیره. توی همون مدت یک ماه چندتا مهمونی رفتیم که من چندتاش رو وسطش پاشدم امدم. چون واقعا یاد طویله و حیوونها افتادم که تو هم می‌لولن. زندگیشون فقط مهمونی دادن و مهمونی گرفتن بود. عجیب‌تر از خودش خانوادش بودن. خواهرش یه سگ داشت. براش تولد گرفته بود کلی پسر و دختر دعوت کرده بود، فکر کن کیک رو گذاشته بودن جلوی سگه می‌گفتن شمع‌هاش رو فوت کنه. بعد سگه شمع‌ها رو لیست زد. اونا کلی کیف کردن و خندیدن. بعد اون کیک رو هم بریدن خوردن. وقتی خواهرش سهم کیک من رو جلوم گرفت همین که به کیک نگاه کردم یه تار مو دیدم که خیلی شبیهه موی سگش بود. همونجا روی کیک بالا آوردم. خواهرش گفته بود من از قصد اون کار رو کردم. من از سگها بدم نمیاد ولی نمی‌تونم قبول کنم تو خونم باشن. امیر محسن خندید و گفت: –یعنی تو خودت قبلا مهمونی نمی‌رفتی؟ –معلومه که می‌رفتم، اما نه اینجوری، توی مهمونیهای اونا حس بدی بهم دست میداد وقتی بهش از حسم می‌گفتم می‌گفت عادت می‌کنی یه بار یه دختری رو بهم نشون داد گفت دوست خواهرمه، اونم اولش مثل تو ادا درمیاورد ولی ببین الان چقدر متجدد شده. وقتی دختر رو دیدم دیگه همه چی بینمون تموم شد. از همون روز دیگه باهاش کات کردم. امیرمحسن پرسید: –مگه دختره چطور بود؟ صدف با ناراحتی گفت: –هیچی، فقط زیادی های کلاس بود. امیرمحسن اون الان از روی لج بازی میخواد زندگی من رو به هم بریزه، چون اون موقع همیشه با کاراش مخالف بودم. گفته بود اگر باهاش ازدواج نکنم نمیزاره با کس دیگه‌ایی زندگی کنم. از حرفهایی که شنیدم شوکه شدم. احساس کردم گوشهایم اشتباه می‌شنوند. ولی این صدای خود صدف بود. مگر می‌شود، یعنی صدف قبلا نامزد داشته؟ پس چطور من خبر نداشتم. چرا به من هیچ‌وقت چیزی نگفته بود؟ من رو باش که فکر می‌کردم از همه چیز صدف خبر دارم. امیر محسن گفت: –یعنی بدون تحقیق جواب مثبت دادی؟ پدرت که کلی از ما زیرو رو کشید. –پدرم وقتی ماشین مدل بالا و تیپ و حرف زدنشون رو دید خام شد. پدر‌ها فکر می‌کنن خوشبختی یعنی پول. من وقتی باهاش بهم زدم، اولین کسی که مخالفت کرد پدرم بود. اصرار می‌کرد که باهاش زندگی کنم. فقط به خاطر این که پول داشت. وقتی شما امدید خواستگاری من به پدرم گفتم قضیه‌ی نامزدیم رو به تو گفتم. برای همین کسی حرفش رو پیش نکشید. بینشان سکوت شد تا این که امیرمحسن پرسید: –دوسش داشتی؟ سوالش حالم را بدتر کرد. باید از آنجا می‌رفتم اصلا من چرا به حرفهایشان گوش می‌کنم. همین که تصمیم به بلند شدن گرفتم. حرفی که از صدف شنیدم توان را از پاهایم گرفت. –آره، بعد از مکث کوتاهی ادامه داد: –برای همین بهش جواب مثبت دادم. یه دوست داشتن احمقانه و سطحی، ما هیچیمون به هم نمی‌خورد. امیرمحسن گفت: –اون گفت که عاشقته. گفت چون تو رو تهدید کرده از ترس خواستی زود ازدواج کنی و اصلا هم برات مهم نبوده که طرفت کی هست. صدف با صدای لرزانی گفت: –دروغ گفته، عشق هم باید بین دو نفر سنخیت داشته باشه، اصلا باید هر دونفر یک جور عشق رو معنی کنن وگرنه عاقبتش میشن مثل من. اون اینجوری گفته که تو رو عصبی کنه. البته تهدید که می‌کرد ولی اصلا برام مهم نبود، چون می‌دونستم ترسوتر از این حرفهاست. اون فقط فکر خودش بود حتی یک بار هم به خاطر من کاری نکرد مگر با جیغ و دعوا. امیر محسن گفت: –خب تو به خاطر اون چیکار کردی که میگی اون به خاطر تو هیچ کاری نکرده؟ صدف گفت: –اون می‌خواست من مثل گاو زندگی کنم، چرا باید یه عمر به سبک اونا زندگی می‌کردم. من تا آخر عمرم خودم رو سرزنش می‌کنم که چرا نتونستم اون موقع جلوی احساساتم رو بگیرم. اصلا تصورم از عشق اشتباه بود. امیرمحسن پرسید: –اونوقت الان از عشق تصورت چیه؟ صدف آهی کشید و گفت: –عشق یعنی هم مسیر بودن. یعنی هر دو طرف باید یه هدف از زندگی داشته باشن. باید مقصدشون یکی باشه، البته منظورم هدف ظاهری نیست در باطن باید یکی باشن. اینجوری روز به روز عشقشون بیشترم میشه. بعد اشکش را پاک کرد و ادامه داد: ... 🦋🦋🦋🦋🦋🦋 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====> ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✔WwW.Karballa.IR✔_۲۰۲۱_۱۰_۰۴_۲۱_۱۲_۴۳_۰۷۲.mp3
4.76M
🎧 نماهنگ کبوتر حرم تقدیم به ساحت مقدس امام حسن مجتبی علیه السلام (قربون کبوترای حرمت امام حسن) 🎤 رزق شبانه 🌙 پیشنهاد ویژه @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
🥀در این روز معنوی 🥀ایام سوگواری آقا رسول الله (ص)🖤 🥀و امام حسن مجتبی علیه السلام 🖤 🥀خدایم راصدا کردم 🥀برای رفع غم ها یت 🥀برای قلب زیبایت 🥀برای آرزو هایت 🥀برای دین و دنیایت 🥀برای آخر کارت 🥀به درگاهش دعا کردم🙏 🥀یقین دارم دعاهایم اثر دارد 🙏 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ @delneveshte_hadis110
چــآدُر یعنی صعـ🚩ـود یعنی بالا رفتــن از ریسمانــ⛓الهی اما؛وقتی به قلـ🗻ـه میرسی که... حیــا را هم همــراه خودت داشته باشی غیر از اینــ☝️ حتما سقـ💥ـوط خواهی کرد حواست باشد خواهــر چــآدُر بدون حیــا هیچــ✋است!! 😇 @delneveshte_hadis110
‏پیامبر اکرم(ص): خوشا به حال کسی که توجه به عیوب خود، او را از توجه به عیوب دیگران باز دارد. @delneveshte_hadis110
± بوی پیراهن یوسف به وطن می آید اربعین رفت و بوی حسن می آید اشک هایی که چهل روز حسینی شده بود همه خون گشته و از لای کفن می آید🖤🥀 🕯 @delneveshte_hadis110
خیلی زیباست این متن ارزش هزار بار خواندن و منتشر کردن رو داره واقعا ...👌 زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.🌷🍃 ‎‌ث https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
🔆امام على عليه السلام: بدترین دشمن آدمى، خشم و شهوت اوست، پس هر كه آن دو را در اختیار بگیرد، مقامش بالا می رود و به هدفش برسد 📚میزان الحکمه، ج8، ص447 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروزروزشهادت پیامبر اکرم (ص) هست و امروز خبر اومد «لارس ویلکس» کارتونیست اهانت کننده به ساحت پیامبر اکرم (ص) بر اثر تصادف به درک واصل شده. 💯با آل علی هر که در افتاد ور افتاد... . . گزیده ی خبرها در همه پیامرسانها👇 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9