#تلـــــنگࢪانھ ✨
-
انسان بايد در برابر پدر و مادر خود،
سرتعظيم فرود آورد.كسی را ميگذارند
به آسمان برود كه پدر و مادرش از او
راضی باشند..! ☺️
✍آیتﷲجـاودان•
-
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#آقایان_بخوانند
#همسرداری
✅زنها مثل منشور هستند
کافیست به آنها کمی نور بدهید،
❤️ تمام زندگیتان را رنگین کمان میکنند..😊
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#همسرداری🫂
پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
قول الرجل للمراة اني احبك لا يذهب من قلبها ابدا
اين گفتار مرد به همسرش كه «من تو را دوست دارم » ، هرگز از قلب زن بيرون نمي رود🌸✨
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#ایده_متن
#همسرداری
مهربان همسر من 💋
چقدر زیباست حضورت درکناره من😍
وقتی در میان مشکلات و دغدغه های روزمره زندگی به تو فکر میکنم ،
جانم تازه میشود چون میدانم در پس همه این سختی ها یک تگه گاه محکم ، من را امیدوار میکند☺️
میخواهم بدانی با تو بودن برای من آنقدر دلنشین و آرام بخش است که تمام این سختی ها را به جان میخرم😍
عزیزترین من
گاهی اوقات به این فکر میکنم ، اگر تو را نداشته باشم 😔چقدر زندگی بی رنگ است.
❤️ای تمام عطر و رنگ عشق
❤️ای همه دنیای من این رابدان
باماندنت جان میگیرمو با رفتنت جان میدهم 💋
💌 ایده های متن در قالب نامه کوچک در داخل کیف ، جیب همسر ، داخل یخچال ، جلوی آینه و ... همسرتان رو ذوق زده کرده و به زندگی شما شادی و انرژی میبخشد ((:
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_یکم
رضوان – فقط به خاطر قرآن ؟
شونه اي بالا انداختم .
من – چه فرقی می کنه ؟
رضوان – خوب چرا داري خودآزاري می کنی ؟ اینهمه مامان سعیده ( مامانم رو می گفت ) بهت گفت بیا بریم عیادتش .
خودت نیومدي .
اگر می رفتی شاید آروم می گرفتی !
من – دیدنش بدتره رضوان .
دلم کم طاقت تر می شه .
رضوان – اگه یه وقت بر حسب تصادف تو خیابون یا جاي دیگه دیدیش چی ؟
کلافه از روي تخت بلند شدم .
من – ببین . من قول دادم هیچ کاري و هیچ بهونه اي براي دیدنش جور نکنم .
اگر یه دفعه اي دیدمش هم
اون کار خداست .
من توش هیچ نقشی نداشتم چشمام رو بستم .
من – قول دادم راضی باشم به رضاش .
من قول داده بودم و به هیچ عنوان
نمی خواستم زیر قولم بزنم .
مگه خدا به همین قول و همین راضی به
رضاش بودنم امیرمهدي رو بر نگردونده بود ؟
با ضربه اي که به شونه م خورد چشم باز کردم .
رضوان با لبخند گفت .
رضوان – حالا نمی خواد به داداش من راضی باشی .
منظورش رضاشون بود .
سري تکون دادم .
من – منظورم رضاي شما نبود .
خندید . و چشمکی زد .
رضوان – ولی خواست خدا رو دست کم نگیر .
خواست خدا ؟
یعنی می شد که خواستش دیدار ما باشه ؟ در چه شرایطی ؟
کی ؟ .
نگاهش بدجور مشکوك بود .
طوري که حس کردم شاید رضوان
می خواد خواست خدا باشه .
من – من هیچوقت خدا رو دست کم
نمی گیرم .
و زودتر از رضوان از اتاق خارج شدم .
هر بحثی که به امیرمهدي ختم می شد ، اعصابم رو بیشتر به هم می ریخت .
وقتی می دونستم دیگه دیداري نداریم ، وقتی می دونستم قراره با دختر دیگه اي خوشبخت بشه ، اعصابم به هم می ریخت و بغض می کردم .
چرا براي از دست دادن پویا اینجوري نشدم ؟
مهرداد و رضوان بعد از شام رفتن خونه شون .
منم به اتاقم و تختم پناه بردم .
دراز کشیدم و خیالم رو پرواز دادم تا امیرمهدي .
یعنی در چه حالی بود ؟
چیکار می کرد ؟
دستش بهتر بود ؟
مشکلی نداشت ؟
شبا می تونست راحت بخوابه ؟
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_دوم
.
دراز کشیدم و خیالم رو پرواز دادم تا امیرمهدي .
یعنی در چه حالی بود ؟
چیکار می کرد ؟
دستش بهتر بود ؟
مشکلی نداشت ؟
شبا می تونست راحت بخوابه ؟
اصلا یه ذره ، یه دم ، یه آن ، کمتر ؛ یک هزارم اپسیلن ، بهم فکر می کرد ؟
به پهلو چرخیدم و دستم رو زیر سرم گذاشتم .
و به امیرمهدي
نشسته تو ذهنم گفتم .
من – مهم نیست بهم فکر نکنی .
عوضش من تموم شب بهت فکر می کنم امیرمهدي .
حداقل خیالت براي منه .
نیست شبی که تا سحر ، خون نفشانم از بصر
....
زآن که غم فراق تو ، کرده تمام ، کار دل
****
مامان نشست کنارم و اروم گفت .
مامان – جوابشون رو چی بدم ؟
واي که دست بردار نبودن !
می دونستم انقدر خواستگار جدیدم
داره فشار میاره که مامان هم من رو گذاشته تومنگنه .
من – مامان جان شما که می دونی الان اصلا حوصله ي خواستگار ندارم .
مامان – بگم نمی خواي ازدواج کنی ؟ مادرش دوست عمته .
نگاه کلافه اي به مامان انداختم .
عمه ي منم برام لقمه گرفته بود !
چون دوست قدیمیش رو پیدا
کرده بود و دلش می خواست یه جورایی براي همیشه باهاش رفت
و آمد داشته باشه ، من رو براي پسرش معرفی کرده بود .
نمیدونستم اگر خودش دختر داشت هم به این راحتی بهش پیشنهاد
میداد یا نه !
پام رو تکون دادم و با حرص گفتم .
من – بابا بره تحقیق .
اگر خوب بودن بگین بیان .
مامان – باشه .
ولی فکر کنم اول پسره رو ببینیش بهتره . شاید
ازش خوشت نیومد .
خیلی رو راست جواب دادم .
من– اول تحقیق کنیم بهتره .
اینجوري یه چند روزي تا اومدنشون
فاصله می افته .
دوست ندارم انقدر زود کسی رو جایگزینش کنم .
نفس عمیق مامان نشون داد که اونم مثل من مونده باید چیکار کنه .
گوشیم زنگ خورد .
بازم پویا .
یه روز در میون زنگ می زد و من جواب
نمی دادم .
خوشم میومد نه پیام می داد و نه حاضر بود رودر رو من رو ببینه
.
تو ذهنم یه " جونور " بهش گفتم و باز رد تماس زدم .
مامان – نمی خواي جوابش رو بدي ؟
خسته شدم انقدر زنگ زد و
تو جواب ندادي .
من – دلم نمی خواد صداش رو بشنوم
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
«🤍🌿»
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
✍امــامعلـۍعلیہالسـلام
«... از دوستی با دروغ گو بپرهیز که مانند سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان می دهد»
📚نهج البلاغه، حکمت 38
🤍¦↫#السلامعلیڪیاامیرالمومنین
🌿¦↫#یکشنبہهاےعلوے
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#انچه_مجردان_باید_بدانند
✅۶ نوع شخصیتی که هرگز نباید با آنها وارد رابطه عاطفی شوید؛
1⃣. ایرادگیر
چنین افرادی با ایرادگرفتن از دیگران بهخاطر کوچکترین مسائل و نصیحتکردن آنها، ابراز وجود میکنند. آنها ابایی از آزردن دیگران ندارند و بنابراین قادر به برقراری رابطهی عاطفی سالم نیستند.
2⃣. بیش از اندازه مظلوم
فرد مظلوم همیشه خود را قربانی میداند. چنین فردی دنبال کسی است که به او دلداری بدهد. اگر شریک عاطفیشان این کار را نکند، به سراغ فرد دیگری میروند.
3⃣. بیش از اندازه خودخواه
افراد خودخواه انقد درگیر خودشاناند که نمی پذیرند شریک عاطفی آنها هم ممکن است ناراحتی داشته باشد. البته آنها میدانند که شاید خودشان دلیل ناراحتی دیگران باشند اما باور دارند همه باید درمورد آنها استثنا قائل شوند.
4⃣. بدون اعتماد به نفس
از تایید نشدن توسط دیگران احساس ضعف میکنند و با کوچکترین نشانهی بی توجهی بی درنگ تصمیم به پایاندادن رابطه میگیرد و به یافتن فردی دیگر فکر میکند.
5⃣. بیش از اندازه عاشق پیشه
روند دلدادگی و شکلگیری رابطهای جدید برای فرد عاشق پیشه خیلی مهم است. کارهای معمولی راضیشان نمیکند. برای مقابله با این مسئله، فرد ابزار و راههای جدیدی پیدا میکند و در این مسیر هیچ حدومرزی نمیشناسد و به راحتی خط قرمز شریک عاطفی خود را زیر پا می گذارد.
6⃣. خودشیفته
برای خودشیفتهها، هرگز عشقِ تنها یک نفر کافی نخواهد بود. آنها پیوسته بهدنبال شریک عاطفی کامل و بینقص میگردند و باور دارند رابطهی فعلیشان آنقدر درخشان نیست که ارزش ادامه دادن داشته باشد.
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊
#امامزمانﷺبهشیعیانشمیفرمایند:
اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم
و چِنانچِہ دُعا نڪنید،مَن برایـتــان دُعا میڪنم
بـَرای لغـزشهایٺـان اسٺغفـار میڪنم
وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️🩹
🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🍃 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعایِ قشنگیهههه(((:♥
Ali Abdolmaleki - Mano Yadet Nareha (320).mp3
14.38M
مَـنــویـــادٺنــرههـــاااا❤️🩹!(:
• 𝄞 •
🎧↜#موزیــک
🎙↜#عـلـیعبــدالمالکـۍ
🌙↜#شبتــونغــرقآرامــش
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
‹
اِللهْم نّوُر قّلَوْبناوْقلوب أُحًبُاْبناُ بْالقرِآَنوأجعل ِصٌدٌوُرِناُ مُضَيُئة بٍذڪرڪ🌱› خدایادلهاۍماوعزیزانمان راباقرآننورانۍکنو قلبهاۍمارابہیاد خودروشنکن✨🤍 ••• #صبحتـونپرخیـــروبرڪت🌼🍂| ༺🦋 ¦⇢ @dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«🎉❄️»
میلادِ پیامبرِ مهربانی ها
حضرت عیسی مسیح( ع )
بر همۂ جهانیان
و مسیحیان عزیز کشورمان
مبارك🌲✨🎄✨🌲
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دیدن این پست دیگه هیچ اتفاقی برای خورش هات نمیفته😍👌
🔹#آشپزی
🔸#خانه_داری
🔹#ترفند
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بهت توصیه میکنم:🍞
📌برای جلوگیری از کپک زدن نان این کارو کن...♡👌🌸
🔹#آشپزی
🔸#خانه_داری
🔹#ترفند
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
به جای تنقلات، « عناب » در اختیار کودکتان بگذارید 👌
✅این میوه سیستم ایمنی را تقویت و از بدن در برابر بیماریهای زمستانه محافظت میکند، حافظه را تقویت و کم اشتهایی را برطرف میکند.
#سلامتی🌱
#طبسنتی📝
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کیک_قاشقی😍😋
✅مـــــواد لازم:
تخم مرغ ۱ عدد
آرد ۱ پیمانه
شکر ۱/۲ پیمانه
ماست ۱/۲ پیمانه
گلاب ۱ ق غ (دلخوه)
پودر هل یا وانیل ۱/۴ ق چ
بکینگ پودر ۱ ق چ
❇️طــــرز تهیه:
تخم مرغ، شکر و پودرهل یا وانیل رو با همزن دستی سه چهار دقیقه هم بزنید تا رنگش روشن بشه
ماست و به دلخواه گلاب رو اضافه کنید و چند ثانیه هم بزنید
آرد و بکینگ پودر رو روی مواد قبلی الک کنید و هم بزنید تا یکدست بشه
داخل تابه روغن بریزید و وقتی گرم شد با قاشق از مایه کیک داخل تابه بریزید
یک سمتش که کمی سرخ شد برگردونید
کلا بهتره موقع سرخ شدن چند بار زیر و رو کنید تا دو طرفش یکدست رنگ بگیره
حتما بعد از سرخ شدن روی دستمال بزارید تا روغن اضافه ش کشیده بشه و بعد به دلخواه تزئین کنید
#آشپزی 🥧
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمان سرفه های طولانی😓
❇️ #ایدهوترفندهایخـــانــهداری
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
خواص سیاهدانه و استفاده آن در طب مدرن
🍃تأثیر عالی بر سیستم روده ای و معده ای
🍃ضد نفخ و رفع کولیک
🍃کولیت اولسرو و کرون
🍃 اسهال ساده و خونی و رفع یبوست
🍃 درمان هموروئید
🍃 افزایش سیستم ایمنی ایدزی ها
🍃 درمان سرطان
🍃سیتوتوکسیک
🍃 درمان دردهای روماتیسم
🍃ضد اکسیدان قوی
🍃مسکن
🍃درمان دیابت (کاهش قند)
🍃 ضد انگل و ضد میکروب
🍃 درمان آب مروارید
🍃 درمان آبسه
🍃 قاعده آور
#سلامتی🌱
#طبسنتی📝
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_سوم
مامان – نمی خواي جوابش رو بدي ؟
خسته شدم انقدر زنگ زد و
تو جواب ندادي .
من – دلم نمی خواد صداش رو بشنوم .
مامان – بهتره جواب بدي و همین رو بهش بگی که انقدر زنگ نزنه .
شونه اي بالا انداختم .
من – خودش خسته می شه .
مامان سري به حالت تأسف تکون داد و بلند شد رفت .
صداي زنگ پیام گوشیم بلند شد .
از طرف پویا بود . " فردا شب مهمونیه . میاي ؟ " .............
زیر لب گفتم .
من – رو که نیست ، سنگ پاي قزوینه .
و براش پیام دادم " تو خواب ببینی "
خیلی زود جواب داد " تو بیداري می بینم . به زور می برمت "
عمرا اگه حاضر میشدم برم و بذارم خوابی که برام دیده بود احرا کنه
پوزخندي زدم .
حق دست درازي نداشت .
به قول امیرمهدي من خودم باید تعیین
می کردملکه هستم یا نه .
ارزشم بالا بود .
براي پویا زیادي بودم .
کسی که همین اولش بلد نبود وفاداري رو
براش نوشتم " مرداي خونواده م انقدر بی غیرت نشدن که بذارن
هر غلطی می خواي بکنی " و براش ارسال کردم .
زنگ زد . و می دونستم احتمالا عصبیه .
پویا زود از کوره در میرفت.
طاقت نداشت بشنوه بالاي چشمش ابروئه .
کاملا قطب مخالف امیر مهدی بود
امیرمهدي همیشه مهربون بود .
اینبار جواب دادم .
