eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
226 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
60 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 🌙 آموزش مفاهیم قرآنی همراه با برنامه های متنوع 📆مورخ : --› ۱۴۰۳/۰۱/۱۴ 🏡خانه سلامت_قسمت‌خواهــران هیئت‌ کودڪ‌ یاران حسین‹ع› ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
《🙇🏻‍♀🌸》 🐬🌸 برنامه ریزی نکردن برای در واقع مثل این میمونه که تو داری برای برنامه ریزی میکنی!😐 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
📝اشتباه‌هایی که شاید برای هرکداممان پیش بیاید؛ اما با مرور و تمرین زیاد می‌توانیم به آن‌ها مسلط شویم و متن‌هایمان را بهبود ببخشیم.😉 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
💠دوره آموزش رایگان تولید محتوا 🌸#آموزش_داستان_نویسی 🖇📌بخش اول: عناصر داستان 💠در این بخش به عناصر
💠دوره آموزش رایگان تولید محتوا 🌸 🖇📌بخش دوم:چرا داستان بنویسیم؟ 1⃣ما داستان می نویسیم به همان دلیلی که رویا می بینیم، چون نمی توانیم رویا پردازی نکنیم، چون رویا دیدن در ذات انسان نهفته است. گروهی از ما که می نویسیم – کسانی که واقعیت را آگاهانه و به منظور کشف معانی پنهانی آن سازماندهی و بازسازی می کنیم – رویا پردازهای جدی تری هستیم. شاید ما معتاد به رویا دیدن هستیم، اما هرگز نه به این دلیل که از واقعیت می ترسیم یا آن ها را قبول نداریم. (جویس کرول اوتس) 2⃣نوشتن داستان به ایجاد تفکر نقادانه کمک می‌کند و از سوی دیگر ما را وادار می‌سازد برای جلب مخاطب بهترین نسخه از قلمِ‌خود را ارائه دهیم. می‌توان گفت داستان‌ نویسی مهارتی است که در کنار محبوبیتی که برای نویسنده ایجاد می‌کند، ذهن او را برای خلق آثار دیگر مانند متون علمی و پژوهشی آماده می‌سازد. نوشتن داستان چالشِ بزرگی برای نویسنده محسوب می‌شود و اگر او از این آزمون سرافراز بیرون بیاید و در نهایت موفق به خلق داستانی یکپارچه بشود، در مواجهه با آثار ادبی نگاهی منتقدانه خواهد داشت. - - - - - - - - - - ادامـــــه دارد😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
می‌گفت یه رفیق گیر بیارید ، کھ باهاش خودسازی کنید ، ترک گناه کنید ، درس بخونید و مباحثهـ کنید ..! سخت گیر میاد ، ولی اگه گیر اومد ولش نکنید تا شهادت (:♥️ | داری‌یه‌رفیق‌صادق‌که‌دستتوبگیره؟ | ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
_
| 🤩| |با سختى‌ها مُبارزه كن،تا روياهاتو عملى كنى...👊| |بعضی قدمها رو بايد تنهایی برداری...👌| |باختنی وجود نداره،بعضی وقتا میبری، بعضی وقتا یاد میگیری😏| ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 حس کردم صدای امیر مهدي جدی تر شده. امیرمهدي –منو خانومم قبلا در این باره حرف زدیم. با اینکه خوب جواب پویا رو داد اما میترسیدم بهش نگاه کنم . می ترسیدم بزنه تو گوشم . حرف پویا مطمئناً بت نجابت و حس امیرمهدي رو نشونه گرفته بود و نگرانم کرده بود از برداشت جدیدي که امیرمهدي ازم داشت . که نکنه تو ذهنش شده باشم یه مارال بی بند و بار و هوس بازي که هر دم عاشق و شیفته ي یکی میشه ! که اگر چنین می شد بی شک مرگم حتمی بود ! خنده ي پویا حالت تمسخر امیزي به خودش گرفت . خودش رو کمی عقب کشید . و چشماش رو تنگ کرد . پویا – پس اینم گفته که من ، عروسی مهرداد دعوت بودم و با من برگشته خونه، نه ؟ و چشماش رو بست و انگار چیز خیلی خاصی رو یادآوري کرده باشه یه " هوم " کشیده و بلند گفت . پوبا:نمیدونی چقدر قشنگ شده بود‌ عروسی. به حدی صورت امیرمهدي سرخ شده بود که هر آن امکان انفجارش بود. پویا چشم باز کرد و لبخند موذیانه اي به نگاه ناباور و شوکه ي من زد . من این مورد رو یادم رفته بود . اون رو یادم رفته بود ! دوباره برگشت سمت امیرمهدي . پویا – خب . از دیدنت خوشحال شدم . مزاحمتون نباشم . برسین به نامزد بازیتون . و با همون پوزخند بدي که رو لباش بود ، دست تکون داد و رفت مبهوت به رفتنش نگاه کردم . پویا فاتحه ي کل زندگیم رو یه جا خوند . نفسم از فشار زیادي که از حرفای پویا بهم وارد شده بود و صورت سرخ امیرمهدی داشت بند می اومد . خدا لعنتت کنه پویا .... خدا لعنتت کنه .! اشک تو چشمام حلقه زد .. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 خدا لعنتت کنه پویا .... خدا لعنتت کنه .! اشک تو چشمام حلقه زد . گرداب هولناکی بود . و هر لحظه در حال غرق شدن ؛ بیشتر و بیشتر فرو می رفتم . پویا خیلی خوب جنس آدمایی مثل امیرمهدي رو می شناخت یا به طور حتم از حساسیت هم جنساش خبر داشت که راحت و بدون زحمت امیرمهدي رو به هم ریخت و رفت . رفت تا بشینه و تماشا کنه مرگ آرزوهاي من رو . و من موندم ، و چشماي خیره م به زمین و تنگی نفسی که هر لحظه بیشتر می‌شد. دلم می خواست حرف بزنم و از خودم دفاع کنم . واي که حالم به هم خورد از تصوري که میتونست تو ذهن امیرمهدي جون گرفته باشه . پویا خیلی قشنگ گند زده بود به نجابتم . با کشیده شدن آستین مانتوم ، چشم به امیرمهدي دوختم که داشت می رفت و من رو هم دنبال خودش می کشید . پاهام یاراي رفتن نداشت و اجبار داشتم به رفتن . نمی فهمیدم پاهام از چی فرمون می گرفت که به خوبی دنبال امیرمهدي روون بود . از پاساژ خارج شدیم . بدون اینکه من یه لحظه چشم از امیرمهدي عصبی برداشته باشم یا بتونم با دیدن اطراف موقعیتمون رو درك کنم . من فقط و فقط امیرمهدي رو می دیدم که با عصبانیت راه می رفت و من رو هم با خودش می برد . مات اخماش بودم و چشماي .... نه .... من چشماي امیرمهدي رو اینجوري نمی خواستم . اینجور بی تاب ، عصبی ، قرمز ، و پر از حس بد کاش به جاي سکوت ، حرف می زدم و براش توضیح می دادم . شاید کمی آروم می شد . اما سکوت من دردناك ترین جوابی بود که براي بی رحمی هاي پویا داشتم ! بی رحم نبود ؟ نبود که اینجور زندگیم رو به هم زد ؟ انگار با دستاي خودش زنده به گورم کرد . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
enc_17108065249048003015953.mp3
2.3M
- همیشـہ‌یه‌نفــر‌هسـت‌تو‌بۍڪسی‌کنــارم اگــہ‌همـه‌ولــم‌کنن‌امـــام‌رضــا ۜ ر‌ودارم :)) - 🌿¦↫ 🕊¦↫ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadaba
🌼⃟⃟🍃 ڪاش‌روزےبرسد ،کہ‌به‌هـم‌مژده‌دهیم .. یوسف‌فـاطـمہ‌آمـــد ، دیدے؟! من‌سلامش‌ڪردم ؛🥺 پاسخم‌دادامــام ، پاسخش‌طورۍ‌بود باخودم‌زمزمہ‌ڪردم‌ڪــه‌امـــام‌ .. میشناسدمگراین‌بی‌سروبۍسامان‌را !؟❤️‍🩹 وشنیدم‌فـــرمود : تــوهمانۍڪه «فـــرج» میخواندۍ ((:😊 🕊°•
أللَّھُـمَ ؏َ
ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
•°🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 🌾بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء24(معتزآقائی).mp3
3.99M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♥️🖇 بسم‌الله‌رفقا:) {ختم‌قرآن‌ڪریم📖} جزءبیست‌و‌‌چـهــار‌قرآن‌ڪریم🌱 باصداے‌دلنشین:استادمعتزآقایی🎙 زمان:۳‌‌۳دقیقہ🕜 [هروزیڪ‌جزء‌عشق^ـ^🌸] 🤲🏻
- پـیامبراکـرم ﷺ: اگر مردم میدانستند چه حقیقت و برکتی در رمضان نهفته است،هر آینه دوست میداشتند که رمضان یکسال باشد..! •📚 فضایل‌الاشهرالثلاثه• 🌙 🌱 - ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
◖🤍✨◗ تنها تو به خودت عطر نمیزنی!🌿 چادُر ماهم معطر است . . .😍 معطر به بو‌ی‌ِحیا، عفت ✨ معطر است به رایِحه‌ای بهشتی🌸 به بوی چادر مادرم زهرا(س)💚 چادرم بوی آرامش و امنیت می‌دهد! ‹🤍⇢› ‹✨⇢› ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
مدیــر محتــرم ڪانون سید احمد خمینـۍ (خـواهـران) 🌺 بـہ مصـداق ڪلام شریــف [لم یشڪرالمخلوق لم یشڪرالخالق] بدین وسیله از زحماٺ بۍکــران و بۍ‌شائبه جنـاب عالـــی درسال گذشتـہ تقدیــر و تشکر مۍنماییم و براے شمــا و خانواده گرامــی آرزوے سلامتــی، بهروزے و توفیقـاٺ روزافزون در این راه را داریـــم.🙏✨ - ✍اعضـا‌ومربیـان‌کانون‌سید‌احمدخمینـۍ - ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
✨|°• هرگــاه در نماز عجله کردے خواستـۍ زودتر به پایان برسانی به یاد بیاور همه ی آنچه که می خواهی بعد از نمـــاز بروی به آن برسی ؛ و همه‌ے آنچه که می ترسی در این مدت از دست بدهی به دست همان کسی است که در مقابلش ایستاده ای برای حرف زدن با خدا بیشتر وقت بزار🙂 🕊 🌿 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
جهت زیبا سازے کانال❤️‍🩹(:
شب جمعه است ، هدیه به ارواح رفتگانمان و ارواح جمیع مومنین و مومنات یک حمد، سه قل هو الله، سه صلوات و یک مرتبه آیه الکرسی بخوانیم. ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
•🇵🇸✊• روز قـــدس روز اسلام است. «مقام معظــم رهبـری» سلام بچه هاے گلمم🌺 آخریـن جمـعه ماه رمضـانم رسیــد و مثل گذشتـــه قـرارہ دور هم جمع بشیـم تا از بچه هاے مظلوم فلسطین و غزه حمایـت ڪنیم.😊✨ 🥰همــہ دعوتید به برنـامـه روز قــدس 🕣 ساعت← 9 الــــۍ 10:10 📍 مکــــان←حسینیه حضرت ولیعصر«عج» ✅برنامه هاے صبح آخرین جمعـه مــاه رمضـان ۱۴۰۳ 🔸از ساعت 9 الـــۍ 9:40 زنگ نقاشی و گریم صورت 🔸از ساعت 9:40 الـــۍ 10:10 برنامه هاے شــاد و مفرح 🔹مسابقه با جایــزه های ارزنده برای بچه هاے زرنگ😉 ان شاءالله بعداز مراسم مسجدجامع، مثل هر سال با حضور پرشور شما دوستان گُل و خانواده های محترم ڪنار شهدای دفاع مقدس، رو برپا خواهیم ڪرد.😎✌️ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا