🖇 #گراپلاس
#مهدی_محمدی
🔻 از این پس پاسخهای ایران نه هم سطح خواهد بود و نه هم جنس / عدم پیشبینی پذیری در پاسخ میتواند مبنای دور جدیدی از بازدارندگی باشد
1⃣ اساسا مهم ترین هدف اسراییل از جنایت در غزه ظرف یکصد روز گذشته ایجاد بازدارندگی از طریق ‘معتبر کردن تهدید جنایت بزرگ’ بوده است. صهیونیست ها امیدوار بودند بتوانند با جنایت ویرانی بدون مرز در غزه مدل جدیدی از بازدارندگی ایجاد کنند. حمله بامداد ۲۶ دی در درجه اول نشان داد این مدل شکست خورده است و جنایت در غزه با ایجاد انگیزه انتقام، شدت ضربات احتمالی علیه اسراییل را بالا برده است.
2⃣ حمله ۲۶ دی بر دو مفهوم کلیدی تمرکز کرده است: ۱- نایبان منطقه ای پنهان اسراییل و ۲- شبکه تامین کالا و انرژی رژیم.
3⃣ بویژه این نکته مهم است که نشان داده شود ایران همیشه مطابق قواعد بازی نخواهد کرد. عملیات ۲۶ دی نشان داد حمله با موشک بالستیک دوربرد به اهداف بسیار دوردست می تواند پاسخی به عملیات اطلاعاتی باشد. پاسخ ها از این پس نه هم سطح خواهد بود و نه هم جنس و این عدم پیش بینی پذیری در پاسخ می تواند مبنای دور جدیدی از بازدارندگی باشد
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔻جامعهشناسی اصلاحاتزده
(دربارهی مناظرهی آقایان شجاعیزند و جلاییپور در برنامهی شیوه)
#مهدی_جمشیدی
۱. جلاییپور، بهشدت گرفتار تکرار شده و هیچ سخن تازه و جدیدی ندارد. چند یادداشت دارد که از اینجا به آنجا میبرد و همانها را تکرار میکند. خلاقیتش، مصداقهای عینی جدیدی هستند که او به نام جنبش، به اسارت میبرد.
۲. گفتههایش، بسیار سطحی و شبهعلمی هستند. دربارهی نظریهی اجتماعی، سخنان دیگران را تکرار کرد و نظرات خودش نیز بیش از گلایههای سیاسی نبود. بیشتر شبیه یک فعال سیاسی است تا استاد دانشگاه. با عمقنگری و حکمیاندیشی، بیگانه است. حرفهایش ساده و ابتدایی هستند و نکتهی تازهای ندارند. حضورش، بازی خطابی است در قامت جامعهشناسی.
۳. مسألهی لو رفته و نخنمای همیشگی او، جریان سیاسی اصلاحات است و بس. طمع حضور جریان اصلاحات در قدرت سیاسی را دارد و برای این کار، مسائل را سرهمبندی میکند تا قدرتگیری نیروهای سیاسی همداستان با خودش را توجیه کند. غرق در سیاستزدگی است و نمیتواند خود را از این آفت رها سازد.
۴. مانند همیشه، بیانش آغشته به مبالغه و گزافهگویی است. میخواهد برای جامعهشناسی جنبش، موضوع بومی بیافریند و ازاینرو، از هر ریز واقعیتی، ابرمسأله میسازد و غلو میکند. نان تشدید و غوغا را میخورد؛ البته در زمانی که جریان اصلاحات در قدرت، مستقر نیست و به این دلیل، او موظف به سیاهنمایی و بزرگنمایی است.
۵. نهاییترین و فربهترین استدلال جلاییپور، اغتشاشات سال گذشته بود که بیش از دویست هزار نفر، بدنه نداشت. او جامعهی ایران را به نفع این تعداد اندک، مصادرهبهمطلوب کرد. بهگمانش با لحن غلیظ و حماسی میتواند فقر عددی خویش را برطرف کند اما مخاطب درمییابد که شعار میدهد و شلوغ میکند تا ضعف نظریاش را جبران کند.
۶. او از یک سو، جامعهی ایران را جامعهی ناجنبشی یا نیمهجنبشی میداند و از سوی دیگر، جوامع توسعهیافتهی غربی را جنبشی. او به این واسطه، جنبش را در غرب میستاید اما در عین حال، ناجنبش یا نیمهجنبش را در ایران، خطرناک قلمداد میکند. معیارهایش، دوگانه و دوپاره است.
۷. پاسخهای نقضی و حلی شجاعیزند، نقطهی عطف بودند. ابطالهای او سهمگین بودند و صورت مسأله را تغییر میدادند. او غلبه یافت و کار رقیب را بساخت. او توانست تناقضهای تفکر طرف مقابل را آشکار کند.
۸. به نظرم حضور نیروهای جریان روشنفکری سکولار در رسانهی ملی، امر مبارک و نافعی است و ما تاکنون از بایکوت آنها ضرر کردهایم. باید مجال داد تا جامعه، قشریگری و سطحیاندیشی آنها را در این قاب، لمس کند تا آنان، حذف و غیبت خود را به مخاطب نفروشند. اگر مقصودشان از نقادی و دگراندیشی و عقلانیت و علوم انسانی، این قبیل تحلیلهاست که باید گفت شنیدهشدن صدایشان از رسانهی ملی، مساوی است با ریزش بدنهی اجتماعیشان و زوال اعتبار علمیشان. بهراستی، آواز دهل، از دور خوش است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
دهنمته راجع به ماجرای ایران و پاکستان
#سرباز_روح_الله
#قسمت_اول
۱- ریشهی ماجرا در منطقه عمومی بلوچستان است که یک سر در پاکستان دارد و سر دیگر در ایران. مشکل اسلامآباد با بلوچستان در این است که اساسا بلوچها خودشان را بعد از تقسیم شبه قاره در آگوست سال ۱۹۴۷ جزیی از پاکستان نمیدانستند و هیچ وقت تن به حاکمیت اسلام آباد ندادند حتی وقتی در مارس ۱۹۴۸ خان کلات قرارداد الحاق بلوچستان را به پاکستان شرقی امضا کرد. اما مشکل در سمت ایرانی بیشتر در دوگانهای مذهبی شکل گرفته است تا قومی؛ حاکمیت شیعی ایران در مواجهه با جمعیت بلوچ اهل سنت.
۲- ایران عقبه مدارس سنی دیوبندیه پاکستان را پوششی برای جریانات جدایی طلب بلوچ خودش میداند و پاکستان روابط تهران-دهلی را خطری بالقوه برای تقویت جداییطلبی بلوچ میانگارد. برای ایران نگرشهای بنیادگرایانه مذهبی مسالهساز مینماید و برای پاکستان رویکرد جداییطلبانه گروههای عمدتا سکولار بلوچ مسالهساز است. اما از بلوچهای سکولار گرفته تا بلوچهای سلفی همگی زمینهای را - عمدتا بدلیل محرومیت این منطقه - برای تمامی سرویسهای منطقهای (هند) و فرامنطقهای (آمریکا و اسرائیل) فراهم آوردهاند تا بلوچستان روی آرامی نبیند.
۳- پاکستان بشکل سنتی در اردوگاه غرب بوده و بعد از ۲۰۰۱ هم جزیی از منظومه جنگ علیه تروریسم آمریکا به شمار میآمد. بخشهایی از بدنه امنیتی پاکستان البته با گرایشات دینی-ملی که در دهه هشتاد میلادی (دوران ضیاءالحق) در نظام پاکستان رسوخ یافت، در زمین افغانستان برای مقابله با حضور آمریکاییها در منطقه اقدام کردند اما این جریان غالب نیست. جریان فکری غالب در اندیشه حاکمیت پاکستان هویت آفرینی با دال مرکزی دیگری هندوستان است. برای پاکستانیها هندوستان همان تصویر اسراییل برای بدنه نظام حاکم در ایران را دارد؛ مصداق اتم شرارت و وحشیگری و افراط دینی علیه مسلمانان و جلوگیری از قدرت یابی آنان. در این فضا ایران با باز کردن پای هندیها به چابهار بقدر کافی بهانه بدست طرف پاکستانی داده است. قرینش میشود کاری که باکو با باز کردن پای اسرائیلیها کنار مرزهای شمال غرب ایران انجام داده؛ ایران چه نگاهی به آذربایجان پیدا کرده؟ وضعیتی مشابه را میتوان برای پاکستان نسبت به ایران تصور کرد.
۴- پاکستان سیطره کاملی بر بلوچستان ندارد اما قدرت متمرکز نظامی اطلاعاتی بالایی دارد. سالها شانه به شانه هندوستان نیروی زرهی و هوایی و اتمیاش را توسعه داده. موشکهای شاهین پاکستان بردی بالغ بر ۲۵۰۰ کیلومتر دارند. اما این قدرت متمرکز نظامی تاکنون فقط توسط هند قدرتمند و حملات هوایی ایالات متحده به چالش کشیده شده بود. پرستیژ پاکستان در فضای جهان اسلام بعنوان قدرتمندترین ارتش اسلامی و تنها کشور اتمی اسلامی بوده. حملات علنی و رسمی ایران در روز سه شنبه این پرستیژ را شدیدا چالش کشید. حمله رسمی ایران به خاک پاکستان را شاید بتوان نخستین حمله یک کشور غیر اتمی به یک قدرت اتمی در تاریخ معاصر قلمداد کرد. اوضاع وقتی برای پاکستان بغرنجتر شد که وزیر امور خارجه هندوستان یک روز قبلش به تهران سفر کرده بود. میدان حمله هم بلوچستانی بوده که هند دستی باز در سمت ایرانیاش داشته. اینها همگی دست بدست هم داد و اسلامآباد را به این جمعبندی رساند که باید واکنشی درخور به حملات ایران بدهد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
ده نکته درباره ماجرای ایران و پاکستان
#سرباز_روح_الله
#قسمت_دوم
۵- پاکستانیها از طرح مسالهی فلسطین که ایران سردمدار آن شده استقبال نمیکنند و مایلند همیشه کشمیر را کنار فلسطین ذکر کنند. روی کار آمدن مودی از حزب راستگرای بیجیپی و موج اقدامات اسلامستیزانه او دست پاکستانیها را برای وجاهت بخشی به هویت خویش در فضای بینالمللی پر ساخته. اما موضع پاکستان بر سر فلسطین همان طرح عربستان است: به رسمیت شناختن اسرائیل به شرط شکلگیری دولت فلسطین مبتنی بر مرزهای ۶۷. پاکستان هیچ وقت قائل به نابودی اسرائیل نبوده و نخواهد بود. اگر حساسیت عمومی مردم پاکستان نسبت به اسرائیل نمیبود حاکمیت هیچ ابایی برای عادی سازی روابط با اسرائیل هم نداشت و اگر عربستان قفل عادی سازی را بکشند آنها هم دنباله رو خواهند بود قطعا.
۶- پاکستان از ابتدای طوفان الاقصی خیلی تمایلی به تشدید واکنشهای عمومی نسبت به اسرائیل نداشت. شاید برای اینکه خیلی توقعی در جامعه پاکستان برای اقدامات حاکمیت ایجاد نشود. در تمام این سه ماهه هم پاکستان آهسته رفته و آمده تا سری را که درد نمیکند دستمال نبندد اما موج خبری تکاندهند ناظر به رویدادهای غزه چیزی نبود که مردم براحتی از کنارش عبور کنند.
۷- در منطقه عمومی بلوچستان، ایران در قیاس با پاکستان آسیبپذیرتر است. اولا بدلیل دست بستهتر ایران در عملیاتهای ویژه سمت پاکستان و ثانیا بدلیل دشمنهای فرامنطقهای (آمریکا و اسرائیل) که ایران دارد و پاکستان ندارد. مضاف بر این دو، ایران در پاکستان عمق راهبردی در بدنه شیعیان دارد که وقتی تنشهای میان تهران و اسلام آباد بالا میرود آنها به محاق کشانده میشوند. بدنه اهل سنت پاکستان هم عمدتا فریفته کنشگری ایران در قبال اسرائیل و آمریکا هستند که در شرایط تنش به نفع حکومت پاکستان عقب مینشینند.
۸- پاکستان با شلیک موشک روز پنجشنبه توانست هم خدشه وارد آمده بر چهرهاش توسط شلیک موشکی ایران را ترمیم بخشد و هم بزعم خویش جواب دهن کجی هندیها را بدهد و هم موقعیت شیعیان داخل پاکستان را که از ابتدای طوفان الاقصی مواضع ایران را به رخ میکشیدند تضعیف کند و هم بدنه اهل سنت متمایل سمت ایران را کنترل کند.
۹- ایران هم حق واکنش به تهدیدات امنیتی علیه خویش را دارد و هم توانش را. در منطقه مرزی با پاکستان نیز این پاسخدهی با درایت نسبت به زمان واکنش و چگونگی واکنش و پیوستهای رسانهای آن شدنی است اما حملات اخیر بنظر بدور از این ملاحظات صورت پذیرفته و در نهایت حواشیاش بیش از عوایدش شد. آن هم در میانه معرکه مستمر طوفان الاقصی که منتجه این زد و خورد به حاشیه کشاندن ماجرای فلسطین ولو برای دو روز بود. در نهایت ریشه تهدیداتی که ایران و پاکستان در منطقه بلوچستان با آن روبرو هستند تا حد زیادی مشترک است و بجای گروکشی امنیتی و باز کردن پای بازیگران رقیب (هند و آمریکا) به این منطقه طرفین میبایست به فکر افزایش نقش بازیگری باشند که برای هر دو مطلوب است: چین.
۱۰- از یاد نبریم که حتی در کوتاهمدت اصلاح روابط میان ایران و پاکستان بسیار بیش از آنکه به نفع پاکستان باشد به سود ایران است. بخش زیادی از این تعامل ایجابی به نقش بیبدیل ایران در پروندههای محوری جهان اسلام (فلسطین) باز میگردد و بخش ریشهای آن به تاریخ تمدن و هویت ایرانی اسلامی در سرزمین پاکستان.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
👈 *فوتبال و هویت ایرانی _ اسلامی*
✅ برد ایران مقابل ژاپن خیلی شیرین و دلچسب بود. آنقدر که همه را به وجد آورد. اما شیرینی این برد را میتوان در آینه بودنش از حقایق اصیلی دید که کمتر مورد توجه است.
⬅️ بعد از برد امیر قلعهنویی به #سجده میافتد و بقیه بازیکنها هم همینطور.
⬅️ انصاری فرد ماجرای سپردن پنالتی به جهانبخش را تعریف میکند و میگوید به امیرخان گفتم #مادر علیرضا داخل استادیوم است و امکان ندارد مادر #دعا کند و نشود.
⬅️ محمد محبی استوری میگذارد که مگر میشود به ابالفضل العباس متوسل شوی و نتیجه نگیری و خود را الی الابد مدیون #عباس میداند.
✅ این کلیدواژهها فقط چند کلمه نیستند: سجده، دعا، مادر، عباس... اینها #عمق_هویتی ما هستند که به طول یک تاریخ در فرهنگ ما ریشه دوانیده اند.
✅ #ماهیت_مبارزه و پیروزی و حتی شکست ايرانی از اساس متفاوت است با بقیه. اینجا یک تابلو از #غیرت_ایرانی در کنار #هویت_دینی میبینی که همهجا فریاد میشود. #دین در نهاد انسان ايرانی ریشه دارد به هر رنگ و مدلی که باشد. این هویت دینی را نبايد کم گرفت.
✅ برای ایرانی #هویت_ملی اش بسیار مقدس است. وقتی مبارزه میکند برای دل ملتش میجنگد چه در زمین فوتبال و تشک کشتی مقابل تیلور باشد، چه پشت #خاکریز یا دمشق و حلب.
✅ امروز همه #ما ایرانی ها شاد شدیم و دشمن دقیقاً این #ما را هدف گرفته است. روزهای تلخ فوتبال در جام جهانی را یادمان نرفته که چقدر کوشیدند این #ما تکه تکه و در مقابل هم شود. باید تا میتوانیم این ما را حفظ کنیم، تقویت کنیم، همان چیزی که آقا از آن به وحدت و #انسجام_ملی یاد کردند.
✅ برد شیرین دیروز آن هم در آستانه #انتخابات که میکوشند آن را سرد کنند میتواند یک زمینه باشد که ایرانی برای حفظ و اعتلای همان هویت ملی و دینی اش به میدان و کارزار انتخابات بیاید. اینها را باید #تدبیر کنیم و از این #سرمایه_اجتماعی بهره ببریم برای انقلاب...
#هویت_دینی
#انسجام_ملی
#غیرت_ایرانی
#عمق_هویتی
#انتخابات
#فوتبال
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
میانه روی اعتدال نیست انحراف است.
#حسین_شریعتمداری
۱- یکی از ترفندهای گمراهکننده دشمن که برای پیشگیری از انتخاب نامزدهای شایسته به کار میبرد، تحریف دو واژه «تندرو» و «میانهرو» است. دشمنان بیرونی و جریانات غربگرای داخلی اصرار دارند افرادی را که در اعتقادات و باورهای خود به اسلام و انقلاب ثابت قدم هستند «تندرو»! معرفی کنند و در مقابل، از کسانی که در تندبادهای مخالف از اصول و مبانی کوتاه میآیند و منافع ملی را نادیده میگیرند، «میانهرو»! مینامند.
این عده که متاسفانه بعضاً بر اثر غفلت در میان نیروهای معتقد به اسلام و انقلاب نیز دیده میشوند، به این نکته بدیهی از ترفند موذیانه دشمن توجه ندارند که «میانهروی»، نقطه مقابل «تندروی» نیست. اگر تندروی را به معنای تاکید و پایداری بر اصول و مبانی بدانیم -که چنین نیز هست- نقطه مقابل آن «انحراف» است، نه «میانهروی». چرا؟ بخوانید!
۲- دشمن در ادبیاتی که از طریق رسانههای خود و جریانات سیاسی همسو با خود به فرهنگ سیاسی ما تزریق کرده و میکند، اصرار دارد که میانهروی را «اعتدال» ترجمه کند! و متاسفانه برخی از غفلتزدگان و سادهاندیشان نیز این ترجمه غلط را میپذیرند و حتی برای اثبات آن از کلام خدا و احادیث معصومان علیهمالسلام نیز سند میآورند. مثلاً ادعا میکنند در کلام خدا آمده است: «وَ کَذلِکَ جَعَلنکُم اُمَّةً وَسَطًا... ما شما را امت وسط قرار دادهایم». و یا به کلام حضرت امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه اشاره میکنند که فرمودهاند «اَلیَمینُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الوُسطی هِیَ الجادَّة ... راست و چپ گمراهی است و طریق وسط، جاده (راه اصلی) است». این کلام حضرت امیر علیهالسلام به معنای آن است که انحراف به چپ یا راست (و هرچه بیرون از مبانی و صراط مستقیم الهی باشد) گمراهی است.
دقیقاً شبیه این شعار حکیمانه و پذیرفته شده انقلاب که «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». مفسران بزرگ قرآن نیز «امت وسط» را به معنای امتی دانستهاند که در صراط الهی حرکت میکند و به چپ و راست جاده و این سوی و آن سوی منحرف نمیشود.
۳- حالا به شرح حکیمانهای از رهبر معظم انقلاب که در اسفند ماه سال ۹۴ در جمع مردم نجفآباد مطرح فرمودهاند، دقت کنید؛ «ما از ادبیّات سیاسی دشمن استفاده نکنیم، من این مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سیاسی و دولتی و غیردولتی و مانند اینها تأکید میکنم، از ادبیّات دشمن استفاده نکنید.
دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبیر ادبیّات تندرو و میانهرو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است، فلان جریان تندرو است، فلان جریان میانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود، امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بنده حقیر هستم. میانهرو حرف قشنگی است امّا اسلام اینجوری حرف نمیزند، بفهمیم معارف اسلامی را. اسلام، طرفدار میانه و طرفدار «وسط» است: وَ کَذلِکَ جَعَلنکُم اُمَّةً وَسَطًا.امّا «وسط» در اسلام چیست؟ در مقابل تندرو است؟ نه، «وسط» در مقابل منحرف است: اَلیَمینُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الوُسطی هِیَ الجادَّة».
۴- بازهم به قول حضرت آقا: « تند رفتن در صراط مستقیم چیز بدی نیست، سابِقوا اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم؛ جلوتر بروید. آنهایی که امروز در بیرون از مرزهای کشور میگویند تندرو، مقصودی دارند. دوستان ما و برادران ما در داخل مراقب باشند آنچه مقصود او است تکرار نکنند. آنهایی که میگویند تندرو، منظورشان کسانی است که در راه انقلاب مصمّمتر و پایدارترند، حزباللّهیها را میگویند تندرو. میانهرو [هم] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد».
۵- حالا نگاهی به تاریخ ۴۵ ساله انقلاب بیندازید! چه میبینید؟! فداکاریها، ثبات قدمها، مردم دوستیها و پاکدستیها را در میان چه کسانی مییابید؟ آنان که شعار میانهروی میدادند؟! و یا در قاموس و کارنامه کسانی که بر ایستادگی در برابر دشمنان و فداکاری و مردم دوستی تاکید داشتهاند و از سوی دشمنان بیرونی و جریانات غربگرا و... «تندرو» نامیده میشدند؟!
