eitaa logo
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
602 دنبال‌کننده
645 عکس
88 ویدیو
27 فایل
دغدغه، عکس‌نوشت ها و سوالات ذهنی یک طلبه 🖋امیر خندان #مِن_دانشگاه_حتّی_الحوزه #مشاهدات #دستور_از_خمینی ارتباط: @admin_delneveshtetalabe @delneveshtetalabe
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
ساکنانِ ساحلِ بی‌تفاوتی... دنیای امروز دنیای درصدهاست. درصد سود در بورس، درصد چربی و درصد قند خون!
شاهدی دیگر بر مطلب بالا👆(ساکنان ساحل بی تفاوتی)، مطالب کتاب لحظه های انقلاب از سید محمود گلابدره ای است. جای جای کتاب از بی تفاوت ها می‌گوید. کاش گلابدره ای این روزها بین ما بود و رفتار سرد برخی را نسبت به غزه و لبنان، با بی تفاوت های نسبت به انقلاب را مقایسه می‌کرد. کتاب او پر است از گلایه از انواع و اقسام قشرهای بی تفاوت، از روشنفکران گرفته تا دلالان پول پرست.
هدایت شده از کتابنوشان
سلام دوستان کتابنوشانی☘️ صبح آدینه‌تون بخیر برای هدیه کتاب آبان‌ماه سه نسخه کتاب "خار و میخک" خریداری کردیم. این رمان رو شهید یحیی سنوار در زمان اسارت توی زندان های رژیم صهیونیستی نوشته بودند. بعد از شهادتِ حماسه‌ساز سنوار، تقاضای خرید این کتاب نه تنها تو ایران بلکه در سطح بین الملل افزایش داشت و البته که سایت آمازون سریع کتاب رو حذف کرد! خلاصه، این کتاب گوهری هست که خیلی‌ها دنبالش هستند و ما قصد داریم به گوهرشناسان هدیه اش بدیم! نسخه خریداری شده طبق نظر اهل فن ترجمه بسیار خوب و روانی داره. اگر شما هم مایل به دریافت این هدیه هستید یک هفته فرصت دارید تا حداقل ۱۰ نفر رو جذب کتابخوانی و عضو کتابنوشان کنید.📚 هر چه تعداد نفرات عضو شده توسط شما بیشتر، امتیاز شما بیشتر! پ.ن: به نظر شما قوه‌ی خیال یک انسان مبارزِ محصور در زندان تا کجاها پرواز میکنه؟ مشتاقم کتاب خار و میخک خودم زودتر برسه دستم. پ.ن: دوستان لزوما نیازی به ارسال بنر ما تو گروه های مختلف نیست. شما می‌تونید حضوری تو جمع خانوادگی از لزوم کتابخوانی صحبت کنید و ۱۰ نفر رو عضو کتابنوشان کنید. هدف ما جذب واقعی هست نه فیک! ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
چند باری متن در مورد جشن تولد نوشته ام... متن اول👇 https://eitaa.com/delneveshtetalabe/937 متن دوم👇 https://eitaa.com/delneveshtetalabe/1823 و لینک مطلب سوم(1403) پیشنهاد خودم این است که از کنار این متن گذر کرده و آن را نخوانید👇👇👇
وجود بهتر است یا عدم؟! (لطفاً این متن را نخوانید!) هرچند این سؤال فلسفی است ولی این متن فلسفی نیست. پیشنهاد نمی‌کنم متن را ادامه بدهید. تجربه این را بر من ثابت کرده است که نوشته‌هایم در مورد تولد، دل‌چسب دیگران نیست. جشن تولد مفهوم چندان شیرینی برای من نیست؛ به خلاف مفهوم تولد. چند باری درباره‌اش نوشته‌ام. گاهی متن‌هایم شبیه قهوه‌ی تلخ شد. چندنفری که طعمِ تلخِ متن را در زیر زبان خود لمس کردند، لب به اعتراض گشودند. قصدم تلخ نویسی نیست. اعتراض و نیشِ تیغِ این متن‌ها به سمت خود مؤلف است. اعتراضی به خود. تیشه‌ای به سمت خود. یک خودزنی در حد مرگ. بازگردم به سؤالی که در عنوان این نوشته مطرح کردم. وجود بهتر است یا عدم؟ فلاسفه‌ی اسلامی، حتی برخی از فلاسفه‌ی غربی می‌گویند وجود بهتر از عدم است. وجود خیر است و هر جا رد پای وجود نباشد، شر به پا خواهد شد. برخی دلیل این خیر بودن را صاحب اثر بودن وجود معرفی می‌کنند. وجود است که اثر دارد. وجود باعث اثر و ثمر است. عدم هیچ است. عدم هیچ از خود ندارد. اصلاً عدم وجود ندارد. وجود این گوهر ناب است. وجود منشأ اثرات و اتفاقات است. عدم اعتباری ذهنی است و اصلاً مصداق خارجی ندارد. کم‌کم این سؤال را کمی شخصی‌سازی می‌کنم: وجود من تا الآن چه ثمری داشته است؟ اثر من چه بوده است؟ جایی که این بشر می‌توانسته است از فلک برتر و از ملک افزون‌تر شود و در منزل کبریایی جای بگیرد، گاهی به «أُولَئِک کالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (179/اعراف) تن داده است. من کجای این معادله هستم؟ سالروز تولد، همه‌ی این سؤالات را پیش چشمم زنده می‌کند. همه‌ی این سؤالات یک‌باره به مغزم هجوم می‌آورد. در این‌یک سالی که گذشت، از این خیر وجود بر شرّ عدم چه بهره‌ای برده‌ام؟ به تعبیر برخی فکر کردن درد دارد. بی‌دردی بد دردی است. بی‌دردی، مرگ خاموش است. برخی چیزها و حتی آدم‌ها هم مخدری می‌شوند برای فراموشیِ درد. تولد سالروز درد است. سالروز مرور سؤال‌های اساسی. سالروز جشنِ وجود بر عدم. ولی چه جشنی؟ به تعبیر امیرالمؤمنین‌( علیه السلام)، نفس‌های انسان گام‌های او به سمت مرگ هستند. البته شیعه معتقد است مرگ پایان کار او نیست، ولی پایان مهلت او در این جهان است. فصل کشت و کار او در این عالم بااین‌ «وجود» که ترکیب مادی دارد رقم می‌خورد. راستی نزدیک شدن به مرگ ناراحتی دارد یا خوشحالی؟ مگر معنای جشن تولد، غیر از نزدیک شدن به مرگ است؟ این نزدیک شدن به مرگ خوشحالی دارد یا نه؟ نمی‌خواهم بگویم روز تولد روز غم است. ولی روز تنبه است. روز نو شدن است. روز زنده شدن است. روز فکر کردن و محاسبه کردن است. روزی است که باید مراسمی ویژه برای آن گرفت. آن هم مراسمی است در خلوت فکری. مراسمی که حداقل چند دقیقه‌ای نیاز به زمان دارد. باید فکر کرد. باید اندیشید که یک سال گذشته، بیست سال گذشته، سی سال گذشته را در چه راهی سر کرده‌ایم. اگر این سؤال را از خود نپرسیم و جواب درستی به آن ندهیم، روزی می‌رسد که این سؤال را از ما خواهند پرسید. البته این بار راه جبران و بازگشتی در کار نیست. سؤال منکر و نکیر از ما این‌چنین خواهد بود: «وَ عَنْ عُمُرِک فِیمَا أَفْنَیت» عمرت را در چه راهی گذراندی؟
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
من که اهل کتاب خریدن نیستم 😂🤦🏻‍♂ ولی اگر عضو شدید اطلاع بدهید شاید یه کتاب هدیه گرفتم😅😉
پیام صاحب کانال: سلام و عرض ادب ار اعضای کانالتون یه خبر بگیرید اگر ده تایی عضو شدن بیاریم تو قرعه کشی آقایون...خانمها... رفقا... اگر عضو شدید یه پیام بدهید به بنده شناسه کانال و شناسه شخصی فعال هست
هدایت شده از نشریه عهد
عهد 98 - سید حسن نصرالله - نسخه تلفن همراه نهایی - 140308141.pdf
12.25M
🔻ویژه نامه🔻 🔺شهید سیدحسن نصرالله🔺 📦 محصول ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🗞 نسخه مجازی ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🔻 زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه. ✍ حجت الاسلام مهدیان. 🔻مهمترین دغدغه سید. ✍مهدی افراز. 🔻راز موفقیت. ✍حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان. 🔻خامنه ای لبنان. ✍حجت الاسلام محمدهادی حسن زاده. 🔻پدر،پسر،نصرالله. ✍خانم فاطمه میری طایفه فرد. 🔻زخم داوود. ✍خانم فاطمه اکرارمضانی. 🔻آسمان بی دلیل نمی بارد. ✍علی فرامرزی. 🔻ساکنان ساحل بی تفاوتی. ✍امیر خندان. لطفا رسانه ما باشید _ 🖇کانال نشریه عهد 🔰 __ https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64
رفاقت غیر فصلی برخی دوستان، مثل فصل‌های سال هستند. دوران رفاقتشان کوتاه است؛ گذری است و موقت اما برخی دوستان، رفیق سال هستند. برخی هم رفیق سالیان. گاهی رفاقت با برخی در چند جهت از زندگی گره می‌خورد. مثلاً رفیقی که هم‌کلاسی است، رفیق هیئت و جلسه و... حتی همکار می‌شود. یکی از دوستان دوران دبستان که سالیانی رفاقتمان با هم گره‌خورده است، در این ایام محترم ()، مادر خود را ازدست‌داده‌اند. روز جمعه، همه اموات مؤمنین، خصوصاً روح مادر رفیق بنده را با ذکر صلوات و فاتحه‌ای شاد کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
به زودی ان‌شاالله با مطلبی در این باره درخدمتتان خواهم بود...
فرصت‌های نیمه سوز چند روز پیش رفته بودم مسجد جمکران. در طول هفته نیز گاهی توفیق زیارت حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) نصیبم می‌شود. ماه گذشته هم به یکی از امام‌زاده‌های مورداحترام منطقه‌ای در مرکز ایران رفته بودم. تقریباً با ورود به هر مکان مذهبی، با خانم‌هایی برخورد می‌کنیم که چادرهای رنگی روی سرشان انداخته‌اند. چادرهایی که گاهی با علامتی خاص مشخص‌شده‌اند که متعلق به آن مکان مذهبی هستند. یک احساس و یک سؤال هم‌زمان در ذهن من نقش می‌بندد. یکی احساس خشنودی بابت این‌که این افراد باوجود فشارهای رسانه‌ای بر برهنه‌تر شدن و هتک حرمت‌های مجازی نسبت به حجاب، حرمت مکان مذهبی را هنوز نگه می‌دارند. ولی سؤالی که در ذهنم مرور می‌شود کمی آزاردهنده است. تا چه زمانی این حفظ حرمت ادامه خواهد داشت؟ در بیرون از این مکان مذهبی وضعیت پوشش این افراد چگونه خواهد بود؟ آیا به سمت رفتارهای کلیسا پسند پیش می‌رویم؟ این تصویر ذهنی وقتی بدتر می‌شود که در کنار درب‌های خروجی دوباره این پوشش به حالت پیش‌فرض برمی‌گردد. گاهی پوششی تنگ و چسبان و یا بسیار کوتاه؛ گاهی هم لباس‌های نیمه عریان. برخی از خانم‌هایی که با پوششی غیر از چادر در جامعه رفت‌وآمد می‌کنند، برای ورود به این اماکن مقدس، نیاز به چادرهای امانی دارند. با چه نگاه فرهنگی امانت دادن چادر برای چند ساعت حضور در این اماکن صورت می‌گیرد؟ آیا یک طرح فرهنگی بر فرایند این کار حاکم است؟ به نظر می‌رسد همین مکان‌های مذهبی اعم از مساجد و امام‌زاده‌ها، فرصتی هستند برای تبلیغ امر حجاب. البته اگر این فرصت را از دست ندهیم و آن را نسوزانیم. شاید این فرصت را در زمان فعلی به یک اهرم نیمه سوز تبدیل کرده باشیم. گاهی حتی این سؤال در ذهنم شکل می‌گیرد: تا چه زمانی این اماکن به امانت دادن چادر و الزام به ورود با پوشش مناسب در این اماکن نظارت و توجه خواهند داشت؟ آیا فضای جامعه بر این رفتار متولیان تأثیر خواهد گذاشت و یا متولیان این اماکن خواهند توانست فرهنگ حجاب را رواج بیشتری دهند؟ به نظر می‌رسد اکثر افرادی که با پوششی غیر از چادر به این اماکن مراجعه می‌کنند، با اختیار خود و میل درونی اقدام به این کار می‌کنند. البته باید توجه داشت که گاهی این اماکن مقدس محلی برای شعبه‌‌‌ی اخذ رأی، عقد ازدواج، یا برنامه‌های سیاسی_ فرهنگی، و... می‌شود. پس حضور در این اماکن مربوط به قشر خاصی نخواهد ماند. درنتیجه مخاطب این اماکن مقدس منحصر در قشر به‌اصطلاح مذهبی نخواهد بود. حتی توریست‌هایی که برای بازدید از اماکن زیارتی مانند قم و مشهد وارد حرم می‌شوند، ملزم به پوشیدن حجاب هستند. امری که می‌تواند با یک پیوست فرهنگی، زبان گویای اسلام برای تبلیغ حجاب در عرصه بین‌الملل باشد. شاید کسی بگوید: مگر رفتار و طرح متولیان این اماکن چقدر تأثیر دارد؟ آیا امانت دادن چادر برای چند ساعت می‌تواند همراه با کار فرهنگی باشد؟ مگر متولی اصلی ماجرای حجاب این اماکن هستند؟ می‌دانم که متولی اصلی مسئله حجاب را نمی‌توان همین اماکن مقدس دانست، ولی نکته‌ی مهم در اینجاست که خود مخاطبان به سراغ این اماکن می‌آیند. یعنی یک رابطه‌ی حسنه و یک پیوند بین این فرد، و عقیده به این مکان مقدس هنوز وجود دارد. نکته‌ی دیگر تأکید رهبر انقلاب بر تبدیل امامزادگان به قطب‌های فرهنگی کشور و مرکزی برای نشر معارف قرآن و عترت است. آیا همین نکته برای داشتن وظیفه در قبال مسئله‌ی حجاب کافی نیست؟ از سوی دیگر، کافی است به آمارهای حضور میلیونی مردم در این اماکن نگاهی بی اندازیم. تکثر و تعداد بالای اماکن مذهبی در ایران، این فرصت را در اختیار متولیان فرهنگی گذاشته است که در اکثر شهرهای ایران بتوانند مسئله‌ی حجاب را به شیوه‌ای نو و جذاب به مخاطبان عرضه کنند. مشهد، قم، شهرری، امامزاده صالح و امامزاده داوود در تهران، زیارت شاه‌چراغ در شیراز و مساجد تاریخی در شهرهایی مثل کاشان، اصفهان، یزد و شیراز چند نمونه‌ی معروف برای این ادعاست. طبق بیان آماری رسمی ، در شش‌ماهه‌ی نخست سال ۱۴۰۱، افزون بر ۶۷۰ هزار چادر برای تشرف به حرم رضوی امانت‌داده شده است. طبق گزارشی خبری از آستان مقدس حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) مربوط به سال ۱۳۹۸، در روزهای پرجمعیت میانگین دو هزار نفر از این چادرها استفاده می‌کنند. مسئله از بُعدی نیز نگران‌کننده است. پدیده‌ای به نام حجاب استایل! افرادی که برای کسب پول با اعتقادات و آموزه‌های دینی بازی می‌کنند تا کالای خود را بفروشند. تبلیغ حضور بدون چادر در راهپیمایی بزرگ اربعین نمونه‌ای بود که در چند سال گذشته در فضای مجازی توسط همین افراد منتشر شد. تصاویر حضور حجاب استایل‌ها و تبلیغ کالای خود در این اماکن نیز در فضای مجازی منتشرشده و حتی منحصر به اماکن مقدس در ایران نیز نمانده است. در این میان، ما هستیم و فرصتی که هنوز از دستمان خارج نشده است. 🖋امیر خندان
جهت نقد و نظر در مورد مطالب و تبادل کانال👇👇 @admin_delneveshtetalabe
یادداشت‌های یک طلبه || امیر خندان
تشابه اسمی کانال در دوره ای که در تلگرام فعالیت داشتم نیز ماجراساز بود... در ایتا هم چند کانال با نام های مشابه همین کانال وجود دارد... اسم اصلی و فعالیت اصلی کانال همچنان ادامه دارد...
هدایت شده از رحا مدیا
💢 فرصت‌های نیم‌سوز در نهادینه‌سازی حجاب 💢 ⚠️ مکان‌های مذهبی اعم از مساجد و امام‌زاده‌ها، فرصتی هستند برای تبلیغ امر حجاب. البته اگر این فرصت را از دست ندهیم و آن را نسوزانیم. شاید این فرصت را در زمان فعلی به یک اهرم نیمه سوز تبدیل کرده باشیم. گاهی حتی این سؤال در ذهنم شکل می‌گیرد: تا چه زمانی این اماکن به امانت‌دادن چادر و الزام به ورود با پوشش مناسب در این اماکن نظارت و توجه خواهند داشت ‼️‼️ ✍ امیر خندان 📎 متن کامل این مطلب را در سایت رحا مدیا بخوانید. 🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا) 🆔 @rahamedia
در مسجد مقدس جمکران دعاگوی دوستان و اعضای کانال هستم... اللهم عجل لولیک الفرج دعا برای مردم لبنان که تحت شرایط سختی در جنگ زمینی با اسرائیل هستند فراموش نشه🌷
هدایت شده از چرکنویسی
_اینا چیه؟ +ریش... _تو ریش داری؟ +آره. _تو گوشواره نداری؟ +نه.مردا گوشواره ندارن. _من ریش ندارم. +خانمها ریش ندارن دیالوگ نیمه تکراری این ماه ها با خواهرزاده دو ساله...
شناخت از دیدگاه فطرت کتاب در 183 صفحه و 8 جلسه تنظیم‌شده است. نام هر فصل را جلسه گذاشته‌اند زیرا این کتاب مجموعه درس‌های دکتر بهشتی با عنوان «شناخت» در تابستان سال 1359 در واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی بوده است. به‌تبع همین این فصل‌ها در کتاب نام‌گذاری نیز نشده اند. تلاش شهید بهشتی در این سخنرانی‌ها، بیان مسئله‌ی شناخت با زبانی ساده و قابل‌فهم برای مخاطبین بوده است. مخاطبینی که شاید مطالعات فلسفی نیز نداشته‌اند. عمده انگیزه برای بیان این مسئله و پاسخ به شبهات نیز، حضور ادبیات و تفکرات مارکسیستی در دهه 50 و 60 بیان‌شده است. این کتاب برای اولین مواجهه با مسئله‌ی شناخت و همچنین قرار گرفتن در ساختار آموزشی مناسب نیست. دلیل در همان گزارش جلسات اول مطرح شده است. البته این ادعا به معنای نفی مسائل علمی و بیان لطیف شهید بهشتی نیست. هرچند برخی کتب شهید مطهری، پیاده‌سازی سخنرانی‌های ایشان است، ولی به نسبت به این کتاب از نظم بهتری برخوردار هستند. شاید علت این مسئله نظارت خود شهید برای تبدیل نوارها به کتاب است. گاهی القای مفاهیم در حین سخنرانی با لحن و زبان بدن صورت می‌گیرد. ولی خواننده در مطالعه‌ی یک متن با نوشته‌ها روبروست. این‌که این کتاب سالیانی بعد از شهادت دکتر بهشتی چاپ‌شده است، نقیصه‌ای است که جبران‌پذیر نیست. برای آشنایی با روش شهید بهشتی در بیان مسئله‌ی شناخت می‌توان به این کتاب رجوع کرد؛ لکن این بهره برای کسانی بیشتر خواهد بود که به طور اجمالی و مقدماتی با مباحث شناخت و معرفت‌شناسی آشنایی داشته باشند؛ زیرا در زبان علمی چاره‌ای جز شناخت اصطلاحات و گزاره‌های علمی نیست.
پرچم‌های ماندگار اربعین سال 1397 داستان اختلاف‌افکنی بین ایران و عراق کمی تشدید شد. با چندنفری از دوستان تصمیم گرفتیم که مقداری هدیه برای کودکان عراقی و حتی زائران ایرانی تهیه کنیم. در فضای مجازی تصمیم خودمان را مطرح کردیم. یک نفر مبلغ تعدادی عطر حرم رضوی را تقبل کرد. داستان‌هایی در رابطه با همین عطرها رخ داد که باید وقتی دیگر در موردش بنویسم. یکی از دوستان دوران دانشگاه پیام داد:« 14 پرچم مزین به نام مبارک علی ابن موسی‌الرضا بخر. من هزینه‌اش را می‌دهم». با یکی از رفقا مشغول خرید پرچم، عطر، تسبیح، لوازم‌التحریر و... شدیم. 14 پرچم را هم خریدیم. عکس‌هایش را برای دوستم ارسال کردم. (اتفاقاً چندی پیش عکس‌هایش را در لب تاب داشتم می‌دیدم.) قرار بود 4 نفر از قم تا برگشت باهم باشیم. وسایلمان خیلی زیاد شده بود. مقداری نمک تبرکی از حرم و جمکران هم به دستمان رسید. هم کوله داشتیم و هم دستهایمان پر از هدیه بود. داستان هرکدام مفصل است. بگذریم... دیشب پیام‌های در گروه دوستان دوران دانشگاه را می‌خواندم. عکس یکی از رفقا را زده بودند. متن زیر عکس پیام تسلیت بود. فکر کردم از شوخی‌ها و مسخره‌بازی‌هاست. ولی چند پیام بعدی خیلی سریع تصویر ذهنی‌ام را عوض کرد. همه‌ی دوستان بهم ریخته بودند. همان رفیقی که بانی پرچم‌ها شده بود، امشب شب اول قبر را پشت سر می‌گذارد. امشب به مدد امام رضا و دعای خیر مؤمنین نیازمند است. همه‌ی ما محتاج دعای خیر هستیم. آقا رضا از میان ما رفت، ولی هرساله پرچم‌های او درراه اربعین یادش را زنده نگه خواهند داشت. روح مؤمنین مخصوصاً روح این دوست عزیز را با ذکر فاتحه و صلواتی شاد کنیم.