هدایت شده از مهندس انقلابی
.
🔸فیلمی منتشر شده که ادعا شده گوینده، پدر مهران غفوریان و از انقلابیون نفوذی در دل ساواک یا از توابین ساواک بوده است.
🔸بنده، صحت این ادعا را تایید یا رد نمیکنم اما تماشای این فیلم را حتما توصیه میکنم
💫 با #مهندس_علیخانی
💫 🇮🇷 @alikhani_r 🇮🇷
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 پادکست / "معدن جود"
پادکست "معدن جود" برشی از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نظری منفرد است.
📎 ادامه پادکستها را در این صفحه بشنوید.
@HawzahNews / خبرگزاریحوزه
هدایت شده از احمدحسین شریفی
13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸زکات شهرت و اعتبار
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹زکات شهرت و آبرو و اعتبار آن است که در بزنگاهها پای کار دفاع از حق و انسانیت و شرافت آورده شود و الا افراد مشهوری که فقط در اندیشه شهوت و شکم باشند، از هر حیوانی پستٰتر و رذلترند.
#پیامبر_اکرم(ص) میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ لَيَسْأَلُ الْعَبْدَ فِي جَاهِهِ كَمَا يَسْأَلُهُ فِي مَالِهِ فَيَقُولُ يَا عَبْدِي رَزَقْتُكَ جَاهاً فَهَلْ أَغَثْتَ مَظْلُوماً أَوْ أَعَنْتَ مَلْهُوفاً؛ همانا خداوند از آبروی بنده اش سؤال میکند همانطور که از مالش پرسش خواهد کرد؛ خواهد گفت: «ای بنده من، به تو آبرو و اعتبار دادم، آیا با آن به یاری مظلومی شتافتی یا به فریاد گرفتاری رسیدی؟»
🔻ببینید دیتِر هالِروُردن، معروف به دیدی، هنرپیشه، کمدین و خواننده مشهور آلمانی را که در دو دقیقه چطور وظیفه انسانی خود در قبال مظلومین غزه را هنرمندانه ایفا میکند. آن هم در کشوری که سیاست اعلامی و عملی دولتمردانش حمایت همه جانبه از همه جنایتها و وحشیگریهای صهیونیستها است و از ایجاد هیچ محدودیت و محرومیتی برای هر کسی که با چنان سیاستی مخالفت داشته باشد، ابایی ندارند.
#شهرت
#زکات
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از مهدوی زادگان
مهدی نصیری مایه عبرت!
یادداشت ذیل با عنوان "مسیر نصیری و پیچ تاریخی حیرت" در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در روزنه منتشر شد.
https://eitaa.com/rozaneebefarda/4288
این روزها که مهدی نصیری رسما از اردوگاه ضدانقلاب سر درآورده و دنبال وحدت معاندان و مخالفان خارجنشین نظام است، خواندن آن یادداشت نسبتا قدیمی خالی از لطف نیست!
آن روزها عدهای در همین قم تلاش داشتند انحراف نصیری را نبینند و از آن بالاتر، اگر کسی از آینده نصیری احساس نگرانی میکرد، تخطئه میشد! بیچاره را مدام حلوا حلوا کردند و حرف در دهانش گذاشتند و مدام به حرفهایش ضریب دادند و او هم توهم کرد خیلی مؤثر است!
حالا همان #مروجان_نصیری، رندانه گوش خواباندهاند و اصلا آن روزها را به روی خودشان نمیآورند و در پی تولید نصیریهای جدید هستند!
زمان زیادی نخواهد گذشت که صدای تحرکات مرموزانه امروز هم در خواهد آمد! حتما فردا که نصیریهای آینده انحرافشان علنی شد، بازهم گوش میخوابانند و میروند سراغ یک بدبخت دیگر که با چهرهسازی از او مزخرفات شان را القا کنند!
امت حزبالله اما این روزها برایش #درس_تجربه است؛ فقط کافیست نصیری و #مسیر_نصیری_شدن و نصیریچیها و نصیریهای آینده را بشناسد و بشناساند!
نصیری را یک خصلت بیش از هر چیزی زمین زد؛ موضع بالا و خودعاقلپنداری مطلق و توهم اینکه "من از بچههای بالا هستم" و لذا من از همه بیشتر مصالح نظام را میفهمم، حتی از آقا!
#سوپر_انقلابی دقیقا یعنی همین! یعنی کسی که بدون مبنا و استدلال و تکیهگاه عینی و میدانی قابل اثبات، تنها توهمات خودش را قبول داشته باشد! خود را نماد انقلابیگری بداند و نه آنکه در پی فهم ماهیت و چارچوبهای درست انقلابیگری از اهلش باشد! سوپرانقلابی همان وقت که سوپرانقلابی است، سقوط کرده است نه آنکه هنگام سر در آوردن از اردوگاه دشمن سقوط کند!
وقتی در عصر غیبت همه را به فقهای امین ارجاع دادهاند و هنگامی که از نعمت ولایت فقیه برخورداریم، یعنی هر کسی نمیتواند و نباید با #عقل_خودبنیاد، بلکه با #توهمات_خودبنیاد، طی طریق کند!
شاخصه مهم و بنیادین #انقلابیگری_اصیل، حرکت در چارچوبها و محکمات فکری بزرگان دین و خصوصا در عصر ما امام و رهبری است. پندارهای پوچ اغیار، مصداق آن بیت حکیمانه است که؛ از هر طرف که رفتم/جز وحشتم(بخوانید: جز حیرتم!) نیفزود!
امروز هم با جماعتی از #نصیریهای_آینده مواجهیم که با #کدپرانی و #استکبار_گفتمانی، از موضع بالا و با تظاهر به اینکه از موضع نظام و از موضع پشتپردهها دارند حرف میزنند، امت حزبالله را تخطئه میکنند و در این راه از تندگویی و تندخویی و حذف و لجنمال کردن مخالفان شان ابایی ندارند. گرچه به ظاهر خود را اهل گل و لبخند نمایش میدهند اما #خشونت_پنهان در مواضعشان نمایان است!
اهالی #عملیات_کثیف رسانهای، نصیریهای آیندهاند. روزی خواهد رسید که مقابل رهبر شان هم موضع بگیرند. تاریخ انقلاب اسلامی از این طیف آدمهای پرمدعای کممایه، کم به خود ندیده است!
زردنوشتهای #مرجفون_حوزوی گرچه موجب تکدر خاطر مؤمنین و احیانا ایجاد #تردید_مقطعی در دل طیفی از مردم و مایه خوشحالی دشمن است، اما در بلندمدت جز بیآبرویی برایشان چیزی نخواهد داشت.
شاخصه مهم این جماعت آن است که #محکمات_امام_و_رهبری را تأویل میبرند و به متشابهات تبدیل میکنند و در پی شخصیسازی فهم محکمات رهبری هستند!
#مسئلهحجاب و #عملیات_وعده_صادق دو نمونه بارز و عینی برای شناخت نحله نصیری مسلکان است! عاقل را اشاره کافیست.
اینها هزار بار از آن معدود حزبالهیهایی که از روی عدم شناخت مبانی امام و رهبری گاهی موضع یا اقدام خطایی دارند، خطرناکتر اند. چرا که حزبالهی مخلص که دچار خطای شناختی شده، به محض آنکه حقیقت را متوجه شود اشتباه قبل را جبران میکند. اما این جماعت #خوابزده که جز خودشان کسی را قبول ندارند، فقط خدا باید هدایتشان کند، چندات کاری از دیگری ساخته نیست!
باشد که خداوند همه را عاقبت به خیر کند.
@rozaneebefarda
هدایت شده از پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
📌راه مقابله با عرفان های کاذب
🔻مبلغان دینی و فعالان هنری و مسئولان فرهنگی کشور برای رهایی جوانان از آفات و تبعات این جریانها باید درست از مسیری که این جریانها وارد شدهاند به اصلاح و مبارزه با آن بپردازند.
👈 مفسران قرآن بر تفسیر آیات معنوی و عرفانی قرآن بیفزایند.
👈کارگزاران و سیاستمداران به وظیفه خدمت به مردم بپردازند و از سیاست زدگی و سیاست بازی پرهیز کنند.
👈 استادان اخلاق و عرفان معنویت اسلامی را از حالت ابهام به شفافیت و از کلیگویی به صورت کاربردی و از ادبیات سنگین به زبان ساده تبدیل کنند.
🔺مسئله سبک زندگی دینی اگر از سوی متفکران دینی طراحی و عملیاتی شود، خود به خود همه شبههها و جریانهای دیگر را در خود هضم و دفن خواهد کرد.
#عرفان_کاذب
#عرفان_اسلامی
https://eitaa.com/antihalghe
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻 نقد موقعیّت فرهنگی انقلاب -۱
🖊مهدی جمشیدی
تجربۀ اغتشاش سال 1401، هنوز کهنه و فرسوده نشده و باید از آن درس آموخت. ازاینرو، باید ضعفهای خود را در این تجربه، علاج کرد و مجال نداد که از یک سوراخ، دو بار گزیده شویم. باید تأمّل کرد که در این تجربه، دشمن توانست از کدام مسیرها به ما ضربه بزند؛ چراکه امروز نیز همان راهها را در پیش خواهد گرفت و دامنۀ تجدیدنظرهایش زیاد نیست. باید دستکم این منافذ و خلاءها را برطرف کرد. در این باره، با چند نقطۀ کانونی مواجه هستیم.
[یکم]. فیلمنامۀ دشمن، تکراری و تجربهشده است: ساختن یک «خُردهواقعیّتِ تلخ» در لایۀ شبهمردمی، تولید «روایت کلان» برای تدارک جنگ شناختی-هیجانی، بسیج «بدنۀ اجتماعیِ تجدّدی» برای فشار بر حاکمیّت، ایجاد «چالش ملّی» در راستای قفلشدگی، و تداوم موج بر اساس آفرینش «زنجیرۀ ریزواقعیّتهای تلخ». دشمن دریافته که بخشی از جامعه، دیگر «فکر» نمیکند، بلکه فقط «تکرار» میکند؛ چنانکه «فرضیهبافیهای شیادانۀ دشمن»، بر جای «دلیل» و «شاهد» نشستهاند. دشمن فهمیده که میتواند با «حرکتهای ایذاییِ جزئی»، «کجروایتهای کلّی» از انقلابیها بسازد. نیاز به اقیانوس انسانی نیست. نقطۀ شروع، همیشه کوچک است. و تصاویر بزرگ، از واقعیّتهای کوچک ساخته میشوند. واقعیّت خُرد که تولید شد، واقعیّتهای فراگیر، خودشان از راه خواهند رسید. شناخت، بردۀ همین تصویرهای روزمرّه و تنگدامنه است. شاید در واقعیّت، بیش از این پنج نفر در میان نباشند، امّا وقتی منطقۀ عملیّات، ذهنها و شناختهاست، تخیّل ذهنی، مهم خواهد بود، نه تعداد میدانی. دشمن در پی تولید ریزواقعیّت است تا با تکیه بر آنها، جامعه را تحریک و تهییج کند. نقطۀ شروع، همین ریزواقعیّتهاست که در سیری شتابنده و صعودی، واقعیّتهای بزرگ را صورتبندی میکنند. در درجۀ اوّل باید از شکلگیری ریزواقعیّتهای منفی، جلوگیری کرد و در درجۀ باید، باید بسیار زودتر از دشمن به روایتپردازی دربارۀ آن پرداخت و مجال نداد که روایت اوّل، از آنِ رسانههای دشمن شود. در این مرحله، ثانیهها سرنوشتساز هستند و تأخیر به معنی واگذارکردن بازی به دشمن است.
[دوّم]. استحاله، از درون آغاز میشود. اغلب هم از «نمادها» شروع میشود، مانند تجربۀ فروپاشی شوروی که در آن، «مکدونالد» به نماد تجدّد و تغییر سیاسی و اجتماعی تبدیل شد. و در ایران نیز «کشفحجاب»، به نقطۀ تمرکز در جنگ نمادین تبدیل شد. بت تجدّد، در هر جا جلوهای دارد. مسأله این است که میخواهند «خطوط قرمزِ فرهنگیِ انقلاب» را به عقب برانند، و ضدّارزشها را «عادی» و «هنجار» کنند. میخواهند ارزشهای الهی در جامعه، «رسمیّت» و «غلبه» نداشته باشند و «خدای شارع» از جامعه برچیده شود. تعابیر «تکثّر» و «تنوّع»، توجیهاند؛ واقعیّت آن است که در پی «نسبیسازی ارزشها» و «تساهل» هستند. عبور از حجاب، «حلقۀ اوّل» از زنجیرۀ درنوردیدن مرزهای دینی و شکستن حریمهای اخلاقی است. پیشروی ضدّارزشی، «تدریجی» و «گامبهگام» است. هر ارزشی که شکسته شود، شکستن ارزش بعدی، «آسانتر» و «کمهزینهتر» خواهد شد. میدانند که کافیست «قدم نخست» را بردارند. آری، به دنبال «فتح سنگر به سنگر» هستند. با «رهاسازی حجاب»، بخش اندکی از زنان به طرف «برهنگی حداکثری» حرکت خواهند کرد. در ابتدا، یک مرگ طبیعی را به بهانهای برای «کشف حجاب» تبدیل کردند. و اکنون در خیابانهای تهران، «نیمتنه» میپوشند. آن متفکّر انقلابی که این آشوب را برآمده از «هرزگی» دانست، درست گفته بود. اینکه حاکمیّت، «اعمال اقتدار» نکند و «رهاسازی حجاب» را در پیش بگیرد به معنی حلشدن مسأله نیست، بلکه مواجهه در لایۀ مردمی شکل خواهد گرفت؛ میان «متدینان» با «ولنگارها».کنار کشیدن حاکمیّت، فاجعهساز است؛ چون آغاز «نامدنیّت» و «تنش اجتماعی» است. بهراستی، فلسفۀ وجود «دولت اسلامی» چیست؟!
[سوّم]. بستر اصلی و اوّلیّۀ جریان اغتشاش، فضای مجازیِ غربی بوده و تمام نیروها و جریانهایی که با اغتشاش همراه بودند، یکدیگر را در این فضا یافتند و انسجام یافتند. این فضای رهاشده و بیمهار، همچنان از ظرفیّت تولید جریانهای تخریبی برخوردار است و ما از این بستر، بهشدت آسیبپذیر هستیم. ازاینرو، باید این فضای متعارض با حاکمیّت ملّی را کنار زد و مجال نداد که ذهنیّت جامعه، بهآسانی در اختیار بازیهایی باشد که در آن ساختهوپرداخته میشوند. نباید از انسداد این فضا هراسید؛ چون حقّ حاکمیّت ملّیِ ما را به رسمیّت نمیشناسد، بلکه به کانون تهاجم و بسیج نیروهای معارض تبدیل شده است. میان گشودگی این فضا و تلاطم اجتماعی، نسبت مستقیم برقرار است. توطئه در خیابان از کجروایت در فضای مجازیِ غربی، ریشه گرفت و چالش ایجاد کرد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻نقد موقعیّت فرهنگی انقلاب -۲
🖊مهدی جمشیدی
[چهارم]. بخش عمدهای از توطئه به سلبریتیهای سپرده شده است؛ چنانکه جامعه از طریق اینان، تحریک و برآشفته میشود. پیش از این، سلبریتیها هرچه میخواستند میگفتند و مینوشتند و مسئولیّتی را نیز عهدهدار نبودند، درحالیکه پارهای از جامعه گمان میکند که سخن اینان، صحیح و صواب است. به دلیل همین تأثیر و تعیینکنندگیِ اجتماعی باید صحنه را به صورتی طراحی کرد که اینان نیز در برابر تمام مواضع خویش، مسئولیّتپذیر باشند و اگر موضع نادرستی گرفتند و ذهنیّت جمعی را آلوده کردند، بیدرنگ در چالش حقوقی قرار بگیرند. همچنین برخی از «روحانیان لیبرال»، نقش تخریبی مهمی را در بیثباتسازی جنبۀ شرعیِ حجاب و اهمّیّت آن و الزام حکومتی به آن ایفا کردند. این ادبیّات تجدیدنظرطلبانه، قداست و فضیلت و قطعیّت حجاب را در برخی ذهنیّتها فرسود و زمینۀ فکری عبور از آن را فراهم کرد. پیش از این مباحث فقهی و تفسیری بازاندیشانه، حجاب در تصوّر تودهها، منزلت جزمی و حتمی داشت.
[پنجم]. ادّعای برخی این بود که بر اساس آمار، درصدی بالایی از مردم (گویا اکثریّت)، مخالفت مداخلۀ حقوقی و قانونیِ حکومت در حجاب هستند و این یعنی اکثریّت مردم میگویند نه به حجاب اجباری (یعنی حجاب قانونی و دارای ضمانت اجرا)؛ هر چند فقط ده درصد، کشف حجاب کردند. اینان میگویند در طول ماههای پس از اغتشاش تاکنون، مخالفان مداخلۀ حکومت، افزایش یافته است. یعنی برهنگی بیشتر و روشنشدن ماهیّت جریان «زن، زندگی، آزادی»، هیچ تاثیر منفیای بر همراهینکردن مردم نداشته، بلکه مردم، بیشتر با شعار اصلی این جریان (نه به حجاب اجباری)، همراه شدند. در مقابل باید گفت مشاهدات نشان میدهد که هم سئوالات در پیمایشها سوگیری دارد و هم رویّۀ عملیِ نظرسنجی، مخدوش و نامعرّف است. از طرف دیگر، میشود از منطق ایجاد ظرفیّت اجتماعیِ پسینی استفاده کرد؛ یعنی هر چند مخالفتِ ابتدایی وجود دارد اما میتوان در عمل، یک صورتِ مطلوب و نمونۀ موجّه از مداخلۀ حاکمیّتی ارائه کرد تا مردم در متن جریانِ عینی و با مشاهدۀ معقولیّت، همراه شوند. چون مخالفت با اجرای حکم اسلام، برخلاف شرع است، حاکمیّت اسلامی نمیتواند از آن تبعیّت کند؛ هر چند این مخالفان، اکثریّت باشند، به خصوص که میتوان حدس قوّی زد که اکثریّتِ این اکثریّت، تنها مخالفت ذهنی دارند و حاضر نیستند برای این مخالفت، هزینۀ عملی بدهند و اختلال و تنش ایجاد کنند. بههرحال، اکنون دیگر هیچ اکثریّتی در میان نیست و جامعه در ماههای اخیر، بسیار به مداخلۀ حاکمیّت روی خوش نشان میدهد؛ چراکه مشاهده کرده که بهراستی، کشف حجاب، آغاز راه است و در مدّت اندکی، برهنگیهای زننده رایج میشوند.
[ششم]. رهبر انقلاب از در پیش بودن «فتح خرمشهرها» سخن میگویند ولی حس برخی، حس «سقوط» است؛ بدون فتح و رو به عقبنشینی تدریجی و معطوف به حفظ سنگرهای باقیمانده نه فتح خرمشهرهای از دست رفته. در مقابل، باید بتوان از طریق هضم و مستحیل کردن جزییّاتی که نیروهای انقلابی را آزار میدهد در آن کلّیّت تاریخی، از تبدیل رنجش به یأس جلوگیری کرد؛ یعنی از طریق ارجاع به «بافت کلّی و الاهی»، تحوّلات و تنشها را «طبیعی» و «ناتوان از استحاله» ترسیم و تعریف نمود. برداشت این است که سیر واقعی و عینیِ حرکت انقلاب، دستکم در عرصۀ اجتماعی، وضع قهقرایی داشته و انقلاب، جامعه و اصالتهای فرهنگی را باخته و اکنون این شیب منفی، سر بر آورده است. این همۀ واقعیّتِ عینی نیست و آمیخته به مبالغه است، اما تحلیلهای کلان و عام و تاریخی باید از عهدۀ حل این پارههای نچسب و ناملایم برآید؛ چنانکه متهم به کلّینگریهای انتزاعی و بریده از سطح واقعی نیز نشویم. تلاش این است که خُردهها و جزییّات ناخوشایند را نه اینکه نادیده بگیریم بلکه در حد و وزن خود ببینیم و انقلاب را ازدسترفته ترسیم نکنیم. اینکه تنها «ده درصد» از زنان، دچار کشف حجاب و برهنگی شدهاند به این معنی است که «نود درصد» از زنان، چه محجبه و چه ضعیفالححاب، همراه و همدل هستند. ریزش ده درصدی به معنی شکست فرهنگی نیست، و بهکارگیری قانون برای مهار این ده درصد، به معنی حقوقی و سخت شدن زبان نظام در مقام استقرار ارزشها نیست.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻نقد موقعیّت فرهنگی انقلاب -۳
🖊مهدی جمشیدی
[هفتم]. برخی مواجهه با «کشف حجاب» را موجب «دوقطبیشدن جامعه» میدانند. اینان در واقع به هویّت جامعۀ ایران «بدبین» هستند؛ چون پیشفرض ناگفتهشان این است که بخش مهمی از جامعه، «ولنگار» و «لذّتپرست» و «اباحهگر» شدهاند و ارزشهای دینی - از جمله تعهد به حجاب در عرصۀ عمومی - را برنمیتابند. «دوقطبیشدن جامعه»، دروغ و برای مقاومتزدایی از جبهۀ انقلاب در برابر طرح «لیبرالسازی جامعۀ ایران» است. کسانی با اعداد و مفاهیم، به جان ذهنیّت مسئولان افتادند و این اندیشه را به آنها القا کردند که هر گونه تصرّف در جامعه، موجب دوقطبیشدن و شکاف و تنش خواهد شد. و اینکه باید از حجاب، عبور کردند و جامعه دیگر به وضع قبلی باز نخواهد گشت. هر کاری نیز، صوری و سطحی و بیاثر است و جز اسقاط تکلیف و بستن دهان متدینان نتیجهای نخواهد داد. حلقههای اطراف، به نام تحلیل اجتماعی، چنین برداشتی را از جامعه تلقین کردهاند. امّا دوگانهسازی از «اجرای شریعت/ دوقطبیشدن جامعه»، راهحل نیست و حاصلش چیزی بیش از «عرفیشدنِ تدریجیِ جمهوری اسلامی» نیست. کسانی سادهترین راهها را انتخاب میکنند و از کیسۀ شریعت خرج میکنند تا ضعفهای دیگر را بپوشانند. صورت پوستکنده و عریان حرف برخی این است که بخشی از جامعه، از شریعت عبور کرده و ما چارهای جز پذیرش واقعیّتهای فرهنگیِ جدید نداریم و باید مصالحه و مدارا کنیم و در بهترین حالت، حد وسط را بگیریم. در مقابل باید گفت که بدون شک، باید با کشف حجاب مواجهه داشت؛ هم «اکنون» و هم «خیابانی». این مواجهه، تلۀ امنیتی نیست، بلکه بیعملی، تبعات غیرقابلبازگشت خواهد داشت. اقلیّت تجدّدی و ولنگار، اگر رها شوند قدرتِ پیشروی بالایی دارند و تمام جامعه را از جهت ظهوراتِ بیرونی و تجلّی اجتماعی، خواهند بلعید. فقط این مواجهه، «ضمیمهها» و «پیوستها»ی مهمتر از متن دارد، از جمله جلوهگریِ اقتدارِ حاکمیّت. جریان سکولار باید احساس کند که حاکمیّت، اهل عقبنشینی نیست. لازمۀ قطعیِ بعدی، بهدستگرفتن روایت مسلّط هست. رهبر انقلاب به جای امتناع، گشایش میببییند و از بازسازی انقلابیِ ساختار فرهنگ سخن میگویند و ساختار فرهنگی را نیز ذهنیّتِ تغییرکردۀ بخشی از مردم میدانند. این یعنی نهفقط نباید عقب نشست و واقعیّت منفی و استحالهشده را نپذیرفت، بلکه باید آن را شکست و دگرگون کرد. آیتالله خامنهای، نگاه ارادهگرایانه دارد و همواره میگوید میشود و ممکن است و مقدور است و میتوانیم. او متفکّر امکان است نه امتناع. از جامعه هم نمیهراسد. چنان گفت عدّهای کمعمق و احساساتی در اغتشاش بودند. روایت ایشان از جامعه، انقباضی و تهدیدمحور نیست که مرعوب شوند. رهبر انقلاب با نظرسنجیهایی که با «هویّت دینیِ جامعۀ ایران»، همراه هستند مخالفت ندارد. مخالفت ایشان در آنجاست که نتایج نظرسنجیها، متضاد با منطق جامعۀ ایران و جهتگیری اسلامی و انقلابی آن است. ازاینرو، ایشان میگوید نظرسنجیها «ملاک» نیستند؛ یعنی باید آنها را به نشانههای بیرونیِ خودِ جامعه، «ارجاع» داد.
[هشتم]. جبهۀ نیروهای اجتماعی و غیرحاکمیّتیِ انقلاب، «بیسر» و «بهخودوانهاده» است. تا زمانی که علامه مصباح حضور داشت، بهرسمیّت شناخته نمیشد و محل رجوع نبود. اکنون کسی در سطح ایشان در میان نیست که بتواند نقش هدایت غیررسمی را ایفا کند. جبهۀ ما درهمریخته و مشوش هست و حداکثر این هست که تکّهها و پارههای متّحدی وجود دارند، امّا درعینحال، «نقشۀ کلّی» در میان نیست. وقتی وضع ما «جبههوار» نیست، انسجام و همافزایی هم در رقیقترین حالت است. نه تقسیمکار داریم و نه حمایت میشویم. بگذریم از اینکه اغلب افراد، متوسط هستند و توانایی حضور مستقیم در جنگ ترکیبی را ندارند. پیش از انقلاب، امام خمینی توصیه کرد که حداقل، اندکی با هم بنشینید و در کنار یکدیگر چای بنوشید تا قرابت و وحدتی حاصل شود. امروز این فوریّت، حیاتیتر شده است. گویا باید دستی از بیرون دراز شود و نیروهای پراکنده را مفصلبندی کند.
[نهم]. نظام به یک گروه چریکیِ پنجاه نفری از متفکّرانِ صریح و میدانی و معتبر نیاز دارد که در برابر واقعیّتها و روایتها، موضعگیری کنند و فضا را به دست گرفته و ذهنیّت جمعی را ساماندهی کنند. دشمن نیز چنین جبههای را طراحی کرده و از طریق نیروها و جریانهای غیررسمی، بازیسازی کند و حاکمیّت را در موضع انفعال و اضطرار قرار بدهد. با «روایتسازی» توانستند «کشف حجاب» را تحمیل کنند و اینک ما نیز با «روایتپردازی»، «حفظ حجاب» را بازمیگردانیم. قدرت «روایت»، صدها برابر قدرت «گشت ارشاد» است. من هرچه که در مسألهها عمیقتر میشوم، بیشتر به حکمت سخن رهبر انقلاب پی میبرم که گفتند: «تبیین، واجب فوری و قطعی است».
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻نقد موقعیّت فرهنگی انقلاب -۴
🖊مهدی جمشیدی
[دهم]. اقتدار اجتماعیِ نظام، آسیب دیده است، نه به دلیل اجرای شریعت، بلکه به دلیل ارسال پیام ضعف از درون حاکمیّت به جامعه، و حاکمیّتی که اقتدارش تَرک برداشته باشد، دیگر نه تبلیغ و فرهنگ و تذکّر و کتابش اثر دارد، نه امنیت و قانون و برخورد و آهنش. طبقۀ سکولار احساس کرده است که میشود با نظام، چانهزنی کرد و نظام در ازای بقا و دوامش، حاضر است «باج فرهنگی» بدهد؛ یعنی از سبک زندگی به نفع سیاست، عقبنشینی کند. وقتی بخش تجدّدیِ جامعه مشاهده میکند که در درون حاکمیّت و در نیروهای انقلاب، تشتّت و اختلاف غوغا میکند و پس از بیش از یک سال، همچنان بحث بر سر ترجیح فرهنگ یا قانون و ... است، احساس میکند که «مجال بیانِ خویشتنِ تجدّدی»اش را دارد. چندسخنی و اختلاف درونی و کاشتن بذر تردید، موجبات سلطۀ اشرار فرهنگی را بر جامعه فراهم کرد. حفظ نظام، به معنی حفظ ارزشهای اسلامی است و به تعبیر رهبر انقلاب، نظام منهای ارزشها یعنی «سکولاریسم پنهان». نظام با «مقاومت» حفظ میشود نه با تسلیم و سازش؛ چه در سیاست خارجی و چه در اقتصاد و چه در فرهنگ. البتّه اقتدار، جلالت است نه جباریّت، تمکین است نه تحکّم، هیبت است نه هلاکت. راهحل این است: معبرگشایی برای حضور نیروهای اصیل انقلابی به درون حاکمیّت؛ یعنی آدمهای شالودهشکن و غیرمتعهد به جنبههای ناصوابِ وضع موجود. البتّه این ورود باید به صورت جمعی باشد نه افرادی که محاصره و منفعل شوند. و آنگاه حمایت قاطعِ نیروهای بیرونی و غیررسمی. پس باید در پی چرخش رسمی در قدرت به همراه اهرمِ چانهزنیِ اجتماعی بود. برای این کار، ابتدا باید از نیروهای محافظهکار و انقلابیهای متوسط عبور کرد و در برابر عادیسازی و ترمیدور، آرمانها را بر سر واقعیّتهای ناخوشایند و منفی کوفت و «بازسازی انقلابی» را طلبید.
[یازدهم]. چون دربارۀ کشف حجاب، عادیسازی صورت گرفته، موقعیّتشان تا حدی تثبیت شده و مقابله، دشوارتر شده است. فقط هم کشف حجاب نیست، بلکه شبکهای از مناسبات جنسیِ خلاف شرع، شکل گرفته و ریشه دوانده است. «موج لیبرالیسم» در عمق بخشی از جامعه، به صورت روند درآمده است. بدینجهت روزبهروز، هزینۀ مواجهه افزایش یافته است. گویا اباحهگری، منزلت طبقاتی یافته است. نسل جوان را اینستاگرام سپردیم و اینک حاصل آن را در خیابان میبینیم؛ فضای مجازیِ غربی، هویّت ما را بلعیده و سبک زندگیِ دینی را شخم است. بخشی از ریشههای هویّتی، از خاک بیرون افتادهاند و گرههای فرهنگی، کورتر شدهاند. دشمن مانند موریانه، در حال جویدن هویّت ماست و اینک، فاجعه به داربست رسیده است. خطر، جدّی است. ریزشهای فرهنگی در حال افزایش هستند. بخش عمدۀ تحوّلات فرهنگی، زیرپوستی و نهان هستند و اینها، گوشههایی ناچیز از انحطاط هستند. سیر، شتابان و دفعی هست. کشف حجاب، فسقی هست که در خیابان میبینیم، وگرنه رفتارهای پنهانی، فراتر از اینهاست. اساس سبک زندگی در این لایۀ اجتماعی، دگرگون شده و هویّتشان مسخ شده است. اینبار بدون اغتشاش، در حال پیشروی فرهنگی هستند و سنگرها را فتح میکنند. همچنان از ذخیرۀ اغتشاش میخورند. در حال نزدیکشدن به لحظهی «ترمیدور فرهنگی» هستیم. هرچه آنچه که نبود یا زیرپوستی بود، اکنون عیان شده و صورت متجاهرانه یافته است. اگر هویّت از دست رفت، باید فاتحۀ انقلاب را خواند. این بخش از جامعه، هیچگاه اعتقاد راسخ نداشتهاند امّا خوف از اقتدار حاکمیّت، مانع ظهور اجتماعیشان بوده. اینک با زوال اقتدار فرهنگی، جسارت یافتهاند. در هیچ نقطهای نیز متوقف نخواهند ماند. مرزها و حریمهای فرهنگی در حال ازدسترفتن هستند. کشف حجاب، بهواقع دیوار برلین بود. اقتدار و ابهت، فروریخته و منازعات اجتماعی، شدّت گرفته. غفلت فرهنگی در دهههای گذشته، بخشی از جامعه را دچار ریزش کرده است و روزبهروز هم وضع در حال تشدید و تثبیت هست. معصیّت یا تظاهر به معصیّت افزایش پیدا کرده. حرمت احکام خدا در علن، شکسته میشود. بخشی از جامعه، مقیّد و متشرع هستند و بخشی هم بیقید و متجاهر. تجاهر را نباید دستکم گرفت. اغتشاش سال ۱۴۰۱، به اهل معصیّت، جسارت تجاهر بخشید. طبقۀ متجدّد و بینابینی، احساس کرده که فرهنگ و هویّت و ارزشها برای حاکمیّت، مهم نیست یا حاکمیّت در حال باجدادن به آنهاست. وقتی تصمیمسازانِ محافظهکار، به بهانۀ قطبیشدن جامعه، حاکمیّت را از «اقتدار»، تهی میکنند، ظهوراتِ لیبرالی در این قواره و ابعاد، بسط مییابد و ارزشها دگرگون میشوند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 نظر آیتالله #جوادی_آملی درباره گشت ارشاد را از خود ایشان بشنوید
🟡 در روزهای گذشته عبارتی تقطیع شده از علامه جوادی آملی در فضای مجازی پخش شده که طبق آن ادعا میشود ایشان با #گشت_ارشاد و حجاب اجباری مخالف است!!
🔹 اگر آیتالله جوادی گفتهاند که زور و سر نیزه را برای حل مشکل حجاب کافی نیست، سخن درستی است و همه قبول دارند، اما شبهه افکنان چنین القاء میکنند که اصلاً نیازی به زور و اجبار نیست!
🔹 تفکر درست و میانه آن است که هر دستگاهی وظیفه خاصی دارد، دستگاههای فرهنگی باید حجاب و فواید آن را تبیین کنند، دستگاههای صنعتی و اقتصادی دسترسی ارزان و آسان مردم به ملزومات حجاب را فراهم کنند، دستگاههای امنیتی و نظارتی با عوامل ترویج بی حیایی برخورد کنند و نهایتاً دستگاه انتظامی کشور هم با هنجارشکنان برخورد کند. (با هنجار شکن غافل به نوعی و هنجارشکن مزدور به نحوی دیگر)
🆔 @Shobhe_ShenaSi
هدایت شده از ✨تبیین حقایق🍃✨
﷽
⏺ شهید مطهری و وهابی مسلک های درون شیعی
🔺شهید مطهری از برجسته ترین اندیشمندان شیعی در زمان ما است. او علاوه بر تسلط به مبانی فقهی و اصولی مکتب شیعه، قدرت فوق العاده ای در مباحث عقلی و نقد اندیشه های التقاطی زمان خود داشت.
🔻شاید بتوان گفت: برجسته ترین ویژگی این معلم شهید، نقد اندیشه های التقاطی درون شیعی است. برخی جریانات بدون آشنایی با مبانی کلامی و اجتهادی شیعه، با تاثر از اندیشه های باطل، دچار انحراف فکری می شوند. یکی از مهم ترین این جریانات «جمع وهابی مسلک در میان شیعه» است.
⛔️ این اندیشه در میان برخی عالم نمایان شیعه موسوم به «قرآنیون» رایج است. سردسته این افراد کسانی مثل: ابوالفضل برقعه ای، شریعت سنگلجی، حیدرعلی قلمداران، اسماعیل آل اسحاق و ... هستند!
⏹ برخی ویژگی های شاخص این جریان:
🔸نفی حداکثری مراجعه به احادیث اهل بیت علیهم السلام در کشف احکام الهی با تاکید بر قرآن بسندگی
🔹کج فهمی در مفهوم شرک و عبادت که باعث شباهت فکری این افراد در موضوعاتی مثل استغاثه، توسل، شفاعت، تبرک و ... به وهابیت شده است.
🔸تلاش برای زدودن مرزهای مذهبی در میان فرق اسلامی با بهانه ایجاد وحدت و امت واحده اسلامی و ... !
🔹تلاش های بسیار در جهت متحجر نشان دادن فقها و بزرگان و مراجع شیعه
✍🏻 شهید مطهری در کتاب عدل الهی در قسمت مرتبط با بحث شفاعت اولیای الهی می نویسد:
«... شفاعت با توحيد در عبادت منافات دارد و اعتقاد به آن نوعى شرك است. اين همان اشكالى است كه وهّابيها مطرح مىكنند و جمعى وهّابى مسلك در ميان شيعه نيز فريفته آن شدهاند ...»
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج1 ؛ ص243
✅ رصد جریانی ما نشان می دهد که برخی وهّابی مسلک های در میان شیعه، هم اکنون نیز وجود دارند و در پوشش عناوینی مختلفی همانند «اخوت»، «امت واحده» و ... در میان شیعه به شدت فعالیت می کنند!
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
تبیین حقایق_حفظ اشرف به اوهن
╭🌺╯@hefzeashraf❀◕ ‿ ◕❀
┗╯\╲