eitaa logo
دوبیتی های روضه ای
1.4هزار دنبال‌کننده
380 عکس
5 ویدیو
3 فایل
🔹ابیات ناب دهه محرم. فاطمیه. مناسبت ها 🔹منبع دوبیتی های روضه ای! 🔹سبک هایی که تو اوج روضه اجرا شده با متن. 🔹تلفیقی از متن مقاتل مرتبط با دوبیتی ها... ارتباط با ادمین @Amiryhoseynon
مشاهده در ایتا
دانلود
از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد یک امشب را نمی‌خواهی پدر جان خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی... از راه رفتنم تو تعجب نکن که من طعم بَدِ شکستن پهلو چشیده ام پاهای من همه پر تاول شده ببین خیلی به روی خار بیابان دویده ام خسته ام از بس که بوسیدم تو را از راه دور قامت نیزه بلند و قلب دختر سوخته اي پَركشيده آسمان ها در هوايت اي نذرهاي عمه زينب ها برايت بابا كه آمد از سفر جانِ رقيه چيزي نگو، عمه به قربانِ صدايت بابا كه آمد روسري ات را سرت كن تا گم شود رنگِ كبودِ شانه هايت شيري ست دندانت دوباره در مي آيد اينقدر دستت را نكش بر لثه هایت یک بوسه از سر پدر و ... جان که بر لب است داغ سه‌ساله اول غم‌های زینب است این چه رفتار با یتیمان است ؟ نزنش بی حیا , مسلمان است ... لشکری که گرفت جانش را پدرش را برادرانش را لشکری که زد عمه جانش را لکنت انداخته زبانش را ... مثلا یک نفر از آن "زجر" است علت لکنت زبان , زجر است چه روزها که شمردم نیامدی بابا چه غصه هاکه نخوردم نیامدی بابا ز دست طعنه وزخم زبان مردم شام هزار مرتبه مُردم نیامدی بابا چه قدر بد دهن شده این شمر حرمله هم شده شبیه به او مُردم از دست زجر و سیلی هاش خسته ام عمه جان عمویم کو سخت است روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن بدستش هم سری باشد... ‏خدا را شکر چشمان تو را بسته‌ست ردّ خون نمی‌بینی به روی صورتم جای کبودی را به اهل شام گفتم زود می آیی به دنبالم مرا با خود ببر، تعبیر کن قیدِ «به زودی» را نامت آوردم و زد بر سرِ من داد پــدر به دهانـم زد و دندانِ من افتــاد پــدر گرچه خوردم لگد از شمر ولی در فکرم که چرا چکمه‌ی او بویِ تو میداد پــدر رفتی و دنیا برایم تیره چون شب شد عمو نوبت درماندگــیِ عمـّه زینب شد عمو حال تنها پرسشی دارم اگر پاسخ دهی جسم بابایـم چگونه نامرتب شد عمو؟ کار دنیارا ببین من ساکتم زیر کتک نیزه دار از این حیای من شکایت میکند تکامل دل زار من از کمال گذشت سه سال طفل تو بودن,هزار سال گذشت به غارت حرم تو عروسکم گم شد پس از تو بازی من بین قیل و قال گذشت در گوشه‌ى خرابه كنار فرشته‌ها با ناخنى شكسته ز پا خار مى‌كشد دارد به ياد مجلس نامحرمان صبح بر روى خاك عكس علمدار مى‌كشد افتاد   نگاهِ   چَپِ   اَغیار    به  عمه خورده است لگد های پُر آزار به عمه این حرمله، بابا  تو نبودی که ببینی یک بـار به من میـزد و ده بار به عمه رفتی و دنیا برایم تیره چون شب شد عمو نوبت درماندگــیِ عمـّه زینب شد عمو حال تنها پرسشی دارم اگر پاسخ دهی جسم بابایـم چگونه نامرتب شد عمو؟ با آن‌همه چشم انتظاری باورش سخت است سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد... آﺷﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﻢ ﭼﻮ ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﻏﻤﺶ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ بسﮐﻪ ﺯﻟﻒِ ﺩﻟﺒﺮِ ﻣﺎ ﺳﺨﺖ ﺩَﺭ ﻫَﻢ ﺍﺳﺖ در خون کشید قافیه‌ها را، حروف را از بس که گریه کرد تمام لهوف را @dobytyhayroze
دور از حرم تو کوه دردیم حسین بی مجلس روضه ات چه سردیم حسین دیدار تو داشت سجده هر بار، ولی ما شکر زیارتت نکردیم حسین @dobytyhayroze
بر عاصیان هر قوم بگماشت حق بلایی ما خیل عشق بازان هجرانمان بلا بود .. از تـو سهمم همه ی عمر پریشان حالی ست ،، آه ای آن ڪه خودت هستی و جایت خالی ست... سعی کردیم تو را خواب ببینیم شبی سحر از خواب پریدیم و ندیدیم تو را مدتی در پی تو رند و نظر باز شدیم... همه را غیر تو دیدیم و ندیدیم تو را کرم توست که ما را بخری ورنه گدا چه متاعی جهت عرضه به سلطان دارد به طعامی که سر سفره بُوَد میلم نیست نمک روی تو در سفره ی افطار کم است بامت بلند باد ڪہ دلتنگے ات مرا از هرچہ غیرِ تو ست چہ بیزار ڪرده است يک سينه پر از قصه هجر است، و ليکن از تنگدلي طاقت گفتار ندارم هر کس ز حسن دوست متاعی گرفته است بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام مرا هرگز نباشد خواب و دارم آرزو گاهى كه خواب آيد به چشمم، بلكه جانانم به خواب آيد.... یاد سه ساله دختری که گفت : بابا رفتی ومن چشم انتظارم در فراقت به لامکان فتد اے آهِ گرم اگر راهت ز ما دعا برسان آن بلندبالا را به کار من که نمی آید این دو چشمی که جمال صاحب خود را ندیده در ندبه گاهی به دیده اشک غم و گاه اشک شوق این است حال ما، زِ فراق و وصال تو... از وصل تو گر نيست نصيبم عجبى نيست هم ظلمت و هم نور به يكجا نتوان ديد همه‌کس ‌نصیب‌ خودﺭﺍ برد از ﺯﮐﺎﺕ‌ ﺣُﺴﻨﺖ ﺑﻪ‌ من ﻓﻘﯿﺮ ﻭ مسکین غمِ ﺑﯽﺣﺴﺎﺏ ﺩﺍﺩﯼ هرچه کرده هجرکرده بامن چشم انتظار یوسف زهرایی من فکر برگشتن بکن .. به حشرم وعده‌ٔ دیدار اگر دادی نمی‌رنجم وصالِ چون تویی را صبر این مقدار می‌باید مهزیارت بی تو شد آواره! امّا بی تو من... این نفس هایِ کذایی را چه راحت میکشم! مكش زخيمه دلها عمود مِهرت را كه آسمان به سر ما خراب خواهد شد @dobytyhayroze
من تن صد چاک جدم را میان خاک وخون زیر شمشیر و سنان و سنگ وآهن دیده ام اهل عالم کی شنیدن مثل دیدن می شود؟ روضه خوان ها آنچه می خوانند را من دیده ام @dobytyhayroze
💐 خورشیدْ علی و راهِ او چون ماه است هرکس که نپیمود رهش، گمراه است در روز غدیر خم پیمبر فرمود ای خلق جهان! علی ولی الله است "آیه ی الیوم اکملت لکم " باشد گواه دشمنی با حکم داور از غدیر آغاز شد دلِ خراب من و مهر بوتراب در او، خرابه‌ای‌ست که تابیده آفتاب در او ظلمی که به حقِّ حضرت صاحب شد از غفلت خَلق بود و او غایب شد تا خَلقْ، علی و آل را بشناسند با علی درس ولایت را پیمبر مشق کرد انتخاب خیر یا شر از غدیر آغاز شد فضائلی‌ست علی را که گفتن هر یک نیازمند هزاران قصیده‌ی غراست... مسلمانان چه می‌جویید در تنهایی محشر که می‌سنجند با حبِ علی ایمان امت را شخص نبى مدينه‌ی علم است و در على است يعنى كه از زمين و زمان با خبر على است در كهكشان روشن توحيد و معرفت خورشيد شد محمد و قرص قمر على است 🌹 @dobytyhayroze
جنت به حال روضه نشین غبطه می خورد ای مستمع ، بـه روضـه جنـت خـوش آمـدی @dobytyhayroze
بالطف خدامن این سعادت دارم ازکودکی ام به قم اقامت دارم این مرحمت ولطف رضاهست، که من برحضرت معصومه ارادت دارم معصومه ای و بر تو ارادت داریم عمریست به احسان تو عادت داریم فردا که کسی را به کسی کاری نیست ما از تو توقع شفاعت داریم عمریست که در سینه‌ی قم یک راز است رازی که پُر از کرامت و اعجاز است برخیز و بگیر هرچه را می خواهی تردید مکن ، کریمه دستش باز است رو کن به سوی قبله‌ی دل‌ها در قم باشد حرم عترت طاها در قم ای عاشق قبر فاطمه! تربت او پنهان به مدینه گشت و پیدا در قم در کشور ما بُوَد به تقدیر اله یا حضرت معصومه! رضا مهر و تو ماه گویند تویی شفیعه‌ی روز جزا یا فاطمة! اشفعی لنا عندالله بر آینه بتول اطهر صلوات بر فاطمه موسیِ جعفر صلوات قنداقه معصومه در آغوش رضاست بفرست به خواهر و برادر صلوات یزدان به بشر آینه ای انور داد یک عالِمه و کریمۀ دیگر داد امروز خدا به دست جبریل امین یک دستۀ گل به موسیِ جعفر داد گل وا شد و شد فاطمه ی معصومه زیبا شد و شد فاطمه ی معصومه علم و ادب و نور و کرامت امشب یکجا شد و شد فاطمه ی معصومه از گلشن دین نسیم جان می آید خاتون و شفیعه جنان می آید با یک صلوات شاد کن مولا را چون عمه صاحب الزمان می آید کرم ازدست تو ای دست عطا میچسبد در شبستان  تو  قرآن  و دعا  میچسبد بارها تجربه کردم به خدا در حرمت... بیشتر از همه جا ذکر "رضا" میچسبد عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست پاکیزگیِ سرشتِ ما دستِ شماست "یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه" ای بانوی قم! بهشتِ ما دستِ شماست مانند کویر، تشنه‌‌ی دریاییم بی تو ـ به خدا! ـ همه تک و تنهاییم انگار کنار قبر زهرا هستیم هر وقت زیارت شما می‌آییم آیینه ی حجب و عفتی معصومه مستوره ی نور عصمتی معصومه یا فاطمه  اشفعي  لنا فی الجنة باب الکرم  شفاعتی معصومه با روی سیاه و بار سنگین گناه با خجلت و شرمساری و حال تباه در حضرت معصومه گزیدیم پناه یا فاطمه اشفعی لنا عند الله امشب که گلی نجمه به بر آورده بر ماه جهانیان قمر آورده گویند به گوش هم، در افلاک و زمین حق، حضرت زهرای دگر آورده گفتند گلي عرش مقام آمده است آئينه نور ذوالكرام آمده است از يُمن قدوم حضرت معصومه لبخند به لب هاي امام آمده است در صبر و وفا حليمه اي آمده است در علم و عمل فهيمه اي آمده است در گلشن پُر نور امام كاظم معصومه اي و كريمه اي آمده است از خاک در عشق تیمم گیرید در دست گلی غرق تبسم گیرید از یمن قدوم حضرت معصومه عیدی زکف امام هشتم گیرید 🌺 @dobytyhayroze