۶- و بالاخره اشاره به این آیه از کلام الله نیز بیمناسبت نیست. آنجا که خدای مهربان خطاب به رسول خدا میفرماید؛ «وَإِنْ کَادُوا لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوکَ خَلِیلًا... نزدیک بود، تو را از آنچه که به تو وحی کردهایم غافل کنند تا چیز دیگری غیر از آن را به ما نسبت بدهی. [در آن صورت] به یقین تو را به دوستی برمیگزیدند» (سوره اسرا- آیه۷۳).
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
مشارکت حداکثری شدنی است..pdf
حجم:
957.2K
یادداشت علیرضا معاف
در خصوص مشارکت حداکثری
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
زنگ خطری با اسم رمز خواص
درباره #انتخابات ۶
#علی_مهدیان
🔹 اگر بیشترین اهتمام حضرت امام ره در حیات مبارکش خرج ایجاد هویت انقلابی و معماری نظام اسلامی شد، بیشترین اهتمام حضرت آقا را باید طراحی و معماری «دوران دولت اسلامی» دانست.
🔹دورانی که در آن نقش جلوداران انقلابی بسیار جدی است. «حلقه های میانی» بین حاکمیت و مردم، کانال کشی تبیینی بین امام و امت، احزاب اسلامی که هویت انقلابی و مردمی و تبیین کننده دارند و بارهای کشور را بر میدارند، یک ویرایش کلان اجتماعی است که رهبری دنبال میکند.
🔹دولت ها اگر بخواهند حقیقتا مردمی باشند باید به شکل گیری چنین ویرایشی کمک کنند. اقتصاد اگر بخواهد نجات پیدا کند باید بر بستر چنین ویرایش اجتماعی شکل بگیرد. فرهنگ را و سیاست را همین ویرایش اجتماعی پیش میبرد و لذا این نکته باعث شده که بیشترین تخاطب رهبری با همین جریان گسترده انقلابی هم باشد. او از این جریان انتظارات بسیاری دارد.
🔹اما مقاطعی از سالهای رهبری ایشان بوده که تاکید و تمرکز ویژه ای روی کلیدواژه «خواص» داشته اند. کلمه خواص را عموما ایشان زمانهایی به کار برده که احساس خطر انحراف خواص و سر ریز شدنش به کل جامعه را جدی دیده اند.
🔹اولین بار که تمرکز روی کلمه خواص در گفتمان رهبری جدی شد، مربوط به سال 75 است. یعنی پایان دولت سازندگی. اینجا است که ریشه بسیاری از وقایع و انحرافات بعدی روشن میشود. در آن سال مساله انحراف خواص جبهه حق در چند سخنرانی مفصلا توضیح داده میشود. ریشه این انحراف اما مقوله «دنیاطلبی» معرفی شد.
🔹بعد از پایان جنگ و دوران سازندگی این مساله که خود را در سبک زندگی و سبک تصمیم گیری بسیاری از انقلابیون سابق نشان میدهد. اگر متوجه این زاویه نگاه و تحلیل رهبری بشویم درخواهیم یافت که ایشان ریشه اصلی انحرافات جریانات اصلاحات و گفتمان غربگرایانه شان، را چه میدانست و اگر بخشی از تلاش ایشان صرف پاسخ به هجمه های فکری و فرهنگی آن دوران بود، اما چرا و چگونه بخش عمده تلاششان صرف بالا آوردن گفتمان عدالتخواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض بود. ایشان در آن سالها بارها و بارها به نقش انحراف خواص در گمراهی عوام اشاره میکنند. شاید بیشترین تاکید ایشان روی مفهوم خواص در دوران اصلاحات رقم خورد.
🔹بعد از این در سال 84 که برخی از خواص منحرف شده و کنار گذاشته شده، زیاده خواهی های خود را در نسبت با دولت وقت شروع کردند و دولت را متهم به پوپولیسم میکردند، رهبری در چند سخنرانی مفهوم «خاصه» در مقابل «عامه» را مطرح کردند. مفهوم عامه با عوام تفاوت داشت. عوام بار منفی داشت اما عامه به معنای عموم مردم و سواد الناس بود. رهبری تلاش کرد با طرح این گفتمان جلوی فشارهای گروه ها و جریانات قدرت طلب به حاشیه رفته را بگیرد.
🔹سومین مقطعی که در آن، مفهوم خواص مورد تاکید جدی ایشان قرار گرفت، سال 88 بود. این بار هم خطر از جانب خواص جدی بود. اما ریشه بیماری آنها این بار «ترس» بود. ترس از قدرت طلبان و جریانات پر مدعایی که مقابل رای عموم مردم ایستاده بودند. ترس خواص باعث سکوتشان میشد. ساکتین از خواص که یا موضع صریح نمیگرفتند یا کم سخن میگفتند یا موضع دو پهلو داشتند یا بالکل کنار کشیده بودند درد اصلی آن دوران بودند. نتیجه آن سکوت های مرگبار هم البته امروز قابل ارزیابی است.
🔹حالا بعد از سالها خطاب به خواص این دوران که عمدتا جوانان گام دومی هستند، هشدار دیگری از جانب رهبری است که به این راحتی قابل چشم پوشی نیست.
این بار هم مساله خواص هستند؛ تعلل و تردید آنها که باعث «کند شدن» حرکت انقلاب میشود. ریشه این تعلل و تردید چیست؟ باز هم ترس اما این بار ترس از فضای روانی و رسانه ای که دشمن بر ذهن عموم مردم شکل داده است. این ترس باعث شده که با صراحت و بی لکنت وارد صحنه نشوند. خود را بین عوام مخفی کنند و خلاصه «تبیین نکنند».
🔹مساله انفعال و تعلل و تردید انقلابیون یک خطر جدی است که اگر به زودی تدبیر نشود آثار کلان سیاسی اجتماعی و امنیتی و بلکه تاریخی مهمی خواهد داشت.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
انقلاب اسلامی با خواص جامعه ایرانی چه کرده است؟
#مهدی_جهانتیغی
بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره نقش مهم خواص در جامعه ایران، فرصتی بوجود آورده که سه اتفاق و تحول بزرگی که انقلاب اسلامی در درون خواص جامعه ایرانی ایجاد کرد را یاددآوری کنیم.
یک: در انقلاب اسلامی و گفتمان رهبر انقلاب، خواص جامعه اقلیتی از سیاستمداران، صاحبان زر و زور محسوب نمیشوند، بلکه هر فرد دارای قدرت تشخیص، فکر و شناخت مستقل در هر قشری از جامعه در دایره و عضو خواص جامعه محسوب می شود. اولین برداشت همین است که انقلاب اسلامی دایره معنای و مفهومی «خواص» را متفاوت، جامع، وسیع و حتی متفاوتتر با خیلی دیگر از حاکمیتها و نظام های سیاسی مرسوم، خواص را معنا و دارای نقش و اثر میداند و به رسمیت میشناسد.
دو: انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه بر نقش تودهها و افزایش مشارکت و اعمال نظر آنها اصرار دارد، همزمان بر نقشآفرینی خواص و گسترش نقش و اثر گذاری آنها نیز تلاش کرده و به همین دلیل نیز در ملّت ما خواص در اقلیت نیستند.
انقلاب اسلامی نه یکطرفه خواص را منزوی کرده و نه عوام را و همچنین توانسته در نظام سیاسی خود هر دو را به کمال و توسعه شان نزدیک کند و بین این دو نیز ارتباط متعادل و مفیدی را استمرار ببخشد. به یک معنا انقلاب اسلامی با گسترش کمی و کیفی خواص جبهه حق به توده مردم نیز در تشخیص صحیح مسیر و جهت گیری و افزایش معرفت، خدمات بزرگی کرده است. بنابراین اتفاق مهم دومی که در انقلاب اسلامی رقم خورده، وسعت و افزایش خواص هم در بعد کیفی و هم کمی بوده است.
سه: اما انقلاب اسلامی چگونه این جبهه بزرگ خواص اهل حق را شکل داده است؟ انقلاب اسلامی با افزایش عمق و معرفت دینی و اصرار به نهادینه کردن ظلم ستیزی سبب تربیت افراد متعددی در اقشار مختلف جامعه ایرانی شده که مهمترین ویژگی های خواص یعنی تشخیص دوست و دشمن، شناخت جبهه بندی ها، شیوه ها، قدرت فهم و عمل به موقع را دارا هستند.
به همین دلیل خواص جامعه ایرانی در بعد کیفی و کمی در حال حاضر بدون اغراق با هیچ کشوری در جهان اسلام و خارج از آن، قابل قیاس نیست. به معنای دیگر هیچ کشوری به اندازه ایران نه خواص دارد و نه خواص موفق و در مسیر درست دارد. آنهم خواصی که همه جوانب جبهه خودی را بشناسد و هم دشمنان و برنامه ها و روشهایش را بشناسند و علاوه بر آن فعالانه عمل و ایستادگی در برابر دشمن هم داشته باشد.
چهار: راز موفقیت انقلاب اسلامی به نسبت بسیاری از دروه های مختلف تاریخ اسلام نیز همین است که تعداد خواص جبهه حق آن به تناسب حرکت و اقدامی که در هر دوره شروع شده بسیار بزرگتر و گستردهتر بوده و به همین دلیل آنها دچار مانع، سرکوب یا انحراف شدند ولی انقلاب اسلامی همچنان به مسیر خود با قوت ادامه میدهد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
اقتدار ملی
#محمدکاظم_انبارلویی
1- مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش به مقوله «قدرت» و «اقتدار ملی» اشاره فرمودند و نقش تعیینکننده این دو مقوله در پدیداری «امنیت ملی» را یادآور شدند.
ایشان آنگاه به رسالت تاریخی و وظایف کلیدی خواص در پدیداری اقتدار ملی و امنیت ملی اشاره فرمودند و این نقش را در خنثی کردن تهدیدات دشمن، تعیینکننده خواندند و تأکید کردند: «مردمسالاری دینی ضامن امنیت ملی و قدرت ملی است».
ملت ما در چهل و پنجمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به پای صندوقهای رأی میروند تا با تحکیم مبانی مردمسالاری مهر تائیدی بر اقتدار ملی ایرانیان در مقابله با استبداد و استکبار جهانی بزنند.
2- 22 بهمن را در پیش داریم. روز غلبه نور بر ظلمت، روز آغاز حکومت الله در ایران اسلامی و روز پایان حکومت 2500 سال ستمگری و تبهکاری پادشاهان جور!
ایرانیان در این روز به خیابانها میآیند تا با حضور خود درصحنه، اقتدار ملی را به رخ جهانیان بکشانند و حمایت خود را از نظام الهی تکرار کنند.
حضور در این میدان در نگاه جهانیان بهمثابه یک رفراندوم در تائید نظام الهی و اعلام نظر صریح مردم بر تداوم انقلاب اسلامی دارد.
3- فیلسوفان سیاسی غرب و برخی دلسوزان به مصلحان اجتماعی در 200 سال اخیر توصیه میکردند، قدرت فساد آور است و به آن نزدیک نشوید؛ آن را برای اهلش که در وادی فساد و تباهی هستند بگذارید.
گزاره قدرت فساد آور است، یک دروغ فلسفی بود. مماشی رهبران انقلاب نشان داد ترس از دست دادن قدرت، حرص رسیدن به قدرت و طعمه انگاشتن قدرت، فساد آور است.
4- امامین انقلاب در مشی سیاست ورزی و انقلابی گری نشان دادند نه حرص و طمعی در رسیدن به قدرت دارند و نه ترس از دست دادن آن را دارند. آنها بر «علم»، «عدل»، «حکمت»، «خداترسی» و «صیانت نفسی» تکیه دارند.
امامین انقلاب نشان دادند «حرص»، «طمع» و «ترس» در سازه روحی آنان راه ندارد و در پی ایجاد حیات طیبه الهی در جامعه هستند.
از جمعبندی همه سخنان و رهنمودهای امامین انقلاب تاکنون سه کلمه بیشتر صادر نشده است:
الف- به آیات الهی کفر نورزید.
ب- از طاغوتها حمایت نکنید.
ج- از نافرمانی انبیا و اولیای الهی پرهیز کنید.
تا به حیات طیبه برسید و مشمول رحمت الهی شوید.
امامین انقلاب به قدرت ملی و اقتدار ملی میاندیشیدند و آن را متضمن امنیت ملی و رفاه ملی میدانستند. آنان ثابت کردند «سیاست» امر مقدسی است و طواغیت جهان با تقدسزدایی از آن در پی ستم و دیکتاتوری، تباهی و تبهکاری هستند.
لذا امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی صریح، شفاف و عریان فرمود:
- ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست تا مبارزه هست ما هستیم.
- ما تصمیم داریم پرچم لاالهالاالله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.
- جنگ ما جنگ عقیده است، جغرافیا و مرز نمیشناسد.
- من به صراحت اعلام میکنم جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند.
5- امروز امام خامنهای با همین دستفرمان امام خمینی (ره) و راهبرد انقلابی ایشان با تکیه بر جوانان انقلابی و ملت رشید ایران و تربیتیافتگان مکتب امام(ره) در خارج از مرزهای جغرافیایی پشت دیوارهای ناتو و پایگاههای نظامی آمریکا و نیز مرزهای سرزمینهای اشغالی خیمه زده است.
مردم دلیر غزه و کرانه باختری رود اردن و دیگر نیروهای مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و یمن بیش از 127 روز است یک نبرد حماسی و یک شکست جبرانناپذیر را به رژیم صهیونیستی تحمیل کرده و بهزودی صدای شکستن استخوانهای طاغوت و طواغیت منطقه در 5 قاره جهان شنیده میشود.
6- انتخابات با یک فهم درست از حکمرانی باید منجر به آرامش و امنیت شود. دشمن میخواهد با دستکاری در ذهن مردم و خواص، انتخابات را بهصورت تهدید امنیت ملی درآورد.
کما اینکه در انتخابات سال 88 در این مسیر گام برداشت.
دشمن به اضلاع مشارکت و رقابت القا میکند انتخابات یعنی «منافزایی» در قدرت نه «همافزایی»! با همین ترفند کلید ذهن سیاسی برخی را در دست میگیرد و در روز برگزاری انتخابات اخلال میکند.
متأسفانه برخی در اردوگاه اصلاحطلبی با پذیرش این منطق مسیر «افسادطلبی» را پیشگرفته و درراه امنیت و رفاه ملی اخلال میکنند.
ملت رشید ایران روز 11 اسفند بهپای صندوقهای رأی میروند تا مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهادی که باید امور کشور را تدبیر کند را با یک نوسازی جدید شکل دهند و نیز با رأی به خبرگان ملت حیات و تداوم رهبری «علم» و «عدل» در اداره امور کشور را تضمین کنند انشاءالله.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
مجموعه یادداشت های علی مهدیان درباره انتخابات.pdf
حجم:
435.3K
مجموعه یادداشت های علی مهدیان درباره انتخابات
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔻رهبری که کار رسولانه کرد:
صورتبندی ارادۀ مردم در انقلاب ایران
#مهدی_جمشیدی
۱. «انقلاب» را شوریدن مردم در برابر نظام سیاسی برای درافکندن طرح نو و عبور بنیادین از وضع موجود تعریف میکنند اما بهطور معمول، اشاره نمیکنند که در این میان، چه تعداد از «مردم» باید حضور داشته باشند و انقلاب، حاصل ارادۀ چه کمّیّتی از مردم است. در اینجا باید از زاویۀ دیگری به واقعیّت اجتماعی نگریست و انقلاب را در چهارچوب کیفی و تاریخی روایت کرد؛ به این معنی که باید در انقلاب، ارادۀ کلّی و عمومیِ جامعه به حرکت درآید و نشان داده شود که جامعه، برانگیخته و فعّال شده است و تداوم شرایط کنونی، میسّر نیست. در تجربۀ انقلاب اسلامی، این واقعیّت به گونهای درخشان و چشمگیر، نمایان شد؛ بهطوری که جامعه به صورت یکپارچه و تمامعیار، به صحنۀ مبارزه وارد شود و بسیج انقلابی در گسترهای وسیع شکل گرفت. در این انقلاب، مفهوم «ارادۀ تاریخیِ مردم»، متجلّی شد و به چشم آمد؛ چنانکه حتی شاهدان و ناظران بیرونی نیز بهروشنی دریافتند که در ایران، یک اتّفاق اجتماعی پدید آمده و انقلابی که ریشه «باطن جامعه» دارد، صورتبندی شده است. در این لحظه از تاریخ، انقلاب در ضمیر ایرانیان، درونی شده بود و یک ارادۀ عام و تجمیعشده به وجود آمده بود که در خیابانها و شعارها و اعتصابها و مساجد و ... دیده میشد. تمامیّت جامعه به طرز معجزهآسایی، همسخن و یکصدا شده بود و نمیخواست در ایران، کمترین اثری از شاه و سلطنت بر جا بماند. در واقع، افق بینشیِ مردم به یک نقطۀ مشترک رسیده بود و خواستهها و ارادهها، به اتّحاد و همگونی رسیده بودند.
۲. اینچنین وضعی، حاصل ارادۀ شخص امام خمینی بود؛ این او بود که توانسته بود به «حلقۀ وصل» تبدیل شود و یک چتر تاریخیِ گسترده به وجود بیاورد و از مردمِ سرگردان و غرق در زندگی روزمرّه، یک «منِ تاریخی» بیافریند. پیش از این، نه آرمانها معطوف به «انقلاب» بودند و نه کار در اختیار «تودههای مردم» قرار داشت. از یک سو، نیروهای سیاسی در اندیشۀ اصلاح و ترمیم بودند و انقلاب از دایره و دامنۀ خواستههای آنها خارج بود؛ و از سوی دیگر، زمام و عنان مبارزه نیز به دست گروههای خاص و نخبگانی قرار داشت و نهضت و مبارزه، چندان اجتماعی و مردمی نشده بود. تجربههای ناکام پیشین، همگان را به ورطۀ نوعی امتناع تاریخی فرو برده و ارادههای سیاسی و اجتماعی را فرسوده بود؛ آنان که گمان میکردند میتوان کاری کرد، به حداقلها راضی شده بودند و سودای تاریخی نداشتند. در این میان، امام خمینی توانست در امتداد آرمانیترین آرمانِ تاریخی، بسیج انقلابی پدید آورد و پنجرۀ تازهای به روی تودههای خسته و ناامید بگشاید. او کار خود را از اعتراض آغاز کرد، اما حکومت پهلوی، واکنشهای سخت از خود نشان داد و به این ترتیب، امام خمینی در عمل به مردم نشان داد که نباید در اندیشۀ اصلاح بود و از شاه، توقع همدلی داشت، باید ایدۀ انقلاب را پی گرفت و به کمتر از آن قانع نشد. از آن نقطۀ آغازین تا این مرحله که همچون نقطۀ عطف بود، دو سه سالی بیش طول نکشید و چنین شد که جامعه در مسیر نهضت قرار گرفت. سرکوب شدید، حس انقلاب را در جامعه، پنهان و زیرپوستی کرد، اما در نهایت از اواسط سال پنجاهوشش، آتشزیرخاکستر، شعلهور و عیان شد و مهار اوضاع جامعه برای شاه، دشوار گردید. در این لحظه بود که موج نهضت نیز وسعت آنچنانی یافت و یکپارچگیِ تمامعیاری در عمق جامعه پدید آمد. زینپس، هرچه که به لحظۀ وقوع انقلاب نزدیک و نزدیکتر میشویم، ارادۀ تاریخی در مردم، متمرکزتر و سختتر میشود و امام خمینی، بیشتر و بیشتر، به مظهر و تجسّم خواست عمومیِ مردم تبدیل میگردد.
۳. مسألۀ تمایز انقلاب ایران نیز در اینجا جلوهگر و برجسته میشود؛ نسبتی که میان «مردم» و «امام خمینی» برقرار شد و او بهطور طبیعی و خودجوش، رهبری انقلاب را به دست گرفت. رهبری او، برآمده از انتخاب طبیعی و تاریخیِ خودِ جامعه بود، نه دخالت نیروهای سیاسی و تبلیغات هدفمند. هیچ نیرویی در تاریخ گذشته، نتواسته بود در این سطح، چنین نسبتی با جامعه برقرار کند و به قلّه و نهایتِ خواست مردم تبدیل بشود و همۀ هویّت و تعلّق و ارادۀ آنها را نمایندگی کند. حتی فراتر از این باید گفت ارادۀ مردم در ارادۀ او، مستحیل شده بود و مردم، چیزی را میطلبیدند که او میخواست. او در روان ناخودآگاه مردم، رسوخ کرده بود و به منِ ثانویشان تبدیل شده بود. این نسبت بود که تحلیلگران متعمّق و تمدّنی را در مغربزمین، به حیرت افکند؛ نسبت رمزآلود میان پیرمرد تبعیدی که سیما و سیرۀ رسولانه داشت و مردمی که شیفته و شیدای او شده بودند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha