┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت ششم
🖋 بسیاری از اشخاصی که میشناسم، عمری بدون مأموریت ویژهای زندگی میکنند و کارهای متنوعی انجام میدهند ولی در نهایت وقتی به زندگی آنها نگاه میکنی، میبینی که گویا هیچ کار خاصی نکردهاند! بیشتر شبیه بستهای از کارهای جذاب هستند که با آن کارهای ریز ریزِ!جذاب به دنبال خودنمایی و اثبات خود به دیگران بودهاند و نه برداشتن باری از بارهای اولویتدارِ امام زمان. حتی برخی از آنها به اسم علامه شهرت پیدا میکنند، زیرا در علوم مختلفی آگاهی دارند ولی غافل از اینکه مگر وظیفه و تکلیف ما، علامه به علوم مختلف شدن است؟!
اگر جایی اولویتی باشد، هر لحظه که من در فلان علمِ «غیر همسو با تکلیف» خرج میکنم، از تکلیفم فاصله گرفتهام.
آری! به نقطهای چشم دوختهام تا مقدمه حرکتم باشد و ناگهان از این مسأله به مسأله #چشم_انداز منتقل شدم.
چشمانداز زندگی من چیست؟
من باید چه باری از بارها را بردارم؟
چشمانداز بر اساس هوسِ من نیست. من نمیخواهم مسیر زندگیام را بر پایهی هوس بنا کنم. میخواهم معیارم آگاهی باشد.
هدف زندگی انتخابکردنی نیست. پیداکردنی است. باید ببینم که خدا از من چه خواسته است و تکلیفم چیست. اخیرا یاد گرفتهام که اسیر اتفاقهای زندگیام نباشم و از ظاهر آنها عبور کنم. وقتی به نقطهای چشم میدوزم، قبل و بعد آن را هم ببینم. به ظاهر و باطنش فکر کنم. این افکار روزی شخص منتظر امام است.
انتظار اگر انتظار باشد، سازندگی دارد و یکی از سازندگیها هدایتِ فکریِ خدا در درون من است.
در همین فکرها هستم که ناگهان صدای فریادی بلند شد. آمدند. شخصی که جلوتر رفته بود در حال حرکت به سوی ماست. فریاد میزند: «علی بن موسی آمد» «علی بن موسی آمد»...
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت هفتم
با سیل جمعیت مردم به سوی کاروان امام به حرکت افتادم. در حال خودم نیستم. بعد از چند لحظه چارپایی را دیدم که امام زمانم داخل هودجی بر روی آن بودند.
بزرگترین محدثین اهل سنت مثل اسحاق بن راویه و محمد بن رافع و محمد بن اسلم، لجام چارپای امام گرفتند و آن را متوقف کردند و از امام در خواست کردند که ای پسر رسول خدا! لطفی کنید و حدیثی از پدران بزرگوار خود برای ما بگویید.
امام رضا علیه السلام فرمودند: «پدرم موسی بن جعفر الکاظم فرمود که پدرم جعفر بن محمد الصادق فرمود که پدرم محمد بن علی الباقر فرمود که پدرم علی بن الحسین زینت عبادت کنندگان فرمود که پدرم الحسین بن علی شهید کربلا فرمود که پدرم امیر المؤمنین شهید کوفه فرمود که برادرم و پسر عمویم محمد رسول الله فرمود که جبرئیل فرمود که از ربّ العزة سبحانه و تعالی شنیدم که فرمود: «کلمه لا اله الا الله قلعه(و پناهگاه) من است. پس هر کس در قلعهی من داخل شود، از عذاب من در امان است.» سپس هنگامی که راحلهی حضرت به راه افتاد، حضرت ادامه داد: «این مسأله شروطی دارد و من از شروط آن هستم»
من بهتزده بودم. امام امتداد توحید را به ولایت رساندند. گویا تنها کسی موحد است و داخل قلعهی لا اله الا الله و پناهگاه توحید شده است که ولایت را قبول داشته باشد و آن را مسألهای الهی بداند. چقدر زیبا امام بیان کردند که اگر کسی در شؤون اجتماعی، خدا را از صحنه حذف کند و مسأله را به شورا و نظرات مردم بسپارد، از توحید خارج شده است. چه زیبا فرمودند که توحید خالص متعلق به وقتی است که نمایندهی خدا را در امور اجتماعی و حکومت نیز بپذیریم.
چه لحظاتی... چه شوری... چه بشارتی... چه مسئولیتی... چه انگیزهای... گویا اولین بار است که احساس زندگی میکنم. گویا تا به حال مردهای بیش نبودهام. از برکات امروز، تصمیم به برنامهریزی جدی برای چشمانداز زندگیام است. چشم به راه امام زمان بودن، انسان را به #تکلیف و #چشم_انداز و #مأموریت_ویژهی_زندگی میکشاند.
جنس انتظار کشیدن امام این گونه است که جهت حرکت را روشن میکند. منتظر رسیدن به یک شهر، کسی است که به سمت آن شهر در حال حرکت است ولی هنوز به آن نرسیده است ولی مشتاق رسیدن به آن است. منتظر امام نیز کسی است که در سویی که امام به آن سوی حرکت میکند، در حال حرکت است، البته به دلیل موانع، قادر به تحقق کلی مقصودش نیست ولی از تلاش نمیایستد تا ان شاء الله وقتی امامش ظاهر شد، در جهت حرکت امامش باشد و توفیق یاری او را پیدا کند.
اگر خدا روزیام کند، بتوانم کتابی در مورد امام منجی بنویسم.(*) امام دوازدهم که وعدهی آمدن او داده شده است. امامی که از شوق او، امیرالمؤمنین(ع) آه میکشد و شوق دیدارش را اظهار میکند.
*: فضل بن شاذان با اینکه قبل از امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه زندگی میکرده است، در زمان حیات خویش، سه کتاب القائم و اثبات الرجعة و کتاب الرجعة را که مرتبط با حضرت مهدی است، نوشته است. رک: احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشي، احمد بن علی نجاشی (قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۳۶۵)، ۳۰۶.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت هشتم
🖋 در نماز جمعه – مژدهی دردناک
چون بیشتر مردمان اینجا غیر شیعه هستند، ما در شرایط تقیه روزگار میگذرانیم. پیروان اهل بیت به نوعی گروههای ضد حکومت پنداشته میشوند پس نباید هر کسی بفهمد که ما چه مذهبی داریم. لذا سعی میکنیم در مراسم عمومی مذهبی شرکت کنیم.
امروز باید به نماز جمعه بروم. نمیدانی چقدر آرزو دارم که پشت سر امام رضا نماز بخوانم. خدا را چه دیدی. تقریبا سه ماه از اولین دیدار امام زمانم میگذرد. الآن دهم ماه مبارک رمضان است. با زبان روزه در صفهای نماز جماعت نشستهام.
امام جمعه شروع به خواندن خطبه کرد. امروز پیام حکومتی مهمی در نماز جمعههای سراسر مملکت اسلامی خوانده میشود. جارچیان از قبل، خبر دادهاند و مردم بیشتری بابت شنیدن پیام حکومتی مهم در نماز جمعه حاضر شدهاند. پیامهای حکومتی مهم در نماز جمعه اعلام میشود. وقتی حاکم کار مهمی داشته باشد، در پیامی آن را به مردم اعلام میکند.
ظاهرا مأمون برای خود ولی عهدی انتخاب کرده است که بناست امروز نامهی مأمون به او و پاسخ او به مأمون در نماز جمعه خوانده شود. امام جمعه شروع به خواندن پیام کرد. معمولا توجه چندانی به خطبه ندارم و بیشتر غرق در افکار خودم هستم. اما خطیب کلامی گفت که گوشهایم تیز شد!
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* هَذَا كِتَابٌ كَتَبَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ هَارُونَ الرَّشِيدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ لِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَلِيِّ عَهْدِهِ ... فَكَانَتْ خِيَرَتُهُ بَعْدَ اسْتِخَارَتِهِ لِلَّهِ وَ إِجْهَادِهِ نَفْسَهُ فِي قَضَاءِ حَقِّهِ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فِي الْبَيْتَيْنِ جَمِيعاً عَلِيَّ بْنَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لَمَّا رَأَى مِنْ فَضْلِهِ الْبَارِعِ وَ عِلْمِهِ النَّاصِعِ وَ وَرَعِهِ الظَّاهِرِ وَ زُهْدِهِ الْخَالِصِ وَ تَخَلِّيهِ مِنَ الدُّنْيَا ... »
بسم الله الرحمن الرحیم این نوشتاری است که عبد الله پسر هارون الرشید که امیر مؤمنان است، به علی بن موسی بن جعفر ولی عهد خود نوشته است... پس او یعنی علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب برگزیده مأمون است ...
نفسم حبس شده است. معلوم شد که مأمون با امام رضا چه کار داشت. گویا مأمون امام را ولی عهد خود کرده است. معلوم نیست چه نقشهای کشیده و چه تهدیدهایی کرده است.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
بازگشت به سرزمین خورشید-داستانواره ای از زندگی فضل بن شاذان از یاران امام رضا تا امام عسکری.pdf
828.8K
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
💠 بازگشت به سرزمین خورشید
🔹️ داستانوارهای در مورد فضل بن شاذان از یاران امام رضا تا امام عسکری علیهم السلام
🖋 فضل بن شاذان از یاران امام رضا علیه السلام تا امام حسن عسکری علیه السلام، متوفای ۲۶۰ هجری، یکی از بزرگترین اصحاب جریان عقلگرای اصحاب ائمه علیهم السلام است که ابتدا در نیشابور زندگی میکرد و سپس برای تحصیل به بغداد و کوفه رفت و بعد از گذراندن مراحل تحصیل، به نیشابور بازگشت.
تا ۱۸۰ تألیف به ایشان نسبت داده شده است که امروزه برخی از این تألیفات به صورت مستقل موجود است و کتاب شریف کافی، پر از نقل قولهای گوناگون از فضل و آثار اوست.
خود این مطلب به تنهایی انگیزهی خوبی برای نوشتن داستان زندگی فضل بن شاذان است.
مدتها بود در صدد بودم که جریانات بین اصحاب ائمه(ع) و فضای فرهنگی - عبادی خاص حاکم در میان ایشان را به تصویر بکشم. فضل بن شاذان به عنوان شخصی که در میانه این جریان قرار دارد و شاگردی بزرگترین اصحاب ائمه(ع) را کرده است، گزینه بسیار خوبی برای به تصویر کشیدن این مسأله بود.
🔸️ شما میتوانید کل داستان را به صورت یکجا در پیدیاف بالا، یه به صورت روزانه در همین کانال مطالعه نمایید.
🖇 دریافت پیدیاف از سایت:
https://bayanbox.ir/info/5208746593015924734/
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت نهم
🖋 ذهنم پر از دهها سؤال و ابهام و نگرانی است. میدانم که عدهای جاهل که به بسیاری از مسائل توجه نمیکنند برای امام حرف و حدیثهایی در میآورند و خصوصا واقفیها به امام تهمت ورود به دنیا و دنیاطلبی را خواهند زد. چقدر از واقفیها بدم میآید. خصوصا از علی بن ابی حمزهی بطائنی که از وکلای امام کاظم(ع) بود و اموال زیادی از وجوهات شرعی که باید به امام میرساند در اختیارش بود و وقتی امام کاظم شهید شدند، برای اینکه وجوهات شرعی را به دست امام رضا نسپارد، امامت امام رضا را انکار کرد.
این کار او ضربهی بزرگی به جامعه شیعه زد و خیلی از افراد را به تزلزل انداخت؛ چون عدهای با خود میگفتند که چطور ممکن است یک وکیل بزرگ از وکلای امام کاظم با این همه اختیارات، خبر جانشینی امام رضا شنیده باشد ولی آن را انکار کند. دقیقا همان کاری که خلفا بعد از پیغمبر(ص) کردند و سبب انحرافی بزرگ شدند، برخی از خواص اصحاب امام کاظم کردند.
همیشه در طول تاریخ، انحرافِ خواص، خسارتهای بزرگی به بار آورده است. من در این افکار بودم که خواندن پاسخ امام رضا به مأمون شروع شد. دوباره گوشهایم تیز شد:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَعَّالِ لِمَا يَشَاءُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ لَا رَادَّ لِقَضَائِهِ يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ وَ صَلَاتُهُ عَلَى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ أَقُولُ وَ أَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا بْنِ جَعْفَرٍ ... َ وَ إِنَّهُ جَعَلَ إِلَيَّ عَهْدَهُ وَ الْإِمْرَةَ الْكُبْرَى إِنْ بَقِيتُ بَعْدَه ... وَ الْجَامِعَةُ وَ الْجَفْرُ يَدُلَّانِ عَلَى ضِدِّ ذَلِكَ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقْضِي بِالْحَقِ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ...»
بسم الله الرحمن الرحیم ... و من علی بن موسی الرضا بن جعفر ... و او(مأمون) عهدش را و امیر بودن را برای من قرار داد در صورتی که بعد از او باقی مانده باشم ... و جامعه و جفر بر خلاف آن دلالت میکنند...
پاسخ امام بیشتر ذهنم را به خود مشغول کرد. چرا امام بعد از اعلام اینکه ولیعهد شدهاند فرمودند: «اگر بعد از او(مأمون) باقی بمانم...» و سپس در انتهای پاسخشان فرمودند: «جامعه و جفر بر ضد آن دلالت دارد».
خیلی این جملات برایم عجیب است. جفر چیست؟ جامعه چیست؟ اینها بر چه دلالت دارند؟! آیا در اینها خبر داده شده که امام زودتر از مأمون از دنیا میروند؟! چرا امام به این نکتهها در پیامی عمومی که بناست در سراسر جهان اسلام خوانده شود، اشاره کردهاند.
پدرم که اضطراب را در چهرهی من خواند، اشاره کرد که بعدا برایم توضیحاتی دارد. خوشحال شدم. فهمیدم که پدرم برای سؤالاتم پاسخی دارند.
خیلی نفهمیدم زمان چطور گذشت تا اینکه نماز عصر تمام شد و من و پدرم در راه برگشت به خانه، همصحبت شدیم.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت دهم
🖋 پدرم قبل از اینکه من سؤالی بپرسم، شروع کردند:
میدانم سؤالات زیادی داری. میدانم نگرانی. ولی قبل از این بدان که خدای بزرگ و حکیم، خودش از ولی خود حمایت خواهد کرد و بدان که هر چه برای ولی او پیش آید، بزرگترین مصلحتی است که برای او محقق خواهد شد، هر چند مثل سید و سالار شهیدان، ظلمی عظیم از طاغوت زمانه باشد. خوب گوش بده پسرم. دختر امیرالمؤمنین حضرت زینب، حتی زمانی که مصیبتی عظیم بر او وارد شده بود، به سؤال ابن زیاد که گفت: دیدی خدا با شما چه کرد؟ چه پاسخ داد؟ پاسخش این بود که: من جز زیبایی ندیدم.
او تربیت شدهی امام اهل توحید است. خوب میفهمد که کار خدا، هر چه باشد، از آن جهت که کار خداست، جز زیبایی و استحکام و عظمت نیست. بله. کار یزید، ظلم عظیم است و باید از آن بیزار بود و در مقابل آن ایستاد و با تمام توان مانعش شد و بعد از وقوع آن، با تمام توان محکومش کرد ولی کار خدا و صحنهای که رقم زد تا ظالم بتواند با اختیار خود در حالی که همهی حجتها بر او تمام شده است، چنین ظلمی کند، جز حکمت و اتقان و رحمت و عظمت نیست.
تو خوب میدانی که خدا به واسطهی شهادت سید الشهداء چطور کاری کرده است که امروز بعد از گذشت حدود ۱۴۰ سال از آن واقعهی دردناک، معارف حق را بشناسیم و اگر این حرکت امام نبود چه بسا هیچگاه این حقایق به گوش ما نمیرسید. من تصورم این است که حتی اگر ۱۰۰۰ سال دیگر هم بگذرد، حرارتی که این واقعهی دردناک ایجاد کرد، سبب حفظ حق و سبب استحکام حقمداران میشود. به همین خاطر، نگران نباش. اول خدا را تسبیح کن. او را پاک و منزه بدان از اینکه چیزی از وقایع این هستی، خارج از قدرت او باشد. او را تسبیح کن و پاک و منزه بدان از اینکه در چیزی که در دستِ قدرت و بر اساس حکمت اوست، کوتاهی کند و واقعه را به صورتی رقم بزند که خلاف حکمت و رحمت و عظمت و استحکام اوست.
پدرم از جایی شروع کرده بود که گمان نمیکردم. سخنان ایشان که بر گرفته از معارف اهل بیت، بسیار دلنشین بود. آرامم کرد. با خودم گفتم، خدایا من در زندگی خود چنین نیستم. خیلی از اوقات از خیلی از امور دلخور میشوم در حالی که طبق صحبتهای پدرم، اگر واقعا از اهل تسبیح باشم و خدا را پاک و منزه بدانم، نباید از واقعه دلخور شوم. باید از ظلم ظالم بسوزم و در مقابل آن بایستم ولی از هر آنچه که خدا در این صحنه رقم زده است در نهایتِ رضایت باشم. چقدر سخت است که انسان آنچه میفهمد درونی کند و با آن زندگی کند.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🖋 موضوع #معیشت و #کسب_و_کار طلاب از موضوعاتی است که حتی برای غیر طلاب نیز جذاب است.
در این نوشتار سعی کردهایم به مهمترین پرسشهای مربوط به این حوزه، با محوریت روایات پاسخ دهیم.
👈 کسب اطلاعات و توضیحات بیشتر رک: اینجا
👈 قیمت کتاب ۳۵ هزار تومان است و در صورت تمایل به تهیهی آن، میتوانید به شماره زیر تماس بگیرید یا به آدرس زیر در ایتا پیام بدهید:
۰۹۹۳۱۱۵۴۶۶۱
@Dastranj_kar
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت یازدهم
🖋 پدرم ادامه داد: اما مگر یوسف پیامبر نبود که دعوت فرعون زمانش را قبول کرد و عهدهدار امور خزانه شد؟! قرآن به این مطلب شهادت داده است. اگر واقفیها بگویند که داخلشدن در حکومت نشانهی امامت نیست، با این آیهی قرآن محکوم میشوند.
حجت خدا، در کنار قرآن است و حجت خود را از قرآن اقامه خواهد کرد. از ماجرای حضرت یوسف میفهمیم که حتی اگر پیامبر خدا مصلحتی ببیند و تصمیم بگیرد که داخل حکومت شود حتی به پیشنهاد خودش، عیبی ندارد و یوسف داخل در حکومت مشرک شد و مأمون به حسب ظاهر مسلمان است. یقینا عیبی بر امام رضا که به زور مأمون چنین چیزی را قبول کرده است، نیست.
تو فکر میکنی مأمون که به برادر خود رحم نکرد و او را در حالی که در رأس قدرت بود، کشت، در مقابل پاسخ رد امام رضا چه خواهد کرد؟!
به پدرم گفتم: آیا شما از جفر و جامعه چیزی شنیدهاید؟ منظور امام از این جمله که جفر و جامعه بر خلاف آن دلالت دارند، چه بود؟
پدرم آهی کشید. اشک در چشمانش جمع شد و گفت: پسرم! جفر و جامعه نوشتارهایی است که رسول خدا به امیر المؤمنین علیهما السلام املاء کرده است و در آن بسیاری از اسرار و احکام نوشته شده است و از نشانههای امامت است. هر کسی پاسخ امام را در سراسر مملکت اسلام بشنود، متوجه میشود که اولا امام از غیب خبر دادهاند و فرمودهاند که زودتر از مأمون از دنیا میروند و علاوه بر این امام رضا منابعی از علوم سرّی دارد که در آنها این مسأله نوشته شده است.
امام به خوبی در پاسخ خود نشان دادند که امام واقعی ایشان هستند و نشانههای امامت در دستان ایشان است و مأمون خلیفهی رسول خدا نیست و این پیام را در سراسر ممالک اسلامی پخش کردند، هر چند که فقط افرادی که اهل دقت و تأمل باشند متوجه این نکته میشوند.
کاملا شُکّه شدم. نمیدانستم از این کارِ دقیقِ امام خوشحال باشم یا از خبر غیبی شهادت نه چندان دورِ ایشان ناراحت باشم.
به پدرم گفتم: چقدر تحمل این امتحانات الهی سخت است. چقدر در رأس دیدن طاغوت و دیدن مظلومیت امام سخت است.
پدرم پاسخ داد: نه پسرم. باید نگاهت را اصلاح کنی. معیار در رأس بودن، خدم و حشم و پول نیست. اگر این طور بود معمولا در طول تاریخ پیامبران در کف و طاغوتها در رأس بودند حتی حضرت موسی بیشتر ایام عمرش چنین بود.
بسیاری از پیامبران به شهادت قرآن، توسط طاغوتیان کشته شدند.
اگر معیار بزرگی و در رأس بودن چند تکه طلا بود که به بدن انسان بچسبانند با عدهای اراذل و اوباشِ «دنیازده» در اطراف انسان، پیامبران ذلیلترین انسانها و طاغوتیان عزیزترین انسانها بودند در حالی که هرگز چنین نیست.
بزرگی به درون انسان است. انسانی که از درون بزرگ شده است، بزرگ است. انسانی که در اوج حادثهها آرامش خود را حفظ کند، بزرگ است، نه مأمونی که به اندک مسألهای حداقل در درون به انفجار میرسد هر چند که مجبور باشد گاهی ظاهر را حفظ کند. کسی که آن قدر حقیر است که همین زر و زیور و همین اراذل و اوباش اطرافش، چشمانش را کور کند، یعنی هنوز از اینها بزرگتر نشده است و حقیرتر از آنهاست.
من که محو سخنان پدرم شده بودم، به پدرم عرض کردم: «پدر بزرگوارم! این حقایق را از کجا آموختهاید؟ این سخنان آن قدر محکم است که خودشان دلالت بر عظمتشان و صحتشان دارد.»
پدرم پاسخ داد: من اینها را از یونس بن عبد الرحمن آموختم و او از ائمهی بزرگوار آموخته است.
من باید محکم شوم. من باید خود را برای یاری امام زمانم محکم کنم. از اساتیدم شنیده بودم که امام صادق علیه السلام میفرمود: «مؤمن از تکههای آهن محکمتر است، زیرا که آتش وقتی داخل آتش شود، تغییر میکند اما اگر مؤمن کشته شود و سپس تکه تکه شود و دوباره کشته شود، قلبش و ایمانش نسبت به حق تغییر نمیکند.»
هنوز فاصله زیادی تا یاوری محکم برای امام زمانم دارم.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📜 ویژهنامهی داستانی #بازگشت_به_سرزمین_خورشید
🔹️ در مورد #فضل_بن_شاذان
💢 قسمت دوازدهم
🖋 نماز عید فطر
احساس خوبی از همسایگی با امام زمانم دارم. بالاخره از نیشابور تا دارالخلافة در مرو که محل سکونت امام رضا است، فقط چند روز فاصله است. با کاروان شتری، تقریبا شانزده روز فاصله داشتیم و اگر کسی با اسب تازهنفس میرفت، پنجروزه به مقصد میرسید.
از روزی که شنیدم امام ولایت عهد را قبول کردهاند، سریعا خود را به مرو رساندم تا بتوانم در این ایام، از امام رضا استفاده کنم. بعد از نماز، حلقهای دور امام ایجاد میشود و از احادیث ایشان مینویسند.
وقتی جلسات خلوت میشود، چند کلامی سؤالاتی در مورد احکام مختلف و فلسفهی آنها میپرسم. در مورد احکام مختلف و علت آنها از ایشان سؤالاتی پرسیدهام و به زبان خودم در چند ورقی جمع کردهام تا شاید دیگرانی که قدرت دسترسی به امام را ندارند، بتوانند از آن استفاده کنند. اهل بیت خیلی به نوشتن معارف توصیه کردهاند و من از همین نوجوانی این کار را شروع کردهام. پدرم میگوید: کسانی که در ابتدای تحصیل شروع به دست به قلم شدن نکنند، معمولا قلمی خشک دارند و بعدا هم قدرت بر نوشتن ضعیفی دارند. اسم این نوشتار را که از سؤالاتم از فلسفه احکام حاصل شده است، العلل(علتها) نامیدهام.
ظاهرگرایی و کمتوجهی به حقیقت اعمال دینی همیشه آزارم میدهد. مردم معمولا به حقیقت دین کاری ندارند. ساعتها خود را مشغول پوسته و ظاهر دین میکنند ولی از حقیقت آن بیخبر یا کمخبر هستند. من هم اگر آشناییام با معارف اهل بیت نبود، مثل بقیه بودم. در همین نیشابور شیعیانی هستند که اگرچه اسمشان شیعه است ولی بویی از معارف اهل بیت نبردهاند. فقط اسمشان شیعه است و احکام را طبق مذهب اهل بیت انجام میدهند ولی معارف ایشان را نمیشناسند. از روح دین بیخبرند. این افراد ضربهی بزرگی به شیعه هستند، چون وقتی اهل سنت اینها را میبینند فکر میکنند که شیعه هم چیزی شبیه همان چیزی است که آنها دارند و صرفا در برخی از احکام تفاوتهایی با مذهب آنها دارد! و این سبب میشود که خیالشان از مذهب خودشان راحت باشد و نفهمند که چه جواهرات گرانقیمتی را از دست دادهاند.
عجیب است که با وجود علم سرشار امام رضا، مشتریهای علمی امام، خیلی نیستند. تعجب میکنم که چرا چنین شده است. روزی به پدرم همین مطلب را گفتم. ایشان پاسخ داد: «امام عالم آل محمد است ولی مشتریهایش به دنبال چیزهایی جز علم هستند! هر کسی به سراغ نیاز خود میآید. وقتی شخصی طالب حقیقت نیست، چطور از امام علم طلب کند. وقتی معیار انتخابهای فرد علایق اوست و نه دانستههایش، چه نیازی به امام دارد؟! ائمهی سابق نیز از این جهت مظلوم بودند. مردم معمولا امام را بهانهی رسیدن به خواستههای خود میکنند در حالی که خواستههای انسان و نیازهایش، باید بهانهای برای مراجعه به امام باشد و کسی که بفهمد امام یعنی چه، خود امام را برای خودش میخواهد.»
از جملهی پدرم، به فکر فرو رفتم. تا به حال این طور به مسأله نگاه نکرده بودم.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
قرآن و حدیث در زندگی - احیاء
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🖋 موضوع #معیشت و #کسب_و_کار طلاب از موضوعاتی است که حتی برای غیر طلاب نیز جذاب است. در
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹️ تبلغ کتاب «دسترنج» در خبرگزاری حوزه
اینجا بخوانید:
https://hawzahnews.com/xb894
🖋 کتاب دسترنج برای خبرگزاری حوزه فرستاده شد و خودشان خودجوش تبلیغ آن را در سایت گذاشتند.
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com
هدیه شب قدر_01.mp3
28.08M
┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹️ #هدیهی_ویژهی_شبهای_قدر
🖋 قواعد خواندن دعا در شبهای قدر برای بهرهبرداری بیشتر از ادعیه
(صوت ارائه شده در نهم اردیبهشت ۱۴۰۰)
دریافت:
http://kise.roo.cloud/jibrirecordings/6e1350d0-64b0-4cb0-be71-d7aa8afa743f/9BcxgHMy3GPZJGYb_2021-04-29-22-06-53.mp4
🔰 شما میتوانید با انتشار این مطلب یا معرفی کانال به دیگران، در ثواب انتشار معارف اهل بیت(ع)، سهیم باشید.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com