خداقوت به دختران حاج قاسم عزیزمون در رضوانشهر👏😊♥️

برای حضور در انتخابات تنبلی نکنید بی اعتنایی نکنید دست کم نگیرید #راه_بر #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

سلام دُخـتــراااا✨ حالتون چطــوره؟ رای اولی ها رایتون رو انداختین تو صندوق؟🙃 برای مشارکت در انتخابات چی کارا کردین؟ این هـفــته هم اومدیم با یــه کتــابِ جـذابِ دیگه📕!! یه رُمــان ۱۹۶ صفحـه‌ای دربــارهٔ دو داعــشــی⚔... بـه اسمِ ⟦داعـشـی‌وعـاشــقــی⟧ به قلم آقای"مجیدملامحمدی"📌. داستان دربارهٔ یک دختر به نام زینا و پسری به نام جوزفِ که هـردو داعـشـی هستند📝... ماموریـت اونا عـمـلـیـات انتـحاری در میانِ زائران اربعیـن هست📿! به نظرتون چه اتفاقی میفته؟ آیا اتفاقات مسیر میتونه منصرفشون کنه یا ... ؟🤭! بریم یه بَخشی از کتاب رو باهم بخونیم: "مرد عربی جلو دوید. هول ورم داشت. دست درشت و پنبه ای اش را دور گردنم انداخت. به زبان خودش گفت: «اهلاً و سهلاً. خوش آمدی زائرِ حسین! به قیافه ات نمی آید که عرب باشی! ایرانی هم که حتماً نیستی. هستی؟ نه نیستی! » خیره خیره و عصبانی نگاهش کردم. وسط پیشانی ام را سفت بوسید، آبدار و حال به هم زن. بعد گفت: «خسته ای؟! می دانم. الهی که خاکِ مسیر راهت بودم. این پاهای تو چقدر توی این راه درد دیده، سختی کشیده! این قامت چقدر مرارت برده تا ذره ای از اجر دردها و مرارتهای بی بی زینب(س) در مسیر مشّایه را ببرد! » بلندبلند زد زیر گریه. جا خوردم. نه، دروغکی نبود. راستی راستی می گریید. بعد دستم را بوسید. افتاد به پایم و کفشم را بوسید. دست به خاک روی کفشهایم کشید و به روی پلکهایش مالید. حیرت کردم. لال مانده بودم که چه بگویم. کمی هم ترسیدم. شکیبا ایستاده بودم. چرا زبانم نمی چرخید تا او را از خود دور کنم؟! کاش ابوطلحۀ دمشقی اینجا بود. کاش او به نوکرانش فرمان می داد جَلدی به اینجا بیایند و این عرب عجیب و غریب را از سرِ راه من کنار بزنند. اقلاً بلد بودند به او بفهمانند که بس است دیگر. حالا راهت را بگیر و برو! مرد عرب رخ به رخ من، شاخ ایستاد. خیره شد به چشم هایم و با احترام و ادب گفت: «پیش از ورود به کربلای مُعلّا، به خانۀ من بیا. کمی خستگی در کن. خاک پیراهنت را روی فرش های خانه ام بتکان. به سفرۀ غذایم برکت بده. نمازهایت را در اتاقم بخوان تا خانه ام بوی ملائک بگیرد... یالّا عجله کن برادر! »" -اُمیدواریم‌ازخوندن‌این‌کتاب‌لذت‌ببرین❤️ #بر_مدار_کتاب #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

🔻نتایج نهایی و رسمی انتخابات اعلام شد انتخابات به دور دوم کشیده شد 🔸۵۸ هزار و ۶۴۰ شعبه در ۴۸۲ شهرستان شمارش شده که تعداد ۲۴ میلیون و ۵۳۵ هزار و ۱۸۵ رای اخذ شده است. 🔹تعداد آرای مسعود پزشکیان ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار و ۹۹۱ 🔹تعداد آرای سعید جلیلی ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸ ‏ 🔹تعداد آرای محمدباقر قالیباف ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰ 🔹تعداد آرای مصطفی پورمحمدی ۲۰۶ هزار و ۳۹۷ ‏‪‬‏به نهضت اسلامی گیلان بپیوندید 👇 | کانال ایتا | اینستاگرام | سایت | 🆔

دختران حاج قاسم سلام ✋🏼 کلی محتوا براتون اینجا گذاشتیم که برای دور دوم انتخابات به دردتون میخوره پس حتما استفادشون بکنید🌸

💠 قواعد گفت و گوی چهره به چهره 🔻مهمترین فعالیت‌ِ این روزهای باقی مانده تا روز انتخابات گفتگو با مردم است. برای شروع گفتگو چه باید کرد؟ چگونه ارتباط بگیریم؟ چطور بر مخاطب خود تاثیر گذار باشیم؟ 🔸 چهار مرحله عملیات: 1⃣ ارتباط گیری اولیه 2⃣ شناسایی فضای فکری شخص 3⃣ جذب و جلب اعتماد 4⃣ تاثیر گذاری 📌 مطالعه این محتوا بر همه‌ی منادیان انتخابات و دغدغه‌مندان موضوع مشارکت واجب است❗️

از نمونه های این محتواها ... دخترا کار به دور دوم کشیده و خیلی مهمه که بتونیم از گفتمان فردی دفاع کنیم که با استفاده از شکاف اجتماعی یا شعار حجاب و گشت ارشاد نخواد رای بگیره باید نشون بدیم مردم از این شعارها عبور میکنن💪

🗂سبدکنشگری انتخابات ریاست جمهوری #اختصاصی_دور_دوم 📌اولویت های مطالعاتی شماره گذاری شده است. 1️⃣ گونه شناسی | مخاطبین انتخابات 🏷 گونه شناسی مردم در انتخابات 🏷 تیپ شناسی رای دهندگان انتخابات 🏷 گونه شناسی مخاطبین و محتوای انتخابات 2️⃣ محتوا | پاسخ به شبهات عدم مشارکت 🏷 کتاب نقطه وصل 🏷 چرا باید رأی بدهیم 🏷 انتخابات به وقت ایران 🏷 آیات قران مرتبط با انتخابات 🏷 شبهات انتخاباتی دانش آموزی 🏷 راهنمای سریع پاسخ به شبهات 🏷 فایل PDF کتاب شبهات انتخابات 🏷 ره توشه انتخابات ریاست جمهوری 🏷 پاسخ به ۴۰ شبهه پیرامون انتخابات 🏷 انتخابات؛ عرصه حاکمیت وعده ها یا ارزش ها 3️⃣ ایده های | چهره به چهره 🏷 با مردم حرف بزن 🏷 فنون متقاعد سازی 🏷 هنر گفت و گو در انتخابات 🏷 قواعد گفت و گوی چهره به چهره 🏷 12 توصیه و راهکار روان‌شناختی 🏷 نکات مهم در جهاد تبیین انتخابات 4️⃣ ایده های | گفت و گوی تلفنی 🏷 فرم ۵۱۲ 🏷 کمپین یک میلیون رای 🏷 کمپین تواصی تماس تلفنی 🏷 راهبردهای تلفنی افزایش مشارکت 5️⃣ ایده های | رای به جلیلی 🏷 ۸ ایده کنشگری برای جلیلی 🏷 تبلیغ روستایی برای جلیلی 🏷 پویش «به‌توان5» حامیان جلیلی 🏷 دستورالعمل ستادهای استانی و مردمی 6️⃣ ایده های | تشکل های دانشجویی 🏷 فریب نخورید! 🏷 وظیفه جریان دانشجویی 🏷 راهکارهای حل گره های فکری 🏷 كنش تشكل دانشجويي درانتخابات 🏷 راهنمای کامل فعالیت های انتخاباتی 🏷 استفاده از ظرفیت دانشگاه در انتخابات 🏷 اقدام دانشجویی انتخابات ریاست جمهور 🏷 اقدام جنبش دانشجویی درانتخابات ۱۴۰۳ 🏷 ایده های ایجادفضای انتخاباتی در دانشگاه‌ 7️⃣ ایده های | تشکل های مردمی 🏷 مساجد و هیئت ها 🏷 کنشگری سطح شهر 🏷 نقش بانوان در انتخابات 🏷 ایده هایِ محتوایی امید آفرین 🏷 نمایش پلاکارد پشت چراغ قرمز 🏷 نقش‌ مساجد، در انتخاب‌ چهاردهم! 🏷 الگونمایی فعالین میدانی انتخابات 🏷 راهکارهای تقویت مشارکت حداکثری 🏷 اقدامات معاندین در آستانه انتخابات 🏷 زنان چه طور در انتخابات کنشگری کنند؟ 🏷 ایده محتوایی امروز در انتخابات پیش رو 🏷 قالب ها و ایده های کنشگری در انتخابات 8️⃣ ایده های | رای اولی ها 🏷 ستاد رای اولی ها 🏷 روی رای اولی ها حساب ویژه باز کنید 9️⃣ تابلوها و ایستگاه های انتخاباتی 🏷 طرحنامه موکب خدمت محله 🏷 فایل پشتیبان محتوایی تابلوها 🏷 مجموعه تابلوهای امتداد ابراهیم 🏷 شیوه‌نامه راه اندازی ایستگاه انتخاب 1️⃣0️⃣ ایده های | عملیات های مجازی 🏷 متدولوژی تبلیغات سیاسی 🏷 کنشگری مجازی در انتخابات 🏷 رقابت ایتایی ها و اینستاگرامی ها 🏷 تبلیغات سیاسی_انتخاباتی رسانه ای 🏷 آهنگ پیشواز بیانات مقام معظم رهبری 🏷 طراحی و اجرای کمپین های مسئله محور 🏷 آماده سازی مبانی راهبردی کمپین انتخاباتی ⚠️این بسته در حال تکمیل است❗️

سلام دختراااا👋 چطوورین🙃...؟ چه خبر از انتخابات و تبیین گری...📝؟ این هفته دستِ پُر اومدم با یه مُعرفی جدید😁! اسم کتابمون«مـــار وُ پـــِله» هست که داستانِ زندگیِ زنی به نام مدینه؛ادمین کانال داعش در ایران رو روایت میکنه🧩! خانم میرصمدی؛نویسندهٔ کتاب در سالِ ۱۳۹۶ با ایشان دیداری داشتن و بعد از این که مامورین امنیتی کمی دربارهٔ این زن و فرزندانش و محل زندگی و وضع اجتماعی او براش گفتن، نسبت به زندگی او مشتاق‌تر شده!بنابراین تصمیم گرفته داستان زندگی این زن رو بنویسه. مدینه توی این کتاب درباره همه زوایای زندگی‌اش حرف زده📒! بریم یِه بخشی از کتابُ باهم بخونیم✨: ۲ ماه از آزادی من می‌گذرد، امروز جلسه هفتگی دارم با سیمین. بارها به او گفته‌ام از بازجوی خودم وقت ملاقات بگیر و او هر بار بهانه‌ای می‌آورد و می‌گوید: "مدینه رابط تو، منم. شغل ما اقتضائاتی داره که نمی‌تونم برات توضیح بدم. هر بار گفتی، منم گفتم به خودم بگو، مطمئن باش که منتقل می‌کنم." _قول بده همه‌چیزو بگی. +باشه. -سیمین من می‌خوام برگردم افغانستان. +برای چی؟ _نمی‌تونم اینجا بمونم. +می‌دونم سخت‌ه، ولی دوران سختش‌رو گذروندی، از این به بعد درگیری‌هات کمتر می‌شه. _سیمین به آقای حیدری بگو کارش دارم. +باشه. اگه موافقت کرد، به‌ت خبر می‌دم. _خیلی ممنون. جزاک‌الله خیرا. +آمین و ایاک. _احسنت سیمین خانوم. نمی‌دونستم تکیه‌کلام‌های مارو بلدی. +دیگه چه خبر؟ مدینه بگو از بابات چه خبر؟ از وقتی برگشته اوضاع‌ت بهتر نشده؟ آستین لباسم را بالا می‌زنم و دستم را نشان می‌دهم که از کبودی به سیاهی می‌زند. سیمین مات و مبهوت من را نگاه می‌کند. زبانش بند آمده. _چی بگم سیمین؟ تمام تنم همین‌جوریه. روزی که بابا برگشت، تا حد مرگ منو زد. به‌ش حق می‌دم. مادر ساده من مثلا اومد منو از زیر کتک باباجی نجات بده که گفت: " نزن! این طفلکی حمل داره!" بابا عصبانی‌تر شد و به‌قدری منو زد که نفسش بند اومد. نصف شب منو از خونه بیرون کرد، نشستم در خونه، جایی‌رو نداشتم که برم. بعد یک ساعت گلشن اومد تو کوچه که آشغال‌ها رو بگذاره، منو دید. +گلشن کیه؟ _دوست مامانم، همسایه‌مون. گلشن هم می‌ترسید منو ببره تو خونه. تو حیاط یه تخت چوبی کوچیک دارند، بالش و پتو داد که همون‌جا بخوابم و گفت: " خدا کنه امان‌خان امشب بیدار نشه و توالت نره. حواست باشه اگه اومد، برو زیر تخت قایم شو." بنده‌خدا خیلی معذرت‌خواهی کرد که تو سرمای حیاط می‌خوابم. می‌گفت: " وقتی که رفتی افغانستان، آشناها و فامیل پشت سرت نفرین می‌کردند، وقتی برگشتی، همه با تنفر به‌ت نگاه می‌کردند، اما از وقتی مامورهای اطلاعات تو رو گرفتند، همه ازت می‌ترسند." سیمین! -اُمیدواریم از خوندنِ این کتاب لذت ببرین🌻! #بر_مدار_کتاب #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

آخرین صوت شهید عباس دانشگر🥺 خیلی کار داریم ! #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

🔔 مهم و فوری💯 📣 چند نکتۀ مهم و هشدار اساسی دربارۀ انتخابات ‼️ گوش کنید و به گوش بقیه برسونید. 🎙#محسن_عباسی_ولدی 🗳 #انتخابات #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

‌ 🏴 ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكينَ عَلَى الْحُسَيْن ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید صد شکر که زنده‌ایم و این ماه رسید برگزاری موکب توسط خدام نوجوان دختران حاج قاسم در شب های محرم الحرام پذیرای خدمت به شما محبین اهل بیت هستیم🙏🏻 #حب_الحسین #هیئت_سیدالشهدا_سیاهکل #دختران_حاج_قاسم_سیاهکل

سلام دختـــرای حـــاج قاســـم🪐! حالتــون چطــوره؟ چه خبــرااا؟ راستی؛عزاداریاتون قبول باشه قشنگا❤️‍🩹.. لطفااین‌شبااگه‌یادتون‌بود،ماروهم‌دعا کنین🥺! خب بریــم سراغِ معرفی‌کتاب این هفته‌مون📦... اسم کتابمون⟦من‌میتــرانیستم⟧ با قلمِ سرکار خانُم⟦معصــومه‌رامهرمــزی⟧هست؛ ↲نویسنده‌داستانِ‌زندگی‌شهیده‌زینب‌کمایی رو در این کتاب روایت میکنه🤎! زینب؛دختری دهه شصتی،نوجوان‌وانقلابی بود که به‌علت فعالیت های مذهبی و سیاسی‌اش مورد خشم منافقین و دشمن‌ها قرار می‌گرفت وسرانجام‌به‌دستِ‌اونا‌به‌شهـــادت رسید🥀 «قسمــتی از کتاب رو باهــم بخونیـــم: وقتی در گلزار شهدا شروع به دفن شهدا کردند، با تعجب متوجه شدم که قبر زینب زیر یک درخت کاج روبه روی قبر حمید یوسفیان است تازه فهمیدم که تعبیر خواب مادر حمید چه بود؛ آشنایی که صندوق صندوق میوه می آورد؛ آن آشنا زینب بود. مادرم که درخت کاج را دید به سینه اش کوفت و گفت: «کبری به خدا چند بار خواب دیدم که زینب دستم رو میگیره و زیر درخت کاج میبره.» یک میوه کاج برداشتم. باید این میوه را کنار هفت میوه ای که زینب جمع کرده بود میگذاشتم تا کامل شود. کسانی که برای تشییع آمده بودند، دور قبر زینب می آمدند و سؤال می کردند این دختر کجا شهید شده؟ تو عملیات فتح المبین بوده؟ من هم با سربلندی جواب میدادم به دست منافقین شهید شده...» #بر_مدار_کتاب #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

"عــــصــر عــــاشـــــورا🖤" ویژه‌برنامه‌ی‌ عاشورای‌حسینی ۔ همراه‌با... قــرائـــتِ‌زیــــارت‌عــــــاشــــــورا اجــــرای‌ نمــــایــــش‌آئــــینـــــی مــداحــیِ‌ حـاج‌محســن‌کاشفــــی اجرای‌ گـروه‌سـرود‌آوای‌گوهـرشـــاد ۔ در... مجتمع‌آموزشی‌فرهنگی‌گوهرشاد🏴 #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan

🔻 روایت #رهبر_معظم_انقلاب از ماجرای شهادت حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام 💔 ۶۵ / ۰۶ / ۲۱ 🏴 #بعثت_خون | #هفتم_محرم ▪️《 آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان 》▪️ #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان ▪️@dokhtaran_hajqasem_gilan

سفره ی این خانواده شیر میدان پرور است قاسم و اکبر ندارد اصغرش هم حیدر است 💔 - 💚 @reyhoonyha | پاتوق دخترانه ریحون #قرارگاه_نوجوانی_دختران_گیلان @dokhtaran_hajqasem_gilan