من – بله ؟
پویا – زراي اضافی می زنی !
من – چیه ؟
به اسب شا.ه گفتن یابو ؟
پویا – نه .
خره داره زیادي عرعر می کنه .
تو دلم به اون همه ادب ، پوزخند زدم.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_چهارم
ولی در عوض گفت .
پویا – بعضیا براي یه مدت لذت بخشن . بعضیا همیشگین ، مثل تو .
انکار که نکرد هیچ ، حرفی زد که حالم ازش به هم بخوره .
من – تو مرد نیستی پویا ، نامردي .
اونی که من دوسش دارم
انقدر مرد هست و انقدر خواستنی که تو رو از چشمم انداخته .
پویا-؟ با یکی دیگه ریختی رو هم ؟
پس انقدرا هم که خونواده ت جانماز آب
می کشن مریم مقدس نیستی!
اهل حالی ؟
لحنش کاملا عصبی بود و پر از نیش و کنایه .
من – گورتو از زندگیم گم کن .
با حرص جواب داد .
پویا – حالت رو اساسی می گیرم .
منتظر اون روز باش !
پوزخندی زدم .
من – شتر در خواب بیند پنبه دانه ...
و قبل از اینکه بتونه جوابی بده قطع کردم .
راست گفته بود .
من لیاقت نداشتم .
من لیاقت امیرمهدي رو نداشتم نه پویا رو ! من لیاقت اون همه خوب بودن امیرمهدي رو نداشتم .
ادم بی لیاقت که شاخ و دم نداشت ، داشت ؟
از تصور بی لیاقت بودنم بغض کردم .
قرار بود کدوم دختري
لیاقت امیرمهدي من رو داشته باشه ؟
نیست شبی که تا سحر ،
خون نفشانم از بصر ...
زان که غم فراق
تو ، کرده تمام ، کار دل
مانتوها رو دونه به دونه نگاه می کردم .
با مامان و رضوان اومده بودیم خرید .
به پیشنهاد رضوان .
بیشتر به خاطر اینکه حال و هواي من عوض شه .
و از فکر و خیال امیرمهدي بیرون بیام .
دیگه نمی دونست
من هر جا برم و هر کاري بکنم ، فکر امیرمهدي دست از سرم بر نمی داره .
مثل همون خرید مانتو ، که هر کدوم رو که بر می داشتم تو ذهنم
تجسم می کردم امیرمهدي از این مانتو
خوشش میاد یانه!
اوست نشسته در نظر ، من به کجا نظر کنم ؟ .....
اوست گرفته شهر دل ، من به کجا سفر برم !
چهارتا مانتو برداشتم و به سمت اتاق پرو رفتم .
کنار مامان که جلوي در یکی از اتاق ها منتظر رضوان بود،ایستادم .
مامان نگاهم کرد .
مامان – بلاخره پسندیدي ؟
من – چندتایی آوردم .
ببینم تو تنم خوبه یا نه !
مامان سري تکون داد .
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
«💚🌱»
هرڪجاپامیگذارمازتـــومیگویمسخن
عالمیراڪردهامدیوانهذکر #حسن
🌱¦↫#السلامعلیڪیاحسنبنعلی
💚¦↫#دوشنبههاۍامامحسنۍ
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"السلام عليك يا مشاركة الزهراء بمصابها.. يا باب الحوائج يا أم البنين"
°سیاه پوش کردن حرم حضرت ابالفضل العباس به دلیل فرارسیدن سالروز وفات حضرت ام البنین°
⏰امروز
#العتبةالعبــاسیةالمقدسـه✨
#السـݪامعلـیکیـاامالـبنـیـن 🖤
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊
#امامزمانﷺبهشیعیانشمیفرمایند:
اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم
و چِنانچِہ دُعا نڪنید،مَن برایـتــان دُعا میڪنم
بـَرای لغـزشهایٺـان اسٺغفـار میڪنم
وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️🩹
🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🍃 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad