سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی #سعدی @dobeit | دوبیت شعر

شرم می گفت نگاهَت نَکنُم، گفتم چشم عشق میخواست ببیند نظری، دعوا شد! #محسن‌_شیرمهدیه @dobeit | دوبیت شعر

طفلِ بهانه‌جو جگرِ دایه می‌خورد بیچاره آن کسی که شود چاره‌جوی دل #صائب_تبریزی @dobeit | دوبیت شعر

می‌گريزد صيد از صياد، يارب از چه رو دايم از من می‌گريزد آن‌ که صياد منست؟ #محتشم_کاشانی @dobeit | دوبیت شعر

دلا دیشب چه میکردی؟ تو در کوی حبیب من الهی خون شوی ای دل، تو هم گشتی رقیب من... #شهریار #شجریان @dobeit | دوبیت شعر

هرچند ناامیدی ازو حاصل من است می‌آردش به رحم، اگر دل، دلِ من است❤️‍🩹 #طالب_آملی @dobeit | دو بیت شعر

حاشا که من به موسم گل ترک مِی کُنم من لافِ عقل می‌زنم این کار کی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت یک چند نیز خدمتِ معشوق و می کنم کی بود در زمانه وفا جام می بیار تا من حکایت جم و کاووس کی کنم از نامه سیاه نترسم که روز حشر با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم کو پیک صبح تا گله‌های شب فراق با آن خجسته طالع فرخنده‌پِی کنم این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست روزی رُخَش ببینم و تسلیم وی کنم #حافظ @dobeit | دو بیت شعر

کُنون که گردش ایام را ثباتی نیست همان خوشست که در عشق بگذرد ایام ... #ملک_الشعرا_بهار @dobeit | دوبیت شعر

غم بی‌حساب بود و کسی باورش نشد حالم خراب بود و کسی باورش نشد لبخند می‌زدم که نفهمند عاشقم شادی نقاب بود و کسی باورش نشد گفتم نگاه می‌کُندَم مست می‌شوم چشمش شراب بود و کسی باورش نشد گفتند این و آن که بگو دوست داری‌اش عشقش سراب بود و کسی باورش نشد پرسید با کنایه که « من گفته‌ام بمان؟» این خود جواب بود و کسی باورش نشد #مجید_ترکابادی @dobeit | دو بیت شعر

به یادت آن‌چنان غرق خودم بودم که دریا گفت تو را می‌بینم و شک می‌کنم دریا منم یا تو... #حسین_زحمتکش @dobeit | دوبیت شعر

رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند @dobeit | دو بیت شعر

چه ساغرها تهی کردیم بر یادت که یک ذره نه ساکن گشت سوزِ دل، نه کمتر شد خمار ما @dobeit | دو بیت شعر