eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
227 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
60 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عراقیا بهت میگن "امام عبـــاس"؟! چه برازنده صداٺ می‌زنن تصدقت بشـم!🥲((: ‌ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ #صلی‌الله‌علیك‌‌یا‌اباعبدالله♥ #شب‌جمعہ‌حرمت‌آرزوسټ✨ ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
enc_17079540381685935367393.mp3
4.59M
یہ‌قــــرارهفتگـــی‌دارم‌کہ.‌.. باتمــوم‌جون‌بهش‌پاۍبندم❤️‍🩹:)) - . - . - . [ پلی لیستِ روح !. ]
به نـام آن کـه در جـان و روان اسـت🌿
🌅جمـعـه ³⁰ شهریــور ◗پیـامـی براۍِ امــــروز ◖ ┈┉┈┉•▴••▴•┉┈┉┈ یه نقشه ی گنج داشته باش گنجی به با ارزشی ِ هدف و آرزوت نقشه ی گنجت رو روی قلبت حک کن و هر روز و هر روز و هر روز برای اونچه در قلبت حک شده قدمی بردار... [ ]
💌- 🪴- ✍🏻امیرالمؤمنین‌علــۍ "علیه‌السلام" می‌فرمایند: -
هشـدار هشــدار!!
 به خدا سوگند،چنان پرده پوشى كرده
 كه پندارى تو را بخشيده است.!!
📗- نهج‌البلاغه؛ حڪمت۳۰ ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
67.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥((: جشن‌اختتـامیه کـلاس قرآن پایـه ‌سوم و چهارم در باغ آقای‌سرکـارے و آقای‌محمدۍ😍✨ 🪧۱۴۰۳/۶/۲۷ -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°🌻° - اے پاک و نجیب مثل باران، برگرد اے روشنی کلبۀ احزان برگرد یعقوب امیدش همه پیراهن توست اے یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد..🥺 - 🌼|↫ 🤍|↫ ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
#هذا‌یوم‌الجمعہ°🌻° - اے پاک و نجیب مثل باران، برگرد اے روشنی کلبۀ احزان برگرد یعقوب امیدش همه پیراهن
عالیجناب عصرهایِ‌ جمعه ! حبّّ شما ، بندِ اتصال ماست به این جهانِ وانفسا ، و نیروی جهت دهنده به حیاتمان ؛ خداوند قلوبِ گداخته‌ی مارا به ثانیه‌ای از شما جدا نخواهد ❤️‍🩹(:
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
• ✨🐣• ☁️ . موضوع : / ╶╶╶ ╶ ◜✨🐣◞╶╶╶╶ ⊹جہت‌ زیبـٰا سـٰازۍ ایتاتوטּ 🎨𖨂 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
#یڪ‌بــــرگ‌از‌کتــــاب📒 -اگر معاشرت با دیگران تو را آزرده می‌کند، همیشه قدری از تنهایی ات را با خو
📒 هیچ آگاه شدنی بدون رنج نیست. رنج که نباید تو را غمگین کند، رنج قرار است تلنگری باشد که بفهمی زندگی ات نیاز به تغییر دارد. آدم وقتی هوشیار می‌شود که زخم بردارد، مگذار رنج درمانده ات کند. رنج را تحمل نکن، آن را درک کن.❤️‍🩹 📚 کتاب : انسان و سمبولهايش ✍️ اثر :
هرکس چاره و راهی برای جبران ِگناهان خود ندارد ، بسیار بر محمد و آل ِ او صلوات بفرستد ؛ چرا که صلوات گناهان را نابود میکند . . - امامرضا ( ع ) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا تو این منجلاب زندگی یه لیوان چایی برات بریزم، تصدقت☕️🌸:)' عصــر‌‌جمعـه‌تون‌سـرشـــآراز ☺️
ولاتڪلنی‌الی‌خلقڪ((:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪐 - چین با برگزاری مراسمی با ۸۱۰۰ پهپاد رکورد جهانی را شکست.😳👌 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
خلاصه کتاب کاش قبل از ازدواج ميدانستم.pdf
233K
_ _ _ ___ - ✅ -📗 📝مــعــــرفـــــی: ✅نويسند: گري چپمن 🔸یکی از مهم‌ترین اقداماتی که برای سالم و نیرومند نگه‌داشتن ارتباط‌مان می‌توانیم انجام دهیم، شکل دادن پیوند عاطفی عمیق است. به وجود آوردن انباری از نیات خوب در ارتباط، همانند گذاشتن پول در بانک است! 🔸این سپرده‌گذاری‌ها را می‌توان از طریق نگاه عاشقانه به یکدیگر، درک تفاوت همدیگر، بیان خالصانه از قدرانی و... شکل داد و سپس حساب بزرگی از عشق و تعهد به وجود آورد. وقتی حساب‌تان پر است، می‌توانید در زمان‌های دشوار از آن برداشت کنید! 🔸مولف کتاب گری چپمن (Gary Chapman)، سی و پنج سال از عمر خویش را صرف مشاوره با زوج‌هایی کرده است که آرزوی‌شان برای داشتن یک زندگی زناشویی شاد، در دنیای واقعی نقش بر آب شده است! 🔸کاش... کلمه‌ای است که بارها آن را شنیده‌ایم! کاش او ر‌ا بهتر شناخته بودم، کاش در مورد عشق و دوام آن چیزی آموخته بودیم، کاش می‌دانستیم چطور به حرف‌های هم گوش دهیم و . . . 🔸این کتاب همه‌ی کاش‌ها و کاشکی‌ها را پاک می‌کند و شما را با راه‌هایی عملی برای ایجاد پیوندی عمیق آشنا می‌سازد. به شما مهارت و حمایت لازم برای قدم گذاشتن به سرزمینی ناشناخته را می‌دهد و به این ترتیب به رشد و پیشرفت رابطه‌تان کمک می‌کند . . . ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 و انگار گوش های من هر کلمه رو به ریه کشید و واژه ها بدون لكنت به وجودم رسوخ کرد. آروم کنارش روی تخت نشستم و سرم رو گذاشتم مابین شونه هاش . و برای لحظه ای حسرت خوردم که کاش دست هاش توان داشت برای نوازش کردنم. گوشه ی صورتش رو به سرم نزدیك کرد و همون حین "آخ "ی گفت که باعث شد سریع سربلند کنم . با نگراني پرسیدم: من –چي شد ؟ صورتش تو هم جمع شده بود و معلوم بود درد داره. امیرمهدی –دد .... ردد. سریع خودم رو جمع و جور کردم و به سمت میز کنار تخت خم شدم . کرمي که دکترش تجویز کرده بود برداشتم .باید گردنش رو مي ماساژ مي دادم . بدنش خشك بود . مامان طاهره هم که از شنیدن آخش به اتاق اومده بود کمكم کرد . امیرمهدی هم دائم لبخند مي زد . انگار حسابي به مذاقش خوش اومده بود. وقتي حالش بهتر شد ، زمان رفت روی دور تند رد شدن . حیني که خان عمو به اتاقش رفت به هوای دیدار و البته بیشتر برای حرف زدن ، من به مامان و بابا زنگ زدم و نرگس به رضا . خیلي طول نكشید که همه دور هم جمع شدیم . رضوان هم اومد . به قول خودش نمي تونست تو این لحظه ی شاد کنارم نباشه. حرف زدن امیرمهدی و خان عمو تقریباً دو ساعت طول کشید . منتظر بودیم حرفاشون تموم بشه و در اتاق باز بشه و بفهمیم پشت اون در بسته چه حرفایي با هم زدن . خان عمو که از اتاق خارج شد ، در اتاق رو هم بست 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 . منتظر بودیم حرفاشون تموم بشه و در اتاق بازبشه و بفهمیم پشت اون در بسته چه حرفایي با هم زدن . خان عمو که از اتاق خارج شد ، در اتاق رو هم بست . صورتش خسته بود و کلافه . انگار از زیر شكنجه بیرون اومده بود . نگاهش دو دو مي زد و سرگردون بود . چشمش که به صورت های منتظر ما افتاد ، نفس نیمه نصفه ای کشید وآروم گفت: عمو –از همه چي سوال کرد . ناچار شدم همه چیز رو بهش بگم. ناباور نگاهم به در اتاق قفل شد . پس چرا هیچ عكس العملي نشون نداد ؟ مي دونستم خان عمو از اون روز کذایي و تمیز کردن امیرمهدی چیزی نمي دونه و خیالم راحت بود که اون موضوع گفته نشده . اما اینكه به یه مرد بگي حس مرد بودن دیگه نداری ... دیگه نمي توني از حضور هیچ زني لذت ببری ... و اینكه نمي توني پدر بشي .... درد داشت . کدوم مردی همچین چیزی رو راحت قبول ميکرد ؟ و بي صدایي امیرمهدی بعد از دونستن مشكلش شدیداً تو ذوق مي زد. سكوت حكم فرما بین آدم های حاضر تو خونه ، غیر قابل تحمل بود . هیچكس حرفي نمي زد . همه یه جورایي مستاصل بودن و نمي دونستن باید چیكار کنن . درموندگي تو اون جمع موج مي زد و هر لحظه بیشتر از قبل ما رو در خود فرو مي کشید. سكوت گوش کر کن جمع رو مهرداد شكست: مهرداد –اجازه مي دین من برم پیشش ؟ و نگاهي به تك تك افراد جمع انداخت. نگاه هایي که به سمتش نشونه رفته بود به زیر افتاد و هر کس بدون نگاه به دیگری سری به علامت مثبت تكون داد مهرداد آروم به سمت در اتاق رفت و خان عمو از در فاصله گرفت . دست گذاشت رو بازوی مهرداد و آروم گفت: عمو –بهش فرصت بده . تا چیزی نگفته هیچي براش توضیح نده . خیلي آشفته ست . در مورد خواهرت و کارایي که براش انجام داده هم ، همه رو گفتم 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
꧕..🍃 دَردم‌‌از یَاراست و دَرمان‌نیزهم ‌دل‌فَداۍاو شد و جَان‌نیزهم ياصاحِبَ‌الْـّزَمانْ‌اَدركني.💙. ⊹ ⊹ 🔗تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 ✨بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 🤲 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad