eitaa logo
♡•دُختࢪانِ چـٰادُࢪَی♡
1.9هزار دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
150 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹🫀 هَمیـن‌چآدرےڪِہ‌برسَـرتُوسـت، دَر‌ڪَربلا،حتّـۍبا‌سَخـت‌گیرےهـٰاے یَزیـد‌،از‌سَـر‌زیـنَـبۜ‌نیوفـتـٰاد 🍃 ⩥ مدیر کانال: @Amamzmanaj ⩥ رزرو تبلیغات‌و‌تبادلات: @Amamzmanaj تولد کانال✨ : ۱۴۰۰/۱/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
14.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ســــــــلام فــــرمانده✨🌱 چه لباس محلۍ هاے قشنگی🌸🌸🌸
15.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه شهادت شهید مدافع حرم😭 زمزمه های جانسوز شهید پیش از شهادت😭😭😭😭🖤🖤🖤 ┄═❁🍂❈🏴🍂❈🏴🍂❁═┄
چیزی از این بهار در آغوشِ من کم است تو نیستی و یک سَره اُردی‌جهنم است... 🖇💌
بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را... 🖇💌
♥✨♥✨♥✨♥✨♥✨♥✨ ✨♥✨♥✨♥✨♥✨♥✨ ♥✨♥✨♥✨♥✨♥✨ ✨♥✨♥✨♥✨♥✨ ♥✨♥✨♥✨♥✨ ✨♥✨♥✨♥✨ ♥✨♥✨♥✨ ✨♥✨♥✨ ♥✨♥✨ ✨♥✨ ♥ رمان +واقعا... _بله واقعا جناب آقای امیر خان +اصلا جوابت به اخلاقت نمیخوره یعنی چی کسی چیزی گفته _امیر من از همون شب خواستگاری جواب رو گفتم فقط تو تعارف بامامان و بابات گیر کردم از زبان سوم شخص راوی آنها در پارک باهم حرف هایشان را زدند... این دو و جد شان از قومی دلیر و منتقم هستند... امیر محمد کینه ی عجیب و باور نکردنی... در دلش راه افتاده بود طوری که من هم باورم... نمیشدکه بخاطر یک جواب منفی اینگونه رفتار... کند... وقتی که جواب سعیده را شنید عبانی و نفرت... انگیز از روی صندلی بلند شد و با گفتن جمله... +باشه من میرم اما تو میمونی و سرنوشتت... سعیده بیخیال و با داد گفت + من تو سرنوشت مون یکی نیس امیر محمد زیر لب چیزی گفت و رفت چند سالی از آن ماجرا گذشت که سعیده طی چند هفته قبل مشغول به ثبت نام کردن در شغل مورد علاقه اش پلیسی شد که نوبت به تحقیق محله ای رسید سعیده خیالش راحت بود که مردم محله از او راضی اند خانه ی عمو اِسمان پدر امیر محمد هم در آن محله بود متحققان درب خانه را زدند و با شانس بد سعیده... نویسنده توسط ادمین ✨برای ادامه پارت ها به کانال ما بپیوندید🌸 @dokhpkjbbvdsryj
یاٰ حَیُّ یاٰ قَیُّوم🌿
اَلْخِیْرُ فیٖ ماٰ وَقَعَ روز شد، خیر است... 🖇💌
‏و خنده‌ی تو جای آفتاب را خواهد گرفت... 🖇💌
🍃میگفت: ‌ظاهر‌شهیدانه‌داشتن هنربزرگی‌نیست اگه‌مردی‌باطنت‌رو‌مثل‌شهدا‌کن🖐🏻!
حاصل عقل بُوَد عشق‌و ، جنون میوه‌ی‌اوست هر کھ از عشق تو دیوانہ نشد عاقل نیست !
شهيد حاج قاسم سلیمانی :🍃 حسین! می‌دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم...!😢 می‌دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می‌دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه‌ای رهایم نمی‌کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از مقام و مکان. تو می‌دانی! چون پاره‌ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
عکـس پروفایلت چادریه.... لابد دوستات رو هم از عواقب بد دوســـــتی با نامحرم آگاه می کنی... تنها آرزویت را هم که میدانم،شهادت... 💥از اون ور👇 با یکی شروع کردی به دردودل کردن... از آرزویت میگی... تحسینت می کنه...👏 از حجابت میگی... تحسینت میکنه...👏 از بچه مذهبی بودنت میگی... تحسینت میکنه...👏 کم کم نوع حرف هاتون فرق میکنه... اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا عشقم ونفسم⁉️ طرز فکرتون تغییر می کنه... اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم... بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه... گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه آخوندی،تسبیح و...‌ خواهرم... پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه... دخترخوب هم همینطور... مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم... عادت کردیم به حقه بازی و کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن... خواهرم-برادرم گلم،بخدا وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش با هرکسی چت می کنی...💬 راستی یه سوال میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر/دوست دختر داری⁉️ اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی؟! از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،
🌹 یہ‌گوشے‌پیشرفتہ‌خریدھ‌بودولےازش‌استفادھ‌ نمےڪردیم...نہ‌بہ‌خـٰاطراینڪہ‌‌بلدنبودیم یـٰادوست‌ندآشتیم‌بروزبـٰاشیم؛نہ! بہ‌خـٰاطراینڪہ‌مهـد؎معتقـدبوداینجور وسآئل‌زمینہ‌فسـٰادروفراهم‌میڪنـہ‌و ڪافیہ‌یہ‌لحـظہ‌آدم‌بلغزھ...! اون‌وقـت‌پـٰاش‌بہ‌جـٰایـے‌ڪہ‌نبـٰایدبـٰاز‌میشہ! مـےگفت:هرڪسۍبخوادازاین‌گوشیـٰا‌استفادھ‌ڪنہ اول‌بـٰایدببینہ‌جنبہ‌شو‌دآرھ‌ یانہシ...! ‌🌱