اطراف فرودگاه بیروت هنوز هم اثری از ناآرامی های چند روز پیش بود. گویا طرفداران حزب الله در اعتراض به قطع شدن پروازهای ایران تجمع کرده بودند. کیسه نورانی را باز کردم و آدرس ها را یکی یکی خواندم. مردی که روی لودر نشسته و دارد محل تدفین سید را آماده می کند. جوانی که صندلی های ورزشگاه شروع برنامه تشییع را جارو می کشد. دو برادری که یک موکب کوچک در مسیر تشییع زده اند. آن زوج اسپانیایی که برای مراسم آمده اند. آن پیرزن مسیحی اهل جونیه که تقویتی می خورد تا برای روز تشییع قوت داشته باشد. آن خانواده سوری که می خواهند هر طور شده از هرمل برای تشییع به بیروت بیایند، آن جهادگر ایرانی که روزها توی اردوگاهی نزدیک روضه الحورا کار فرهنگی می کند و شب ها همراه آواره ها تا صبح می لرزد. آن جانباز نابینای پیجری که هنوز شهادت سید را باور نکرده و فکر می کند تا یکشنبه دوام نمی آورد. آن دخترهای نوجوانی که گروه سرود وداع با سید را شبانه روز تمرین می کنند و خیلی های دیگر. چقدر اسم بود روی کاغذ. تا شب چرخیدم و روی قلب هرکدام یک شاخه نورانی گذاشتم. روی شاخه ها نوشته بود. «از طرف من هم قدم بردار. امضا یک ایرانی که خیلی دلش می خواست آنجا باشد.» شاخه ها به محض نشستن روی قلب آن آدم ها قلمه می زدند و ریشه می انداختند. ریشه ها به هم وصل می شدند و شاخه ها گل می داد. گل های معطر نورانی. چه کیسه پربرکتی بود. خوب شد نپیچاندم و آوردمش.
#روزنوشت_های_پیچائیل
#قسمت_سی_و_دوم
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
به پیچائیل سپرده بودم منم ببره تشییع.
مستحضرید که منو پیچونده و تنهایی رفته!🥲
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
بعضی ها یک تنه یک امت می شوند
وگرنه که برای کشتن شان ۸۵ تن تی ان تی استفاده نمی شد.
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
اما امشب، قلبی هم هست که جنس غم و حب او با همه داغداران سید فرق دارد...
او را نمیشناسیم.
لابد به رسم عرب؛ کنیهاش ام هادی است...
زنی استوار، همپای کوهی چون سید حسن نصرالله...
زنی محجوب، قدرتمند، پر از صداقت و محبت و باور... زنی که سنگینترین ابتلائات را در زندگی مشترکش دیده و در کنار سید، پرورده شده...
موانست با همسران شهدای بزرگ، یادم داده است این زنها خودشان اسطورههایی خاموش و گمنامند...
درود خدا بر تو ای ام هادی و صبر جمیل و اجر جزیل نثار قلب داغدارت که جنس غمت با همه فرق میکند....
#همسر
#ام_هادی
#انا_علی_العهد
#همسر_شهید
https://eitaa.com/lashkarekhoban
سید عزیز...
من از این رسم ودیعه سپاری در خاک بی اطلاع بودم.
این چند ماه تو در جایی مخفی به ودیعه بودی که محلش را جز اندکی نمی دانستند...
امروز تو را از مدفن غریبانه ات بلند می کنیم و با تشییعی آبرومند و عظیم دوباره به خاک می سپاریم.
برای تو که اتفاقی نمی افتد. تو در قهقهه مستانه ات نشسته ای و پیش خدا حال می کنی. اما به خدا که قلب های ما مچاله می شد اگر هرگز نمی توانستیم کنار پیکرت سوگواری کنیم.
راستش سید...قلب های ما همیشه با شنیدن اسم «قبر مخفی» خش می افتد. چشم هایمان تر می شود.
تو لابد بیشتر از ما آتش می گرفتی که اجازه دادند مدتی را مثل مادرت زهرا مخفیانه در خاک آرمیده باشی...
و من این روزها کودکانه تصور می کنم
اگر امیرالمومنین هم مادرمان را به ودیعه در خاک نهاده باشد چه؟
یعنی می شود روزی برای او هم تشییع تاریخی و پرجمعیت بگیریم؟
واقعا که تاریخ چنین روزی را به ما بدهکار است. قلب ما تا همیشه از این که نتوانستیم کنار پیکر مادرمان سوگواری کنیم مچاله است.
#انا_علی_العهد
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجاهد شهید
شهید قهرمان
سلام ما برسان
به صاحب الزمان
#انا_علی_العهد
#مصلا
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از کانال حمید کثیری
794.4K
لحظات پایانی سپردن پیکر مطهر سید شهید به خانه ابدی ...
همه با هم میخوانند:
بِأمان الله، یا شهید الله ...
سید حسن، یا حبیب الله ...
#زنده_از_لبنان | عضوشوید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلند شو علمدار...
علم رو بلند کن...
😭😭😭😭😭
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan