eitaa logo
پویش دلتکانی
2.7هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
633 ویدیو
57 فایل
📚خانه تکانی دل با کتاب 🌺بیش از ۲٠٠ عنوان کتاب ارسال کادو شده به سرتاسر کشور ☘️کانال مستقیما زیر نظر نویسنده کتاب های یادت باشد، کاش برگردی و هواتو دارم مدیریت می شود آی دی سفارش کتاب @aghigh1369
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید_محمد_بروجردی ✍سنگر_خاطره 🌟۱۷ سالش که شد ازدواج کرد با دختر خاله اش. عروسی شان خانه پدر زنش بود توی بر و بیابان.همه را دعوت کرده بودند شده بودند پنج شیش نفر.من حلقه نمی خواهم... موقع خریدحلقه،گفت من حلقه نمی خواهم چیزی نگفتم، من هم پیش ترگفته بودم که آیینه و شمعدان نمی خواهم.مشهد که رفتیم،برایش به جای حلقه،یک انگشتر عقیق خریدم.گفتم باشه به جای حلقه. بعد از شهادتش ،وسایلش را برایم اوردندانگشتر عقیقش هنوز خونی بود. 📚برشی از زندگی شهید محمد بروجردی منبع : کتاب یادگاران،ج۱۲ کتاب شهید بروجردی،ص۶
امان از این لحظات! که جمعی "می‌روند"، و جمعی هم "می‌مانند".. و امان، از آن لحظۀ بازگشت... جمعی "می‌آیند"... جمع دیگر را " می‌آورند"! جمعی هم "می‌مانند" که "می‌مانند"... سلام و درود بر شهدای غواص💔
شهید 🍃نقل از همرزم شهید : هفده آذر ۵۹ برای انجام عملیات به سمت جاده ی ماهشهر رفتیم.از کانال عبور کردیم و در سکوت به سنگرهای دشمن نزدیک شدیم ، عملیات موفق بود. سیصد کشته از نیروهای دشمن در منطقه افتاده بود.اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر بنی صدر از ما پشتیبانی نکردند و با پاتک نیروهای دشمن مجبور به عقب نشینی شدیم.شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب بروند با شلیک های پیاپی گلوله های آر پی جی و هدف قرار دادن تانک های دشمن مانع پیشروی آنها می شد. چند تانک دشمن را منهدم کرد. ساعت ده صبح بود. فشار دشمن هر لحظه زیادتر می شد برای زدن ار پی جی بلند شد و بالای خاکریز رفت. یکدفعه صدایی آمد. برگشتم وناباورانه نگاه کردم. گلوله ای به سینه ی شاهرخ اصابت کرده بود. او روی خاکریز افتاده بود. عراقی ها نزدیک شدند. مجبور شدم برگردم. پیکر شاهرخ روی زمین مانده بود و هیچ وقت برنگشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمـِ رب المهــدی💙 أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فِی أَرْضِهِ🍀 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽• زهرا نبود،آنکه بیوفتد به روے خاڪ سیلے بہ صورټِ زن من،بےهوا زدند... 💔 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یافاطمه🥀 دلم ڪه میگیرد، از شلوغےِ دنیا ڪه ڪلافه میشوم ، همیشه‌توهستےودستهایت! ومنےڪه‌بچگانه‌تمام‌خستگیم‌رادرپناهت‌درمیبرم مادرجان‌بے اذن تـو هـرگـزعددےصدنشود... بر هر ڪه نظر ڪنے دگر بد نشود یا زهــرا ! تو دعـا ڪن ... زیرا تـۅ اگر دعـا ڪنے ، رد نشود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🏴 زهرا در آتش بود حیدر داشت می‌سوخت... ⭕️ شعرخوانی حزن‌انگیز نزد رهبر معظم انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . ▪︎آن خدایی که برای شما زمین را گسترد و آسمان را بر اَفراشت و فـرو باریـد از آسمـان آبـی که به سبـب آن بیـرون آورد میوه‌هـایِ گونـاگـون بـرای روزیِ شمـا، پس کسی را مثـل و مـاننـدِ او قـرار ندهیـد در حالی که می‌دانیـد که بی‌مانند است🙇🏻‍♀💜' ↵ بقره/۲۲ . . ▪︎در مقابل تقدیر خداوند مثلِ کودک یک سـاله بـاش، وقتی او را به هـوا می انـدازی میـخـنـدد؛ چـون ایمـان دارد او را خواهی گرفت👼🏻🌿'! + وقتی خدا حواسش هست غصه چیو میخوری؟ :)💚 . . ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 کتاب شگفتی ساز! 🔹فروش ویژه کتاب تنها گریه کن 🔸روایت مادر شهید معماریان ❇️کتابی که رهبر معظم انقلاب آن را شگفتی ساز خواندند 🔸همه چیز در این کتاب عالیست ➖روایت عالی ➖راوی عالی ➖نگارش عالی ➖سلیقه تدوین و گردآوری عالی برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
بـِسـم ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ 🕊🌺🌿 پرسیدند: حرفی باشهدا داری؟ گفت :شهدا شرمنده ایم اما ... شهدا شرمنده ایم که به شما عمل نمی کنیم ..... شهدا شرمنده ایم که در برابر ها بی تفاوت هستیم..... شهدا شرمنده ایم که بعضی ها را ازدست داده اند.... شهدا شرمنده ایم که دیگر فرقی میان آقا و خانم نمانده..... شهدا شرمنده ایم که از شما مینویسیم اما در عمل عاجزیم.... شهدا شرمنده ایم که فقط ادعا داریم.... شهدا شرمنده ایم که به جز شرمندگی خیلی ازکارها ازدستمان بر می آید اما انجام نمی دهیم شهدا شرمنده ایم که بعد ازشما شرمنده ایم..... شهدا واقعا شرمنده ایم شهدا آنقدر شرمنده ایم که حتی از گفتن این جمله شرمنده میشویم.... شهدا ما شرمنده ایم که شرمنده ایم...... شهداااااااااا صدایمان را دارید؟ ما شرمنده ایم والسلام
امام خامنه‌ای :«حضرت مسیح علیه‌السلام همه‌ى دوران حضور در میان مردم را با مجاهدت گذرانید تا بتواند در مقابل ظلم و تعدى و فساد و کسانى که با تکیه‌ى به زر و زور، ملت‌ها را به زنجیر کشیده بودند و آن‌ها را به جهنم دنیا و آخرت مى‌کشاندند، ایستادگى کند. رنج‌هایى که این پیغمبر بزرگ از دوران کودکى که خدا نبوت را از همان دوران کودکى به او داد متحمل شد، همه در این راه بوده است. امروز بسیارى از کسانى که دم از پیروى از حضرت مسیح مى‌زنند، راهى غیر از راه حضرت مسیح مى‌روند. امروز کسانى با ادعاى پیروى از آن پیامبر بزرگ الهى، در جایگاه فرعونیان و طواغیتى نشسته‌اند که عیسى‌بن‌مریم با آن‌ها مبارزه مى‌کرد.» حضرت عیسی مسیح علیه السلام مبارک و فرخنده باد 🎊
لیست کتاب های جدید و کتاب هایی که به تازگی شارژ شدن😍 دلتنگ نباش انسان ۲۵۰ ساله عارفانه شهید نیری گلستان یازدهم من میترا نیستم روزهای بی اینه شهید لشگری ماجرای عجیب یک جشن تولد شهید ثامنی راد رفیق مثل رسول شهید رسول خلیلی شهید نوید کتاب شهید نوید صفری برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
گزیده ای از کتاب شهید نوید حواست بود گفتم یک روز نوید دست من را گرفت و برد پیش رفقای جدیدش؟ سال 93 بود فکر می کنم. یک روز گفت بیا برویم پیش رفیقی که تازه پیدایش کردم. خیلی رفیق دوست بود. پای رفاقت خیلی معرفت خرج می کرد. هرکاری از دستش برمی آمد برای رفقایش می کرد. وقت دامادی من سنگ تمام گذاشت. شب عروسی همه ی کارها را روبه راه کرد. قبل از مراسم کمک داد وسایل سنگین را چند طبقه با هم بردیم بالا. نصب مهتابی ها، چراغ ها، دوش حمام و خلاصه بیشتر کارهای فنی خانه را نوید برایم انجام داد. ندار بودیم با هم. توقع جبران از هم نداشتیم؛ ولی با خودم قرار گذاشته بودم تمام محبت هایش را سر مراسم ازدواجش جبران کنم. فرصت نشد. نوید برای رفتن عجله داشت. در عوض روز تشییع پیکرش تمام تلاشم را کردم که توی رفاقت کم نگذارم. خیلی با هم از شهادت حرف می زدیم. قول و قرار برادری بسته بودیم با هم. قرار گذاشته بودیم هرکسی اول شهید شد دست آن یکی را هم بگیرد. قسم خورده بودیم. نوید هیچ وقت بدقول نبود. هیچ وقت بی معرفت نبود. لابد کم کاری از خودم بوده، نه سعید؟ داشتم می گفتم. حرف توی حرف آمد. من را برد بهشت زهرا. قطعه ی پنجاه و سه. رفتیم سر قبر جوان شهیدی که از بچه های مدافع حرم بود. گفت: «من اتفاقی با این شهید آشنا شدم. داشتم از سر مزارش رد می شدم، نگاه و چهره ش من رو جذب کرد.» برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
🔰 کتاب شگفتی ساز! 🔹فروش ویژه کتاب تنها گریه کن 🔸روایت مادر شهید معماریان ❇️کتابی که رهبر معظم انقل
شاید خاطرات مادران شهدا و عاشقانه‌های آنها یکی از جذاب‌ترین و دلنشین‌‌ترین آثار در حوزه دفاع مقدس باشد. زیرا مربوط به مادرانی است که در جنگی هشت ساله سهم داشتند سهمی که بدون هیچ چشم‌داشتی آن را بخشیدند و سالیان سال بی‌صدا در سوگ عزیزشان گریه کردند. حالا که چهل سال از آن سال‌ها می‌گذرد این خاطرات بازهم خواندنی است.  در این کتاب تصویری کوتاه و مختصراما پر معنا از یک عمر زندگی و فرمانبری و ولایت‌پذیری زنی را می‌خوانید که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد. اشرف السادات منتظری مادر شهید محمد معماریان که عاشقانه و خالصانه برای فرزندان این سرزمین از جان و دل مایه می‌گذاشت. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب #تنها_گریه_کن شاید خاطرات مادران شهدا و عاشقانه‌های آنها یکی از جذاب‌ترین و دلنشین‌‌تر
📚 😭 یک وقت هست آدم با خانوادهٔ👩‍👩‍👦‍👦 شوهرش مشکلی ندارد و فقط رفت وآمد می کند، یک وقت هست که با خانوادهٔ شوهرش صمیمی💓 می شود، خودمانی و خانه یکی؛ محبتشان💙 را به دل می گیرد. ما این شکلی بودیم. من هرچه ازشان دیدم، خوبی و صمیمیت بود.😍 همراه دوتا جاری دیگرم و مادرشوهرمان توی یک خانه زندگی می کردیم.🏬 روزمان تا آمدن مردها، دور هم می گذشت. نوعروس بودم، ولی مستقل. چند ماه اول، پخت وپزم🥗 از مادرشوهرم جدا بود. خودم خواستم و سفره یکی شدیم. گفتم: «دو نفر ماییم، دو نفر شما، آن هم توی یک خانه. چرا دوتا سفره پهن کنیم؟🤔» عروس👰🏻‍♀ ده ماهه بودم که دخترم به دنیا آمد.🤱🏻 پدرشوهرم، اولْ بزرگ خانواده خودش بود، بعد فامیل. بزرگ تری اش هم فقط به سن وسال و ریش سفیدش نبود؛ آن قدر دلسوز و مهربان بود 🥰که خودش و حرفش روی چشممان جا داشت. اسم بچه را گذاشت فاطمه و ما هم روی حرفش حرف نزدیم. حبیب مرد زحمت کشی بود. صبح زود می رفت سر ساختمان و آخر شب خسته برمی گشت.😔 بنایی کار راحتی نبود. اصلش، هیچ کاری راحت نیست. مردها صبح به صبح می رفتند و آخر شب به سختی خودشان را تا خانه می کشاندند. 😔یک لقمه غذا خورده و نخورده، چشمشان گرم خواب می شد. گاهی برای کار و کاسبی بهتر می رفت یک شهر دیگر و روزها می گذشت و ازش بی خبر بودم. من می ماندم و فاطمه که برایم مثل عروسک بود. حسابی سرم را گرم کرده بود😍؛ منتها مریضی ام خوب نشده بود و بقیه خیلی مراقبم بودند. عزیز، بیشتر از همه غصه می خورد و فکرش مانده بود پیش من😕. گاهی که می رفتم خانه شان، احوالم را خبر می گرفت و مدام از دیروز و روز قبلش می پرسید. باید خیالش را راحت می کردم که خوبم، ولی هم او و هم بقیه، می دانستند ازحال رفتن من خبر نمی کند. می گفت: «اگه بی هوا وقتی بچه تو بغلته بیفتی، من چه خاکی به سر کنم؟🥺» همه می ترسیدند که وقتی می افتم، سرم به جایی بخورد و دردسر شود؛ این بود که با اوستا حبیب صحبت کردیم و قرار شد برویم طبقه بالای خانه 🏬آقاجانم زندگی کنیم. این طوری خیال آن ها هم راحت بود؛ مادر و خواهرهایم دور و برم بودند. همان جهیزیه مختصر را بستیم و خانه جدید بازشان کردیم. هر طوری بود، سرم را گرم می کردم. وقت که اضافه می آوردم و بچه خواب بود، گاهی مشغول خیاطی می شدم. یک بلوز ساده برای خودم یا فاطمه می دوختم و کلی ذوق می کردم.😍❤️ برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 😭 مچ دست هایش را گرفتم، قدرتم💪🏻 را جمع کردم و همانطور که عقب عقب میرفتم، به زحمت می کشیدمش سمت خودم. پاهایش 👣تکان میخورد و ردّ خون می ماند روی زمین.😫 نگاهش👀 از خاطرم دور نمی شود. مات شده بود. زدم توی صورتش و فریاد کشیدم: «نفس بکش!»😫 ولی بی جان تر از این حرف ها بود. محکم تر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت. دست انداختم و بچه 👼🏻را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛😢 بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد!😭 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏مسابقه قهرمانی بوکس در ترکیه برگزار شده، به هر بوکسور موقع ورود حق انتخاب پخش یه موزیک دادن، علیرضا قنبری بوکسور ایرانی مداحی فاطمیه مهدی رسولی رو انتخاب کرده تا پخش بشه دمت گرم پهلوون ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 «شهادت خورشید» آه مرگ خونین من عزیز من زیبای من کجایی؟ 🎤با صدای محمدعلی شیعه ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 باید زنده شویم؛ مثل حاج قاسم! ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢کفاش بین الحرمین 🔹روایتی از زندگی 🌷شهید مجید خدابنده لو بر گرفته از کتاب در مسیر آسمان ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