꧕..🌿🕊 در آرزوۍِ جلوه‌ی مهتاب جمالش ، یا رب ! گذراندیم چه شب‌هاۍِ سیاهـی:)))! ⊹ ⊹ 🔗تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا #پنج‌صلواٺ🖐 ✨بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم #دعای‌سلامتـۍ‌وفرج‌حضرٺ🤲 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」

💔🥲

شـب چــراا میکُشـد مَــرا🥺؟! من‌چنـان گریـه میکنم کہ خــدا بغـل کند مگـر مـرا💔🫂:) • 𝄞 • 🪕↜#موزیــک ⏯↜#آرمــان‌گرشـاسبـۍ

(≧◡≦) #شبتــون‌بخیــر‌قشنگــا

« بِسْم‌ِاللّٰھ‌الْنُور♥️»

|🌻| دوشنبــــه ³⁰مهـــــر ◗پیـامـی براۍِ امــــروز ◖ ‌⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ امروز زیبایی اطرافت را آینه باش. آنگونه زیبا که انگار آینه ای در دشت ِ گلهاست... [ #معصومه_صابر ]

💌-#چـهـل‌روزبـا‌نهج‌البلاغــه 🍂-#روز‌_ســـی‌و‌هشتـم ✍🏻امیرالمؤمنین‌علــۍ "علیه‌السلام" می‌فرمایند: -

خـــدا را
به بَرهم خوردن تصمیم‌های محکم
و برنامه ریزی شده ، شناختم!..🌱

📙- نهج‌البلاغه؛ حڪمت۲۵۰ ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」

‌┅┄ ❥❥

فقط اینجا که خدا میگه: «لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا» یعنی: "اصلا نترس! چون من باهاتم" واقعا قشنگ تر از این؟🥲🫀 ------------------ ‹✨⇢#درگوشـۍباخــــــدا

#تیزر #اطلاعیه_سینما_خانواده 📽 پـخـش سینمایـی «سلفی با رستم» در سینمـا خانواده محمدآبادمرکزی 🗓 دوشنـبـه ۳۰ مــهـــرمــــاه ۱۴۰۳ 🕡 بعد از نماز مغـــــرب و عشـــاء 🕌 حسینیه‌حضرت ولیعصر«عج» 🔰 ژانر: کودک | خانوادگی 🎬 فیلم سلفی با رستم داستان هلیا، دختر 10 ساله‌ای است که زندگی آرام و بی‌آزاری را با پدرش سپری می‌کند. اما هنگامی که رازهای پنهان پدرش به طور ناگهانی فاش می‌شود، زندگی آرام هلیا دگرگون می‌شود. او در مواجهه با حقیقت‌های ناگفته، در مسیری پر از چالش قرار می‌گیرد و باید با این شرایط جدید مقابله کند تا به آرامش و اطمینان خود بازگردد. ━━━━━━━━━━━━ دوشــنــبــه‌شــــــــب‌ها حسینیه‌حضرت‌ولیعصر«عج» #طرح‌فرهنگی_مسجدجامع #هیئت‌‌حضرت‌اباالفضل‌‌العباس‌ع‌ #پایگاه‌مقاومت‌بسیج‌شهدای‌گمنام #کانون‌‌فرهنگی‌_قرآنی‌سیداحمدخمینی‌ره

🌱💚🌱 دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذری در آن افشانده شود، می پذیرد.🌱 📖 من نهج البلاغه میخوانم 🔥مسابقه حفظ و ارائه مفاهیم چهل حکمت اول نهج‌البلاغه در چهل هفته 🌱 ويژه کودکان و نوجوانان🌱 🔮یک مسابقه خاص، ارتباط موثر فضای مجازی با فضای حقیقی😮 🎫اعطا گواهینامه از بنیاد نهج‌البلاغه 🎁 همراه با جوایز ارزنده ( دوچرخه،اسکوتر، تبلت و ...) 📅شروع دوره: 10 آبانماه 1403 ⏱ زمان ارائه‌ی حکمت: پنج شنبه ها 📲محل ارائه: کانال نهج پویا در پیام رسان ایتا @NahjePooya 🧕ادمین جهت ارتباط و ارسال محتوا: @Admin991 👌برای شرکت در طرح کافیست به کانال نهج پویا در ایتا بپيونديد؛ سپس مشخصات خود، دانش آموز یا فرزندتان را در فرم افزار زیر وارد نمایید👇 https://formafzar.com/form/4z36y

🍚 ⏝ ֢ ֢ #آشپزی ֢ ֢ . آموزش برنــج ۴ رنگ مناسب براے مهمانـی هــا😍 مواد لازم: برنج🍚 پودر شوید🧂 آب لبو🍾 زعفران دم‌کرده🫖 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」

«🧂🌊» نمک دریا بدترین نوع نمک و ظرف مسی بدترین ظرف پخت غذاست ✍🏻مدیر گروه طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد: 🔹بدترین نوع نمک مصرفی نمک دریاست چون ترکیبات مضر فراوانی دارد. 🔹بدترین نوع ظرف پخت غذا، ظرف مسی است و در طولانی‌ مدت تهدیدکننده سلامت فرد خواهد بود./ایسنا #سلامتی🌿 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」

🍂🌺🍂 سهراب سپهری عزیز چه قشنگ میگه: به چه می‌اندیشی؟ نگرانی بی‌جاست.. عشق این‌جا و تو این‌جا ❤️ و خدا هم این‌جاست ...🌱 لحظه‌ها را دریاب، زندگی فردا نه؛ همین امروز است ......!👌 لحظه هارا دریاب(((: #حال‌خوب ☺️

#تلـــــنگࢪانھ ✨

💐السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ یا' بیِ بیِ زینَب " سرود بی بی زینب (س) " " گروه صدا " شاعر : محمدمهدی خسروی آهنگساز و تنظیم : متین ذاقلی صدابردار : ایلیا دیدارپور میکس و مسترینگ : گروه هنری بیان " گروه تصویر " سرپرست گروه : حبیب چوپانزاده تصویربرداران : علی حاج حسینی ، محمد احسان نژاد و خانم دانش پژوه تصاویر هوایی : عرفان عقیلی و حبیب چوپانزاده تدوین : علی حاج حسینی و عرفان عقیلی باشکر از همکاری - هیات امناء و مرکز افق آستان مقدس امامزاده بی بی زینب (س) یزدل - خانواده بزرگوار شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار مهدی دهقان - شورای اسلامی و دهیاری روستای یزدل - و تشکر ویژه از همه اهالی شهید پرور روستای یزدل که در ساخت این سرود همراه ما بودند. تهیه شده در استودیو بازتاب مهر ماه ۱۴۰۳

••#دانستنی‌های‌آشپزی •• اگر سیب زمینی سرخ کرده زیاد میخورید این پست رو حتما ببینید👌👌

راهکارهای کنترل حساسیت های پاییزی🍁🤧 #سلامتی🌿 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」

💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ #رمان_برزخ_اما📓 #فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖 #قسمت_سیصد_و_بیست_و_نهم من - خب .. بگو.. بدون اینكه تغییری تو وضعیت خوابیدنش یا صورتش بده گفت: امیرمهدی - هفته ی دیگه عیده . برای تحویل سال برنامه ای داری ؟ مي خوای بریم خونه ی شما ؟ من - بریم اونجا ؟ چرخید به سمتم. امیرمهدی - هنوز که عروسي نكردیم . مي توني امسال رو هم کنار خونواده ت باشي . اما از اونجایي که من بدعادت شدم به حضورت ، منم میام. من - مامان طاهره و باباجون تنها مي مونن . درست نیست امیرمهدی - سال دیگه که نرگس هم نیست میریم پیششون . امسال مادر و پدر تو تنهاترن . نه مهرداد هست و نه تو. از یاداوری اینكه تو سالي که گذشت من و مهرداد به فاصله ی چند ماه هر دو رفتیم سر خونه و زندگي خودمون ، آهي کشیدم. من - آره .. راست مي گي . پس بریم اونجا. امیرمهدی - هنوز باورم نمي شه! سرم رو چرخوندم و نگاهش کردم: من - چیو ؟ امیرمهدی - دعای مامان رو . آخه وقتي سال تحویل شد قرآن رو گذاشت رو سرم و گفت "به حق همین قرآن ،امسال سر و سامون بگیری . " اصلا فكرش رو نمي کردم هنوز یك ماه از این دعا نگذشته ، ببینمت و بهت دل ببندم. من - سالي که گذشت یه جوری بود امیرمهدی . منم فكر نمي کردم با یه اتفاق اینجوری مسیر زندگیم عوض بشه امیرمهدی - وقتي سوار اون هواپیما شدم نمي دونستم قراره از اون زمان به بعد پشت سرِ هم معجزه ببینم . وقتي داشت سقوط مي کرد فقط برای خونواده م از خدا صبر خواستم . که به مُردنم صبور باشن. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚

💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ #رمان_برزخ_اما📓 #فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖 #قسمت_سیصد_و_سی‌ام امیرمهدی - وقتي سوار اون هواپیما شدم نمي دونستم قراره از اون زمان به بعد پشت سرِ هم معجزه ببینم . وقتي داشت سقوط مي کرد فقط برای خونواده م از خدا صبر خواستم . که به مُردنم صبور باشن. من - من اون موقع فقط مي خواستم زنده بمونم . اصلا ً به هیچ کس و هیچ چیز فكر نمي کردم. با یادآوری اون روز ، سریع صورتم رو به سمتش چرخوندم: من –راستي اون شب گفتي داری مي ری عروسي ، با یكي از دوستات بودی . عروسي کي بود ؟ اون دوستت که فوت شد ؟ نفس عمیقي کشید: امیرمهدی –عروسي برادر خانوم محمدمهدی بود تو کیش . خونواده ی همسرش اونجا زندگي مي کردن برای همین همونجا عروسي گرفتن . محمدمهدی و خانومش و حاج عمو زودتر رفته بودن . قرار بود یه روز بعد هم زن عمو و برادرزاده شون بیان . منم با یكي از دوستای مشترکمون قرار بود بریم برای اون عروسي. نگاهم کرد: امیرمهدی –من و محمدمهدی و اون دوست خدابیامرزم و برادر خانوم محمدمهدی ، هر چهارنفرمون باني اون گروه خیریني بودیم که تو هم الان داری باهاشون همكاری مي کني. من –برای یگانه و بقیه ی بچه های کار ؟ امیرمهدی –آره . وقتي برگشتم یه هفته ای درگیر مراسم اون دوستم بودم. من –عوضش من درگیر حرفای تو بودم. لبخندی زد: امیرمهدی –منم درگیر اون سرگیجه ی شما تو کوه بودم. و با صدا خندید. خندیدم و مشت آرومي زدم تو بازوش: من –خیلي هم دلت بخواد. امیرمهدی –الان که دلم مي خواد . ولي اون روز تو کوه... کمي مكث کرد و باعث شد منتظر نگاهش کنم. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍

꧕..🌿🕊 در آرزوۍِ جلوه‌ی مهتاب جمالش ، یا رب ! گذراندیم چه شب‌هاۍِ سیاهـی:)))! ⊹ ⊹ 🔗تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا #پنج‌صلواٺ🖐 ✨بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم #دعای‌سلامتـۍ‌وفرج‌حضرٺ🤲 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」

(≧◡≦) #شبتــون‌خـوش

|🌻| سـہ‌شنبــــه ¹آبـــان ◗پیـامـی براۍِ امــــروز ◖ ‌⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ ⠀ִֶָ همواره شکرگزار باش! ذهنت را بیآموز، زیبایی و نیکی را در هر چیز ببیند و برای هر لحظه و هر ذره ی زیبایی و نیکی شکرگزار باش. همواره شکرگزار باش...🌱 [ #معصومه_صابر ]