eitaa logo
دوبیتی های روضه ای
1.4هزار دنبال‌کننده
380 عکس
5 ویدیو
3 فایل
🔹ابیات ناب دهه محرم. فاطمیه. مناسبت ها 🔹منبع دوبیتی های روضه ای! 🔹سبک هایی که تو اوج روضه اجرا شده با متن. 🔹تلفیقی از متن مقاتل مرتبط با دوبیتی ها... ارتباط با ادمین @Amiryhoseynon
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت ، واسطه نام حسین شد خورشیــد شب فاطمــه بالا آمد شکل دگر علی و زهرا آمد مشتاق زیارت حسن بود، حسین این بــود که شش‌مـاهـــه به دنیــــــا آمد سوم شعبان برای ما شروع خلقت است چونکه از دنیای تو دنیای ما تشکیل شد ماراخدابھ‌عشق‌ حسین آفریده است ازاوڪریمـ ترهمھ‌عالمـ‌ندیده‌است ریزه‌خورعطاےحسینیمـ‌تا‌ابد این‌لطف‌فاطمست‌ڪھ‌برمارسیده‌است.. 🎈 دوباره صبح دلم تنگِ آفتاب شده هوای بی حرمی بد شده، عذاب شده نسیم صبح، سلامم رسان به اربابم بگو که قلب من از دوریِ تو آب شده صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین عیسی دمش، به لطف تو دارد حیات ها بی روضه و عزای تو بر باد می روند "آتوا الزکوة" ها و "أقیموا الصلوة" ها دین ما را نبی آورد و حسین ابقا کرد زیر دینیم و مسلمان اباعبدالله 🌺‏اَلْسَلامُ‌عَلَی‌الْحُسَین حرفی از من نبود و حضرت رب بر دلم در عدم نوشت حسين... @dobytyhayroze
اگر چه غربت نام تو صد سخن دارد چه خوب شد که تن پاک تو کفن دارد دستشان ظرف پر از شیر ولی فردایی در پی قتل حسین دست به شمشیر شدند بدان اے ڪوفہ هر چہ خواستے بر من جفا ڪردے گذشت آب از سرم اما تو با زینب مدارا ڪن @dobytyhayroze
حتم دارم لحظاتی که نفس سنگین است بر سر نوکر ناچیز خودت می آیی ... @dobytyhayroze
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای  آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت  یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش  شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم  جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد  بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو  این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت  مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد @dobytyhayroze
لب تشنه ز عمق جگرش می گفت : آه می سوخت به ظلمت غریبی چون ماه شد ورد لبش لحظه ی آخر ، ناگاه لا یوم کیومک ابا عبدالله ... @dobytyhayroze
مزارت غرق در غمهاست ای وای زِ انبـوه مـلــک آواســت ای وای صـدای نـالـه  آیــد از بقیعت گمانم مادرت زهراست ای وای آن فرقه ای که تیشه به نخل فدک زدند صبر رئیس مذهب ما را محک زدند اورا زخانه نیمه شب برد خصم دون از کوچه ای که مادر اورا کتک زدند به پای خس چوگلی زردوخسته افتادم بدست خصم دنی دست بسته افتادم چوتازیانه ی ابن ربیع را دیدم بیاد مادر پهلوشکسته افتادم او گریه به غصه های مادر می کرد وقتی که نظر به آتش در می کرد از خانه چو دست بسته او را بردند یاد از غم تنهایی حیدر می کرد @dobytyhayroze
ما در غم و محنت تو گفتیم...حسین با گریه به غربت تو گفتیم...حسین وقتی که شنیدیم تو هم... تشنه لبی.. در اوج مصیبت تو گفتیم ...حسین ....... با یاد شما به شور و شینم...هر شب دلتنگ حریم کاظمینم...هر شب در فکر غریبی تو هستم...هر روز    گریه کن روضه ی حسینم...هر شب ...... لب تشنه ز عمق جگرش می گفت : آه می سوخت به ظلمت غریبی چون ماه شد ورد لبش لحظه ی آخر ، ناگاه لا یوم کیومک ابا عبدالله  @dobytyhayroze
ای سائل مهر تو نجوم ادرکنی ای قاتل تو هشام شوم ادرکنی قبرت به بقیع ، قبله ی حاجات است یا حضرت باقر العلوم ادرکنی امان از محنت تـو یابن الزهرا شکسته حرمت تو یابن الزهرا مزار تو چه خاموش و غریب است «فدای غربت تـو» «یابن الزهرا» تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت پیوسته ملک سائل زوار بقیعت جان و دل ماشمع شب تار بقیعت تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت ای اهل ولا دراین عزا گریه کنید باعرش نشینان خدا گریه کنید چون گریه کننده ای ندارم به بقیع ده سال برایم به منا گریه کنید غم آمده در عزای تو گریه کند با  زمزم  اشکهای  تو  گریه  کند ای کعبه ، تو را چگونه  آتش زده اند؟ ده سال منی ، برای  تو گریه کند دل او آشنا با سوختن بود هماره با غریبی هم سخن بود کفن شد با لباس خویش اما به یاد آن شهید بی کفن بود تو را غرق محن کردند اما.. غریبت در وطن کردند اما... غریبانه تو جان دادی، ولیکن تو را غسل و کفن کردند اما... هم ریختن خون خدا را دیدی هم آتشِ بین خیمه ها را دیدی یک عمر به هر سو که نگاهت افتاد یک گوشه ی داغ ماجرا را دیدی هر چه شنیده اید غریبانه دیده ام باور نمی کنید چه رنجی کشیده ام کوفه به شام را در ایام کودکی همپای عمه ام رقیه دویده ام بر قبر تو خاک و یادِ تو خاک نشد عِلمت علوی و هیچ ادراک نشد در کرب و بلا هرچه که دیدی؛ یک عمر... از حافظۂ کودکی ات پاک نشد! ای شاهد ماجرا ، امام باقر ! راویِ شکنجه ها ، امام باقر ! از حاشیه ی چادر زینب می دید سرهای بریده را امام باقر @dobytyhayroze