eitaa logo
دین کده
203 دنبال‌کننده
368 عکس
19 ویدیو
10 فایل
دین شامل۴(چهار) بخش است که محوراین کانال است.که عبارتند از: ١.باورها ٢.احکام ٣.اخلاق ۴.حقوق که بصورت برهانی درقالب گفتگویی وداستانی بیان میشود کانال ما Http://Eitaa.Com/din20m
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره:36 در خیابان داشتم عبور میکردم ,دیدم یک جمعیتی کنار رو گذری ایستاده اند ویک ترافیک به وجود آمده است. ماشین پلیس و آتش نشانی وآمبولانس هم گوشه ایی ایستاده اند. من برای اینکه بفهمم چه اتفاقی افتاده ,خودم را زود به آنجا رساندم. در اینجا صحنه ایی را دیدم که جوانی بالای روگذر,کنار نرده ها ایستاده و فریاد می زند:بروید کنار میخواهم خود کشی کنم. بالا هم خانمی با گریه فریاد می زند:پسرم این کار را نکن. از آن طرف هر کسی نزدیک میشد,خودش را به طرف پایین متمایل می کرد وکسی جراىت پیدا نمیکرد نزدیک آن جوان شود. بالای رو گذر صدای فریادی آمد وگفت:جوان میخواهی خود کشی کنی؟ جوان با فریاد زد:بله,چکارم دارید؟ او گفت:قبل از اینکه که خودت را بکشی,گوش کن می خواهم قضیه ایی را برایت بگویم. وگفت:(من هم دوران جوانی مثل تو میخواستم خودم را بکشم, اما مثل تو نبودم که معرکه بسازد, کسی دور برم نبود ,خودم بودم تنها,طناب دار را آویزان کردم,بعد رفتم روی صندلی,بعد طناب را برداشتم که بندازم دور گردنم, از درون تاریکی ,یکی گفت:چه میکنی؟ من خیلی ترسیدم وطناب از دستم افتاد. یک نفر از تاریکی بیرون آمد تا معتادی است, گفت:دیوانه ایی؟ گفتم:نه,مشکلات خفه ام کرده اند. گفت:چرا تو مشکلات را خفه نمیکنی؟ گفتم:نمیشود. گفت:فکر کردی اگر خودت را بکشی چه اتفاقی می افتد؟ گفتم:آزادی. گفت:نه,این بدبختی هست. گفتم:چرا؟ گفت:خیال کردی دنیا را با خود کشی خودت تکان میدهی, فوقش اگر جنازه ات را پیدا کردند, می برن تو را قبرستان . چند روز پدر و مادرت عزا دار تو میشوند, کسانی که از تو بدشان می آید ,شاید خوشحال شوند. و دیگران بدگویی تو را کنند وتو را احمق فرض میکنند. و این را بدون اگر مشکلاتت بزرگ است ,خدا بزرگتر از آن است , و دنیای دیگری هم هست,خودکشی یعنی بدبختی در آنجا, چون دیگر آزادی نیست بلکه چوب است. این را بدون من معتادم راه برگشت دارم ترک کنم ,چون من هم مثل تو برای تنبیه جامعه رفتم معتاد بشوم اما خودم با اعتیادم تنبیه شدم. اما اگر تو خود کشی کردی, فرصت جبران نداری برگردی. من روی حرف آن معتاد چند ساعت فکر کردم,دیدم تا حرفش بی ربط نیست, پشیمان شدم.) حرف آن طرف تمام شد. ما دیدیم حرف او تمام شد و جوان زد زیر گریه, آن طرف که نزدیک شده بود ,پرید جوان را گرفت و از منطقه خطرناک دور کرد و مامورین از او تحولیش گرفتن. بعد فهمیدم برای دوره درمان افسردگی او را برده اند کلینیک. 📢ادامه ادله.... 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
خودكشي يكي از برگترين گناهان كبيره است كه در آيات و روايات متعددي مورد سرزنش و مذمت قرار گرفته است و بر اساس رواياتي كه در اين باره وجود دارد اين گناه بخشيده نميشود. خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یَفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا (1) يعني خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهرباناست. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی واردخواهیم کرد. أبی ولاّد می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود:مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّدا فَهُوَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدافیها (2) يعني هر کس عمدا خودکشی بکند، همیشه در آتش دوزخ خواهد بود. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی تابی کاردی برداشت و باآن دستش را قطع کرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت... هر آینه بهشت را بر او حرام کردم(3) همچنين رسول خدا صلی الله علیه و آله در حديث ديگري فرمود: مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِحَدیدَةٍ فَحَدیدَته فی یَده یُجاءُ بِها فی بَطْنِه فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدافیها مُخَلّدا أبدا، ومَنْ شَرِبَ سَمّا وَقَتَلَ نَفْسَهُ، فَسَمُّهُ فی یَدِهِ یَتَحَسّاهُ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدا فیها أبَدا، وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ،فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّداأبَدا؛ (4) يعني کسی که بوسیله آهن خودکشی کند پس باآهن پاره اي بدست که قسمتی از آن به شکمش فرو رفته آورده می شود، و وارد آتش جهنم می گردد و در آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند. پينوشتها: 1-النساء/29-30 2- الفروع من الکافی، دارالکتب الاسلامی، ج7، ص45،و من لایحضره الفقیهه، ج3، ص571 3-الترغیب و الترهیب، ج3، ص301، ح4 4-صحيح مسلم جلد1ص72 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
اسلام درباره خودکشی چه نظری دارد؟ پرسش حکم اسلام درباره خود کشی چیست؟ من بعد از سپری شدن مدت زیادی از شکست در عشق واقعاً انگیزه ای برای ادامه دادن زندگی ندارم. آیا نمی توان بدون آسیب رساندن به کسی و بی سرو صدا و با صحنه سازی یک مرگ طبیعی (برای حفظ آبروی خانواده) از این دنیا رفت؟ پاسخ اجمالی مسلماً در زندگی هر انسان، ناراحتی ها و یا شکست هایی پیش می آید که دنیا را در چشم انسان تیره و تار می کند. در این حالت انسان ها دو گونه اند؛ عده ای از میان این غرقاب مشکلات، سر بلند می کنند و با همه سختی ها و با توکّل بر خداوند، شروع به سازندگی دوباره می کنند. اما در مقابل عده دیگری هستند که زیر این مشکلات کمر خم کرده و به انزوا کشیده می شوند و یا بدتر از آن دست به خود کشی می زنند. اگر انسان به منطق اسلام آشنا باشد درمی یابد که مرگ انتهای راه نیست بلکه ابتدا راهی است بدون پایان. پس خود کشی هیچ کمکی به انسان نمی کند. مضافاً بر این که هیچ مشکلی در دنیا آن قدر ارزش ندارد که انسان در برابر آن، جان با ارزشش را بگیرد. از دیدگاه اسلام مالک همه چیز از جمله انسان، خداوند است و اوست که حق تصرف در جهان و انسان را دارد. آن جا که او رخصت دهد، مجاز و جایى که او اذن ندهد، غیرمجاز است. از جمله موارد، کشتن انسان است. در این موضوع هیچ تفاوتى بین انتحار و دیگر کشى (کشتن دیگران) نیست، چرا که این کار سلب حق حیات از خود و یا دیگرى است. خداى سبحان انسان را از این امر برحذر داشته، مىفرماید: «و آن کس که انسانى را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند بکشد گویا همه مردم را کشته است».[1] مرگ و حیات یک نفر، اگر چه مساوى با مرگ و حیات اجتماع نیست، اما شباهتى به آن دارد، ازاینرو در جایى که اذن خداوند نیست، انجام دادن آن حرام و گناه کبیره است. این نفس فرقی ندارد که دیگری باشد یا نفس خود و انسان دست به خود کشی زند. امام باقر (ع) فرمودهاند: «مؤمن به هر بلایى مبتلا مىشود و با هر نوع مرگی مىمیرد ولى خودکشى نمىکند» [2] امام صادق (ع) در باره عاقبت خودکشی می فرمایند: « هر کس خودکشی کند، برای همیشه در آتش جهنم می ماند... .»[3] این روایات و نمونه های دیگر نشان از شدت برخورد اسلام با این پدیده دارد. پس هرگز به خودکشی به عنوان یک راه حل نگاه نکنید. اگر چه دیگران متوجه این عمل نشوند و بسیار طبیعی نشان داده شود، ولی در واقع و نزد خداوند ، چیزی مخفی نیست. مطمئن باشید اگر در مسیر درست گام بردارید بعد از مدت کوتاهی همه نظرات را به خود جلب خواهید کرد و موجب افتخار خانواده خواهید شد. چند توصیه: 1. سعی کنید به طرق مختلف ایمان خود را پرورش داده و قوی کنید. 2. با افراد شاد، خوشبین و امیدوار، مجالست داشته باشید و از روحیه آنان الهام بگیرید. 3. به شدت از منفى گرایى بر حذر باشید و افکار منفى را از خود دور کنید. 4. با هستههاى مشاوره در این زمینه ارتباط داشته باشید [1]   مائده، 32. [2]   کلینی ، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 254،  ،  چاپ چهارم، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش . [3]   همان، ج 7، ص 45 🌐منبع:اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
