eitaa logo
دیدار آوینی
195 دنبال‌کننده
21 عکس
15 ویدیو
2 فایل
سی‌ و یکمین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم ارسال متن‌ها و آثار: @sm_oboodatian
مشاهده در ایتا
دانلود
. آوینی، همه‌ی تاریخ تفصیلی آینده‌ی ما است که به طور اجمال در او جمع بود... اگر از حضور دائمی او در منظر خود غفلت کنیم، مسلم مسلم بدانید در بی تاریخی دائم به سر می‌بریم. او در عین اجمال بودن به یک معنا تفصیل حضرت روح‌الله بود. باید که برای نگهبانی خود؛ نگهبان آوینی باشیم... ...روز سوم... ▫️ زبان آوینی؛ 💠 با حضور امروز دوشنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ مکان: کتابخانه مرکزی اصفهان @didar_aviny
. برای عزیزانی که موفق به حضور نشده‌اند؛ پخش زنده از طریق https://www.skyroom.online/ch/sohasima/soharoom دیدار آوینی...روز سوم... ▫️ زبان آوینی؛ 🔹 با حضور 📆 امروز دوشنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ مکان:کتابخانه مرکزی اصفهان سُها/ دفتر تخصصی سینما @didar_aviny
نگاهی پدیدارشناسانه به شخصیت شهید آوینی.pdf
115.9K
. 📄 متن مورد بحث جلسه امروز "دیدار آوینی" @didar_aviny
آری! حضوری دیگر در پیش است.pdf
161.6K
. 📄 متن مورد بحث جلسه امروز "دیدار آوینی" @didar_aviny
‌‌‌ ‌‌بسم الله الرحمن الرحیم ‌یک لحظه!! صدایش را می‌شنوی؟! سیّدمرتضی را می‌گویم! یک لحظه گوش بسپار! ...ما از مرگ نمی‌ترسیم... ...حَیاتِ عِندَ الرَّب... ...این بچّه ها را که می‌بینی... ...بدر و حنین اینجاست... ...این شاید که گفتم از دلِ شکّاکِ من است... آن روزها شب‌های آدینه سِنّی هم انگار نداشتیم امّا حال و هوایَت را خوب درک می‌کردیم! وقتی که عاشقانه می آمدی و تنها با خودِ خودِ خودِمان حرف میزدی... سَرِ آن چشمه ی زلالِ شهیدان ناخالصی‌های زمانه را کنار می‌زدی... جرعه ای با عشق، از عشق به ما می‌نوشاندی و مستِ مست، رهایِمان می‌کردی میرفتی... خمار، شیفته، شیدا و مدهوش... یک هفته در انتظارت می‌نشستیم تا باز بیایی و صدایِ آن شخصی که تا به حال حتّی ندیده بودیمَش را با گوشِ جانمان باز مستانه بشنویم... در همان شب‌هایِ روایتِ فتح بود که قلوبمان را یک به یک فتح کردی... فتح الفتوحی راه انداخته بودی سیّد! زَخمه ای بر چنگِ دلهامان میزدی... ما هم در عهدی قریب امّا غریب! ناخواسته باز هم شیدایَت می‌شدیم!! از آن صدایت، آن نوای زیبایَت که بگویم... طنینی بس گیرا... بیدار کننده ی دلها از خواب غفلت... معصومانه و در فراق و هجرانی انگار سوخته! قُدسی و با حیایی بسیارعجیب و خیلی خاصّ! انگار هاتفی بودی، از غیب آمده و پیامی از ساق عرش برایِمان آورده بودی که اِنّما الحیوه الدُّنیا لهوُُ وَ لَعِبُُ وَ زینَهُ... از طرفی، وَ یَستَبشِرونَ بالذین لَم یَلحَقوا بهم انگار که شهدا آمده بودند تا با زبانِ تو شهدِ خودشان را در کامِ ما بچشانند... همان حلوایِ تن تنانی، تا نخوری ندانی... تو شهدا خوب میشناسی با آنها زندگی کرده ای جبهه نقطه ی ثقل عالَم وجود است و برای نشان دادن جبهه ی حقّ روی زمین آن‌قدر خودت نبوده ای تا تنها و تنها آنها که هستند بمانند و برایِ همین شد که تو هم ماندگار شدی و شهدا تو هم را مثلِ خودِشان کردند... با راهِ تو میتوان حقّ را به صحنه آورد و حقّ را به تصویر کشید همان عهدِ قدسیِ امروزینِ ما... میتوان، رشادتهای حاج قاسم‌ها را همان خرمشهر های در پیش رو را جهادِ با مال و جانِ شهدایِ زنده را پهلوانی و غربت دانش بنیان‌ها را دست به زانویِ خویش گرفته‌ ها را مظلوم‌ِ قوی، مثل مولایمان علی بودن را و خلاصه، راهِ سربازانِ نائب امام زمانمان را با راه و دریچه نگاهِ زیبای تو، نگارگری کرد... با رُویتی از مَنظر زلالِ تو، سیدمرتضای عزیزم به امید "دیدار آوینی"‌ نثارشان فاتحه و صلوات. ‌‌ ‌▫️ مهدی داوری @didar_aviny
دیدار آوینی- روز سوم.mp3
39.95M
🎙 دیدار آوینی... صوت کامل جلسه 🔹 سخنرانی با عنوان: نگاهی پدیدارشناسانه به شخصیت شهید آوینی 🔹 قرائت متن‌های نوشته شده حاضران جلسه و گفتگو 🔹 مستند؛ جاده ▪️روز سوم دوشنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ @didar_aviny
دیدار آوینی- روز دوم.mp3
38.29M
🎙 دیدار آوینی... 🔹 روایت و آفرینش عالمی جدید 🔹 مستند؛ پاتک روز چهارم ▪️روز دوم یک‌شنبه ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۲ @didar_aviny
. ... و خوب، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است جز آن که ما خسته نشده‌ایم و اگر باز هم جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد، ما حاضریم. می‌دانید! زنده ترین روزهای زندگی یک مرد آن روزهایی است که در مبارزه می‌گذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان می‌دهد... @didar_aviny
32.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. تماشا کن اینجا شهر است... اینجا دیگر صدای جنگیدن نمی‌آید کسی جان کسی را نمی‌گیرد و برای نبرد سنگری درست نمی‌کند... تکنولوژی به دست بشر افتاده است و زندگی انگار جریان دارد و اگر اینگونه است پس بگو چه چیز در این صحنه خون آدمی را بجوش می‌آورد... و چرا اینگونه ذره ذره وجود آدمی را می‌سوزاند مگر اینجا به آسانی و سرعت با ماشین و هواپیما به مقصد نمی‌رسیم. اینجا که برای نشستن و بلند بلند خندیدن صاف و سر سبز است پس چرا بعضی‌ها گریه می‌کنند!؟ اینجا که خبر از ویرانی نیست... به نام خدایی که ساختن را آفرید تا بتوانم برایش بجنگم... 🎥 تماشاگر راز 🔹 روایتی از دیدار آوینی یا شاید خود دیدار آوینی ▫️متن، تصویر و تدوین: میلاد شش بلوکی @didar_aviny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان   @soha_sima @didar_aviny
37.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. زمان، بادی است كه می‌وزد؛ هم هست و هم نیست. آنان را كه ریشه در خاك استوار دارند، از طوفان هراسی نیست. جنگ می‌آمد تا مردانِ مرد را بیازماید. جنگ آمده بود تا از خرمشهر دروازه‌ای به كربلا باز شود. | بخشی از مجموعه مستند: 🎥 "شهری در آسمان" قسمت اول @didar_aviny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. خرمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد؛ داغ شهادت... | بخشی از مجموعه مستند: 🎥 "شهری در آسمان" قسمت پنجم @didar_aviny
48.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🔸 ویدئوی کامل نسخه موبایل 🔸 وَالضُّحَىٰ ﴿١﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ ﴿٢﴾ "روشنی آنگاه میدرخشد که تاریکی یک‌سره بر آسمان چیره شده باشد" رحم کن بر وی که روی تو بدید فرقت تلخ تو چون خواهد کشید  🎥 وَالضُّحی... (۸) ویدئوی با کیفیت این روایت را از طریق لینک زیر مشاهده کنید: https://aparat.com/v/fcCvJ @soha_sima
‌ مکّه برای شما فکّه برای من .... شاید آن یار هم اینجا باشد ... @didar_avini
دیدار آوینی
‌ مکّه برای شما فکّه برای من .... شاید آن یار هم اینجا باشد ... #فکه_مشهد_آوینی @didar_a
. . آقا مرتضی سلام علیکم اگر دست تقدیر بر آن بود که من نیز با پای برهنه به مشهد تو بیایم ملال و فراری پیش رویم نبود و خوب میدانی که جانم و همه هم و غمم یافتن راهی بوده است به سوی شما. آقا مرتضی رنجِ جانِ من سالیانی است نیافتن راه من به سوی تقدیر شماست و اگر شما از غیب، دستی بر چشمان من نیاوری به کجا بگریزم ؟ کدام کهف را پناه اننظار خود کنم؟ کدام خاک را سجده گاه انابه های خود کنم؟ آقا مرتضی قدم قدم پاهایت چهل و شش سال تو را به اینجا میکشانده و مگر اینجا کجاست که تشنه خون تو بوده است ؟ اصلا چرا دست تقدیر تو را به اینجا خوانده است ؟ مگر فکه چه دارد که گفتی مکه برای شما و فکه برای من ؟ روایت تو از فکه چه بود که ناگهان ناتمام با خون تو آغاز یافت ؟ نکند گوش زمانه محرم راز تو نبود و ما اهل راز نبودیم؟ آ سید مرتضی با من سخن بگو همینجا؛ در میان رمل های فکه در میان زائران مشهدت و آنان که قصد روایتشان را داشتی. نه روایت هروزی ما از طریق الشهدای فکه ( که تو خود گفتی: روایتی عاشورایی خواهم ساخت ) با من سخن بگو آسید مرتضی و بگو چه پیوندی میان رمل های نرم فکه و تربت داغ دیده کربلا است ؟ اینجا کجاست ؟ و ما را به کدام تماشاگه راز فراخوانده ای و چه رازی را با ما در میان میخواستی بگذاری ؟ که شهادت تو اینجا مرقوم روایت زائران فکه شد؟ رمل های فکه را و دشت های سبزش چه داشت که خون تو اینجا را برگزید و ما را پس از سی و اندی سال از پس شهادتت به این گنجینه اسرار و رازهای آخرین روایت آسمانی تو خواند؟ چشمانم راز تو را نمیجوید آری نمیجوید با من سخن بگو آسید مرتضی! @didar_aviny
. . دیدارِ آوینی ؛ دوستانِ آوینی می گویند: (وقتی او متوجه فکه شد گفت روایتی عاشورایی خواهم ساخت). شاید مثل همیشه دوستانش منتظر بودند تا او با قلم و کاغذ روایتی بنویسد! اما این بار فرصتی بود تا باطن قلم او آشکار شود. آن امری که هرچه تلاش می‌کرد تا از لابلای سطور نشانش دهد سیاهیِ کاغذ، پرده‌ای بر سفیدی‌اش می‌انداخت و پنهانش می‌کرد. وقتی متوجه فکه شد چند باری بچه‌های فیلمبرداری را فرستاد. اما هرچه فیلم‌ها را می‌دید راضی نمی‌شد و دست آخر راهی فکه شد. گویا خودش باید نظرگاهی می‌شد تا بجای تماشای قاب تلویزیون با نظر کردن به آوینی، شاهد آن کربلا باشیم. @didar_aviny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . به جُستجوی تو بر درگاهِ کوه می‌گریم، در آستانه‌ی دریا و علف. به جُستجوی تو در معبرِ بادها می‌گریم در چارراهِ فصول، در چارچوبِ شکسته‌ی پنجره‌یی که آسمانِ ابرآلوده را قابی کهنه می‌گیرد. به انتظارِ تصویرِ تو این دفترِ خالی تا چند تا چند ورق خواهد خورد؟ آوینی @didar_aviny
34.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ خدا قرار داده است مقدرات را طور دیگری بیا نگاه کن ببین ببین هزار باره قصه های دردمند فتح را... @soha_sima
‌ ...مکّه برای شما، فکّه برای من... چقدر با تمام جان نوشیدم این جمله از سید شهیدان اهل قلم را، آن لحظه که با تمام تردیدهایی که داشتم برای بار اول قدم گذاشتم به رمل هایی که داغ بود اما نمی‌شد بیخیالش شد، باید می‌رفتم، تا ته ته، همان‌جا که می‌گفتند نمیدانم چند نفر با لب تشنه جان داده بودند، قتلگاه فکه می‌گفتندش، همان‌جا که همه بودند و آن یار، او نیز بود و من با همین دل شکاکم نمی‌توانم شاید بگویم. نمی‌دانم فکه،شاید همان لحظه‌ی هبوط، که زمین کربلا از همه جلوتر بود برای عهد با مادرِ هستی، تو هم پشت سرش ایستادی و گفتی من هم هستم تا بشوم قتلگاه یاران آخرالزمانی حسین(ع)... انگار خاک غزّه هم پشت سر تو ایستاد و گفت من هم هستم تا بشود برایش إخلع نعلیک خواند و تربتش را برای شفا روی چشم گذاشت. @nanetazeh @didar_aviny
. . ترک کردن و جدا شدن همیشه درد داشته است مثلا شما حتما شده از جانتان چیزی کنده شود. میگفت من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود احتمالا کم و بیش در همین حد خوب درد دارد و هر قومی سخنی دارند در رفتن جان از بدن. اما وقتی شعاعِ نابهنگامِ دریافتِ نیستی، جان را فراگرفته ... نیستا نیستِ نیستِ نیست. نمی دانم چه اتفاقی در حال رخ دادن است بعد می آیند میگویند: داستان تمام است برمیگردیم هر کس سرجای خودش بلیط برگشت، سر ساعت هر کس دیر بیاید رهایش میکنیم که به بازار روزمرگی نرسد حالا مثلا من بگویم: آقا اجازه؟ - ساکت! هییسسس مردها فریاد نمیزنند... نیستی که نیستی حتما قبلش هم نبودی برگرد به همان نبودنت. من، دست و پایم بسته است به کجا بروم از کی بخواهم که اولا آقا جان! «نیست»؛ نه که من نبودم. حالا ولو سلمنا که شما میفرمایید نیستم یه جایی پیدا شد که خوره اش به جانم افتاده... آهای کسی هست با شما هستم اهالیِ روزگار مستِ پستِ فراموشی شما که حلقوم همه را با قوانین و مقرارت نظم کِش خود بریده اید چه اهمیتی دارد؟ زیارتگاه نیستی را من پیدا کردم برگرد این مشهد نیستی است بگذارید اندکی بیشتر با آن بسر برم... خوب البته حالا کم و بیش یکی دو سه ساعتی هست به زور، خیلی عادی و مثل انسانهای وطیفه شناس سوار اتوبوس شدم و راه افتاده ایم. و من آرام تر و معقول تر شده ام و دارم به این فکر میکنم که بالاخره هر ترک کردن و جدا شدنی همیشه درد داشته است! @didar_aviny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 ...دیدار آوینی... ✨ به مناسبت ایام سی‌‌ و یکمین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم سُها/ @didar_aviny
‌ ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. (امام خمینی‌ ره) ...روایت فتح... 🔹 در سی‌ و یکمین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۶ الی ۱۸ 🔸 سرای هنر و اندیشه @soha_sima @didar_aviny
جلسه اول روایت فتح.mp32.mp3
45.05M
‌ 🎙 روایت فتح (بیان شهید آوینی در نسبت با مسئله قدس) 🔹 جلسه اول 📆 ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۳ سی‌ و یکمین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم @soha_sima@didar_aviny
روایت فتح جلسه دوم.mp3
34.5M
‌ 🎙 روایت فتح (بیان شهید آوینی در نسبت با مسئله قدس) 🔹 جلسه دوم "فتح خون" 📆 ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۳ سی‌ و یکمین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم @soha_sima@didar_aviny