eitaa logo
دوبیتی های روضه ای
1.4هزار دنبال‌کننده
380 عکس
5 ویدیو
3 فایل
🔹ابیات ناب دهه محرم. فاطمیه. مناسبت ها 🔹منبع دوبیتی های روضه ای! 🔹سبک هایی که تو اوج روضه اجرا شده با متن. 🔹تلفیقی از متن مقاتل مرتبط با دوبیتی ها... ارتباط با ادمین @Amiryhoseynon
مشاهده در ایتا
دانلود
تشنه لب در قتلگاه خانه اش ابن الرضا گاه می گوید حسن ، گاهی حسین ، گاهی رضا 🖤 @dobytyhayroze
جرعه به جرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت ترک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن خاکی شده است حیف لبان مطهرش از پا گرفته و بدنش می‌کشند...وای تا پشت بام ریخته گلهای پرپرش خون گریه می‌کند لبه‌ء تخته سنگ‌ها از بس که خورد بر لبه‌ء پله‌ها سرش @dobytyhayroze
ای سائل مهر تو نجوم ادرکنی ای قاتل تو هشام شوم ادرکنی قبرت به بقیع ، قبله ی حاجات است یا حضرت باقر العلوم ادرکنی امان از محنت تـو یابن الزهرا شکسته حرمت تو یابن الزهرا مزار تو چه خاموش و غریب است «فدای غربت تـو» «یابن الزهرا» تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت پیوسته ملک سائل زوار بقیعت جان و دل ماشمع شب تار بقیعت تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت ای اهل ولا دراین عزا گریه کنید باعرش نشینان خدا گریه کنید چون گریه کننده ای ندارم به بقیع ده سال برایم به منا گریه کنید غم آمده در عزای تو گریه کند با  زمزم  اشکهای  تو  گریه  کند ای کعبه ، تو را چگونه  آتش زده اند؟ ده سال منی ، برای  تو گریه کند دل او آشنا با سوختن بود هماره با غریبی هم سخن بود کفن شد با لباس خویش اما به یاد آن شهید بی کفن بود تو را غرق محن کردند اما.. غریبت در وطن کردند اما... غریبانه تو جان دادی، ولیکن تو را غسل و کفن کردند اما... هم ریختن خون خدا را دیدی هم آتشِ بین خیمه ها را دیدی یک عمر به هر سو که نگاهت افتاد یک گوشه ی داغ ماجرا را دیدی هر چه شنیده اید غریبانه دیده ام باور نمی کنید چه رنجی کشیده ام کوفه به شام را در ایام کودکی همپای عمه ام رقیه دویده ام بر قبر تو خاک و یادِ تو خاک نشد عِلمت علوی و هیچ ادراک نشد در کرب و بلا هرچه که دیدی؛ یک عمر... از حافظۂ کودکی ات پاک نشد! ای شاهد ماجرا ، امام باقر ! راویِ شکنجه ها ، امام باقر ! از حاشیه ی چادر زینب می دید سرهای بریده را امام باقر @dobytyhayroze
«مصائب شام» ذکر دائم إمام باقر‌ علیه‌السلام 🥀 کانَ يَذکرُ دُخولَه الشامَ عَلَى يزيد و يَقول: "دَخَلنا عَلَى يزيد، و نَحنُ اِثنا عَشَرَ غُلاماً مُغلَّلِينَ في الحَديدِ... ✋إمام باقر‌ علیه‌السلام دائماً مصیبت وارد شدن به شهر شام و کاخ یزید ملعون را بازگو می‌کردند و می‌فرمودند: ما را پیش یزید بردند در حالی که دوازده پسر خردسال بودیم که دست و پای ما را در غل و زنجیر بسته بودند. 📚الإمامة و السیاسة،ج۲ ص۱۲ 📚سيرة الأئمة الاثني عشر علیهم‌السلام، ج۲ ص۹۹ گـریه های رقیه را می دید  کــوه فریـاد در گلویش بود  محمل باز عمـه پشتِ سرش  ســرِ عبــاس روبـرویش بود  دید از نایِ نیــزه ی خورشید برزمین،قطره قطره خون می ریخت دیــد در کــوفه لشکر ابلیس سر او را به شاخه ای آویخت  کودکان چموش سنگ بدست پـایِ ناقه به جــانش افتادند مردمان حرامـزاده ی شام  «خـارجی زاده» اش لقب دادند از سـرِ بام، خـاک و خاکـستر نُقل سر بود و؛ فرش راهش بود چشم ناپاک شهر را می دیـد غــم نـاموس در نگاهش بـود  غیـــرتش را بــه جـوش آوردند   نیزه داران مستِ سکه پرست چــهره ی ســرخ عمـــه را تا دید  مثـل عباس چـشم خـود را بست @dobytyhayroze
👈هنگام احتضار امام باقر علیه السلام 🥀يَقبِضُ يَميناً وَ يَبسُطُ شِمالاً مِن شِدّة الألَم إلى أنْ أغمَضَ عَينَيه وَ فاضَت رُوحُهُ الطاهِرة. ✋ از شدت درد به خود می‌پیچید؛ تا اینکه چشمانش را بر هم گذاشت و روح مطهرش از بدن جدا شد. 📚العبرة الساکته، ج۳ ص۴۶۴ داری از درد چه بدحال به خود می پیچی مثل لب تشنه ی گودال به خود می پیچی چه غریبانه کف حجره زمین گیر شدی چقدر بیشتر از سن خودت پیر شدی 👈هنگام احتضار سید الشهداء علیه السلام 🥀قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبینُک َ ، ✋پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، 🥀وَ اخْتَلَفَتْ بِالاِنْقِباضِ وَ الاِنْبِساطِ شِمالُک َ وَ یَمینُک َ ، ✋و بدنت به سمت چپ و راست جمع می شد ، 🥀تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلى رَحْلِک َ وَ بَیْتِک َ ، ✋پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى ... 📚زیارت ناحیه مقدسه @dobytyhayroze
دل شڪستہ ی من وقف ماتم تو شده شما هواے دل خستہ ی مرا داری بہ خواب دیده ام آقا ڪہ مرقدے زیبا شبیہ صحن و سراے امام رضا دارے @dobytyhayroze
عذاب زهر برای تنت اضافی بود برای کشتن تو حرف آب کافی بود... 🖤 @dobytyhayroze
نه نسوزانده مرا زهر هشام کشته من را روضه ی بازار شام @dobytyhayroze
وقتی جناب مسلم را دستگیر کردند، فَدَمَعَتْ عَيناهُ، گریه کرد، عمرو بن عبيد اللّه رو به حضرت کرد و گفت: پهلوانی مثل تو در اینگونه مواقع که گریه نمی کند؟! حضرت مسلم فرمود: 🥀إنّي وَ اللّهِ ما لِنَفسي أبكي،وَ لٰكِن أبكي لِأهلي الْمُقبلينِ إلَيَّ، أبكي لِلحسينٍ و آلِ الحسينٍ. ✋به خدا من برای خودم گریه نمیکنم. گریه من برای خانواده ام است که دارند به این سرزمین می‌آیند. گریه من برای حسین است و آل حسین علیهم‌السلام. 📚 نفس المهموم،ص۱۱۳ @dobytyhayroze
👈رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: 🥀إِنَّ وَلَدَهُ لَمَقْتُولٌ فِی مَحَبَّةِ وَلَدِکَ فَتَدْمَعُ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ تُصَلِّی عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ ✋روزی فرزند عقیل (مسلم علیه‌السلام) در راه محبت فرزند تو (حسین علیه‌السلام) کشته خواهند شد. دیده‌های مؤمنان بر او خواهد گریست و ملائکه مقرب درگاه حق بر او صلوات خواهند فرستاد. 🥀ثُمَّ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ عَلَی صَدْرِهِ ✋رسول خدا صلی الله علیه و آله آنقدر گریستند که اشک چشمان‌شان بر سینه مبارکش جاری شد. 📚الامالی،شیخ‌صدوق؛ ص ۷۸ 👈وقتی که در منزل «زُباله» خبر شهادت مسلم و هانی را برای سیدالشهداء علیه‌السلام آوردند، حضرت ابتدا گریه کردند و فرمودند: 🥀 لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ هَؤُلَاء ✋بعد از شهادت مسلم و هانی، دیگر خیری در زندگی، نیست... 📚الإرشاد،شیخ‌مفید، ص۲۰۴ @dobytyhayroze
دست بر دست زنم، دل نگرانم چه کنم؟ مثل من هیچ سفیری خجل از یار نشد! 🖤 @dobytyhayroze
و دست بسته، زدی دست و پا و جان دادی چه خـوب حـق تـو را کوفیان ادا کردند! به شهر کوفه تو را دسته‌دسته سنگ زدند در ایـن مبـارزه تمـرین کربــلا کـردند @dobytyhayroze