🌹با سلام بر دوستان کانال دین کده: 🙏باعرض پوزش، بخاطر آماده نشدن داستانها، پستی این ٢روز بارگزاری نشد. ان شاالله فردا سعی می‌کنیم که داستان را آماده کنیم و بارگذاری آن در کانال انجام دهیم. 📢خبر مهم: واز هفته بعد بخاطر آماده شدن برای امتحانات، هفته ایی فقط٢داستان بارگذاری می‌شود. (یک شنبه ها و پنج شنبه ها) 📝و در روزهای امتحانات چند روزی از حضور گرمتان بی بهره میشوم، که متعاقباً اعلام می کنیم. 💐باتشکر ویژه از همراهی شما دوستان عزیز کانال دین کده. دین کده @din20m
شفاعت خواهی، پارتی بازی نیست.
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:شفاعت دست گیری بدون حق خواری. شماره:37 ؟ شبی یکی از همکاران پدرم مهمانمان شده بود. بعد از صَرف شام، پدرم و دوستش در مورد گذشته درسی وکاری خاطراتی از گذشته بیان می کردن. من که خیلی از این خاطرات استفاده بردم، چون بر تجربیات تجربه نکرده ام، افزوده شد. بعد در این میان،پدرم در مورد وامی صحبت کرد که می‌خواست بگیرد. دوست پدرم به پدرم پیشنهاد داد که پارتی پیدا کند تا زودتر وام برایش واریز کنند. امّا پدرم قبول نکرد وگفت:این ضایع کردن حق دیگری است. دوست پدرم گفت:بابا، دین اینقدر سخت نگرفته، اصلا میگم، دین خودش هم پارتی بازی را دارد. پدرم گفت:این جور عمل کردن و پارتی بازی کردن، حق الناس است، چطور می‌گویی دین گفته حق الناس را رعایت نکن؟ دوست پدرم گفت:همین شفاعتی که برای ما در قیامت است، و دست ما را می‌گیرند. پدرم گفت:این طور که شفاعت را تصور میکنی، اشتباه است. دوست پدرم گفت:حالا شما تفاوت شفاعت و پارتی بازی را بفرمایید، تا دیگه این تصور اشتباه را نکنم؟ پدرم گفت: اینکه شفاعت لطفی است که خداوند که بنده اش داده است وحق کسی ضایع نمی کند. دوست پدرم گفت:چطور حقی ضایع نمی‌شود؟ پدرم گفت:برای اینکه در قضیه شفاعت، کسی طلب کار وحق خواه نیست. بلکه شفاعت لطفی است که خداوند به هرکسی که شایسته بداند عطا میکند، آن هم از طریق اولیاء خودش. امّا پارتی بازی، ضایع کردن حقی است که حق دیگران بوده و پارتی باز آن را ضایع کرده است. این یکی از تفاوت‌های اساسی پارتی بازی با شفاعت است. دوست پدرم گفت:تا حالا از این زاویه به این موضوع نگاه نکرده بودم. 📢ادامه ادله.... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
📢پرسش: تفاوت شفاعت با واسطه‌هاي دنيوي هم چون پارتي ‌بازي چيست؟ ✅پاسخ: شفاعت از ماده «شفع» به معني ضميمه كردن چيزي به همانند آن است؛ و از اين جا روشن مي‌شود كه بايد نوعي شباهت و همانندي در ميان آن دو بوده باشد، هر چند تفاوت‌هايي نيزدرميان آن هاديده شود. مفهوم اسلامي شفاعت اين است كه شخص گنه كار به خاطر پاره‌اي از جنبه‌هاي مثبت (مانند ايمان، محبت اولياء الهي و اعمال صالح) شباهتي با اولياء الهي پيدا كند و آن ها با عنايت و كمك‌هاي خود او را به سوي كمال سوق دهند، و از پيشگاه خدا برايش تقاضاي عفو كنند.[1] به تعبير ديگر، شفاعت كمك كردن اولياء الهي به افرادي است، كه در عين گنه كار بودن، پيوند ايماني خود را با خداوند، و پيوند معنوي خويش را با اولياء خدا قطع نكرده‌اند. شفاعت شافعان واقعي از آن كساني است كه در روح و روان آنان نيروي جهش به سوي كمال و پاكي باشد، ولي كساني كه در سراسر وجود آنان نقطه قوت و كمالي پيدا نشود، هرگز نورانيت شافعان، وجود تاريك آنان را روشن نخواهد كرد. البتّه شفاعت شافعان، منوط به اذن پروردگار جهان است و اذن خدا بي ‌جهت و بي‌حكمت نيست بلكه شامل كساني مي‌شود كه براي عفو و اغماض، شايستگي دارند واگردر طول زندگي لغزش و گناهي داشته‌اند، به مرحله پرده‌دري و طغيان نرسيده است.[2] شفاعت‌هاي رايج در بين مردم از جمله پارتي‌ بازي با شفاعت در منطق اسلام تفاوت‌هاي زيادي دارد از جمله: 1. دروساطت هايي دنيوي فرد گنه کاربه شفيعي متوسل مي‌شود، و او را بر مي‌انگيزد كه با رئيسي فلان اداره تماس بگيرد و روي نفوذي كه در دستگاه او دارد، وي را وادار كند كه از تقصير او بگذرد و از اجراء قانون در حق او صرف‌ نظر كند ولي در شفاعت اسلامي كار در دست خدا است، و اوست كه شفيع را بر مي‌انگيزد. و بر اثر كمال و موقعيتي كه دارد به او حق شفاعت مي‌بخشد، و رحمت و مغفرت خود را از مجراي او شامل حال بندگان مي‌سازد، ولي اگر حقيقت شفاعت اين باشد كه گنه كار در روز رستاخيز بسان اين جهان، از پيش خود وسيله‌اي برانگيزد، و او نيز بدون در نظر گرفتن هيچ شرطي، تحت تأثير درخواست او قرارگيرد.و در پرتو نفوذي كه در پيشگاه خداوند دارد عفو و مغفرت خدا را نسبت به چنين مجرمي جلب نمايد، اين نوع شفاعت همان بيدادگري و پارتي ‌بازي خواهد بود كه بايد دستگاه ربوبي را از اين آلودگي‌ها پاك و پيراسته دانست.[3] 2. در شفاعت اسلامي، شفيع تحت تأثير مقام ربوبي قرار مي‌گيرد، ولي در وساطت هايي باطل، صاحب قدرت تحت تأثير سخنان شفيع قرار گرفته، و خود شفيع تحت تأثير مجرم قرار مي‌ گيرد. به عبارت ديگر؛ در شفاعت‌هاي عرفي دنيوي، شخص شفاعت كننده مولا و حاكم را برخلاف اراده خود وادار مي‌كند، ولي در مورد شفاعت مأذون تغييري در علم و اراده خدا حاصل نمي‌شود تغيير تنها در مراد و معلوم است يعني خدا مي‌داند، مثلاً فلان انسان حالات مختلفي بر او عارض مي‌شود، در فلان روز بر اثر وجود شرايط و اسباب خاصي حالي را دارد كه در آن حال خداوند اراده‌اي درباره او مي‌كند سپس روز ديگر به واسطه شرايط و اسباب ديگر حال تازه‌اي پيدا مي‌كند، خداوند هم چيزي درباره او اراده مي‌نمايد.[4] 3. شفاعت‌هاي دنيوي فقط تبعيض در قانون است و نفوذ شفيع، اراده قانون گذار و يا مجريان قانون را مغلوب ساخته، و سرانجام قانون تنها قدرت خود را بر افراد ضعيف و ناتوان نشان مي‌دهد، در حالي كه در شفاعت اخروي هيچ كس قدرت خود را بر خدا تحميل نمي‌كند، و جلو قانون را نمي‌گيرد بلكه شفاعت رحمت گسترده و مغفرت نامحدود خداي مهربان است كه مي‌خواهد به وسيله آن افرادي را كه شايسته تطهير هستند و قابليت براي پاك شدن دارند، پاك سازد. گروهي كه از شفاعت محروم مي‌گردند از اين نظر نيست كه در قانون خدا تبعيض وجود دارد بلكه قابليت مغفرت و رحمت گسترده الهي را ندارند.[5] 📢ادامه دارد.... 🌐منبع:مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
📢ادامه قبل: 4.شفاعت شونده ها بايد داراي شرايطي باشند از جمله: الف- خداازآن ها راضي باشد و آن ها از ترس خدا بيمناك باشند «و لا يشفعون الا لمن ارتضي و هم خشيته مشفقون»[6] ب ـ نزد خدا عهد و پيماني داشته باشند مثلاً ايمان به خدا، اقرار به يگانگي او، تصديق نبوت و ولايت و عمل صالح داشته باشند «لا يملكون الشفاعة الا من اتّخذ عندالرحمان عهداً»[7] ج – گرچه گنه كار باشند امّا ظالم نباشند «ما للظالمين من حميم و لا شفيع يطاع»[8] د-نماز را سبك نشمارند كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده‌اند: « لا ينال شفاعتنا من استخف ّ»[9]شفاعت مابه کسي که نمازراسبک بشماردنمي رسد. درنتيجه شفاعت نه تشويق به گناه است و نه چراغ سبز براي معاصي، نه عامل عقب افتادگي و نه چيزي شبيه پارتي ‌بازي بلكه مسأله مهم تربيتي است كه آثار مثبت و سازنده‌اي دارد از جمله: الف-ايجادروحيه اميد: بسيار مي‌شود كه غلبه هواي نفس سبب ارتكاب گناهان مهمي مي‌شود و به دنبال آن روح يأس بر كساني كه مرتكب آن شده‌اند غلبه مي‌كند و اين نااميدي آن ها را به آلودگي بيشتر و غوطه‌ور شدن در گناهان سوق مي‌دهد ولي اميد به شفاعت اولياي الهي به عنوان يك عامل بازدارنده به آن هانويد مي‌دهد كه اگر خود را اصلاح كنند ممكن است گذشته آن هااز طريق شفاعت نيكان و پاكان جبران گردد. ب ـ ايجادرابطه معنوي بااولياي الهي: مسلّماً كسي كه اميد به شفاعت دارد سعي مي كند به نوعي اين رابطه را برقرار سازد و كاري كه موجب رضاي آن هااست انجام دهدو پيوندهاي محبت و دوستي را نگسلد. ج ـ تلاش براي تحصيل شرايط شفاعت:مسلّماً اميدواران شفاعت بايد در اعمال گذشته خويش تجديد نظر كنند و نسبت به آينده تصميمات بهتري بگيرند، زيرا شفاعت بدون زمينه مناسب انجام نمي‌گيرد. حاصل آن كه شفاعت نوعي تفضّلي است كه از يك سو به خاطر زمينه‌هاي مناسب «شفاعت شونده» و از سوي ديگر به خاطر آبرو و احترام و اعمال صالح «شفاعت كننده» تحقق مي يابد. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. تفسير الميزان،محمد حسين طباطبايي(ترجمه موسوي)،ج1ص238 ناصر مكارم شيرازي، ج 1، دارالکتب الاسلامية،تهران، چ 5، 1370، ذيل آية 48 بقره. 2. پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي و همكاران، ج 6، چ 1، قم: مدرسة اميرالمؤمنين، 1370، ص 505 ـ 544. 3. منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج 8، چ 1، قم: دارالقرآن الكريم، 1369. 4. آئين وهابيت، جعفر سبحاني، چ 6، قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1373، ص 258 ـ 261. 📚پي نوشت ها: [1] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، پيام قرآن، قم، مدرسة اميرالمؤمنين، چاپ اول، 1370، ج 6، ص520. [2] .رك: سبحاني، جعفر، منشور جاويد، قم، دارالقرآن الكريم، چاپ اول، 1369، ج 8، ص 9 -. [3] . ر. ك: منشور جاويد، همان، ص 116 ـ 115. [4] . ر. ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 1،ص 238،جامعه مدرسين،1374 [5] . ر. ك: منشور جاويد، همان، ص 117. [6] . انبياء/ 28. [7] . مريم/ 87. [8] . مؤمن/ 18. [9] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات اسلاميه، چاپ سوم، 1368، ج 47، ص 8، باب 1، روايت 23. 🌐منبع:مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
جرعه ایی از معرفت🌹 📢شما دیگر دغدغه بی جواب ماندن از سوالات یهوی جامعه در مورد دینتان را نداشته باشید. ✅پس بیاییم با هم پاسخ به شبهات جامعه را درقالب مجموعه رمانهای کوتاه دینی بیاموزیم. ✅محور موضوعات رمانها عبارتند از: #باورها #احکام #اخلاق #حقوق 📢و با بیان ادله برهانی آن رمان. 💐باتشکر،منتظرشما هستیم. 👇👇👇👇👇👇👇👇📢 📢شعارما:هر روز یا هر دو روز یک داستانک همراه بااستدلال آن رمان✅ #داستانها 🌐کانال ما دین کده http://eitaa.com/joinchat/2298347533C9f761682ff
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:خوش خلقی حتی با باخت دربازی. شماره:38 از دانشگاه که به خونه برگشتم دیدم پدرم داره با پسر همسایه که کبوتر بازی میکنه، داره صحبت می کنه. بهش داشت می گفت: که سنگ نندازی که شیشه خونه بشکنه. او با بی ادبی جوابش داد. من هم ناراحت شدم. پدرم حالت من را که دید گفت:ناراحت نشو،جواب آتش را فقط باید با آب داد. بعد از ظهر از خونه خارج شدم، پسر همسایه رو دیدم که به طرفم میاد. پیش خودم کلنجار رفتم، با چه برخوردی از کنارش بگذرم. موقعی که بهم رسید، یاد حرف بابام افتادم، سلامش کردم، او جواب سلام داد و ازکنارم گذشت. چند روز بعد بابام دیدم که بهم گفت:پسر همسایه رو دیدم تا با ادب سلامم می‌کنه. من هم بهش گفتم:اثر آب بر آتشه. گفت:مگه چه کردی؟ گفتم:چند بار او را که دیدم، جای رو تلخی، بهش سلام کردم. پدرم گفت:اثر اخلاق نیکو همینه. مثل داستان برخورد امام حسن علیه السلام با مرد شامی، که بعد از اینکه مرد شامي به امام حسن علیه السلام سخنان زشت و ناپسندش داد، امام حسن عليه السلام نزد او رفت و لبخند زنان سلام كرد و با مهربانی به او احترام گذاشت، که باعث پشیمانی و تغییر عقیده داد. گفتم:آره، الگوی حسنه ما ائمه ما هستن، چون ادامه دهنده رفتار اسوه حسنه یعنی پیامبر خدا، که نمونه وسرمشق نیکویها و رفتار پسندیده‌ هست،می باشن. 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا (21) (احزاب) مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آن ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.[1] اسوه بودن رسول الله برای مسلمانان از چه جهتی است؟ منظور از اسوه بودن پیامبر آن است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ابعاد سه گانه اعتقادات، اخلاقیات و اعمال، الگوی کامل انسان هایند. اندیشه توحیدی آن حضرت، ایمان، توکل، اخلاص، شجاعت، پاکی، صداقت، کار و کوشش، نظم و نظافت، زهد و تقوا، محبّت و مهربانی، عفو و بخشش، همت عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری و درایت، توجّه به خدا، تسلّط بر حوادث، مقاومت در برابر سختی ها و...از جمله اموری هستند که همه مسلمانان باید در این امور، از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم الگو و سرمشق بگیرند. کسی که سه حوزه اعتقاد و اخلاق و عمل خود را با پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سامان می دهد، آن حضرت را الگوی خویش ساخته و به آیه 21 سوره احزاب عمل کرده است.[2] پی نوشت ها [1] احزاب/ 21. [2] ر. ك: تفسير نمونه، آيةاللَّه مكارم شيرازى، ج 17، ص 240- 245. 🌐منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
بيان ۱۰۰ خصلت از خصوصيات رفتاري پيامبر اکرم(ص) است که بازگوکننده بخشي از سلوک فردي و اجتماعي و سبک زندگي آن حضرت مي‌باشد. بي‌شک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه «و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود. ۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت ۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد. ۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. ۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد. ۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. ۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد. ۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد. ۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود. ۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. ۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست. ۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست. ۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. ۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد. ۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد. ۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد. ۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. ۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟» ۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت. ۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. ۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد. ۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد. ۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد. ۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد. ۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند. ۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. ۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت. ۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد. ۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد. ۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. ۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. ۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد. ۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. ۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد. ۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.» ۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m