*من احساس شعف میکنم*
🖊️#سرباز_روح_الله_رضوی
هرچه روزهای مانده تا انتقام میگذرد هم صدای واق واق وحشت اسرائیلیها بلندتر میشود و هم غرغر غربیها برای انصراف ایران از تنبیه تل آویو بیشتر. تا همینجای معرکه - بدون حتی شلیک موشک و پهپادی - اسرائیل دیگر تجاوزی به سوریه نداشته و مثل روز روشن است که تهدید جدی ایران بارقههای بازدارندگی را همین اکنون هم فعال کرده.
اسرائیلی که در ابتدا نسبت به هر واکنشی در هر سطحی خودش را آمادهی به آتش کشاندن کل منطقه نشان میداد حالا با وجود درآمدن آمریکاییها در پشتش تهدید پاسخ به ایران را منوط به اما و اگرهایی در نوع حمله ایران کرده چه آنکه در منحصربفردترین شرایط تاریخ نکبتبار ۷۶سالهاش قرار گرفته. چه کسی فکر این روزها را میکرد؟
ایران اما در این میانه در شرایطی هنوز اعلام میکند قصد تنبیه اسرائیل را دارد که قطارقطار غربیهای ریز و درشت را پشت اسرائیل میبیند و میداند آمریکا اقلا در مقام دفاعی کاملا حامی اسرائیل است. این یعنی ریسک عدم اصابت اهداف مد نظرش چه بسا بیشتر هم بشود اما هنوز هیچ نشانهای از تغییر تصمیم ایران وجود ندارد.
تا کنون یک کشور دوست یا مسلمان هم کمتر ابراز همراهی و حمایتی از ایران نکرده و حتی در حد دیپلماتیک صرف، حق تنبیه اسرائیل توسط ایران را مورد تاکید قرار نداده. یک ایران است و ملت خودش و گروههای مقاومت منطقه و اسرائیل تا بن دندان مسلح و مورد حمایت سرتاپای غرب و سازمان کم خاصیتی بنام ملل و البته خداوند جل جلاله.
من تا همینجای معادلهای که توصیف کردم از ته وجودم احساس شعف میکنم که نسل پدران ما آن همه جانفشانی برای تحقق این انقلاب و رسیدن به این نقطهی امروز ایران کردند. احساس شعف میکنم که ماشین زمان مرا به سالهایی کشاند که در آن تغییر معادلات قدرت منطقه را پس از قرنها شاهد باشم. احساس شعف میکنم که در برابر اسرائیل این جرثومه سبوعیت ودرندگی، در جغرافیایی تنفس میکنم که در آن "سربازان راستین امام زمان" نه از پشت تریبونها که در سولهها و کارگاهها و کوهها و زیرزمینها، آرمان نابودی اسرائیل را در سر میپرورانند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
دوره سریالهای خیابانخلوتکن تمام شده*
#شاکری_نژاد:
رییس مرکز تحقیقات صداوسیما:
◽️در این دوره دیگر نمیتوان حرفی از ۸۰ درصد و ۹۰ درصد مخاطب به میان آورد. این دوره در تمام دنیا تمام شده است. چرا که مخاطبان دیگر محتوای تلویزیونی چه فیلم، سریال و برنامه را منحصراً از قابِ نمایشگر تلویزیون دنبال نمیکنند و از برودکست به سمت برودبند رفتهاند؛ و به این جهت دوره سریالهای خیابانخلوتکن تمام شده است. در آخرین نظرسنجیها، تقریباً ۸۰ درصد کودکان ما برنامههای صداوسیما را تماشا میکنند که فقط منحصر به شبکه کودک نیست و میتواند در شبکه امید و شبکههای دیگر باشد.
◽️این میزان در مورد بزرگسالان کمتر است. تقریباً ۷۰ درصد مردم محتوای تولیدی تلویزیون را میبینند. حال بخشی در قابِ تلویزیون و بخشی دیگر در تلوبیون، شبکه سپهر و دیگر شبکههای اجتماعی و مجازی؛ اما در عین حال مصرف خبر مخاطبین بالاتر از محتوای تولیدیمان است. اگر نگاهی به شبکههای پریننده داشته باشیم شبکه سه، شبکه آیفیلم و شبکه خبر جزو پرمخاطبهای ما هستند.
◽️میزان مجموعه مخاطبان سازمان صداوسیما نسبت به مدت مشابه سالِ قبل در ویژههای نوروز و ماه مبارک رمضان ۸ درصد افزایش مخاطب داریم. در مورد سریالها به ترتیب سریالهای «زیرخاکی»، «هفت سر اژدها» و «رستگاری» قرار دارند. رقابت در ویژه برنامههای افطار تقریباً با اختلاف دو سه دهم درصد به طور مشترک بین «زندگی پس از زندگی» و «محفل» است.
◽️از حق نگذریم بازگشت چهرهها در افزایش تعداد مخاطبان تأثیر داشته است؛ اما به این نکته باید توجه کرد که پرمخاطبهای ما برنامههایی بدون سلبریتیاند. «محفل» و «زندگی پس از زندگی» که حتی دکور هم ندارد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
#علی_مهدیان
❤️این موشکها و پهپادها نقطه عطف تاریخ مقاومت شدند، اما صحنه را درست ببینیم. از این شمشیر صاحب خراشهای متعدد (ذوالفقار) عبور کنیم، پشت سرش آن دستی است که شلیک کرد، آن اراده ای است که تصمیم گرفت. نه هوشمندی که کی و کجا را بزند، نه، نه آن عقلی که میداند چه زمان باید ایران وارد صحنه شود، بلکه عمیق تر از اینها.
❤️پشت سر این «حدید» قوی و بران و براق، داغ هایی است که قلب صبور این مردم سالها است جمع کرده، سالها فشار اقتصادی، امنیتی، تحمل حمله بی امان زخم زبان ها، تحقیرها، هجوم روایتهای سیاه انسداد و ناامیدی و «ما بیچاره ایم» از زبان دوست نادان و دشمن دانا.
❤️عمیق تر ببینیم، پشت سر همه این داغهای مردم صبورمان، آن امید سبز مهدوی راسخ در جانشان که دست خدا را بالاتر از همه دستها میدیدند و صبر میکردند، آن ایمان سرخ حسینی را که باید ایستاد و کم نیاورد. پشت سر این موشکها شبهای احیا را ببینیم، ورزشگاه صدهزار نفری قرآن خوانها را، اشکهای حین قنوت فطر و «ان تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمد و آل محمد» را
❤️پشت سر این شمشیر صاحب خراشهای متعدد یعنی ذوالفقار دست علی ع را ببینیم. یدالله را ببینیم که فوق ایدیهم است. «و ما رمیت اذ رمیت» را. این جا ایران است. آری. صدای وز وز پهپادها و هو هوی موشکها زیبا بود اما نه به اندازه صدای تپش قلبهای صبور و مومن این مردم هوشمند و عاشق.
❤️دوستی بعد از یوم الله عین الاسد از من پرسید، چرا ماجرای هواپیمای اکراینی پیش آمد، بعد از آن اقتدار یداللهی؟ به او گفتم چون فراموش نکنیم پیروزی ها باید همزمان با رشد و معرفت مردم حاصل شود. و الا یوم الله را هم نخواهیم فهمید و نمیتوانیم مظهر «صبار شکور» باشیم. وقتی نصرت الهی ظهور پیدا میکند منتظر امتحانهای بعدی باشید چرا؟ چون اذا جاء نصرالله و الفتح که محقق شد نوبت فسبح بحمد ربک و استغفره است. باید دست او را دید و با این نعمت رشد کرد، ضعفهایمان را باید جبران کنیم. یا با قدم معرفت پیش میرویم یا با مدد امتحان و بلا.
❤️این گونه است که تاریخ را میسازیم. اینگونه «ما» لشکر سید خراسانی را سامان میدهیم برای مهیا شدن و زمینه سازی ظهور. ان شاء الله. یوم الله است دست افشانی کنیم با قلبی تسبیح گو و حمد گو و با عزم استغفار و جبران.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
راز های آن آتش شرقی و شب ستاره باران
#محمدجواد_اخوان
حدود ۱۰ روز قبل در سرمقاله روزنامه جوان درباره تنبیه متجاوزان صهیونیست به ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی به قلم این حقیر به نکتهای اشاره شد که اکنون معنای دقیقتری مییابد. در آنجا تأکید شد که «پاسخ جمهوری اسلامی به شرارتهای رژیمصهیونیستی قطعی است، اما کیفیت این سیلی را باید در چارچوب راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران جستوجو کرد. در سطح راهبردی نوار پیروزیهای مقاومت همچنان استمرار یافته، پس زمین بازی موفق برای ما در سطح راهبردی تعریف میشود. حریف میخواهد ما از زمین موفق خود یعنی راهبرد تنازل کرده و به بازی در زمین او یعنی تاکتیک تن در دهیم. البته توان تاکتیکی ما نیز قابلاتکاست، درعینحال هوشمندی نظام ایجاب میکند که نقطه قوتها حفظ شود. در نتیجه بازی مطلوب حفظ زمین راهبردی در عین استمرار سیاست ابهام است».
در نهایت اشاره شد که دشمن «ضربه تاکتیکی هم خواهد خورد، اما جابهجایی زمین بازی رخ نخواهد داد».
اکنون و با گذشت ۱۰ روز و وقوع حمله ترکیبی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در ۲۶ فروردینماه، ابعاد ماجرا عینیت بیشتری یافته است. صهیونیستها به ساختمان کنسولی ما که «بهمنزله خاک ما» تلقی میشد تعرضی غیرقانونی کردند، به این خیال که جمهوری اسلامی یا پاسخ نخواهد داد یا اگر پاسخ دهد شرایط را به سود صهیونیستها تغییر خواهد داد. اما جمهوری اسلامی ایران همانگونه که انتظار میرفت هوشمندانه عمل کرد و در عین استفاده از «حق دفاع مشروع» خود، هم توانمندی لازم برای «اقدام ابتدایی» را به رخ حریفان کشید و هم با پاسخ چندبرابری بازدارندگی خود را تثبیت کرد.
درعینحال بر همه اعم از دوست و دشمن ثابت شد که خویشتنداری حکیمانه جمهوری اسلامی در مقابل شرارتهای مکرر صهیونیستها، به جهت رعایت مصالح عالی منطقه بوده و ایران قدرت دفع شرارتها را، ولو در صورت حمایتهای تمامعیار متحدان غربی رژیم صهیونیستی دارد.
دکترین عملیاتی نیروهای مسلح کشورمان در حمله اخیر مبتنی بر اشراف اطلاعاتی دقیق از اهداف و نیز برآورد کامل از توان دفاعی طرف مقابل بود. به همین دلیل با طرحریزی عملیاتی ترکیبی، هم سامانههای متعدد پدافندی رژیمصهیونیستی در داخل سرزمینهای اشغالی و هم سامانههای زمینی و هوایی امریکا و انگلیس در ماورای رود اردن را درگیر عملیات سخت و نفسگیر مواجهه با انبوه لشکر پهپادهای انتحاری و موشکهای کروز کرد و عملاً موشکهای بالستیک توانستند با درصد موفقیت قابل قبولی به اهداف از پیش تعیینشده اصابت کنند. موفقیت عملیات ترکیبی و پیچیده اخیر مرهون سالها تدبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاباسلامی در هدایت و اقتدارافزایی روزافزون ایران در مقابل زیادهخواهی قدرتهای فرا منطقهای و متحدان منطقهای آنها و نیز جهاد پیگیر نیروهای مسلح در فتح قلههای علم و اقتدار است.
اینکه صهیونیستها چه واکنشی در مقابل تنبیه خود خواهند داشت، پرسشی است که پاسخهای متنوعی به آن داده شده است، اما بیشک حامیان غربی آنها علاقهای برای گسترش جنگ و ایجاد مخاطرات بیشتر برای منافع آنها در منطقه ندارند. پاسخ تنبیهی جمهوری اسلامی چنان قاطع بود که ریسک ورود صهیونیستها را به منازعه پینگپنگی افزایش داد و اگر هم چنین حماقتی از آنان سرزند پاسخهای بهمراتب شدیدتر آتی آنها را در نهایت پشیمانتر خواهد کرد.
درنهایت فراتر از ابعاد مادی این رویداد بهیادماندنی در تاریخ منطقه، در آن شامگاه فراموشنشدنی حجم آتش انبوهی که بهسوی پایگاههای اطلاعاتی و نظامی رژیمصهیونیستی گسیل داده شد، عملاً آسمان منطقه را در پیش چشم صدها میلیون نفر از ساکنان «هلال خصیب» ستارهباران کرد و تصویر آسمان نورانی شده قدس شریف، برای اهل معنا یادآور همان «نَاراً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ» است که در روایات ما آمده است و نیز اشارتی رمزآلود به ستاره دنبالهداری است که پیروان غربی انجیل هم با آن آشنایند؛ همان ستارهای که ۲ هزار سال قبل از شرق به سوی سرزمین مقدس حرکت میکرد و سه موبد ایرانی را به دنبال به آن سرزمین کشاند که بشارتدهنده ظهور مسیح موعود بودند و اینک نیز جهان بیش از همیشه منتظر آن ستاره نجاتبخش و موعود آخریناش است و برای همه ما این گزاره مهم را تداعی کرد که «فلسطین کلید رمزآلود فرج امت اسلامی است».
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
بن گورین راست گفته بود
#تقی_دژاکام
دیوید بنگوریون، نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی پس از گذشت سالها از اعلام رسمیت این رژیم جعلی و در پی پیروزیهای اسرائیل در جنگ ششروزه و جنگ رمضان (یوم کیپور)، جملهای دارد که بسیار قابل تأمل است: «اسرائیل میتواند ۱۰۰ نبرد را ببرد و با مشکلاتش بسازد؛ اما اگر فقط یک نبرد را ببازد، به معنی مرگ آن است.»
این سخن بنگوریون را نباید ساده تلقی کرد؛ او به خوبی از ریشههای تأسیس رژیم صهیونیستی و ساختار و سازوکارهای داخلی و خارجی آن آگاه بود و بر اساس یک برآورد منطقی و حسابشده به این ارزیابی رسیده بود. البته او حق داشت وقتی پایان جنگ ششروزهای را دیده بود که در آن تمام ارتشهای عربی به صورت متحد وارد عمل شدند و کاری از پیش نبردند و جنگ رمضانی را دیده بود که همان ارتشها به اضافه تجهیزات نظامی گسترده زمینی و هوایی شوروی هم موفق نشدند اسرائیل را به مرزهای ۱۹۶۷ برگردانند. او در زمانی مدیریت رژیم اشغالگر را به عهده داشت که دولت ایالات متحده در پی قطع نفت کشورهای اسلامی، آشکارا جرئت حمایت سیاسی و نظامی از اسرائیل را نداشت و فرانسۀ ژنرال دوگل زیرکانه میکوشید خود را به هر دوطرف بیتعهد نشان دهد.
زندگی ننگین و سراسر جنایت این نخستوزیر رژیم صهیونیستی در اوایل دهه ۷۰ میلادی خاتمه یافت و روزهایی را ندید که سالها بعد در شرایطی که دولتهای عربی، نه متحد علیه اسرائیل که متحد علیه رزمندگان مقاومت بودند، رژیم پوشالی صهیونیستی از یک گروه از جوانان مسلمان لبنانی شکست خورد و پس از ۲۲ سال اشغال جنوب لبنان با حملات جوانان حزبالله لبنان برای اولین بار در تاریخ خود در سال ۲۰۰۰، تن به عقبنشینی آبروبَرانهای داد که صدایش در تمام دنیا پیچید.
بنگوریون نبود که ببیند همین جوانان لبنانی ششسال بعد درجنگ ۳۳روزه برای دومین بار در تاریخ، هیمنه پوشالی اسرائیل را شکستند و در مقابل همه تجهیزات مدرن زمینی و هوایی و دریایی قدرتهای جهان، فقط با توکل به خدا و قرآن در برابرشان، چون کوه ایستادند؛ هم مقاومت کردند و هم به مدرنترین تجهیزات نظامی آنان از جمله تانکهای مثلاً افسانهای مرکاوا حمله و آنها را نابود کردند و تصاویر وارونۀ آن را با تحقیرآمیزترین شیوه در دسترس رسانههای دنیا قرار دادند. بنگوریون نبود که ادامه این دومینوی شکست را دو سال بعد در دسامبر ۲۰۰۸ در ماجرای جنگ ۲۲ روزۀ اسرائیل در غزه ببیند که با یکصد جنگنده شروع شد، اما با شکست و عقبنشینی کامل صهیونیستها و سرافکندگی آنان بدون نتیجه به پایان رسید. بنگوریون شانس داشت که هفتم اکتبر ۲۰۲۴ و جنایات تاریخی و نسلکشی بیسابقه اسرائیل در غزه را ندید که هماکنون پس از هفتماه از پسِ به قول خودشان یک گروه کوچک فلسطینی –حماس- برنیامدهاند.
این شکستها در شرایطی است که برخلاف دهه شصت میلادی، همه قدرتهای بزرگ دنیا از رژیم اشغالگر و کودککش اسرائیل، هم آشکارا و هم متحد و یکپارچه، حمایت سیاسی، نظامی، لجستیک و حقوقی! دارند و اجازه صدور قطعنامه در مقابل جنایات و فجایع آشکار او را نمیدهند.
در میان همه این شکستها و تحقیرها، اما اسرائیل برای اولین بار نه از یک جنبش یا یک گروه از جوانان فلسطینی یا لبنانی که ۲۴ ساعت پیش از یک نظام سیاسی مستحکم به نام «جمهوری اسلامی ایران» شکست سنگین و تاریخی خورد؛ در عملیاتی که از قبل همه دنیا از آن اطلاع داشتند و غافلگیرانه نبود، در عملیاتی که زمان آغاز و پایان آن رسماً اعلام شد و چند ساعت بیشتر طول نکشید، در عملیاتی که هدف آن هیچ بیمارستان و مهدکودک و مدرسه و محیط غیرنظامی نبود، در عملیاتی که در پاسخ به حمله چند روز قبل اسرائیل به ساختمان کنسولگری کشورمان صورت گرفته بود و چند مقام ارشد مستشاری ما را به شهادت رسانده بودند، در عملیاتی که دو هدف اصلی نظامی داشت و هر دو هدف یعنی پایگاه نظامی در جولان اشغالی که عملیات علیه کشورمان از آنجا کلید خورده بود و پایگاه هوایی نقب که محل استقرار تعداد زیادی جنگنده از جمله F۳۵ بوده و به گفته بسیاری از منابع کاملاً غیرقابل استفاده شده و آسیب جدی دیده و به گفته برخی از منابع تلفات نظامیان آن بین ۴۰ تا ۶۰ نفر تخمین زده میشود.
از روز نحس ۱۴ می۱۹۴۸ و تأسیس رژیم اشغالگر ۷۵ سال و ۱۱ ماه میگذرد، اما در همه این مدت، هیچگاه رویترز و سیانان و رسانههای جهان برای هیچ عملیاتی نگفتند که «ایران در حال بلعیدن اسرائیل است»، «این بزرگترین حمله پهپادی تاریخ جهان بود»، «ایران، اسرائیل را خوار کرد» و تعبیراتی از ایندست. هیچگاه در بین تحلیلگران داخل خود رژیم صهیونیستی این مقدار ناامیدی و یأس از آینده و در بین امت اسلامی و آزادگان جهان اینمقدار امید و شادی و نشاط وجود نداشته است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
ادامه.....
آری، بنگوریون راست گفته بود؛ مرگ اسرائیل حالا فرا رسیده است. حالا رژیم اشغالگر با «وعده صادق» ایران، باید به پایان سلام کند.
سلام خدا بر همه مردانی که این روزهای موعود را رقم زدند؛ از حسن طهرانی مقدم تا قاسم سلیمانی تا سلامی و قاآنی و حاجیزاده و نیروهای گمنامشان و همه مردانی که در لبنان و سوریه و یمن و عراق در این سالها و ماهها آتش تهیه این نبرد را ریختند و سلام خدا بر سرداران شهید زاهدی و حاجیرحیمی که خون پاکشان بهانه خوبی برای این پاسخ بهیادماندنی شد و سلام بر رهبر مقتدر و سیاستمدار برجسته و تاریخساز خامنهای عزیز و از همه مهمتر سلام و رحمت و رضوان خدا بر خمینی که به ما جرئت این طوفان داد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
درباره صبح ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
#مهدی_محمدی
۱/۴ خلاصه داستان این است: پاسخ ایران باید به گونه ای انجام می شد که منجر به تغییر اساسی محاسباتی شود که رژیم بر اساس آن تصمیم گرفت به دمشق حمله کند. مسئله این بود که چنین حملاتی نباید تکرار، و راهبرد ‘نبرد در منطقه خاکستری’ که بیش از ۶ سال است جریان دارد باید متوقف شود.
۲/۴ وعده صادق با لحاظ سه ویژگی گستردگی، حمله از خاک و اصابت دقیق به اهداف، این ماموریت را بر عهده گرفت. هدف، ایجاد معادله ای جدید بود که ضربه موثر را در مقابل هر نوع عملیات ‘واقعی’ در منطقه خاکستری از جانب رژیم قرار بدهد و معتبر کند.
۳/۴ رژیم به دلیل ترس از جنگ، مشکلات سیاسی و عدم همراهی امریکا نهایتا تصمیم گرفت یک پاسخ ‘فیک’ بدون پذیرش مسئولیت، به ایران بدهد. از منظر استراتژیک این برای ایران یعنی معادله ای که در پی آن بود برقرار شده و اسراییل در چارچوب محاسباتی مدنظر ایران تصمیم گرفته است.
۴/۴ صبح امروز هدف رژیم این بود که ‘دسترسی’ خود را در ایران نشان بدهد اما عملا نشان داد پذیرفته خطای برآورد قبل از حمله دمشق را نباید تکرار کند. با تغییر محاسبات دشمن، هدف ایران محقق گشت. اینجاست که می توان گفت معادله برقرار شده و تمام. به عصر ‘پساوعده صادق’ خوش آمدید!
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔴جنگ تو غزه چطو شد بالاخره؟
#تحلیل
#طوفان_الاقصی
#وعده_صادق
1️⃣وضعیت گرسنگی و تجهیزات و ... رو به بهبود است و اگر همین روند تا دو سه هفته آینده ادامه پیدا کند و در روز حدود 500 کامیون مثل این روزهای اخیر وارد شود، این بحران تا حدودی به ثبات می رسد.( کمک به خیریه ها فراموش نشه) البته تخریب زیرساخت ها و منازل خودش داستان دیگری است.
2️⃣اسرائیل در این روزها عملیات گسترده زمینی ندارد و تیپ ها را هم جز یک تیپ از کل نوار غزه خارج کرده
3️⃣وضعیت در جنوب حتی دارد به بازگشت مدیریت فلسطینی و حماس نزدیک میشود و تصاویری از آواربرداری، اصلاح خیابان ها و... منتشر می شود
4️⃣اما شمال داستان متفاوت تری دارد. صهیونیست ها سعی دارد شرایط به کنترل و حاکمیت طرف فلسطینی نزدیک نشود. در وهله اول مانع ورود جمعیت و بازگشت به شمال بشوند. و در وهله دوم حملات هوایی در 3 استان شمالی همچنان پابرجاست و در روزهایی که کمترین کشتار در 200 روز اخیر را به لطف شرایط و همچنین "وعده صادق" شاهدیم، روزانه حدود 80 تا 100 نفر شهید میشوند!
5️⃣مسئله آتش بس هم در مذاکرات هم چنان پا برجاست. طرف فلسطینی و به طور اخص یحیی سنوار در پاسخ دیروزش نه تنها هیچ عقب نشینی نکرده بلکه بواسطه عدم اعتماد به طرف مقابل پاسخ داده یافتن اسرا و جمع کردن آنها به نهایت ثبات و ارامش لازم است. لذا خبری از آزادی 40 اسیر در 6 هفته آتش بس نیست و این رقم به 20 کاهش می یابد!! چیزی که حسابی نتانیاهو رو کلافه کرد و مفصل سر این پاسخ حماس، سخرانی کرد و باری دیگر از تهدید حمله به رفح گفت
6️⃣انتقادات و استفاده از لفظ شکست در جنگ غزه در رسانه های اسرائیلی بسیار رو به افزایش است. لذا پاسخ جدی به ایران و لبنان نیاز نتانیاهوست. نیازی که موانع بسیار دارد. روز پس از پاسخ ایران در گفتگو با روزنامه شرق گفتم: این تحلیل درست است که نتانیاهو به دنبال تنش منطقه ای است، اما نتانیاهو جدی ترین پاسخ را به فرض هم بدهد، اما تا مسئله بازگشت اسرا را حل نکند از زیر بحران خارج نخواهد شد
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
پاک ستان
#علی_مهدیان
خیلی ها بعد از موشک باران مقر جیش العدل در پاکستان و پاسخ متقابل ارتش پاکستان و همینطور اعلام تروریست بودن زینبیون، معتقد بودند روابط ایران و پاکستان سمت درستی ندارد. برخی که اقتدار ایران در موشکباران پاکستان و عراق و گردن گرفتن حمله به دو ناو اسراییلی را خواستند طبق معمول با کمال خودتحقیری به بهانه رفتار ارتش پاکستان با ایران به حاشیه ببرند. اینکه کلا ذهنهایی داریم که با رسانه غربی میاندیشند و تحلیل میکنند و فرضیه میدهند و حدس میزنند و مساله میسازند و رابطه یابی میکنند و چه و چه، بحث مهمی است اما از آن نیز عبور میکنیم. پرسش این است که اولا آیا سفر آقای رییسی به پاکستان، بیشتر معنایش اقتدار بود یا ذلت؟
ثانیا بیشتر این سفر رییس جمهور نقشه غرب را خراب کرد یا آن رفتار ارتش و دولت پاکستان؟ یعنی در مجموع رابطه این دو کشور با همه فراز و فرودش به نفع چه کسی و ضرر چه کسی تمام شد؟
این برای تحلیل وقایع پیرامون ما خیلی مهم است.
به نظرم یکی از راههای پاسخ به این پرسش ها این است که نتیجه را دریابیم و خروجی کار را ببینیم.
شبیه همین نکته را در بسیاری از اتفاقات مختلف دیگر در منطقه و جهان هم میشود دنبال کرد. غرض چه بود و خروجی چه شد؟
میدانید ایران اساسا حضورش امروز در پاکستان در بستر محبوبیت عمومی اش در آن کشور، بعد از عملیات «وعده صادق» محقق شد. پس رفتنش به پاکستان رفتن یک مقتدر در کشور همسایه ای بود که به ظاهر با او اختلافاتی هم داشت اما اقتدار او را پذیرفت و به اعلی صوت مدحش نمود.
اگر این را اضافه کنیم به وحدت امتی دو کشور که یکی سلاح هسته ای دارد و دیگری هم محور مقاومت و قدرت نظامی مهمی در منطقه است، باز این مساله روشنتر میشود. باز این را بگذارید کنار «خط لوله صلح» که بنا است چرخش انرژی از غرب به شرق را در منطقه و آسیا سامان دهد و این اتفاق مهم اقتصادی برای ایران و برای کل منطقه و جهان خواهد بود.
همه اینها یعنی رابطه ما و پاکستان در مجموع به نفع ایران در حال تمام شدن است. پیام اقتدار ایران جدی است و اراده سیاسی و اقتصادی ایران نیز به جد و به روشنی پیش میرود.
اتفاقات مهمی به موازات قدرتنمایی بی عیب و نقص ایران در منطقه در حال رخ دادن است، ورود نرخ تورم در ریل سی درصدی که خیلی ها تحققش را احتمال هم نمیدادند، در کنار موفقیت ایران در پیشبرد پروژه های مهم اقتصادی اش مثل همین خط لوله صلح در منطقه، همگی نشان دهنده یک حرکت چند ضلعی پر قدرت به سمت قله های موفقیت است.
به هر حال مقوله پاکستان یک نمونه است. در محاسبات پیروزی و شکست باید اولا کلان دید ثانیا راهبردی اندیشید و ثالثا (و خصوصا در این دوران) باید معنای حاکم بر وقایع را هم مشاهده کرد. و الا گرفتار تحلیلهای جزیی نگر و ظاهر بین و غلط و گمراه کننده خواهیم شد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
خطهای تثبیت نشده!
#امین_شغلی
خدا رحمت کند نادر طالبزاده را...
یکتنه #افق گشایی کرد و یک تنه #خط_نگهدار بود.
اما یادآوری منش و کنش او در این ایام، این دغدغه را در ذهن من برجسته میکند که؛
💠💠💠💠
۲۰۰ دانشگاه در جهان به پا خواستهاند؟!! مبارک باشد! اما مگر نه این که همین #دانشگاه_کلمبیا اولین دانشگاهی بود که در سال ۱۹۶۸ در اعتراض به جنگ ویتنام و در سال ۱۹۸۵ در اعتراض به آپارتاید در آفریقا به پاخواست! اما چه شد که دهههای بعد از آن چمشش را بر همهٔ جنایات امپریالیسم بست؟
راستی #نادر هم فارغالتحصیل همانجاست!
💠💠💠💠
یا روایت بوسنی هرزگوین را که همه شنیدهایم! آن جزیرهٔ انسانیت، در دریای ظلمت غرب که گویی دلهای مردمانش با انقلاب ما گره کور خورده بود! چه شد که اکنون آن نفوس پاک در تسخیر تفکر وهابیت و ملحدان قرار گرفته است!
راستی #نادر آنجا هم بود!
💠💠💠💠
تاریخ ما پر از فتوحات گرانبهائی ست در نهایت، آنها را کادو پیچ کرده و تقدیم دشمن کردیم! چرا؟ چون خط فتح #تثبیت نشد! چون خط نگهداران را یا خواب برده بود و یا آب!
از بیداری اسلامی گرفته تا جنبش والاستریت و... کارنامهٔ روشن ما در این مسأله است.
💠💠💠💠
حالا که به #برکت_خون دهها هزار شهید مقاومت و سمبهٔ پر زور موشکها و پهپادها، پردهٔ ضخیم ظلمت رسانهای در غرب دریده شده است، چه کسی قرار است این #تصویر_جدید ساخته شده از ایران مقاوم و جبهه مقاومت را در ذهن مردم جهان توسعه بدهد؟ کدام نهاد و دستگاه،کدام ایده و نظریه، کدام نیرو و تجهیزات و زیرساخت قرار است این آبباریکهٔ نورانی ایجاد شده در ذهن میلیاردها انسان را به دریای معارف انسانساز متصل نگه دارد؟ #تثبیت این خط چه میشود؟
اگر بنا نیست این تدارک دیده شود، پس آماده باشیم که با یک #فتنهٔ نیمبند داخلی و یک عملیات رسانهای خارجی دوباره نام #ایران در ذهن مردم دنیا همنشین واژههای منحوسی چون«تروریسم» شود.
#نادر_طالبزاده این مهم را درک کرده بود و به همین جهت در پس هر #فتح_خون ـی که در جهان اتفاق میافتاد، او نیز میدوید تا #افق_نو گشوده شده را #تثبیت کند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
باسمه تعالی
✳️ اولین شماره از نشریه پیشینه با موضوع «مسأله فلسطین» از پنجره «استعمار» منتشر شد.
در این شماره میخوانیم:
✅ از سایکس-پیکو تا بیداری اسلامی، مسعود اسدالهی
✅ تشکیل استعماری رژیم صهیونیستی، احمدرضا روحالله زاد
✅ فلسطین قلب امت اسلامی، سخنان سیدعبدالملک بدرالدین الحوثی به مناسبت نهمین سالگرد آغاز حمله ائتلاف سعودی
✅ اقتصاد رژیم صهیونیستی از شبه سوسیالیستی تا سرمایهداری، طاهره گودرزی
✅ فلسطین در حصار کلیشهها، آسیبشناسی مسأله فلسطین در گفت و گو با پژوهشگران و فعالان
✅ پهلوی در خدمت استعمار، مروری بر مهمترین جنبههای همکاری پهلوی با رژیم صهیونیستی در کتاب « آمریکای کوچک»
✅ پی ریزی نهادی: ماجرای تشکیل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در گفت و گو با مسئولان مجموعه
✅ اردن و رابطهی آن با تاریخ فلسطین، علیرضا عزیزگل
✅معرفی مستندهای در زمینه شناخت ماجرای فلسطین
✅ معرفی کتابهای مهم در زمینه فلسطین
فهرست جنایتهای رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
نشریه پیشینه.pdf
15.43M
نسخه الکترونیکی نشریه پیشینه
«دربند»
شماره اول
فروردین ۱۴۰۳
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
📌قصه آینده
#مهدی_اخلاقی
🔰از وقتی که بچگیم داشت تموم میشد و لای حرف های جدی بزرگ تر ها سرک میکشیدم یادمه که میگفتن ما تو خیلی از چیزها تولیدات خوبی داریم اما خوب بلد نیستیم براش بازاریابی کنیم چون بلد نیستیم بسته بندی زیبا و شکیل داشته باشیم که ذائقه پسند بشه مثل #زعفران که یِکِ دنیاییم اما اسمی از ما نیست و به نام دیگران و البته کام انها به فروش میره
🔺امروز که دوباره همونطور مثل یک بچه کنجکاو توی بحث های بزرگان علوم انسانی سرک میکشم تا شاید چیزی بفهمم به همان اِشکال رسیده ام ما حرف های خوبی تولید کرده ایم اما نمیدانیم چطور این ها را با ذائقه مخاطب همگام کنیم یا ذائقه سازی کنیم تا در درون زندگی مصرف شوند .
✨#ادبیات و #هنر همان بسته بندی کردن کالا یا محصولات فکری ماست که میتواند ذائقه سازی کند در خدمت مخاطب قرار بگیرد و مصرف شود ... غافلیم ... غافل
🔺همه میخواهیم استدلال تولید کنیم
چِ قَ دَر استدلال ...
گاهی از استدلال بوی استبداد فکری هم میاد اگر نیاد هم چندان قدرت تولید همدلی و همراهی نداره ...
#قصه و #رمان نمیگیم چون خودمان هم نمیدانیم چطور باید آن محصولات را وارد زندگی کنیم نهایتا چیز جالبیه که وقتی به کسی بفروشیم هم خریدار نمیدونه باید کجای زندگیش بزاره و ازش استفاده کنه
این از وضعیت فکر کردن به زندگی امروز ماست ... حالا منه دیوونه رو ببین دنبال قصههای آینده میگردم ... از آیت الله گوگل فارسی میپرسم رمان های آینده ؟؟
میگه چی رمان ... آینده ، ببین این چه ترکیبیه من یا اینده میفهمم که پر از شهرهای ماشینیه اگه میخوای بیا کلی سایت بهت بدم راستی از هوش مصنوعی هم کلی حرف دارم ... رمان هم خیلی دارم ، رمان ، رمان نویس ، داستان نویسی ، نویسنده ، خواننده ... عاشقانه ، جنایی معمایی ، اجتماعی ، همه چی هست فقط نمیفهمم این ترکیب چیه ساختی نکنه سرکاریم رمان آینده باز چیه ؟!! اصلأ چیه خوردنیه ، بویی دنییه ... نه ترجمه نه تالیف هیچی .
🔸از گوگل ترنس میپرسم میگه 2030، 2040،2050 تا 10 هزار کدوم دهه کدوم هزاره؟ پِدِشو بدم قوطی شو بدم 😊 هر کدوم رو میزنم کلی رمان ردیف میکنه
رومانهای سوسیال ها ، آنارشیست ها ، لیبرال ها ، قصه های فردی ، آخرالزمانی و و و
از خودم متاسف میشوم که جرات اندیشیدن به #آینده را نداریم چطور اینده بسازیم و چطور بقیه برامون نسازن ...
ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است ...
🤲خدایا ماهیگیری بیاموز
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔻 نقد موقعیّت فرهنگی انقلاب -۱
🖊#مهدی_جمشیدی
تجربۀ اغتشاش سال ۱۴۰۱، هنوز کهنه و فرسوده نشده و باید از آن درس آموخت. ازاینرو، باید ضعفهای خود را در این تجربه، علاج کرد و مجال نداد که از یک سوراخ، دو بار گزیده شویم. باید تأمّل کرد که در این تجربه، دشمن توانست از کدام مسیرها به ما ضربه بزند؛ چراکه امروز نیز همان راهها را در پیش خواهد گرفت و دامنۀ تجدیدنظرهایش زیاد نیست. باید دستکم این منافذ و خلاءها را برطرف کرد. در این باره، با چند نقطۀ کانونی مواجه هستیم.
[یکم]. فیلمنامۀ دشمن، تکراری و تجربهشده است: ساختن یک «خُردهواقعیّتِ تلخ» در لایۀ شبهمردمی، تولید «روایت کلان» برای تدارک جنگ شناختی-هیجانی، بسیج «بدنۀ اجتماعیِ تجدّدی» برای فشار بر حاکمیّت، ایجاد «چالش ملّی» در راستای قفلشدگی، و تداوم موج بر اساس آفرینش «زنجیرۀ ریزواقعیّتهای تلخ». دشمن دریافته که بخشی از جامعه، دیگر «فکر» نمیکند، بلکه فقط «تکرار» میکند؛ چنانکه «فرضیهبافیهای شیادانۀ دشمن»، بر جای «دلیل» و «شاهد» نشستهاند. دشمن فهمیده که میتواند با «حرکتهای ایذاییِ جزئی»، «کجروایتهای کلّی» از انقلابیها بسازد. نیاز به اقیانوس انسانی نیست. نقطۀ شروع، همیشه کوچک است. و تصاویر بزرگ، از واقعیّتهای کوچک ساخته میشوند. واقعیّت خُرد که تولید شد، واقعیّتهای فراگیر، خودشان از راه خواهند رسید. شناخت، بردۀ همین تصویرهای روزمرّه و تنگدامنه است. شاید در واقعیّت، بیش از این پنج نفر در میان نباشند، امّا وقتی منطقۀ عملیّات، ذهنها و شناختهاست، تخیّل ذهنی، مهم خواهد بود، نه تعداد میدانی. دشمن در پی تولید ریزواقعیّت است تا با تکیه بر آنها، جامعه را تحریک و تهییج کند. نقطۀ شروع، همین ریزواقعیّتهاست که در سیری شتابنده و صعودی، واقعیّتهای بزرگ را صورتبندی میکنند. در درجۀ اوّل باید از شکلگیری ریزواقعیّتهای منفی، جلوگیری کرد و در درجۀ دوم، باید بسیار زودتر از دشمن به روایتپردازی دربارۀ آن پرداخت و مجال نداد که روایت اوّل، از آنِ رسانههای دشمن شود. در این مرحله، ثانیهها سرنوشتساز هستند و تأخیر به معنی واگذارکردن بازی به دشمن است.
[دوّم]. استحاله، از درون آغاز میشود. اغلب هم از «نمادها» شروع میشود، مانند تجربۀ فروپاشی شوروی که در آن، «مکدونالد» به نماد تجدّد و تغییر سیاسی و اجتماعی تبدیل شد. و در ایران نیز «کشفحجاب»، به نقطۀ تمرکز در جنگ نمادین تبدیل شد. بت تجدّد، در هر جا جلوهای دارد. مسأله این است که میخواهند «خطوط قرمزِ فرهنگیِ انقلاب» را به عقب برانند، و ضدّارزشها را «عادی» و «هنجار» کنند. میخواهند ارزشهای الهی در جامعه، «رسمیّت» و «غلبه» نداشته باشند و «خدای شارع» از جامعه برچیده شود. تعابیر «تکثّر» و «تنوّع»، توجیهاند؛ واقعیّت آن است که در پی «نسبیسازی ارزشها» و «تساهل» هستند. عبور از حجاب، «حلقۀ اوّل» از زنجیرۀ درنوردیدن مرزهای دینی و شکستن حریمهای اخلاقی است. پیشروی ضدّارزشی، «تدریجی» و «گامبهگام» است. هر ارزشی که شکسته شود، شکستن ارزش بعدی، «آسانتر» و «کمهزینهتر» خواهد شد. میدانند که کافیست «قدم نخست» را بردارند. آری، به دنبال «فتح سنگر به سنگر» هستند. با «رهاسازی حجاب»، بخش اندکی از زنان به طرف «برهنگی حداکثری» حرکت خواهند کرد. در ابتدا، یک مرگ طبیعی را به بهانهای برای «کشف حجاب» تبدیل کردند. و اکنون در خیابانهای تهران، «نیمتنه» میپوشند. آن متفکّر انقلابی که این آشوب را برآمده از «هرزگی» دانست، درست گفته بود. اینکه حاکمیّت، «اعمال اقتدار» نکند و «رهاسازی حجاب» را در پیش بگیرد به معنی حلشدن مسأله نیست، بلکه مواجهه در لایۀ مردمی شکل خواهد گرفت؛ میان «متدینان» با «ولنگارها».کنار کشیدن حاکمیّت، فاجعهساز است؛ چون آغاز «نامدنیّت» و «تنش اجتماعی» است. بهراستی، فلسفۀ وجود «دولت اسلامی» چیست؟!
[سوّم]. بستر اصلی و اوّلیّۀ جریان اغتشاش، فضای مجازیِ غربی بوده و تمام نیروها و جریانهایی که با اغتشاش همراه بودند، یکدیگر را در این فضا یافتند و انسجام یافتند. این فضای رهاشده و بیمهار، همچنان از ظرفیّت تولید جریانهای تخریبی برخوردار است و ما از این بستر، بهشدت آسیبپذیر هستیم. ازاینرو، باید این فضای متعارض با حاکمیّت ملّی را کنار زد و مجال نداد که ذهنیّت جامعه، بهآسانی در اختیار بازیهایی باشد که در آن ساختهوپرداخته میشوند. نباید از انسداد این فضا هراسید؛ چون حقّ حاکمیّت ملّیِ ما را به رسمیّت نمیشناسد، بلکه به کانون تهاجم و بسیج نیروهای معارض تبدیل شده است. میان گشودگی این فضا و تلاطم اجتماعی، نسبت مستقیم برقرار است. توطئه در خیابان از کجروایت در فضای مجازیِ غربی، ریشه گرفت و چالش ایجاد کرد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
دیدگاه خود را به روز رسانی کنید
آخرین تحلیل ها و دیدگاه های فعالان فرهنگی اجتماعی سیاسی در کانال دیدگاه
https://eitaa.com/didgahha
🔻حجاب و قدرت سیاسی -۱
عقبماندگی تحلیلی در کارگزاران فرهنگی
#مهدی_جمشیدی
........................................
۱. حجاب، یکی از عرصههای «باخت فرهنگی» است؛ این باخت، از سالهای آغازین دهۀ هفتاد آغاز شد و به صورت تدریجی، تداوم یافت و پیش آمد و به وضع کنونی رسید. حجاب، یکی از زمینههای نمادینِ تهاجم فرهنگی بود تا از سپهر جامعه، ارزشزدایی شود و در پی آن نیز، مجموعهای از «ساختشکنیهای فرهنگی» پدید آید. چنین نیز شد؛ رفتهرفته، حجاب از معیارهای دهۀ شصت، فاصله گرفت و دههبهدهه، افت و افول یافت، اما این روند، به گونهای مرحلهبهمرحله طراحی شده بود که در جامعه، چندان حس مقاومت و واکنش شکل نگیرد. هرچند تحرّکات اندکی نیز صورت میگرفت، اما از همان ابتدا، مشخص بود که این قبیل فعالیّتها، نتیجهای به دنبال نخواهد داشت و وضع پوشش، سیر انحطاطی را خواهد پیمود. بسیاری، به دیدۀ اهمّیّت و اولویّت به حجاب نگاه نمیکردند و اهتمام به آن را نشانۀ سطحیاندیشی و ظاهرنگری میپنداشتند، اما حقیقت این بود که حجاب، یک تکۀ نمادین از «سبک زندگی» است و خودبهخود، تکههای متناسب و همگون با خویش را تولید میکند. تغییر حجاب، به معنی تغییر در لایههای دیگر سبک زندگی است و اینگونه نیست که اگر این لایه، استحاله و مسخ شود، لایههای دیگر، همچنان برقرار بمانند. سستی در حجاب، تساهل در نمادهای دینیِ دیگر را به دنبال خواهد داشت؛ بلکه حتی تزلزل در عقاید و باورها را نیز به همراه خواهد داشت. در تجربۀ سیاستی و مدیریّتیِ گذشته، نه جنبۀ نمادین حجاب، فهم شد و نه همبستگی آن با لایههای دیگر سبک زندگی.
۲. سیر تدریجیِ ضعف حجاب نشان میدهد که این روند، در هیچ نقطهای متوقف نخواهد ماند و همچنان پیشروی خواهد کرد. در گذشته، گمان میشد که وضعیّت کنونی، نهایت و غایت است و روند در همین نقطه، متوقف خواهد ماند، اما مشاهده کردیم که خطوط قرمز، یکی پس از دیگری، درنوردیده شدند و داستان «ضعف حجاب»، به «کشف حجاب» رسید. بعید میدانم کسی در میان کارگزارانِ فرهنگیِ نظام، میتوانست باور کند که روزی خواهد رسید که کشف حجاب، به یک «جریان اجتماعیِ عیان» تبدیل میشود و قانون و مجریانش در برابر آن، ایناندازه حقیر و منفعل خواهند شد. کارگزارانِ فرهنگیِ نظام، از عهدۀ آیندهنگری برنیامدند و در مقام نگهداشت ارزشها، رویکرد روندی و خطی نداشتند و در اکنون، منجمد شده بودند. کسی دربارۀ آینده، اندیشه نکرد و محاسبه ننمود که این روند، به مرحلههای دیگری خواهد رسید. دستکم در دهۀ نود، دیگر مشخص شده بود که حجاب، یکی از مهمترین و جدّیترین نمادهای فرهنگی است که به طور خاص و منحصربهفرد، در دستورکار عالَم تجدّد قرار گرفته و بهزودی، به معرکۀ نزاع و جدال تبدیل خواهد شد. در دهۀ نود، این مسیر و مدار، بسیار بیشتر از دهههای دیگر، برجسته و نمایان بود، اما هیچ فهم و حسّاسیّتی در این زمینه به چشم نخورد. عقبماندگی تحلیلی و فهم ناچیزِ کارگزاران فرهنگیِ نظام، جامعه را هرچه بیشتر در این مرداب فرو برد و پنجرههای گشایش و رهایی را به روی جامعه بست. طلب تغییر در آن روزها، بسیار آسانتر از اکنون بود؛ اکنون، گرهها کور شدهاند و امکانها، محدود. در اثر غفلت و انفعال و ندانمکاریِ حاکمیّتی، فرصتهای بسیاری از دست رفتند.
۳. نهفقط حجاب، بلکه همۀ عرصههای فرهنگی در طول دهههای گذشته، دچار «ولنگاری» بودهاند؛ فرهنگ، تهی از تدبیر بوده و به دست اتّفاق، واگذار شده است. هیچ تفکّری در میان نبوده و کارگزاران فرهنگ، عدّهای «دیوانسالارِ محافظهکار» بودهاند که طرح و تدبیری در دست نداشتهاند و کلّیّات سیّال و بیخاصیّتی را به عنوان برنامۀ فرهنگی ارائه کردهاند. نه خودشان اهل نظر و معرفت و فهم فرهنگ بودهاند، و نه از آنان که بهرهای از عقل عملی در زمینۀ فرهنگ دارند، استفاده کردهاند. حلقهوار و بسته و اندکسالار به قدرت راه یافتند و با کمال نابخردی و نسنجیدهکاری، زمام و عنان فرهنگ را در اختیار گرفتند، و حاصل، این شده که اکنون میبینیم. در دولت گذشته، هیچ خبری از «نظریۀ فرهنگی» در میان نبود و فرهنگ بر اساس اقتضاهای روزمرّه و ارادۀ دیوانسالارانه تدبیر میشد و برایناساس، تحوّلی نیز رقم نخورد و زمان تاریخی، سوخت و از دست رفت. دولت گذشته در زمینۀ فرهنگ، چهلتکه و بریدهبریده و بهشدّت، نامنسجم بود و در بیرون از آن نیز، عقول منفصل برای ایجاد تحوّل فرهنگی فراخوانده نشده بودند. در این سه سال، خامی خویش را مزیّن به اندکی تجربه کردند و از تحوّل، تخیّل آفریدند. در دولت کنونی نیز، با وزیری در فرهنگ روبرو هستیم که قواره و قامت فرهنگیاش، در تجربۀ سرد و بیاثر گذشتهاش آشکار شده است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔻حجاب و قدرت سیاسی -۲
تکنوکراتهای دولتی و مفهوم اعتدال
#مهدی_جمشیدی
........................................
۱. باید مسألۀ حجاب را به قدرت سیاسی ارجاع داد و مراد از قدرت سیاسی، دولتهایی هستند که در دهههای گذشته، سیاستهای فرهنگیِ خود را به اجرا نهادند. چه از لحاظ ایجابی و چه از لحاظ سلبی، حجاب از سوی این دولتها، ضربههای جبرانناپذیر خورده و وضع امروز، حاصل اهمالها و انحرافهای دیروز است. در هر دولتی، مفهومی مطرح شد و در سایۀ آن مفهوم، مسألۀ حجاب نیز صورتبندی شد. ازاینرو، باید به گذشتۀ دولتی و مفاهیمی که هر یک در عرصۀ عمومی مطرح کردند رجوع کرد و ریشهها و سرچشمههای چالش را شناسایی نمود. در دولت سازندگی، هاشمیرفسنجانی از آغاز، مفهوم «اعتدال» را بیان کرد و بر روی آن اصرار ورزید. مقصود او از اعتدال، موقعیّتی در میانۀ دو جریان سیاسیِ آن روز بود. او میخواست از طریق تلفیق و ترکیب، سیاستِ خاصِ خویش را صورتبندی کند و این منطق را در همۀ زمینههای حکمرانی به کار گرفت. افزون بر اینکه فرهنگ برای او، هیچ منزلتی نداشت و اقتصاد و توسعۀ اقتصادی، همۀ ذهن او را به تسخیر درآورده بود، روحیۀ «عملگراییِ» دیرینهاش سبب شده بود که ارزشها در منطق او، صوری و بیخاصیّت و تزیینی باشند. او بهراستی، یک روحانی عملگرا بود که اصول و قواعد مشخصی نداشت. وی بهشدّت، «اقتضایی» و «موقعیّتی» میاندیشید و رفتار میکرد و دربارۀ فرهنگ و از جمله حجاب نیز، میکوشید در میانه بنشیند و از خود، چهرهای که در ذیل گفتمان تهاجم فرهنگی قرار میگیرد، نسازد.
۲. اسلامشناسیِ هاشمیرفسنجانی، لغزنده و سیّال بود و وضع کنونی و شرایط حاکم، روایت وی را از اسلام تعیین میکردند. او همهچیز را به «شرایط» و «موقعیّت»، ارجاع میداد و اسلام را در چهارچوب پسند اجتماعی، تفسیر میکرد. روشن بود که برای وی، «قدرت» یک بنیان تعیینکننده است و هیچ امری نباید به گونهای تعریف شود که تداوم قدرت را با دشواری روبرو سازد. باید با شرایط ساخت و ارزشها را متناسب با آنها خوانش کرد؛ اگر روزی جامعه، مایل به ارزشها بود و آنها را طلبید، باید همراهی کرد، و اگر روزی نیز، بخشهای مهمی از جامعه، تجدّد را بر تدیّن ترجیح دادند، نباید اصرار و حسّاسیّت ورزید، بلکه باید تفسیری از ارزشها ارائه کرد که با گرایش جامعه، سازگار باشد. مقصود وی از اعتدال نیز در حقیقت، همین عملگراییِ موقعیّتزده بود که ارزشها را برای تداوم قدرت، میفرسود و به حاشیه میراند. او بر اساس «میل» و «ارادۀ» خویش، برای همهچیز، دو حد افراط و تفریط تعیین میکرد و آنگاه میان این دو حد، یک نقطۀ میانی در نظر میگرفت و خود را ساکن این نقطه معرفی میکرد. بهاینترتیب، هر دو جریان مقابل خویش را ملامت و نفی میکرد و خود را مدار و محور عقلانیّت وانمود میکرد. این در حالی بود که «حد وسط»های او، دلخواهانه و سلیقهای بودند و پیوستاری که او تعریف کرده بود، بینالاذهانی نبود. او پس از استقرار اصلاحطلبان، بسیار بیشتر از گذشته دریافت که باید در ارزشهای اسلامی و انقلابی، تجدیدنظر کند تا بتواند بدنۀ اجتماعی به دست آورد و به قدرت خویش، استمرار ببخشد. اگر آنچه وی میخواست در حوزۀ فرهنگ رخ میداد، نتیجۀ مستقیم آن، رقمخوردن ترمیدور فرهنگی بود.
۳. شانزده سال پس از دولت سازندگی، حسن روحانی که مطیع و تابع هاشمیرفسنجانی بود و به سبب ماهیّت تکنوکراتیکش، جزو اصحاب اصلی هاشمیرفسنجانی به شمار میآمد، قدرت را به دست گرفت و همان اندیشۀ هاشمیرفسنجانی را تکرار کرد؛ او از «اعتدال» سخن گفت و برای مسألهها، دو حد افراط و تفریط ساخت و نقطۀ بینابینی را معقول و موجّه جلوه داد. در نظر او نیز، فرهنگ امر حاشیهای و فرعی بود که باید به خدمتِ قدرت سیاسی گمارده شود و از آن در راستای تثبیت قدرت، استفاده شود. او چونان هاشمیرفسنجانی، هرگز شخصیّتی فرهنگی نبود و تنها درکی که از فرهنگ داشت، این بود که باید از امیال تجدّدی در جامعه، اهرمی برای فشار سیاسی بسازد و قدرت خود را محکم گرداند. تکنوکراتها در طول شانزده سال حاکمیّت خویش، هرچه توانستند در جهت مقتضیات عالَم تجدّد پیش رفتند و جامعه را از لحاظ هویّتی، به آن وابسته و شیفته کردند. بااینحال، اعتدال، هرگز به یک «نظریه» تبدیل نشد و راه به عرصۀ معرفت نبرد، جز اینکه بهانه و توجیهی برای ولنگاری بیشتر در سیاست فرهنگی را فراهم کرد و جامعه را به آغوش تجدّد فرهنگی افکند. گذشته از سیاست فرهنگیِ عملگرایانه و شبهلیبرالی این دو دولت، اشرافیگری آنها و مفاسدی که در درونشان شکل گرفت، خسارتهای فراوانی به فرهنگ وارد کرد و بدبینیها و فاصلهها و گسستهای متعدّدی آفرید.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
قیچی
#علی_مهدیان
🔺دو جریان کمر علی ع را شکستند، یکی کسانی که ظواهر انقلابی گری نبوی و علوی را رعایت میکردند اما نمیدانستند اولا مبنای تصمیمات امام چیست، ثانیا طرح راهبردی او چیست، و الان زمان چیست. دوم کسانی که همه اینها را میدانستند و برای همین به گونه ای اقدام میکردند که طرح او را خراب کنند. یک عده گفتند حول قرآن وحدت کنیم، در حالیکه مقابل علی ع ایستاده بودند، محور او نبود در این وحدت، یک عده آنانکه جاهلانه پذیرفتند. روز دیگر نیز یک عده وحدت را با جمع شدن حول صاحب شتر مخدوش کردند و یک عده جاهل نیز تشخیص ندادند و دورشان جمع شدند یا از معرکه کنار کشیدند و به سرحدات رفتند.
🔺بحث وحدت مذهبی امروز هم دو جنس دشمن دارد یک عده که اراده شان مستقیم با اراده انگلیس و آمریکا همآهنگ میشود و یک عده جاهل ریشو که حول آنها جمع میشوند. و قرمز میپوشند و اول هفته وحدت و به اسم مقدسات دشمن صاحب الزمان عج را شاد میکنند.
🔺بحث وحدت و وفاق بین مسوولین در مقام عمل و بین جریانهای مختلف سیاسی اجتماعی و بین مردم نیز دو نوع دشمن دارد. دو جریان که بارها گفته ام تا مدل اندیشه این دو جریان شناخته نشود، جوانان ما حولشان جمع خواهند شد. یک عده ظاهر انقلابی دارند اما نمیدانند و نمیفهمند طرح و مبنای رهبری را، یک عده هم میدانند همه چیز را و لذا خرابش میکنند. روزی که خاتمی پرچم آشتی ملی را بلند کرد یک عده گفتند وحدت که خوب است و جمع شدند حول سخن او. وحدت و وفاق و آشتی ابزار مقابله با طرح رهبری بود. در حالیکه وحدت بدون ولایت عین کثرت است. خاتمی میدانست و مثلا فلان بزرگوار بیت امام ره هم نادانسته تکرار میکرد. حالا هم که سخن از وحدت تقریبا یکی دوسال است به صورت جدیتری تاکید اصلی رهبری است، دو جریان مقابلش هستند.
🔺یک جریان ظاهرا انقلابی اما بی ربط به اندیشه رهبری و یک جریان که دانسته مقابل طرح رهبری اند. میفهمند الان که نام وحدت برده میشود چطور آن را خراب کنند و وحدت شکنها را به اسم وحدت بازی دهند و دولت شهید رئیسی را لجن مال کنند، و اعتقادات و دیانت مردم را به سخره بگیرند و اغتشاشگران و فتنه جوها را نفوذ دهند و انفعال جبهه را تئوریزه کنند تا یک عده جاهل دورشان جمع شوند یا به خاطر وجود اینها وحدت و وفاق را هو کنند. خلاصه گرفتار این دو جریانیم.
🔺وحدت و وفاق مهم نیست، همانطور که عدالت مهم نبود، آزادی مهم نبود، هیچ شعاری مهم نیست وقتی ولایت را خراب کنیم حالا با ریش و تسبیح یا با پاپیون و کراوات. جاهلان یک جمله ای همانقدر در خراب کردن طرح رهبری دخیلند که عالمان دودوزه باز.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
توبه نامه
#علی_مهدیان
....................................
احساس میکنم رئیس جمهور داریم، هر چه نگاه میکنم رئیس جمهور میبینم. احمد، رضا، علی، حسین، مرتضی، هادی، یاسر، همه ، همه تان، همه مان، رئیس جمهوریم.
قربان قد و بالای سیدابراهیم بت شکن، که راه میرفت مسخره اش میکردند، دل میسوزاند مسخره اش میکردند، نماز میخواند مسخره اش میکردند، تصمیم میگرفت مسخره اش میکردند، شیب تورم را نصف میکرد، مسخره اش میکردند، رشد اقتصادیمان را در دنیا در رتبه دوم قرار میداد، مسخره اش میکردند، و من هیچ وقت از مسخره کردن او توسط اراذل مجازی اینقدر دلم نسوخت که از سکوت خودمان. حالا باید چه کنیم؟
بگذار مسخره شویم تا بفهمیم تاوان سکوت و بی مسوولیتی مان چقدر است.
باید کاری کرد، هر چه هست وقت ناامیدی نیست، وقت برخاستن است. وقت توبه است.
سید ابراهیم بت شکن قهاری بود، ما را شکست، بت قدرت طلبی و لجاجت و نادانیمان و دوقطبی سازی و فالوور جمع کردنهایمان را . بت زمین انداختن روی سیدعلی را. بت خباثتهایی که پنهانش کردیم زیر نام انقلابی گری.
من هر چه چشم میاندازم یک صحنه میبینم آنهم صحنه ای که خدا جوری چیده که ما اصلاح شویم تا همه رئیس جمهور باشیم همه، کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته باشیم.
باید برای حجاب و سبک زندگی زورچپان شده غربی خودمان فکری کنیم، باید برای خون اسماعیل هنیه خودمان فکری کنیم، باید برای انحراف جوانان مان، برای نفوذ اغتشاشچی ها خودمان فکری کنیم. تاوان سکوت را با مسوولیت و عزم باید پس داد نه ناامیدی و یاس و سکوت مجدد.
راه همین است، شاید ارحم الراحمین از ظلم جمعیمان به سیدابراهیم بگذرد.
ان الله مع الصابرین.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
آنچه تا کنون بر سینما دفاع مقدس گذشت
برگرفته از سایت حلقه وصل
قسمت اول
.....................................................
با نگاهی به تاریخچه این ژانر در سینمای ایران از اولینها میتوان به قبل از شروع جنگ تحمیلی نیز اشاره کرد، درست زمانی که ایرج قادری شروع به ساخت فیلم «برزخیها» کرد. فیلم سینمایی «مرز» نخستین اثر رسمی ژانر دفاع مقدس است که در سال۱۳۶۰ ساخته شد. این فیلم با استقبال خوبی روبه رو شد و همین امر سبب شد تا دیگر هنرمندان به این ژانر سوق پیدا کنند. اما آنچه ساخته میشد نمایشی پرهیجان و جلوههای تصویری از جنگ بود و میتوان گفت از حقیقت ظاهری جبهه فاصلهای عمیق داشت که میتوان از نمونه این مورد به فیلم های، «عقابها»، «عبور از میدان مین» اشاره کرد.
میتوان گفت در چهار دههای که گذشت نمایش قهرمانان دفاع مقدس هربار رنگی متفاوت به خود گرفت. در دهه۶۰ شاهد نمایش قهرمانان قدرتمندی بودیم که آسیب پذیر نبودند و تصویری آسمانی به خود گرفته بودنند و مضامین حماسی و دفاع از میهن، دعوت مردم برای حضور در جبهه ملاک اولیه قرار داشت. پس از گذشت چندسال از جنگ و به واسطه حضور کارگردانان در میدان واقعی جنگ، حال و هوای ساخت آثار ظاهری نزدیک به واقعیت گرفت. اینگونه بود که سینمای دفاع مقدس از جلوه هالیوودی خود خارج شد و مخاطب شاهد سینمای واقعگرا شد. در اکثر آثار شاهد دشمنی بیعقل و خونسرد بودیم که به راحتی شکست میخورند، اما با ورود کارگردانانی، چون ابراهیم حاتمی کیا و رسول ملاقلیپور این دیدگاه در آثاری، چون «دیدهبان»، «مهاجر» و «پرواز در شب» تغییر کرد. یعنی در دهه ۷۰ شاهد تولد قهرمانانهایی زمینی بودیم. انسانهایی عادی که با مشکلات واقعی زندگی میکنند. اخلاص و روحیه جهادی، عرفان و مفاهیم معرفتی از مضامین عمده این دهه بود که همین امر سبب شد تا روایتهای متعدد در قالبهای گوناگون شکل بگیرد و این دهه بعنوان طلاییترین عصر ژانر دفاع مقدس نام گیرد. فضایل اخلاقی و خودسازی معرفتی که در پایان فیلم به ارتقا میرسد از دیگر ویژگیهای این دهه است مانند؛ فیلم «سجاده آتش»، «عملیات کرکوک»، «سفر به چزابه» اشاره کرد.
سپس شاهد تولد سینمای روشنفکری که به تاثیرات جنگ در زندگی و جامعه میپرداخت هستیم. فیلمهایی مانند؛ «باشو غریبهی کوچک»، «دندان مار»، «گروهبان»، «کوچههای عاشقی» اشاره کرد.
سینمای دفاع مقدس پس از پایان جنگ تحمیلی رنگی دیگر به خود گرفت. حال سینماگران قابهای خود را در کوچه پس کوچههای شهر بستند و اینبار سوژه آنها اثرات پس از جنگ بود. فیلمهایی مانند؛ «از کرخه تا راین»، «بوی پیرهن یوسف»، «آژانس شیشهای»، «مجنون»، «پناهنده»، «نسل سوخته»، «کیمیا» از مهمترین آثار این مجموعه هستند.
پیشتر ذکر شد که آثار ابتدایی این ژانر با هیجانات تصویری و عدم کیفیت در مباحث فنی همراه بود. مخاطب صرفا در انبوهی دود و بمب و آتش محصور میشد و با هر صدای بمب فضای جنگ القا میشد. اما با گذشت سالها و ایجاد تغییر و تحولات در فضای تصویری جنگ، شاهد رشد پرداخت تصویری این ژانر بودیم. دستاوردی که میتوان گفت به واسطه هشت سال دفاع مقدس برای سینمای ایران رقم خورد. «دوئل» با توجه به ظرافتهای تصویری از بهترین نمونههایی است که میتوان به آن اشاره کرد.
در دهههای بعد از جنگ یعنی اوایل دهه ۸۰ شاهد تغییر در پرداخت محتوایی نیز بودیم. متولد شدن سینمای ضد جنگ که از نمونههای بارز و موفق آن میتوان به «اتوبوس شب»، «ملکه»، «گیلانه»، «طبل بزرگ زیر پای چپ» اشاره کرد. سیر نزولی این ژانر را میتوان از دهه ۸۰ دانست. البته که در این دهه شاهد تنوع در شخصیت پردازیهای زمینی هستیم.
در ادامه شاهد تلفیق ژانرهای دیگر با ژانر دفاع مقدس هستیم. وارد شدن کمدی و سورئال به این ژانر، فضای متفاوت تصویری را خلق کرد که سبب شد از یکدستی گذشته خارج شود. «لیلی با من است»، «سفر به چزابه»، «هیوا»، «برج مینو» از جمله این آثار هستند که فضایی متفاوت از گذشته به خود گرفتند. «اخراجی ها» در ژانر کمدی روایتگر جنگ بود که با استقبال گسترده مخاطبان رو به رو شد و آمار و ارقام گیشه را جابهجا کرد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
آنچه تا کنون بر سینمای دفاع مقدس گذشت
برگرفته از سایت حلقه وصل
قسمت دوم
............................................
رکود این ژانر به واسطه تکراری شدن پرداخت در موضوع و تلفیق ژانرها در دهه نود همراه بود. دهه نود تولیدات این ژانر کمتر از گذشته شد و نیازمند تزریق نگاه خلاقه و پرداخت متفاوت بود. همین امر سبب شد تا آثاری همچون «ایستاده در غبار»، «تنگهی ابو قریب»، «شیار ۱۴۳»، «ویلایی ها»، «موقعیت مهدی» جانی تازه به سینمای جنگ بدمند. دهه ۹۰ و۱۴۰۰ با پرورش قهرمانان در دل درام دفاع مقدس همراه هستیم. اولویتهای پرداخت موضوعات یکی پس از دیگری تغییر کردند و به واسطه تغییر نگاهها به مسئله جنگ، روایتها متمرکز نوشته شد به روایت دیگر حول محور جنگ چالشها به تصویر کشیده شدند.
بعد از سی سالگی این ژانر روایت زندگی شخصیتها و رویدادهای خاص در اولویت قرار گرفتند. نمایش زندگی قهرمانانی، چون شهید علی اکبر قربانشیرودی در فیلم «آسمان غرب»، شهید بروجردی در فیلم غریب، شهید منصور ستاری در فیلم سینمایی «منصور»، و فیلم «آبادان یازده» ماجرای مقاومت کارکنان رادیو نفت ملی آبادان که تا پای جان ایستادند و اجازه ندادند نبض رسانهای شهر سقوط کند و به دست دشمن بیفتد، «چ» روایت زندگی شهید چمران از جمله این اولویتها بود. نرگس آبیار با فیلم «شیار۱۴۳»، محمدحسین مهدویان با فیلم «ایستاده در غبار» نیز با ورود به این ژانر آثار ماندگاری را از خود برجای گذاشتند.
در عصر حاضر شاهد تثبیت و ماندگار شدن موج نو این ژانر در سینما هستیم. قدم برداشتن برای نمایش تاریخ و قهرمانان انسانی برای نسل کنونی که درک مستقیمی از اتفاقات گذشته ندارند. سیر تحولی نمایش قهرمان و قهرمان سازی که از نمایش انسانهای آسمانی به واقعیت نزدیک شده و برای مخاطب باورپذیر شدند. اکنون سینمای دفاع مقدس در جایی ایستاده که برای نسل کنون دست به الگوسازی میزند و پاسخگوی شبهات گذشته است و یا روایتگر آنچه پیش آمده.
میتوان گفت ژانر دفاع مقدس دیگر مانند گذشته نیست و از کلیشه خارج شده است. پرداخت به زندگی همسران شهدا و یا خانواده شهدا نیز در داستانهای دراماتیک دیده میشود. معنویت و ایمان قلبی و مفاهیمی مانند شهادت باعث شد تا سینمای دفاعمقدس در ایران قهرمانانی منحصربهفرد معرفی کند. حال باید دید با ورود نهادها و سازمانهای دولتی برای ساخت و حمایت مستقیم از این آثار چه آیندهای برای ژانر دفاع مقدس رقم خواهد خورد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖دستاوردهای حزب الله پس از ترورهای پیجری
✏️به قلم
#صادق_کوشکی
بخش اول
.....................................
حزبالله لبنان در طول یک سال گذشته سیاستی را در قبال مسئله فلسطین و غزه اتخاذ کرده که اجرای آن چند رکن مهم داشت.
رکن اول آن بود که جبهه شمال به روی دشمن باز شود و ارتش رژیم صهیونیستی با بخشی از امکانات، نیروها و استعدادش در جبهه شمال درگیر شود و این موضوع باعث میشد تا تمرکز آن از روی غزه برداشته و یا کاسته شود. در این مرحله حزبالله با چند معذوریت روبهرو بود، یکی از این معذوریتها این بود که بخشهایی از جامعه لبنان با حزبالله همراه نیستند؛ یا بیطرفاند و یا در جناح ۱۴ مارس که جناح مخالفین حزبالله هستند، صفبندی میشوند.
طبیعتاً اگر حزبالله میخواست تمامعیار و تمامقد وارد نبرد با رژیم صهیونیستی بشود، از سوی آن بخش از جامعه لبنان که موافق اقدامات حزبالله لبنان نیستند، تحتفشار قرار میگرفت و این فشارها میتوانست به موجودیت حزبالله آسیب بزند. به همین خاطر حزبالله روندی را پیش گرفت که در عین اینکه جبهه شمال را علیه دشمن صهیونیستی باز کند، اجازه ندهد رژیم، لبنان را وارد جنگ کرده و از این طریق، فشارهای داخلی بر حزبالله را افزایش دهد.
این سیاست تا حدود دو هفته پیش کاملاً موفقیتآمیز اجرا شد؛ یعنی نیروهای نظامی حزبالله به شهادت میرسیدند و یک نوار باریک در مناطق مرزی لبنان در معرض تهاجمات رژیم بود؛ اما حزبالله اجازه نداده بود که عمق خاک لبنان درگیر بشود.
به طور طبیعی این اتفاق برای رژیم صهیونیستی ناخوشایند بود، زیرا که رژیم طی یک سال گذشته متوجه شد که حجم عظیمی از نیروهایش در جبهه شمال درگیرند و مرتب بهصورت فرسایشی آسیب میبینند؛ بیش از صدهزار نفر از ساکنین مناطق شمالی در منطقه الجلیل در جبهه شمالی، آواره شدند و هزینه آنها هم بر دولت نتانیاهو سنگینی میکرد و این دولت نیز آن دست باز خود برای فعالیت در غزه را ازدستداده بود. یعنی رژیم اسرائیل همزمان هم در جبهه شمال درگیر بود، هم کرانه باختری و هم در غزه!
این مسئله باعث شده بود که رژیم نتواند سیاست پاکسازی کامل غزه را اجرا کند و به نتیجه برساند. صهیونیستها در این دو هفته اخیر تحرکاتی را انجام داده بودند که به تعبیر خودشان، جبهه شمال را مسدود کنند و حزبالله را فلج کنند و با استفاده از این فرصت بتوانند به تعبیر خودشان، سایه وحشت حزبالله را از سر خودشان و نیروهایشان کم بکنند.
اما اینجا رژیم صهیونیستی یک مشکل بزرگ داشت! مشکل این بود که ارتش اسرائیل نیروی زمینی مناسب و کافی برای حمله زمینی به لبنان ندارد. در واقع ستون فقرات نیروی زمینی رژیم صهیونیستی و تیپهای ویژه آن مثل تیپ گولانی در غزه بهشدت فرسوده شدهاند.
طبق برخی گزارشها، یکسوم و برخی گزارشهای دیگر تا نیمی از ساختار زرهی رژیم صهیونیستی در غزه و همینطور در نبردهای جبهه شمال از بین رفته است.
عملاً رژیم برای اجرای این برنامه خودش؛ یعنی به تعبیر آنچه نتانیاهو مطرح کرد «سرکوبی حزبالله»، نمیتواند از نیروی زمینی خود، آنچنانکه در سال ۲۰۰۶ در نبرد ۳۳ روزه استفاده کرد، استفاده بکند؛ ولی در بحث جنگ روانی این را مدام مطرح و منتشر میکنند.
به همین خاطر ناگزیر به عرصه جدیدی روی آورد و آن اجرای طرح جنگ امنیتی بود که شاهد بحث پیجرها و وسایل ارتباطی و تبدیل این ابزارها به اسلحه بودیم که یک موجی از ناامنی در لبنان و بهویژه در بین حامیان حزبالله و نیروهایشان ایجاد کرد و به تعبیر سید حسن یکی، دو روز حزبالله را در یک منگنه قرار داد و بعد از آن هم حملاتی منجر به شهادت تعدادی از فرماندهان نخبه حزبالله شد.
بعد از حمله به فرماندهان نخبه حزبالله، ما شاهد گسترش بمبارانهای رژِیم صهیونیستی در مناطق مختلف لبنان در دو سه روز اخیر بودیم. این دیگر آخرین حد رژیم صهیونیستی است. یعنی رژیم غیر از این بمبارانهای بهنوعی کور اما گسترده، اقدام دیگری نمیتواند علیه حزبالله داشته باشد و تمام آن اندوختههای امنیتی و جاسوسیاش را در این دو سه روز به کار گرفت؛ هم در قضیه انفجار وسایل ارتباطی و هم در قضیه حمله به محل نشست فرماندهان یگان ذوالفقار. عملاً در این جریانات رژیم صهیونیستی بسیاری از خبرچینها و عوامل رابط اطلاعاتی خودش در لبنان را سوزاند و در واقع از بین برد تا بتواند به این عملیاتها دست بزند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖 دستاوردهای حزب الله پس از ترور پیجری
✏️به قلم
#صادق_کوشکی
بخش دوم
.....................................
اما در نقطه مقابل ما شاهد بودیم که حزبالله توانست خودش را از زیر بار این حوادث خارج کرده و ریکاوری شده و حتی عملیاتهای شاخصی را بهصورت هوشمند را اجرا کرد. حزبالله پایگاه هوایی حیاتی دشمن در جبهه شمال را هدف قرار داد و البته بخشی از مناطق اطراف پایگاه را هم مورد اصابت قرار داد که خود این انبوه مهاجرین جدیدی را اضافه کرد.
یعنی تا پیشازاین اگر موج مهاجرت تا شعاع ۲۰ کیلومتری مرز بود؛ الان این مهاجرت تا شعاع حیفا این رژیم را بهصورت فلجکنندهای درگیر کرد و طبق آنچه که شیخ نعیم قاسم در تشییع پیکر شهید عقیل اعلام کرد، حزبالله گام اول را برای پاسخ برداشته است و گامهای دیگری هم شبیه به حمله علیه پایگاه رامات دیوید وجود دارد و این نشان میدهد که حزبالله به خودش مسلط شده و توانسته خلأ ازدستدادن فرماندهان خود را پر کند.
همچنین نیروهای حزبالله نیز از لحاظ روحی و روانی بازسازی شدند و این نشان میدهد که همان قدر که رژیم صهیونیستی از جنگ یکساله خسته و فرسوده شده و از بهکاربردن نیروی زمینی برای فشار واردکردن علیه حزبالله ناتوان شده است، نیروهای حزبالله با تجدید روحیهشان و با صبر و حوصله به دنبال این هستند که اولاً، پاسخ کشتارها و عملیاتهای رژیم صهیونیستی را بدهند و آن نقشی را که در این یک سال ایفا کرده بودند، یعنی مشغول ساختن جبهه شمال، آن را ادامه بدهند و سوم آنکه ماهرانه از گسترش جنگ به کل لبنان جلوگیری کنند.
حزبالله در این هدف سوم، در عین آن که دو هدف قبلی بهخوبی اجرا کرده توانست مانع از این شود که رژیم صهیونیستی بتواند کل لبنان را به جنگ بکشاند که اگر چنین بشود بهخاطر مسائل مختلفی از جمله فشارهای اقتصادی پنج شش سال اخیر و تحریمهای مختلف علیه لبنان، ممکن است علاوه بر سرتاسری شدن جنگ در لبنان، یک جبهه داخلی سیاسی و مردمی علیه حزبالله نیز ایجاد کند که در این صورت امکان دارد مسیحیان مارونی و غیره فعال بشوند که حزبالله تلاش میکند که مانع این ایجاد وضعیت بشود.
نکته آخر این است که عملیات تروریستی - امنیتی رژیم صهیونیستی با وجود مشکلات و خساراتی که به حزبالله زد، یک آورده بزرگ داشت و آن موج همدردی و همراهی بسیاری از گروههای سیاسی لبنان و بخشهایی از جامعه لبنان و حتی مسیحیان مارونی بود، ایجاد وحدت ملی، همدردی و اهدای خون نشان از یک همگرایی در درون لبنان علیه رژیم صهیونیستی است که این اتحاد تا کنون از بعد از جنگ ۳۳ روزه شکل نگرفته بود.
این دستاورد سیاسی و اجتماعی مهمی برای حزبالله هست که نباید آن را نادیده گرفت و هرچند که حزبالله خسارتهای جدی در آن ماجرای پیجرها و بیسیمها متحمل شد، اما در نقطه مقابل اتحاد و همدردی و هماهنگی از این طوایف مختلف لبنانی را به دست آورد که بهنوعی بخشی از آن خسارتها را جبران کرد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖آقای پزشکیان مراقب این توطئه باشید
✏️به قلم
#حسین_شریعتمداری
بخش اول
.....................................
۱- « احمد خان ملک ساسانی»، از دیپلماتهای عصر قاجار و پهلوی، صد سال قبل درباره فضای تربیتی در آغاز دوره رضا خان مینویسد: «خوب به خاطر دارم یک روز درس تاریخ داشتیم و گفتوگو از مستعمرههای انگلیس بود که آیا خود اهالی، قادر به اداره ممالک خود هستند یا نه؟ ذکاءالملک گفت آقایان شما هیچ وقت سرداری (لباس مردانه بلند که در میان مردان مرسوم بود) برای دوختن به خیاط دادهاید؟ همه گفتند آری. گفت خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟ همه گفتند البته. گفت وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به خانه آوردید، آستینش تکان میخورد؟ گفتند نه. گفت پس چه چیزی لازم بود که آستینها را به حرکت در آورد؟ گفتند لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد. جناب فروغی فرمودند مقصود من هم همین بود که بدانید ایران مثل آستین بیحرکت است که تا دست دولت انگلیس در آن نباشد، ممکن نیست تکان بخورد».
۲- جای احمد خان ملک ساسانی خالی! کاش بود و میدید و انگشت حیرت به دندان میگزید که ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که آمریکا از هیچ جنایتی علیه ایران و ایرانیان دریغ نکرده است، هنوز یک جریان سیاسی در ایران اسلامی حضور دارد که دیدگاه محمدعلی فروغی معروف به «ذکاءالملک»! عضو نشاندار فراماسونی و نوکر سرسپرده انگلیس را دنبال میکند و از آنجا که دوران امپراطوری انگلیس به سر آمده و آمریکا جای آن را گرفته است، این جماعت هم به روال شناخته شده همه سرسپردگان، آمریکا را صاحب همان «دست» میدانند که ذکاءالملک از آن یاد میکرد و اصرار داشت که آستین ایران بدون آن دست (آن روز انگلیس و امروز آمریکا)، قدرت و توان حرکت ندارد! باور نمیکنید؟! بخوانید!
۳- همزمان با سفر رئیسجمهور محترم کشورمان به نیویورک برای حضور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برخی از مدعیان اصلاحات در سایتها و روزنامههای تحت مدیریت خود، نظیر روزنامههای سازندگی و اعتماد، به ایشان توصیه کردند که در این سفر با ترامپ و هریس و سایر مقامات آمریکایی ملاقات کند! و از این دیدارها با عنوان «گرهگشایی در نیویورک»! یاد کردهاند! توصیه حقارتبار مدعیان اصلاحات به آقای پزشکیان در حالی است که؛
الف: آمریکا تاکنون از هیچ جنایتی علیه ایران اسلامی دریغ نکرده است.
ب: آمریکا به هیچیک از تعهدات بینالمللی خود نسبت به ایران عمل نکرده است که برجام تازهترین نمونه آن است
تا آنجا که دستاندرکاران اصلی مذاکرات منجر به برجام، نظیر آقایان ظریف، صالحی، سیف و... نیز به آن اذعان و اعتراف دارند. طرفه آن که قرار بود با مذاکرات، تحریمها لغو شود که نشد و دو برابر شد!
ج: ترامپ قاتل شهید سلیمانی عزیز است و مقامات دیگر آمریکا نظیر بایدن و... نیز از این ترور حمایت کردهاند.
د: همین چند روز قبل آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه ایران تصویب کرد.
هـ : آمریکا و تروئیکای اروپا (انگلیس و فرانسه و آلمان) حاضر نشدهاند انتخاب آقای پزشکیان بهریاست جمهوری ایران را تبریک بگویند (روالی که در میان کشورهای متخاصم نیز یک رسم متعارف و شناخته شده است).
و: دولت آمریکا رسماً اعلام کرده است که انتخابات منجر به انتخاب آقای پزشکیان به ریاست جمهوری را مشروع و عادلانه نمیداند!
ز: هنگامی که آقای پزشکیان در یک سهو بیان، از آمریکا با عنوان برادر یاد کرد، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با کمال وقاحت اعلام کرد که برادری به زبان و بیان نیست، ایران برای اثبات برادری خود با آمریکا باید سیاستهایش را در مسائل و موضوعات مختلف نظیر هستهای و منطقهای تغییر بدهد، از حمایت حماس و حزبالله دست بکشد و...!
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖آقای پزشکیان مراقب این توطئه باشید
✏️به قلم
#حسین_شریعتمداری
بخش دوم
.....................................
۴- این روزها در خود آمریکا و اروپا نیز موج گسترده محکومیت آمریکا و اروپا در حمایت از جنایات وحشیانه و بیسابقه رژیم صهیونیستی جریان دارد و همه روزه نیز بر گستره آن افزوده میشود ولی در این سو طیف بدنامی از مدعیان اصلاحات هنوز سنگ آمریکا را به سینه میزنند و عزت میدهند و حقارت میخرند!
با توجه به سوابق برخی از مدعیان اصلاحات (و نه همه آنها) در دشمنی با شهید رئیسی و عصبانیت از مواضع اسلامی و انقلابی ایشان در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، مخصوصاً روی دست گرفتن شجاعانه و غیرتمندانه تصویر شهید سلیمانی و تاکید بر مجازات ترامپ و سایر قاتلان آن شهید، بعید نیست که پیشنهاد حقیرانه این طیف به رئیسجمهور محترم، انتقام آنها از مواضع انقلابی شهید رئیسی باشد.
۵- مواضع رسماً اعلام شده رئیسجمهور محترم در محکومیت آمریکا و حمایت جانانه از مظلومان قتل عام شده غزه کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که جناب پزشکیان به حقارتی که طیف یاد شده از مدعیان اصلاحات به ایشان توصیه میکنند، تن نخواهد داد.
و اما، در این ماجرا یک پرسش جدی نیز در میان است و آن، این که طیف بدنام و بدسابقه مورد اشاره چه توطئهای علیه دکتر پزشکیان در آستین دارند که ایشان را به دشمنی با ایران و اسلام و تن دادن به حقارت در مقابل آمریکا دعوت میکنند؟!
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha