پویش دلتکانی
📕 #معرفی_کتاب #جاده_یوتیوب 🗓سفرنامه #محمد_علی_جعفری به سرزمین شام است. وی این کتاب را همچون «عما
#برش_کتاب
#جاده_یوتیوب
حسی متفاوت به سراغم آمد. انگار اینجا ایران بود؛ انگار خیابانها و مردمِ این شهر را از سالها قبل میشناختم.
ورودیِ شهر، هر تیر چراغ برقی، عکسی را در بغل گرفته بود؛ آقا، سیدحسن نصرالله و بشاراسد. روی دیوار سیمانیِ مغازهای، بنری از عکس آقا و بشاراسد زده بودند.
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#برش_کتاب #جاده_یوتیوب حسی متفاوت به سراغم آمد. انگار اینجا ایران بود؛ انگار خیابانها و مردمِ ا
#برش_کتاب
#جاده_یوتیوب
توی اتوبان یک جایی را شبیه خاکریز بسته بودند. وقتی ازش رد شدیم، اسماعیل گفت: «قبلاً وسطای این اتوبان میرفتی تو دل دشمن. اگه یکی منطقه رو نمیشناخت، میرفت اسیر میشد. جاده رو بسته بودن که اشتباه نرن.» وقتی اسی دور زد، اسماعیل خندید: «با عمار و رفقا اصطلاحی داشتیم که به اینجور جاها میگفتیم: جادهٔ یوتیوب. اگه بری میذارنت رو صندلی، سرتو میبُرن و فیلمتو مستقیم میذارن تو یوتیوب!»
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
#یااباصالحالمهدے_عج 💚
شدهام سایهنشین قد و بالای تو من
ای بقربان تو و قامت رعنای تو من
میکِشد پَر به هوایت همه جا مرغ دلم
میشوم هر نفسی عاشق و شیدای تو من
کو به کو، خانه به خانه همه جا میگردم
دربدر در پِیِ ردّی زِ قدمهای تو من
روی چشمم شود آیا قدمی بگذاری؟...
تا شوم از دل و جان محو تماشای تو من
قائم المنتَظَری، پادشهِ منتظران
یوسف فاطمهای، غرق تمنّای تو من
جلوهٔ خال لبت بُرده چنان دل زِ کفم...
ماندهام شام وسحر، خیره به سیمای تو من
دمبدم بر گل رُخسار تو گویم صلوات
عاشقم، عاشق رُخسار دلارای تو من
مُتجلّی شود از روی تو انوار جَلی
گشتهام دربدر چهرهٔ زیبای تو من
چشمهٔ (فیضی) و من تشنهٔ یک جرعه نگاه
برسم تا به لب ساحل دریای تو من
مِهر تو حَبل متین، عشق تو چون حِصنِ حَصین
شدهام سایه نشین قد و بالای تو من
#رحیم_فیضی_اردبیلی
نوروز وصالتان حسینی بادا
نیکویی حالتان حسینی بادا
دروسعت کُلُّ خیرفی باب حسین
سرتاسر سالتان حسینی بادا...
#سال_نو_مبارڪ🌸
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
بعــضی ها از آب گــِل آلـود؛
ماهـیکه نه!
راه معـــراج را می گیـرند...
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#معرفی_کتاب
#روزهای_بی_آینه
این کتاب شامل خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان، شهید آزاده حسین لشکری، از زندگی اش و چگونگی تحمل هجده سال دوری از همسرش در دورۀ اسارت است.
این کتاب به روایت ناگفته هایی از جنگ تحمیلی می پردازد و چگونگی انتخاب های یک زن در نبود همسرش و به دوش کشیدن بار زندگی توسط دختری هجده ساله به همراه فرزند چهار ماهه اش را شرح می دهد که روایت آن به صورت اول شخص و در قالب مستند داستانی است که به دلیل واقعی بودن آن سنگینی بار مستند در این کتاب بیشتر به چشم می خورد.
این زن چهارده سال را در بی خبری و انتظار مطلق سپری می کند. پس از اعلام اسارت همسر، سه سال دیگر طول می کشد تا دیدار میسّر شود. شکاف عمیق هجده ساله، انتظار و دور افتادن از هم، و تفاوت های شخصیتی به وجود آمده در گذر سال ها، هر دو را وا می دارد تا برای شناخت یکدیگر دوباره تلاش کنند: حسین لشگری در آستانه چهل و شش سالگی است و منیژه سی و شش ساله
احساس غریبگی و درد و رنج بر عشق و اشتیاق جوانی غالب است. زن و مردی که هجده سال یکدیگر را ندیده اند و شاهد تغییرات فیزیکی و شخصیتی یکدیگر نبوده اند حالا باید همه این هجده سال را بشناسند، بر آن عاشق شوند، و زیر یک سقف کنار یکدیگر زندگی کنند.
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
#سلام_امام_زمانم 💚
پشت دیوار بلند زندگی
مانده ایم چشم انتظاریک خبر
یک انا المَهدی بگو
یاابن الحسن(عج)
تا فرو ریزد حصار غصه ها
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
گفتم: دو کوهه را می شناسی؟
پاسخ داد: آری
گفتم: سبب نامگذاری چیست؟چرا دو کوهه؟
گفت: علتش را نمی دانم.ولی دوکوهش را میشناسم. [از جیبش عکسی بیرون آورد و ادامه داد:] همین دو عکسی که بر روی
ساختمانش جلوه نمایی میکند.
🌷حاج همت و حاج احمد متوسلیان🌷
#ستارگان_دوکوهه
میگفتکہ
انقلابکارمندنمیخواد...!
آدمجهادۍمیخواد
فرقحاجقاسمباهمکاراش
توهمینبود:)🖐🏻
همیندیگہ...🚶🏻♂
#حاج_قاسم ❤️
به روایت از مادر#شهید:
چهار دختر و سه پسر داشتم...
اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشتم.
دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!!
در را باز کردم ، دیدم #آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد.
نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت:
این بچه را قبول می کنی؟
گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!!
آن آقای نورانی فرمود:
حتی اگر #علی اصغرامام حسین (ع)🌷 باشد!
بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخواند و رفت...
گفتم: اقا شما کی هستید؟
گفت: #علی ابن الحسین امام سجاد (ع)🌷!
هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است!
صبح رفتم خدمت #شهیدآیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم.
آقا فرمودند: شما صاحب #پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری 📲
یک روز تا میهمانی خدا
#ماه_رمضان🌙
🌙 ماه فرصتها
🔺️ ۱۰ توصیه کاربردی حضرت آیتالله خامنهای برای بهره برداری مومنانه از ماه مبارک رمضان
🏷 #بهار_قرآن
بسمـاللہالرحمٰنالرحیمـ
🌤 امیدوارم در این صبح دل انگیز ماه مبارک رمضان......
🕊 عطر عشق خداوند باغ دل تون را معطر کنه....✨
و نگاه خداوند بر آسمان قلب تون بتابه💞
خداوند یار و یاورتون....😍😍
صبحی شاد داشته باشید.....🌤😃
ماه رمضونتون مبارک😍💕
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
#معرفی_کتاب
#دخترها_بابایی_اند
روایتی پر احساس از خانواده شهید مدافع حرم جواد محمدی
🔖محمدی از جوانان فعال فرهنگی و انقلابی در شهر درچه از توابع اصفهان بود. وی از همان دوره نوجوانی به فعالیت های انقلابی پایگاه های بسیج جذب شد و بعدها به دلیل همین علاقمندی ها وارد سپاه پاسداران شد.
🗂این کتاب شرحی است از روابط پر احساس و پر عاطفه جواد محمدی و خانواده اش. از ارتباط جواد محمدی و مادرش، از ارتباط جواد محمدی و همسرش. روایتی جدید که هر راوی از منظری شخصی و تازه قهرمانش را روایت می کند. همه این روایت ها به گونه ای درهم آمیخته شده اند که ضمن تکمیل همدیگر استقلال خودشان را هم حفظ می کنند.
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
سالروز اعزام شُهدای خانطومان..💔
+ و دست خط شهید محمد بِلباسی:)
#شَرحینیست
(پی نوشت: بایک روز تاخیر)
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب #دخترها_بابایی_اند روایتی پر احساس از خانواده شهید مدافع حرم جواد محمدی 🔖محمدی از جوا
#برش_کتاب 📚
#دخترها_بابایی_اند
دلم میخواهد بابا👱🏻♂️ بهم غذا🥗 بدهد😥. بابا وقتی بود، برایم لقمه 🌮میگرفت. خودم بلدم بخورم، ولی بابا لقمه میگرفت. خب دوست داشتم. به قول بابا دخترها باباییاند.😥 بابا هم دوست داشت. لقمههایش ماشین🚙 میشدند و میرفتند توی دهانم. انگار دهان من پارکینگ است.😅 هواپیما🛩️ میشدند، کشتی🛳️ میشدند، سفینۀ🛸 آدمفضاییها میشدند. هرچه میشدند دوست داشتند بروند توی شکم من😍
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
💌 #دعای_روز چهارم رمضان
اللهمّ قَوِّنی فیهِ عَلى إقامَةِ أمْرِکَ و
اذِقْنی فیـهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ و أوْزِعْنی
فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ و احْفَظنی
فیهِ بِحِفظْکَ و سِتْرِکَ یا أبْصَرَالنّاظرین 🌸🍃
#ماه_رمضان
خدایا، نیرومندم کن در این روز، در
بهپاداشتن دستور فرمانت و بچشان
در این روز شیرینى یادت را، و مهیا
کن مرا براى انجام سپاسگزاریت، به
کرم خودت و نگهدار مرا در این روز
به نگاهداریات و پردهپوشى خودت
اى بیناترین بینایان 💚
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب #روزهای_بی_آینه این کتاب شامل خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان، شهید آزاده حسین ل
#معرفی_کتاب 📚
#روزهای_بی_آینه
🛑«روزهای بی آینه» لحن صادقانهای دارد😍 و برخلاف جریان آب شنا میکند.🏊🏻♂️ تصویر ذهنی ما از قهرمانان ملی کشورمان عموماً تصویری رؤیایی🍃 و فانتزی❤️ و آغشته بهنوعی رمانتیک بازی است. این 📖کتاب ما را به روی زمین 🌎میآورد و آیینهوار نشان میدهد که قهرمان شدن اگرچه امری هیجانی 🤩و ماجراجویانه است اما میتواند استخوان شما را خرد کند.😟
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب 📚 #روزهای_بی_آینه 🛑«روزهای بی آینه» لحن صادقانهای دارد😍 و برخلاف جریان آب شنا میکند.🏊
.
#برش_کتاب📚
#روزهای_بی_آینه
ساعت⌚ سه و نیم یا چهار بود که وارد سالن شدند. 🚶🏻♂️عکس حسین را دیده بودم؛ همین که وارد شد شناختمش😍. از فاصلۀ خیلی دور میدیدمش. وسط ایستاده بود و دو خلبان در سمت راست و چپش بودند. همین که چشمم👀 به صورتش افتاد انگار نه انگار این مردی بود که سال ها از من دور بوده است🙁؛ کاملاً میشناختمش و دوستش داشتم.💙 احساساتم جان گرفته بود. 😍آن همه حس غریبگی که نسبت به عکسها 🎞️و تُن و لحن صدایش🗣️ داشتم دیگر نبود. نمیدانم چه شده بود😔؛ حس دختری را داشتم که برای اولین بار همسرش را می بیند☹️؛ هم خجالت میکشیدم و شرم داشتم،😔 هم خوشحال بودم، هم میخواستم کنارم باشد😍. زیر لب زمزمه کردم: خدایا، من چقدر این مرد را دوست دارم.💙
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☺ شوخی با روزه اولی ها
#ماه_رمضان
💠➣┅───────────
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
. #برش_کتاب📚 #روزهای_بی_آینه ساعت⌚ سه و نیم یا چهار بود که وارد سالن شدند. 🚶🏻♂️عکس حسین را دید
#برش_کتاب📚
#روزهای_بی_آینه
برادر بزرگم🧑🏻 که همیشه در شلوغی و جمع متوجه من بود آمد سراغم و گفت: «منیژه چرا نشستی؟ بلند شو!»😥 زیر بغل مرا گرفت و با صدای بلند🗣️ گفت: «لطفاً برید کنار!👋🏻 اجازه بدید همسرش اون رو ببینه!» 🌊دریای جمعیت کنار رفتند و راه را برای من باز کردند. 🎥خبرنگارها با دوربینهایشان دویدند. روبه رویهم قرار گرفتیم. دست ✋🏻مرا گرفت و گفت: حالت چطوره؟ گفتم خوبم!😍 پیشانیام را بوسید😘 و یکدفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد.😥
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#برش_کتاب📚 #روزهای_بی_آینه برادر بزرگم🧑🏻 که همیشه در شلوغی و جمع متوجه من بود آمد سراغم و گفت: «منی
.
#برش_کتاب📚
#روزهای_بی_آینه
دریای🌊 جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربینهایشان دویدند.🎥 روبهروی هم قرار گرفتیم. دست✋🏻 مرا گرفت و گفت: «حالت چطوره؟» گفتم: «خوبم!»😍 پیشانیام را بوسید و یکدفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد.😟
برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩
@aghigh1369
♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️
🌸
🌿
🍃 @deltekani
🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌹